نقد فیلم به هوای دزدیدن اسب ها | مهم‌ترین محصول سینمای نروژ در سال ۲۰۱۹

زمانی که یک خاطره را در ذهن‌مان مرور می‌کنیم، یعنی لحظه‌ای که در آن حضور داشته و بخشی از آن بوده‌ایم، در اصل داریم حس‌های خودمان را بازیابی می‌کنیم؛ احساسات و عواطفی که در آن لحظه و در واکنش به رویدادها تجربه کرده بودیم و همین احساسات و عواطف هستند که شخصیت ما را در طول زمان شکل می‌دهند. فیلم به هوای دزدیدن اسب ها (با عنوان انگلیسی «Out Stealing Horses») نیز بیش از هر چیز درباره هجوم خاطره و احساساتی است که امروز ما را به گذشته‌مان پیوند می‌دهد.
در ادامه با فیلیمو شات همراه باشید برای معرفی و بررسی یکی از فیلم‌های مهم سینمای نروژ در سال گذشته.


قصه درباره مردی کهنسال به نام تروند (با نقش‌آفرینی استلان اسکاشگورد) است که سه سال قبل در یک تصادف رانندگی باعث مرگ همسرش شده. تروند از زندگی و خانواده‌اش بریده و پناه برده به کلبه‌ای در میان جنگل و دور از همه و در میان برف و سرما روزگارش را به‌تنهایی می‌گذراند و از این انزوا راضی است. دیدار اتفاقی با یکی از ساکنان محلی، او را برمی‌گرداند به بیش از نیم‌قرن قبل؛ زمانی که بهترین روزهای نوجوانی‌اش را در یک تابستان گرم همراه پدرش در همین منطقه گذرانده بود و آن‌ها دور از زندگی پرهیاهوی شهری به چوب‌بری در جنگل مشغول بودند. تروند نوجوان در همان مدت کوتاه تجربیاتی را پشت سر می‌گذارد که به شخصیتش در سال‌های بعد شکل می‌دهد و به طرزی غمناک، آن سفر آخرین دیدار او با پدرش هم به‌حساب می‌آید. تروند به‌عنوان راوی قصه در میان امروز و گذشته دور حرکت می‌کند و در خاطراتش پرسه می‌زند.

 


فیلم سینمایی به هوای دزدیدن اسب ها بر اساس رمان مشهوری به همین نام اثر پر پترسون نویسنده سرشناس نروژی ساخته شده است. رمانی که در دهه گذشته جوایز معتبری را کسب کرد و تعدادی از منتقدان ادبی آن را در حد یک شاهکار در ادبیات معاصر اسکاندیناوی قلمداد کردند. (این رمان سال گذشته به زبان فارسی نیز ترجمه شده است) محبوبیت و اهمیت رمان باعث شد که در مسیر اقتباس سینمایی قرار گیرد و بعد از چند سال، هانس پتر مولند یکی از سینماگران معتبر نروژی برای ساخت فیلم انتخاب شد. حاصل کار، در جشنواره برلین سال ۲۰۱۹ جایزه خرس نقره‌ای را به‌پاس دستاورد خلاقانه و هنری دریافت کرد و بعد از کسب جوایز مهم و سالیانه در سینمای نروژ، سال گذشته نیز به‌عنوان نماینده این کشور برای رقابت در اسکار به آکادمی معرفی شد.


فلوت سحرآمیز و پس از تمرین: مراحل زندگی


با توجه به این تفاسیر، فیلم «به هوای دزدیدن اسب‌ها» گزینه کنجکاوی‌برانگیزی برای تماشاست؛ مخصوصا اگر با سینمای اروپای شمالی آشنا باشید و به دنبال تجربه‌ای متفاوت و دور از الگوهای همیشگی سینمای جریان اصلی بگردید. یک فیلم که با ظرافت و حساسیت ساخته شده و در شرایطی که ظاهراً در تمام طول داستان هیچ اتفاق عجیب‌وغریبی نمی‌افتد، با شخصیت اصلی همراه می‌شویم و می‌بینیم که چطور همین اتفاق‌های به‌ظاهر ساده می‌تواند تعریف ما از زندگی را عوض کنید.
چه در زمان حال که کولاک و بهمن به همه‌چیز جلوه‌ای سرد و مرگبار داده و چه در دوران نوجوانی که همه‌چیز سبز و زنده است، تروند در تمام مدت داستانش را در همزیستی با طبیعت خشن و بی‌رحم و درعین‌حال زیبا تعریف می‌کند. انگار که تلاش برای فهمیدن دلیل جدایی‌اش از پدر در نوجوانی باعث شده تا مسیر زندگی‌اش به‌گونه‌ای پیش برود که سعی کند با قدم گذاشتن در جای پاهای پدر، بفهمد و لمس کند احساساتی را که او تجربه کرده و باعث شده تا از آن‌ها دور شود. و حالا در روزهای سخت کهنسالی، به انزوایی خودخواسته روی آورده تا چرخه‌ انتقال احساسات و عواطف را کامل کند.

فراتر از رابطه‌ پر از عشق و نفرت پدر و پسری، یکی دیگر از تم‌های فیلم «به هوای دزدیدن اسب ها»، احساس گناه است؛ این که این احساس تا چه حد درونی و واقعی یا برآمده از نگاه بیرونی و دیگران است و چطور باید آن را پذیرفت و یا بر آن غلبه کرد. آنچه که شخصیت قصه در قالب انزوا و فرار از دیگران پیشه می‌کند، شاید راهی است برای کنار گذاشتن همین احساس گناه و تعریف کردن هویت و شخصیت خود فارغ از آنچه که در ارتباط ما با دیگران معنا پیدا می‌کند.
تمام فیلم بر اساس پیوند میان عواطف دیروز و امروز در مرور خاطرات شکل گرفته و اجرای دقیق و باظرافت هانس پتر مولند به خوبی از پس چنین ماموریت دشواری برآمده است؛ طوری که قدرت بصری فیلم تنها در قاب‌های چشمگیر و کارگردانی صحنه‌های پیچیده خلاصه نمی‌شود. جزییات فیلم «به هوای دزدیدن اسب‌ها»، به دلیل روایت وابسته به درونیات شخصیت و تلاش برای رسیدن به تعبیری دیریاب درباره‌ جنبه‌های مختلفی از زندگی، بدون دقت و حوصله قابل‌درک نیست؛ مانند خیلی از آثار سینمایی دیگر که بر اساس رمان‌هایی با شخصیت‌های درونگرا و خط داستانی نه‌چندان پرفرازونشیب ساخته می‌شوند. اگر این جنس سینما با سلیقه‌ شما سازگار باشد، از تماشای فیلم ناامید نخواهید شد. احتمالا بعد از پایان قصه، درست مانند تروند به لحظات کلیدی در گذشته‌ خود و حس و حال‌هایی فکر می‌کنید که آثار آن‌ها برای سال‌ها مانند زخم با ما می‌ماند، در حالی که شاید خودشان را از یاد برده باشیم.

«به هوای دزدیدن اسب‌ها»، یکی از آثار مهم سینمای اروپای شمالی در سال‌های اخیر، ساخته‌ تحسین‌شده‌ هانس پتر مولند با نقش‌آفرینی استلان اسکاشگورد هم‌اکنون بر روی فیلیمو قابل‌تماشاست.


نظر شما چیست؟

ایمیل شما منتشر نخواهد شد

از اینکه نظرتان را با ما در میان می‌گذارید، خوشحالیم

3 نظر
  1. معین کریم وندی می‌نویسد

    چشم نواز را*

  2. معین کریم وندی می‌نویسد

    بالاخره موفق شدم این فیلم چشم نواز ببینم.رمانش را هم بخونید.هر دو عالی اند.

  3. بهروز می‌نویسد

    چقدر منتظر این فیلم بودم. سال گذشته رمانشو خوندم و محو فضاسازی جذابش شده بودم.

fosil