نقد و بررسی فیلم «هرگز به ندرت گاهی همیشه»

الیزا هیتمن، امسال بهترین اثر خود را در ژانر درام با موضوع واکاوی شخصیت دو دختر جوان کارگردانی کرد و با آن به جشنوارۀ ساندنس برگشت.

هنرپیشۀ نوظهور، سیدنی فلانیگان، این‌بار در نقش نوجوانی به نام آتام بر پردۀ نقره‌ای ظاهر شده است. آتام نوجوانی است که گویی تمام سنگینی هستی را بر شانه‌های نحیف خود به دوش می‌کشد. او در یک مسابقۀ استعداد‌یابی شرکت کرده است و پس از آنکه دوستانش برنامه‌های رقص و لب‌زدن خود را روی آهنگ‌های مختلف اجرا می‌کنند، با تمام قلبش آواز می‌خواند. در آتام، غم و اندوهی مالیخولیایی وجود دارد که در هم‌سالانش دیده نمی‌شود. تنها دوست و همراه همیشگی او اسکیلار (با بازی تالیا رایدر) است که البته دختر عموی او هم است. چیزی نمی‌گذرد که مشکل اصلی آتام مشخص می‌شود: او هفده‌ساله است و این سن برای بارداری مناسب نیست!
در نقد و بررسی فیلم «هرگز به ندرت گاهی همیشه» با عنوان اصلی «Never Rarely Sometimes Always» با فیلیمو شات همراه باشید.


الیزا هیتمن، نویسنده و کارگردان فیلم «موش‌های ساحل» (با نام اصلی «Beach Rats»‏) امسال بهترین اثر خود را در ژانر درام با موضوع واکاوی شخصیت دو دختر جوان کارگردانی کرد و با آن به جشنوارۀ ساندنس برگشت. این فیلم، گریزی است به زندگی دختران نوجوان و خطراتی که آن‌ها را در جامعۀ آمریکا تهدید می‌کند؛ بازی درخشان دو هنرپیشۀ جوان و با‌استعداد فیلم و موضوع ویژۀ آن، بی‌شک، این فیلم را تا پایان سال در میان عناوین مورد توجه مردم و منتقدان نگاه خواهد داشت.


راز ماندگاری چانگ کینگ اکسپرس| قصه عاشقانه‌ای دوگانه


داستان سادۀ فیلم «هرگز به ندرت گاهی همیشه»، داستان غم و ناراحتی است: دو دختر نوجوان، آواره در شهری بزرگ چون نیویورک، در تلاش برای بقا و رسیدن به اهدافشان؛ حال به همۀ این‌ها باید بارداری یکی از آن‌ها را نیز اضافه کنید! دو نوجوان برای یافتن راهی برای سقط جنین به نیویورک سفر می کنند؛ در نقد فیلم‌هایی که دربارۀ کودکان و نوجوانانِ گرفتار در مشکلات و مسائل بغرنج ساخته می‌شوند، معمولاً نکته‌سنجی بیشتری اعمال می‌شود؛ زیرا در این‌گونه داستان‌ها، نقاط ضعف فیلم عموماً با تحریک عواطف مخاطب از دید مخفی می‌ماند. اما فیلم هیتمن از نوع دیگری است؛ او ملودرامی مملو از جزئیات ساخته که از بازگو‌کردن مخاطرات تهدید‌کنندۀ دختران جوان در ایالات‌متحده ابایی ندارد؛ جایی که با آن‌ها اغلب به مثابه کالا رفتار می‌شود یا هدف شهوت‌رانی جامعه قرار می‌گیرند. حرکت وقیحانۀ یک دوست در رستوران، یک مدیر فروشگاه دربرابر کارمندش یا الکلیِ منحرفی که در مترو با اشارات تهوع‌آور به حریم آن‌ها تجاوز می‌کند، فقط، نمونه‌هایی از رفتار جامعۀ مسموم مردانه‌ای هستند که دختران نوجوان هر روز محکوم به زندگی در آن‌اند.


نقد و بررسی فیلم «پس از عروسی»؛ معما، ملودرام و میشل ویلیامز


آتام که در پنسیلوانیا زندگی می‌کند مطابق قوانین ایالتی برای سقط جنین به رضایت والدینش نیازمند است. پس اسکیلار را راضی می‌کند تا در سفر به نیویورک برای پایان‌دادن به این مشکل او را همراهی کند. آن‌ها که پول بسیار کمی دارند، در سفر با اتوبوس، با شرایطی مواجه می‌شوند که برایشان غیر‌منتظره است. نکتۀ برجستۀ کارگردانی هیتمن، باورپذیربودن شخصیت آتام و اسکیلار و تصمیم‌گیری‌های در لحظۀ آن‌هاست؛ برای نمونه، آتام پس از اطلاع از بارداری، بینی‌اش را سوراخ می‌کند – که به‌نوعی می‌تواند نشان از ارادۀ او برای کنترل دوباره بر بدنش باشد – یا همه تقلای دو نوجوان در نیویورک برای رسیدن به هدفشان، تصمیماتی کاملاً غریزی و در لحظه هستند که به روح واقع‌گرایی جاری در فیلم اضافه می‌شوند. نکتۀ تأمل‌برانگیز دیگر دربارۀ هیتمن آن است که او با جسارت تمام، از سکوت در فیلمش نمی‌هراسد. در فیلم، هیچ تک‌گویی‌ای وجود ندارد و آتام به‌ندرت دیالوگ‌های طولانی دارد. در عوض، دوربین هیتمن به چهرۀ او و اسکیلار چنان نزدیک می‌شود که گویی می‌خواهد از میان خطوط چهرۀ آن‌ها حقیقت را بیرون بکشد.


نقد فیلم میراث دروغ با نقش‌آفرینی اسکات ادکینز ستاره فیلم‌های اکشن


از سوی دیگر، هیتمن هنرمندانه از تبدیل فیلمش به قصۀ «شهر ترسناک» جلوگیری کرده است؛ بیشتر افرادی که اسکیلار و آتام در نیویورک با آن‌ها برخورد می‌کنند، به‌ویژه در مرکز بهداشت، انسان‌هایی مهربان و یاری‌‌‌رسان هستند. در صحنه‌ای درخشان که فیلم نام خود را  نیز از آن گرفته است، یکی از این افراد از آتام سؤالات زیادی می‌پرسد؛ در این سکانس به‌نظر می‌رسد آتام برای لحظاتی دست از مبارزه برداشته و آنچه را در شکم دارد پذیرفته است. بازی فلانیگان در این صحنه و البته در کل فیلم بسیار جالب‌توجه است و در هماهنگی با رایدر کاملاً موفق عمل می‌کند. شاید نویسندگانِ بی‌تجربه‌تر، این دو کاراکتر را مشابه یکدیگر خلق می‌کردند، اما هیتمن با اعتماد به توانایی‌های فلانیگان و رایدر، به این دو شخصیت اجازه داده هر‌یک شیوۀ خود را دنبال کند که نتیجۀ این اعتماد دو نمایش بی‌نقص و به‌یادماندنی از هنرپیشگان جوان این فیلم است.


منبع: Roger Ebert

نظر شما چیست؟

ایمیل شما منتشر نخواهد شد

از اینکه نظرتان را با ما در میان می‌گذارید، خوشحالیم

3 نظر
  1. M می‌نویسد

    اون قرصا که آخرش خورد چی بود :/ خودکشی کرد ؟

  2. M می‌نویسد

    اون قرصا که آخرش خورد چی بود :/
    مردش ؟ خودکشی کرد ؟

  3. حسین می‌نویسد

    به نطر میرسه فیلمهایی که حالت مستند وار دارن و بر یک معضل تاکید دارن بیشتر مورد توجه منتقدین هستن

fosil