فیلم «اسلحههای آکیمبو»، اکشنی شبیه به بازیهای ویدئویی به کارگردانی جیسون لی هودن است. دنیل ردکلیف و سامارا ویوینگ در این فیلم حضور دارند.
فیلم اسلحه های آکیمبو با نام اصلی «Guns Akimbo»، اکشنی شبیه به بازیهای ویدئویی، به کارگردانی جیسون لی هودن است. در این فیلم، دنیل ردکلیف در نقش خورۀ بازیهای اکشن و خشن، و سامارا ویوینگ (که پیشتر او را در فیلم آماده باشی یا نه با نام اصلی «Ready or Not» دیده بودیم) حضور دارند. برای نقد و بررسی فیلم گانز آکیمبو با فیلیمو شات همراه باشید.
فیلم اسلحه های آکیمبو فیلمی موفقیتآمیز و چشمگیر برای ردکلیف نیست. در سالهای گذشته، او نیز همانند الیجا وود سعی داشت عامۀ مردم را راضی نگه دارد؛ اما حالا میخواهد خوشحالی و رضایت خودش را در اولویت قرار دهد. (برای هر دو آرزوی موفقیت میکنیم.) البته بیشک طرفداران «هری پاتر» از این تصمیم خوشحال نخواهند شد؛ همچنین طرفدارانِ اکشنهای عجیبوغریب نیز پس از این، از او انتظار بیشتری دارند.
دنیل ردکلیف نقش پسری برنامهنویس به نام مایلز را بازی میکند. او که پس از اتمام رابطهاش با نووا (با بازی ناتاشا لیو بوردیزو) افسرده شده، خوشحالیاش را در انجامدادن بازیهای خشونتبار آنلاین و اندکی مستشدن پیدا کرده است. در این میان، با پدیدۀ جدیدی به نام اسکیزم آشنا میشود. اسکیزم برنامهای است که در آن بینندگان بسیاری به تماشای مسابقات کشتوکشتار واقعی در خیابانهای شهر شارپنل مینشینند. مایلز به بینندگان و طرفداران این برنامه متلکهایی توهینآمیز میگوید و بدین ترتیب، عقدهها و عصبانیتش را خالی میکند. آنها هم در مقابل، پس از دریافت چند پیام کوتاه از اسکیزم، به این بحث خاتمه میدهند؛ اما صبح روز بعد، دستاندرکاران این سایت به فرماندهی مردی به نام ریکتور (با بازی ند دنهی) آپارتمان مایلز را پیدا میکنند و با ضربوشتم و خشونت او را بیهوش میکنند. زمانیکه مایلز بیدار میشود، اسلحههایی را میبیند که با پیچومهره به کف دست و انگشتانش متصل شدهاند. درگیرودار اینکه باید چه کند، پیامی از اسکیزم دریافت میکند: او باید وارد بازی شود و با یکی از ستارههای قاتل اسکیزم، دختری به نام نیکس (با بازی ویوینگ)، مبارزه کند.
مایلز همچنان در حال کنارآمدن با تفنگهای وصلشده به دستانش است و سعی میکند کارهای معمول روزمرهاش را با وجود آنها انجام دهد که نیکس وارد صحنه میشود؛ کسی که با دندانهای نیش براق فلزی و ابروهای سفیدش بهواقع به دیوانههای زنجیری میماند. (کمتر بازیگری شجاعت حضور با چنین گریمی را جلوی دوربین دارد، امیدواریم که او در فیلم بعدیاش ظاهر بهتری را انتخاب کند.)
تعقیبوگریز تمامنشدنی میان این دو بازیگر جالب و هیجانانگیز است؛ حتی اگر سامارا ویوینگ بعد از هزاربار گیرانداختن دنیل ردکلیف، همچنان دستش به او نرسد.
اما مشکل فیلم زمانی آغاز میشود که نیکس بدون آنکه حتی یک زخم بردارد دهها مجرم خطرناک عجیبوغریب را میکشد یا درحالیکه کلاه هودیاش را تا روی چشمهایش پایین کشیده، با الهام از حرکات جان وو، در تعقیبوگریز ماشینها و اسلحهکشی بین آنها، بسیار حرفهای و جالب عمل میکند. حال ما باید باور کنیم مایلز با آن وضعیت دستانش، که حتی او را از کارکردن با موبایلش بازمیدارد، میتواند در برابر نشانهگیریهای نیکس جاخالی بدهد و از دست او فرار کند! برای حدود یک ساعت، مایلز نقش این پسر معجزهآسا را بازی میکند و نیکس همچنان نمیتواند او را گیر بیندازد. این موضوع چالشی جدی برای «اسلحه های آکیمبو» است.
فیلم ۲۴ فریم کیارستمی: جهان پدیدار شد
در ادامه، نووا بهمحض اینکه مایلز را با آن اسلحهها میبیند، میترسد و با گاز اشکآور از خود دفاع میکند. کمی بعدتر، ریکتور برای وادارکردن مایلز به ادامۀ بازی، نووا را میدزدد و به او وعده میدهد که پس از کشتن نیکس در مبارزهای جانانه، دوستدخترش را آزاد خواهد کرد.
درنظر داشته باشید که هرکدام از اسلحههای مایلز پنجاه گلوله دارند، درحالیکه که در هربار ظاهرشدن نیکس، او را با حجم زیادی از مهمات و اسلحههای متفاوت میبینیم. (اینها اسلحه هستند، نه نوشابه که بتوان بهراحتی از بقالی خرید.)
اگرچه ما میدانیم نیکس و مایلز احتمالاً درنهایت متحد میشوند، در طول فیلم، این دو نفر به هیچ آتشبسی رضایت نمیدهند و به یکدیگر رحم نمیکنند؛ البته همین موضوع باعث میشود وقتی در انتهای فیلم، با هم دستبهیکی میکنند، بیشتر هیجانزده شویم.
تمام مبارزات و زدوخوردهای آنها، چه زمانیکه یکدیگر را دنبال میکنند و چه زمانیکه با ارتش اسکیزم روبهرو میشوند، بهصورت زنده پخش میشود و تعداد بیشماری از بینندگان برای آنها نظر و لایک میفرستند. شور و اشتیاق مخاطبان ما را به یاد فیلم «اسکات پیلگریم در برابر دنیا» با نام اصلی «Scott Pilgrim vs. the World» اثر ادگار رایت میاندازد. «اسلحه های آکیمبو» ترکیبی از هوش و زبردستی در بازیهای کامپیوتری و داستانگویی به روش قدیمی است. تمام عناصر این فیلم نشاندهندۀ آن است که جیسون لی هودن (که پیشتر در حیطۀ ساخت جلوههای بصری فعالیت داشته) میداند رنگهای چشمگیر و پُرزرقوبرق، صحنههای آتش و گلوله و یک دوربین موبایل (بهواقع چرخش غیرعادی آن در بعضی صحنهها مانع از تشخیص درست آن سکانس میشود.) تمام آن چیزی نیست که برای ساختن یک فیلم لازم خواهد بود. ما امیدواریم که هودن در تلاش بعدیاش تعادل و توازن میان عناصر یک فیلم اکشن را رعایت کند.
منبع: Hollywood Reporter