این مستند سعی دارد از نمایی نزدیک به زندگی این ستاره دنیای موسیقی پاپ نگاهی بیندازد و تنهاییهایی را که او تحمل کرده است، به تصویر بکشد.
«دوشیزه آمریکایی» با عنوان اصلی «Miss Americana» نام مستندی ۸۵ دقیقهای درباره تیلور سوئیفت، خواننده و ترانهسرای آمریکایی است. این مستند سعی دارد از نمایی نزدیک به زندگی این ستاره دنیای موسیقی پاپ نگاهی بیندازد و تنهاییهایی را که او تحمل کرده است، به تصویر بکشد. شاید خیل عظیمی از هواداران تیلور سوئیفت از حقیقت ماجرایی که چند سال قبل برای او رخ داد باخبر نباشند. در مستند «دوشیزه آمریکایی»، تیلور سوئیفت کمی بیشتر با هوادارانش صحبت میکند و آنها را از مسائلی که طی این سالها پیش آمده است، آگاه میکند. در نقد و بررسی این مستند با فیلیمو شات همراه باشید.
اولین جملهای که پس از شروع مستند، توجه مخاطب را به خود جلب میکند از زبان تیلور پخش میشود: «آیا نباید کسی رو داشته باشم که الان بهش زنگ بزنم؟» شنیدن این جمله از فردی با شهرت تیلور سوئیفت بسیار تعجببرانگیز است. او اکثر اوقات تنهاست. حتی چهره مردی که تیلور در میانه مستند از او بهعنوان عشق زندگیاش یاد میکند، از تصاویر حذف شده است.
روز اعلام نامزدهای جایزه گرمی (Grammy Awards) در زمستان سال ۲۰۱۸، یک دوربین از زاویه پایین به تیلور نگاه میکند: او تنها روی مبل نشسته و از طریق تماس تلفنی با ناشرش باخبر میشود که ششمین آلبومش به نام «اعتبار» با عنوان اصلی «Reputation»، از شاخههای مهم این جوایز حذف شده است. تیلور تقریباً به گریه افتاده و ما بهوضوح شاهد رنجشش هستیم. اما نوشتن ترانه تنها کاری است که میتواند درد ناشی از این موضوع را تسکین دهد. تیلور سوئیفت در لحظهای که آکادمی ملی علوم و هنرهای ضبط نادیدهاش گرفت گفت: «من فقط باید یه آهنگ بهتر بسازم.» و در ادامه، شاهد صحنههای نوشتن ترانه و ضبط آهنگهای آلبوم «عاشق» با عنوان اصلی «Lover» هستیم. اگرچه این آلبوم موفقیتهای زیادی کسب کرد اما داوران مراسم گرمی باز هم تصمیم گرفتند دور تیلور را خط قرمز بکشند.
در میانه این راه، سوئیفت درگیر مشغولیتهای فکری شد و این افکار، روح او را آزار میدادند. او از این که در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۱۶ هوادارانش را علیه دونالد ترامپ آگاه نکرده بود پشیمان است. بنابراین مستند «دوشیزه آمریکایی»، گریزی به مسائل سیاسی میزند و ستارهای را به تصویر میکشد که تصمیم گرفته است بهعنوان یک زن و یک شهروند، مسئولیتهای اجتماعیاش را به نحو احسن انجام دهد. او میخواهد از وجههای که در میان مردم بهعنوان یک «دختر خوب» ساخته است برای آگاهکردن همان مردم نسبت به دروغهای کمپین انتخاباتی مارشا بلکبرن در ایالت تنسی، خانه تیلور سوئیفت، استفاده کند.
تیم مدیریتی تیلور سوئیفت، این تصمیم را غیرعاقلانه میدانند و با او مخالفت میکنند؛ اما اعضای این تیم، تنها دو پیرمرد لاغر و نحیف هستند که با شور و شوق موکلشان روبرو شدهاند و حالا چارهای جز پذیرفتن تصمیم او ندارند. این صحنهها بخشی طولانی از مستند را شکل دادهاند و استدلال میکنند که مردمیبودن تیلور باعث شده است که او چنین تصمیمی بگیرد. تمام این بحثها به یک سکانس پرفشار ختم میشوند که تیلور طی آن یک پست اینستاگرامی در مورد مواضع سیاسیاش منتشر میکند؛ درست همان چیزی که شما از یک ستاره انتظار دارید.
نرخ موفقیت سوئیفت بهعنوان یک فعال اجتماعی آن چنان که باید برجسته نیست؛ بلکبرن در حال حاضر کنار ۹۹ سناتور دیگر در مجلس سنای آمریکا نشسته است. اما چیزی که مستند «بانوی آمریکایی» به کارگردانی لانا ویلسون را برجسته میسازد نوع رویکردی است که از طریق آن تنهایی و توانمندشدن تیلور را به تصویر میکشد. صحنههایی که از فیلمبرداری موزیک ویدئو «تو نیاز داری آرام شوی» با عنوان اصلی «You Need to Calm Down» نشان داده میشوند، اگرچه حاکی از حمایت تیلور از حقوق همجنسگرایان هستند اما بیش از آن، نشان میدهند که او در جستجوی دوستان جدید است.
مردهایی که پیرامون تیلور حضور دارند، طیفهای مختلفی را شامل میشوند: برخی در کنار او روی آهنگهایش کار میکنند و برخی دیگر، حرفه شغلی او را اداره میکنند. تنها جک آنتونوف است که با او ارتباطی واقعی بهعنوان یک همکار دارد. ارتباط سوئیفت با زنان نیز بسیار کم است و جز مادرش، ابیگیل (دوست دوران کودکیاش) و لانا ویلسون (کارگردان)، شاهد ارتباط معنادار دیگری نیستیم.
مستند «دوشیزه آمریکایی» به سبک سینما حقیقت («سینما وریته») ساخته شده است. این نوع سینما صحنهبندی ندارد، دراماتیک نیست و روایتی را پیش نمیبرد؛ سینمایی که تا حد امکان به واقعیت وفادار است. در آغاز فیلم، تیلور سوئیفت دفتر خاطرات دوران کودکیاش را باز کرده است و مستند بهندرت از دیدگاهی که سوئیفت نسبت به جهان دارد دور میشود. این فیلم، شما را با یک حس همدردی نسبت به تیلور همراه میکند. سال ۲۰۰۹ زمانی که تیلور روی صحنه آمده بود تا در سن ۱۹ سالگی جایزهاش برای بهترین موزیک ویدئو را دریافت کند، کانیه وست روی صحنه میآید، میکروفون را از دست تیلور میگیرد و سعی دارد او را تحقیر کند. تمام کاری که تیلور آن شب انجام داده بود برنده شدن جایزه بود. البته این برنده شدن، برخی را به رنجش انداخته بود. صحبتهای تیلور با مطبوعات در انتهای مراسم واقعاً دردآور هستند؛ او فقط ۱۹ سال داشت.
در صحنههایی از فیلم چیزهایی را شاهد هستیم که تنها برای یک فرد مشهور عادی هستند: جمعیت زیادی بیرون از آپارتمان سوئیفت در منهتن منتظر دیدنش هستند و با ظاهر شدن او شروع به جیغکشیدن میکنند. این افراد تقریباً همهجا حاضر هستند و با دیدن تیلور شروع به گریه میکنند؛ حتی بعضی از آنها از تیلور بهعنوان یک ابزار جهت دراماتیک کردن پیشنهاد ازدواجشان به کسی دیگر استفاده میکنند. ما قرار است این افراد را هوادار بنامیم؛ اما اگر واقعگرایانه نگاه کنیم همین افراد با چاپلوسی بیشازحد بهنوعی ذهن تیلور را مغشوش میکنند. زمانی که تیلور خاطرهای عجیب را برای برندن یوری، خواننده و ترانهسرای آمریکایی، تعریف میکنند متوجه رفتارهای بد این هواداران میشویم. اومیگوید: «یه روز اومدم خونه و دیدم یه مرد که هوادارم بود قفل آپارتمان رو شکسته و روی تخت من خوابیده.»
مستند «دوشیزه آمریکایی» فیلمی است که ارزش تماشا دارد. این مستند، نمایی نزدیکتر از یک ستاره را به تصویر کشیده است تا نشان دهد که شاید یک سلبریتی دوست نداشته باشد مردم بیشازحد در زندگیاش دخالت کنند. سوئیفت در طول این چند سال، درگیریهای زیادی با شایعاتی که برایش ساخته شد پیدا کرد. «میس آمریکانا» همچنین به رابطه ظریف بین عقاید سیاسی تیلور و دیدگاههای سیاسی گروه «دیکسی چیکس» یا «Dixie Chicks» میپردازد؛ اگرچه، لانا ویلسون قصد ندارد شفافیتی را به تصویر بکشد که باربارا کاپل در مستند بینظیر خود به نام «خفهشو و آهنگ بخون» با عنوان اصلی «Shut Up and Sing» در مورد سیاستهای ضدجنگ گروه «دیکسی چیکس» و مخالفت با جرج دابلیو بوش ارائه داده بود.
بااینحال، جذابترین لحظات مستند «بانوی آمریکایی» به مشغولیت ذهنی تیلور سوئیفت در مورد ناامیدی از بیزاری، نهفقط از جانب مردم، بلکه از سوی خودش میپردازد. در یکی از توئیتهایی که علیه او شده بود فردی نوشته بود: «باید به تیلور سیلی زد.» و او این جمله را در واکنش به آن توئیت میگوید: «صورت من واقعاً سیلیزدنیه.» این جمله را میتوان نوعی سرزنش کردن خود دانست؛ اما نکته مهم اینجاست که این جمله یک علامت شوکهکننده از عوارض زندگی عمومی عجیب تیلور سوئیفت را نشان میدهد.
زمانی که او از آپارتمانش خارج شده است و از میان انبوه جمعیت عبور میکند تا سوار ماشین شود، یکی دیگر از این عوارض زندگی اجتماعی را برای ما افشا میکند. سوئیفت اعتراف میکند که برای مدتی قادر نبوده تصویر خودش را ببیند زیرا در عوض یک نگاه ساده، خود را موشکافی میکرده است؛ این موشکافی باعث میشد در غذا خوردن اختلال پیدا کند. در این صحنه، تیلور ماهیت بیمارگونه شهرت را برجسته میسازد، شرایطی که در یکی از آهنگهایش به نام «خوششانس» با عنوان اصلی «The Lucky One» از آلبوم «سرخ» («Red») با حسی سرشار از غبطه و اندوه توصیفش میکند. سوئیفت در این آلبوم شاهکار که در سال ۲۰۱۲ منتشر شد از ستارههایی صحبت کرده که در سنین کم درگیر شهرت شدهاند.
چند سکانس از مستند به زمانی اختصاص یافتهاند که تیلور با دقت زیاد در حال اصلاح آهنگهای آلبوم «عاشق» با عنوان اصلی «Lover» بوده است. گاهی اوقات، او حس میکند که این آلبوم موفقیتی چشمگیر برایش به دنبال خواهد داشت؛ اگرچه نتیجه همانند اولین آهنگ آلبومش به نام «من!» با عنوان اصلی «Me!»، نتوانست انتظارها را برآورده کند. شادی او در این آهنگ، شاید مخاطب را غمگین میکند و ما را دلتنگ جواهراتی همچون «تو مال منی» («You Belong with Me»)، «۲۲»، «فضای خالی» («Blank Space»)، «ظریف» («Delicate») میسازد. یکی از آهنگهای آلبوم «عاشق»، «دوشیزه آمریکایی و شاهزاده دلشکستگی» («Miss Americana and the Heartbreak Prince») نام دارد که عنوان این مستند نیز از آن الهام گرفته شده است. تیلور در این آهنگ که مضمونی رمانتیک دارد در مورد سرخوردگی و ناامیدی ملی صحبت میکند.
مستند «دوشیزه آمریکایی»، یک اعلامیه بدون ریا و تزویر است. تیلور در عنوانبندی آهنگ و مستند خود بهجای کلمه «American» از کلمه «Americana» استفاده کرده است. این کار شاید ما را متوجه تغییر سبک موسیقی سوئیفت از کانتری (country music) به ریتم اند بلوز، یا آر اَند بی (Rhythm and blues، R&B) در آلبوم «عاشق» کند. این آلبوم درواقع یک تلفیق پایدار، جدی و لذتبخش از تمام این سبکها بود و ردپایی از تاریخ موسیقی آمریکا، یا همان آمریکانا را در خود جای داده بود.
فیلم لانا ویلسون انسجام مستند «مدونا: راستی یا شهامت» با عنوان اصلی «Madonna: Truth or Dare» (که استانداردی فوقالعاده برای به تصویر کشیدن زندگی یک ستاره پاپ بود) را ندارد. مدونا در زمان ساخت آن فیلم، شخصیتی منسجم پیدا کرده بود، اما سوئیفت هنوز در تلاش است تا زندگی اجتماعیاش را بهتر کند. او همراه با موسیقیاش در حال رشد و تکامل است.
این بخشی از ادعای مستند است؛ بلوغ شخصی و خلاقیت او مسلماً هزینههایی در پی دارد. اما مهیجترین افشاگری این مستند جایی بود که فهمیدیم تیلور سوئیفت حاضر به پرداخت این هزینه شده است. برخی از آهنگهای جدید او حاکی از تقویت عقاید سیاسیاش هستند. آهنگ «آن مرد» با عنوان اصلی «The Man»، این موضوع را به خوبی نشان میدهد. شما میتوانید زنی را ببینید که علیرغم انتشار آلبومی با عنوان «حالا صحبت کن» با عنوان اصلی «Speak Now» در گذشته، هیچگاه احساس نمیکرد که جایگاهی برای صحبت دارد. لانا ویلسون در نقطه عطفی متقاعدکننده، تیلور سوئیفت را در قاب دوربین خود به تصویر کشیده است: او حالا آماده است تا چیزهای بیشتری بگوید.
منبع: NY Times