هشدار: آنچه در ادامه خواهید خواند، بررسی انتقام جویان: پایان بازی، با افشای جزییاتی درباره این فیلم همراه است.
هشدار: آنچه در ادامه خواهید خواند، بررسی انتقامجویان: پایان بازی ، با افشای جزییاتی درباره این فیلم همراه است؛ اگر قصد تماشای فیلم را دارید اما هنوز موفق به انجام این کار نشدهاید، بهتر است دست نگهدارید. فیلم را ببینید و سپس برای مقایسه نقطه نظرات، ادامه مطلب را بخوانید؛ اما اگر هنوز نمیدانید که آخرین فیلم اونجرز ارزش هزینه و صرف زمان را دارد یا خیر، به شما خواهیم گفت که چرا باید این فیلم را دید.
هرچه از جزییات مربوط به انتقام جویان: پایان بازی کمتر بدانید، احتمال دارد از تماشای فیلم بیشتر لذت ببرید. واضح است که اگر مایل نباشید درباره ارزش یک دهه تلاش استودیو مارول برای تعریف داستان ابرقهرمانهایش بدانید، روی این نقد کلیک نمیکنید، اما به فیلیمو شات اعتماد کنید: «انتقامجویان: پایان بازی» داستانی شنیدنی دارد؛ بیش از «انتقامجویان: جنگ ابدیت» و بیشتر از همه فیلمهای «جنگ ستارگان». برای درک این مطلب، باید این فیلم را تجربه کنید. همه سروصداهایی که درباره تیزرها و تریلرهای مبهم پایان بازی ایجاد شدند را فراموش کنید، خبر بازیهای درخشان سلبریتیهای حرفهای و افشاگریهایی که درباره داستان شده بود را کنار بگذارید؛ فقط بر موج داستان سوار شوید و جدیدترین شاهکار مارول را روی پرده سینماها به تماشا بنشینید.

قبل از هر چیز و در ابتدای بررسی انتقامجویان: پایان بازی ، باید گفت که آنچه از تماشای آن دستگیرتان میشود، به میزان اطلاعتان از آثار قبلی مارول مرتبط است. پیشازاین، ۲۱ عنوان درباره جهان سینمایی-ابرقهرمانی مارول ساخته شده است که با آخرین فیلم اونجرز ارتباط مستقیم دارند و میزان درک تماشاگر از آنها به دریافتش از فیلم جدید سمتوسو میبخشد؛ برای مثال، داشتن ذهنیت قبلی و دیدن فیلم کاپیتان مارول، برای درک بهتر نقشش در پایان بازی و علت حضورش در داستان لازم است. پیشینه او و دنبال کردن سرنوشتش از ابتدا، ربط چندانی به طرح فیلم جدید ندارد، اما زمینه ورود او به داستان را مشخص میکند؛ بدون این زمینهچینی، حضورش برای کسانی که برای اولین بار او را میبینند عجیب یا حتی نامطلوب جلوه میکند. بهطورکلی، اونجرز: اند گیم، فیلمی است که در هنگام تماشایش، دانشتان از جهان سینمایی مارول کمککننده است و بر لذت تجربه بازی آخر، از ابتدا تا تیتراژ انتهایی میافزاید.
نقد فیلم ریشه های ناشناخته | بازآفرینی فیلم «هفت» با الهام از ابرقهرمانها
پیچیدگیهای فیلم به حدی زیاد است که بدون اشاره به آنها، موضوع چندانی برای اشاره کردن نمیماند؛ اما آنچه میتوان با قاطعیت گفت، این است که انتقامجویان: پایان بازی «خودِ خودِ مارول» است؛ چه با مقیاسهای روایتی سنجیده شود، چه با بلندپروازیهای مطلقش. در جنگ ابدیت، تانوس درباره ضرورت ایجاد نوعی تعادل صحبت میکند و در پایان بازی، با اعتمادبهنفسی شگفتانگیز به این هدف دست مییابد. قلم فیلمنامهنویسان توانا (کریستوفر مارکوس و استیون مک فیلی) در کنار نگاه تیزبین کارگردانان (جو و آنتونی روسو)، فیلم روی مرز باریکی بین درام و کمدی پیش میرود؛ تعدادی از تاریکترین صحنههایی که تاکنون در آثار مارول دیده شده است را در کنار صادقانهترین صحنههای احساسی به نمایش درمیآورد. در مقایسه با جنگ ابدیت، پایان بازی در صحنههای کمتری، صدای خنده تماشاگران را بلند میکند؛ اما بهطورقطعی میتوان گفت که بهعنوان فیلمی که با بشکن تانوس شروع میشود، بسیار سادهتر و در بسیاری از دقایق شادتر از حد انتظار پیش میرود.

نکته جالب دیگری که در بررسی انتقام جویان: پایان بازی جلب نظر میکند، انطباق آن با سلیقه طرفداران است؛ انگار که طرفداران مارول، برای طرفداران مارول فیلم ساخته باشند. صحنههای بسیاری از پایان بازی را میتوان با قاطعیت، تلاش تیم سازنده برای جلب رضایت هواداران اونجرز دانست. البته نباید به این موضوع بدبین بود، چون در اولویت قرار دادن هواداران، باعث افت کیفیت صحنههای مذکور نشده است؛ دوستداران اونجرز، در یازده سال گذشته با کاراکترها و روابطشان زندگی کردهاند و رویکرد مارول در آخرین فیلم بسیار تحسینبرانگیز است. بعضی صحنهها بهگونهای طراحی و ساخته شدهاند که تماشاگر حس میکند صفحهای با امضای جک کربی روی پرده سینما به نمایش درآمده است؛ یک اتفاق بسیار هیجانانگیز برای آنان که ابرقهرمانها را از زمان کتابهای کمیک میشناسند. این دقیقا همان چیزی است که تماشاگر در مسیر هدفی قرار میدهد که رییس استودیو مارول و تیمش قصد دستیابی به آن را داشتهاند: تلاش برای ایجاد یک ارتباط متقابل سینمایی بدون سنجش و مقایسه.
در حالی که جنگ ابدیت تمام تلاشش را کرد تا فهرست عظیم ابرقهرمانان جهان سینمایی مارول (از ابتدا تاکنون) را در خود بگنجاند، پایان بازی تمام تمرکزش را برای دورهم جمعکردن ۶ اونجر اصلی متمرکز کرد؛ به هرکدام از آنها یک بزنگاه مهم و درخور شاْن داد و حتی در مواردی، اجازه داد بیش از یکبار در کانون توجه قرار گیرند و کاراکتر اصلی صحنه باشند.
در فیلمنامهای که توسط مارکوس و مک فیلی نوشته شده است، چند واقعه غیرمنتظره برای قهرمانان اصلی رخ میدهد و هواداران تثلیث مقدس جهان مارول (کاپیتان آمریکا، آیرون من، ثور یا تور) شاهد صحنههای نمادین بسیاری خواهند بود که انتظاراتشان را برآورده میکند؛ البته این به آن معنا نیست که سایر کاراکترها نقش محوری ندارند؛ فقط برای احترام به مخاطب و افشا نکردن جزییات بیشتر، در بررسی انتقام جویان: پایان بازی از پرداختن به آنها خودداری میکنیم. همزمان با آنچه گفته شد، حضور تعدادی از قهرمانان کمتر از حد انتظار به نظر میرسد، اما اگر سینمای مارول را بهعنوان یک کل در نظر بگیرید، همینطور به ویژگی بالقوه ادامهدار بودن آنها فکر کنید، متوجه خواهید شد که چرا نویسندگان از بین ۱۴ میلیون احتمال مختلفی که برای طراحی داستان وجود دارد، تصمیم به دنبال کردن این مسیر خاص گرفتهاند.

یکی از نکاتی که در بررسی انتقام جویان: پایان بازی موردتوجه قرار میگیرد، مدتزمان نسبتا طولانی آن است. این حماسه سه ساعت و یک دقیقهای در مقایسه با جنگ ابدیت طولانیتر است و بهطور همزمان ماجراهای بیشتری برای ارائه دارد و درواقع تماشاگر را دو بار سورپرایز میکند؛ بار اول زمانی که به او وعده ۱۸۱ دقیقه همنشینی با ابرقهرمانان را میدهد و بار دوم، در حجم و کیفیت اطلاعاتی که منتقل میکند. پایان بازی بیش از آن که باید ادامه نمییابد و کسلکننده به نظر نمیرسد؛ مدتزمان در نظر گرفتهشده برای حجم حوادث کاملا متناسب است و ما را به یاد «ارباب حلقهها: بازگشت پادشاه» میاندازد.
اصلیترین انتقادی که میتوان به اونجرز: اند گیم داشت (یا حداقل انتقادی که در این مطلب و بدون افشای جزییات فیلم به آن میپردازیم)، وابستگی بیشازحد آن به استفاده از تکنولوژی CGI در طراحی صحنههای نبرد است؛ چیزی که در آثار قبلی این استودیو دیده نمیشود. فیلم، صحنههای تاثیرگذار مختلفی را نمایان میکند که بهطورموثر، بیانکننده مسائلی احساسی هستند که نقاط عطف روایت محسوب میشوند؛ اما، زمانی که تصویر بر پرده عظیم سینما به نمایش درمیآید، وضوح تصویر در بعضی موارد از دست میرود. خوشبختانه، در داستان چنان تمرکز دقیقی وجود دارد و برای تمام قهرمانان هدفی مشخص تعیین شده است که این ضعف چندان به چشم نمیآید؛ داستان اونجرز: پایان بازی از چنان جاذبهای برخوردار است و جزییات آنچنان باهم هماهنگاند که رشته روایت از دست تماشاگر خارج نمیشود.

در ادامه بررسی انتقام جویان: پایان بازی ، خوب است به یکی دیگر از خصوصیاتی بپردازیم که آن را از آثار قبلی استودیو مارول متمایز میکند؛ در این فیلم، بهخصوص در بعضی سکانسهای نبرد، تماشاگران میتوانند شاهد افکار و گفتگوهای درونی ابرقهرمانان باشند. آنها وارد ذهن انتقامجویان میشوند به شیوهای که پیشازاین شاهدش نبودهاند: در روایت درنگهایی وجود دارد، این وقفهها در مواجهه ابرقهرمانان با غم و اندوه، احساس گناه، عشق و اشتیاق که درنهایت نمایش کنش آنها به این احساسات را بسیار جذابتر میکند.
اما مهمترین دستاورد پایان بازی را میتوان تلاشش برای عمق بخشیدن به درک بیننده از فیلمهای پیشین دانست؛ موضوعی که قلب دوستداران دنیای مارول را مالامال از قدردانی میکند. این موضوع را حتی میتوان دستاوردی برای تمام فیلمهای قبلی دانست، نهفقط مخصوص اثری که برای جوابدادن به سوالهای طرحشده در جنگ ابدیت ساخته شده باشد. بااینکه همه میدانیم که در دنیای سینمایی مارول، هیچ داستانی تمام نمیشود و به لطف دنبالهها و اسپینآفها، توسعه و انتشارشان ادامه مییابد، اما باز هم نمیتوان انکار کرد که اونجرز: پایان بازی، بیشتر شبیه پایان یک دوره از تولیدات سینمایی مارول بود؛ نهفقط برای ابرقهرمانان موردعلاقهمان، بلکه برای نسلی از هواداران که با آنها بزرگ شدهاند، در کنارشان رشد کردهاند و حتی خانواده خود را تشکیل دادهاند.

پایان بازی احتمالا آخرین فیلمی است که استن لی را در آن میبینیم؛ اما خوشبختانه با وجود این کاراکترهای ماندگار و بازیگرانی که به آنها جان بخشیدند، به نظر میرسد که میراث هنری او در شرایط خوبی حفظ خواهند شد.
سخن آخر درباره بررسی انتقام جویان: پایان بازی
پایان بازی را میتوان بلندپروازانهترین، احساسیترین و تاثیرگذارترین فیلم ساخته شده در جهان سینمایی مارول تا امروز دانست؛ این فیلم سابقه درخشان مارول را مدیریت میکند: سابقه بیش از یک دهه داستانسرایی در اوج کیفیت؛ هدفی که بسیاری از فیلمهای دیگر که مدعی هم بودند، موفق نشدند به آن دست یابند.
فضای مارولی فیلم، آنقدر در ذهن طرفداران رسوخ کرده است که احساساتشان را برمیانگیزد؛ البته که تکیه کردن بیش از حد بر نبردهای ساخته شده با CGI کمی از تاثیرش میکاهد؛ اما رابطه احساسی این فیلم و قهرمانانش، موضوع را جبران میکند. شاید آنچه در بازی آخر میبینید، تنها راه مارول برای پایان دادن به فصل اول داستانهای حماسی ابرقهرمانهایش نباشد؛ اما میتوان گفت که از میان ۱۴۰۰۰۶۰۵ احتمالی که برای فرجام نهایی این داستان وجود داشت، با غافلگیرکنندهترین و رضایتبخشترینشان مواجه خواهید شد.
منبع: IGN
خانم ذاکری با سلام
یکی از زیباترین و شاید زیباترین اثر سینمایی که در تمام عمرم دیدم
بسیار نقد زیبایی کرده اید
با تشکر و احترام
سلام، وقت بخیر
ممنونم از حسن توجه شما