معرفی و اطلاعات سریال روزی روزگاری مریخ
از جبر زمانه و تبعات آن گریزی نیست، یکی از این تبعات هم که البته از پیشرفت فناوری در عرصه رسانه محسوب میشود؛ تعدد رسانههای تولیدکننده سریالهای نمایشی در قیاس با دهههای گذشتهای است که تنها تلویزیون چنین مأموریتی را بر عهده داشت. امکانی که صرفنظر از مزایای غیرقابل انکارش از جمله تنوع در سبد نمایشی مخاطبین این نکته ناخوشایند را هم دارد که در این هیاهوی سریالهای پرتعدادی که از آنتن تلویزیون و پلتفرمهای نمایش خانگی به شکل همزمان در حال پخش هستند (و البته کفه کیفیت و میزان مخاطبانشان به وضوح به سوی شبکه نمایش خانگی سنگینی میکند) آثار جذاب و متفاوتی مثل همین سریال «روزی روزگاری مریخ» ساخته محسن چگینی و پیمان قاسمخانی از نظر بسیاری از بینندگان دور بماند.
برای مخاطبان کمی قدیمیتر عرصههای نمایشی به خصوص تلویزیون، نام قاسمخانی آنقدر قابل اعتنا بوده و هست و آنقدر برای مخاطبان تلویزیون خاطره ساخته که زمانی که نامش بر تیتراژ یک مجموعه تلویزیونی نقش میبندد میتوان تا اندازههای زیادی از کیفیت اثر درحال پخش دستکم از منظر فیلمنامه آسوده بود. سریالهای تلویزیونی خاطرهانگیزی همچون «پاورچین|۱۳۸۱»، «شبهای برره|۱۳۸۴»، «مرد هزار چهره|۱۳۸۶»هر ۳ از ساختههای مهران مدیری، «ساختمان پزشکان|۱۳۹۰» و «پژمان|۱۳۹۲» هر ۲ به کارگردانی سروش صحت و البته سریال «قهوه تلخ|۱۳۸۹» تحت هدایت مهران مدیری که از طریق نمایش خانگی عرضه میشد مصادیقی بر این ادعا هستند و اتفاقاً وجه ناراحت کننده موضوع هم همین است که اثر تازهای به قلم او ساخته و عرضه شود و این چنین در بحبوحه سریالهای ریزودرشتی که پشت سر هم عرضه میشوند از نظر دور بماند.
خلاقیت این مجموعه نیز از همان مرحله نامگذاری کار پیداست، عنوان «روزی روزگاری مریخ» افزون بر کارکرد ذاتی خود به عنوان یک نام که مخاطب را در اندازههایی جزئی در جریان کلیت سریال قرار میدهد برای علاقهمندان جدیتر عرصه نمایش ارجاعی است به ۲ فیلم معروف سینمای هالیوود یعنی «روزی روزگاری در آمریکا|۱۹۸۴» ساخته سرجئولیونه و «روزی روزگاری در هالیوود|۲۰۱۹» به کارگردانی کوئین تارانتینو که هر ۲ اثر به ویژه فیلم نخست در ذهن تماشاگرانشان، خاطره خوشایند و ماندگاری بر جای گذاشتهاند. حداقل حسن این نامگذاری این است که مشخص است سازنده اثر به تاریخچه سینما و آثار کنونی و پیشین آن اشراف نسبی دارد و میتوان با خیالی راحتتر و دلی قرصتر برای تماشای ساختهاش وقت گذاشت.
سازندگان این اثر که پیش از این و با نگارش فیلمنامه آثاری مثل «پاورچین»،«شبهای برره» و«قهوه تلخ» نشان دادهاند چه استعداد شگرفی در خلق فضاهای خیالی ملموس، دوست داشتنی و پر از جزئیات دقیق و خلاقانه دارند در «روزی روزگاری مریخ» هم بخش دیگری از این قریحه ذاتی را به نمایش گذاشتهاند. بیننده از همان قسمت نخست سریال و در دقایقی که بخشهای مرتبط با زندگی در مریخ به نمایش گذاشته میشود به این نکته پی میبرد که برای نگارش سریال و ساخت آن وقت و انرژی قابل توجهی صرف شده است. نویسنده اثر برای ترسیم فضای سیاره مریخ، بر خلاف اکثریت نمونههای پیشینی که در ذهن مخاطبان نقش بسته نه تنها به استفاده صرف از پیش پاافتادهترین ترفندهای ممکن نظیر به کارگیری اصوات عجیب و نامأنوس برای ساکنان مریخ متوسل نشده که برعکس تلاش کرده از کوچکترین جزئیات دیگری که به ذهن متبادر نمیشود برای ساختن اتمسفری متفاوت و خلاقانه بهره بگیرد.
به عنوان یکی از بهترین نمونهها میتوان از سکونت افرادی از سیارات مختلف در مریخ یاد کرد که بیتردید ایدهای جذاب و نوآورانه است. آدمهایی با اصالت اولیه اهل زمین، اهل عطارد، اهل مشتری و… که همگی در شهروندی سیاره مریخ با یکدیگر اشتراک دارند ولی درست مثل نژادها و اقوام مختلفی که در کشورهای مختلف از جمله ایران زندگی میکنند همچنان به نژاد و اصل و تبار و قومیت خود پایبند و به آن متعصبند. مصداق چنین تعهدی علاوه بر وفاداری به اصالت اولیه و سیاره زادگاه و آباء و اجدادی به محصولات صنعتی سیارات متفاوت هم باز میگردد و لحظات کمیک جذابی را در سریال رقم میزند.
وجود یک ربات خدمتکار (با نام عجیب ۶۷ و نقشآفرینی بهادر مالکی) که در عین ربات بودن به لحاظ مشخصات فیزیکی کاملاً شبیه به انسانهای عادی است، از جمله نوآوریهای جالب دیگر سریال است که باز هم ذهن خلاق و مهارت قاسمخانی در توجه به جزئیات را نشان میدهد. ربات خدمتکار خانه که بر خلاف بسیاری از نمونههای پیشین تنها به صرف وجود آن اکتفاء نشده و بر روی شخصیتپردازی آن هم کار شده است رباتی است که مدتهاست به روزرسانی نشده و به همین دلیل غالبا شارژ کافی ندارد. جریانی که به صورت بیحالی و خستگی مداوم ۶۷ و بیاعصابی او انعکاس داده شده است. ضمن اینکه ربات خدمتکار از نظر میزان گستاخی و پررویی در ارتباط با صاحبخانه یادآور نمونههای قدیمی خاطرهانگیزی نظیر «طغرل» در سریال پاورچین، «فیروز» در ساختمان پزشکان و «میکائیل» در راه بی پایان است که همگی خدمتکارانی خانهزاد بودند که همین خانهزادی و همنشینی طولانی مدتشان با خانواده به بیتعارف بودن و گستاخی بامزه آنها منجر شده و خاطرات کمیک جالبی را رقم زده بود.
تیم سازنده این سریال اتمسفر مریخ را فکر شده و متکی بر جزئیات ملموس، دوست داشتنی و باورپذیر خلق کردهاند. خانه هوشمندی که با اعضای خانواده صحبت و حتی با ربات خدمتکار خانواده کَل کَل میکند. تفاوت ظاهری ساکنانی از سیارات مختلف که در قالب مریخوند، استفاده از اصلاحات بامزهای مثل «مریخ افتاد» به جای «زمین افتاد» در هنگام سقوط اجسام و سرانجام تفاوت جایگاه و میزان نفوذ زن و مرد در اجتماع از جمله این جزئیات فکرشده هستند که بیننده را برای ادامه تماشای سریال مجاب میکند. به خصوص همین نکته آخر که به لحاظ زمانی با اتفاقات اجتماعی ماههای اخیر کشور شباهت بسیاری دارد، شباهتی که با توجه به زمان تصویربرداری سریال و عرضه قسمتهای نخست آن مطمئنا نمیتوانسته برگرفته از وضعیت خاص جامعه باشد ولی به هر حال تقارنی است که مخاطب را به تأمل وا میدارد.
در مجموعه، برخلاف ایران و کره زمین در کلیتی بزرگتر، به جای مردسالاری، زنسالاری برقرار است. این زنان هستند که به عنوان سرپرست خانواده سر کار میروند و تأمین معاش و مدیریت خانواده را به عهده دارند و حتی مواردی مثل چشم ناپاکی هم در الگویی معکوس از سمت زنان به سوی مردان است و در مقابل مردان مریخی برای احقاق حقوق مساوی با زنان مبارزه میکنند و توسط پلیس و نیروهای امنیتی مریخ تعقیب و بازخواست میشوند. مجموع این تقارن جالب، عجیب و دیگر ویژگیهای خلاقانه سریال به گونهای است که مخاطب را برای استمرار تماشای آن و لذت بردن از یک اثر کمدی فکر شده مجاب میکند و این امتیاز کمی نیست.
لطفاً اگه از فصل دوم خبری شد خبر بدید تروخدا.
ممنون از فیلیمو
سلام
بله حتما.
لطفاً اگه از فصل دوم قبری شد خبر بدید تروخدا.
ممنون از فیلیمو
کاری بینقص از نظر فیلمنامه و بسیار بسیار با پتانسیل برای ساخت فصل های بعدی. به نظر من این اثر درصورت جدی گرفته شدن و کمی پرداخت، قابل رقابت با بهترین سریالهای طنز ایرانی هست و علاوه بر اثر گذاری اجتماعی، مزایای اقتصادی زیادی هم برای سرمایه گذار خواهد داشت.
خیلی سریال قشنگی بود،کاش فصل دوم هم داشته باشه
جناب مازیار معاونی هیچ کدام از قاسم خانی ها در نگارش فیلمنامه قهوه تلخ نقشی نداشته اند. قهوه تلخ نوشته خشایار الوند و امیرمهدی ژوله است و با کارگردانی نبوغ آمیز مهران مدیری ساخته شده است
جناب مازیار معاونی! هیچ کدام از قاسم خانی ها در نگارش فیلمنامه قهوه تلخ نقشی نداشته اند. قهوه تلخ نوشته خشایار الوند و امیرمهدی ژوله است و با کارگردانی نبوغ آمیز مهران مدیری ساخته شده است
این سریال عالی بود
سریال خانگی قوی نبود برای مخاطب ایرانی.
برادران قاسم خانی باید از بازیگران تازه کار و جوانتر استفاده می کردنند . این بزرگترین اشنباه این سریال بود استفاده از بازیگر نام اشنا
محمد بداقی نویسنده ایرانی
این سریال عالی بود و به نظرم تو به عنوان کار کمدی خوب دیده شد تو روزای خاص …!
امیدوارم فصل دومش هم ساخته شه یا حداقل یه پروژه جدید با آقای قاسم خانی شروع کنید 🙏🏻