درباره ادیسه فیلمساز مشهور مکزیکی بخوانید

معرفی و نقد فیلم باردو یا وقایع ‌نگاری نادرست یک مشت حقیقت

یک فیلم زندگینامه‌ای عجیب از الخاندو گونسالس اینیاریتو

جدیدترین فیلم الخاندرو گونسالس اینیاریتو با عنوان باردو یا وقایع‌ نگاری نادرست یک مشت حقیقت، یک فیلم شخصی و تا حدی زندگینامه‌ای است. اگرچه اینیاریتو در اینجا از تجربیات شخصی خود به عنوان یک فیلمساز مکزیکی که در هالیوود کار می‌کند بهره گرفته، اما باردو براساس یک داستان واقعی ساخته نشده است. اینیاریتو در اینجا به درون خود می‌نگرد و یک تجربه بصری چشم‌گیر و صمیمانه ارائه می‌دهد. فیلمی که به عنوان یک کمدی حماسی توصیف شده است و فیلمساز مکزیکی محبوب درونیات خود را در آن بازتاب می‌دهد و به جست‌وجوی ریشه‌های خود می‌پردازد.

خلاصه داستان فیلم باردو

برای فیلم باردو یا وقایع‌ نگاری نادرست یک مشت حقیقت نمی‌شود خلاصه دقیقی نوشت جز این؛ سیلوریو، روزنامه‌نگار و مستندساز مشهور مکزیکی که در لس‌آنجلس زندگی می‌کند، در آستانه دریافت یک جایزه معتبر بین‌المللی به کشور خود باز می‌گردد، غافل از اینکه این سفر ساده برای او به یک بحران وجودی تبدیل می‌شود.

 

بازیگران و عوامل فیلم باردو

باردو که اولین فیلم مکزیکی اینیاریتو از زمان عشق سگی محسوب می‌شود (بعد از بیش‌تر از ۲ دهه) از گروهی از بازیگران شگفت‌انگیز مکزیکی بهره می‌برد. دانیل خیمنس کاچو در نقش شخصیت اصلی فیلم یعنی سلیوریو حضور دارد. کاچو از بازیگران کهنه‌کار سینمای مکزیک محسوب می‌شود که سابقه همکاری با فیلمسازان مطرحی مانند لوکرسیا مارتل، اپیچاتپونگ ویراستاکول و پدرو آلمودوار در کارنامه‌اش به چشم می‌خورد و جوایز بین‌المللی زیادی نیز کسب کرده است. گریسیلدا سیسلیانی، خیمنا لامادرید، ایکر سانچز سولانو، آندرس آلمیدا، فرانسیسکو روبیو و جی او. ساندرس، از دیگر بازیگران باردو هستند.

فیلم باردو

درباره الخاندو گونسالس اینیاریتو کارگردان باردو

الخاندرو گونسالس اینیاریتو در حال حاضر به عنوان یکی از تحسین‌شده‌ترین فیلمسازان‌ بین‌المللی شناخته می‌شود. فیلمسازی که هر پروژه جدیدش برای علاقه‌مندان سینما کنجکاوی و هیجان زیادی به همراه دارد. ۲ فیلم قبلی اینیاریتو در ۲ سال متوالی جایزه اسکار بهترین کارگردانی را برای او به ارمغان آوردند. در واقع او تنها کارگردانی محسوب می‌شود که در ۷۰ سال گذشته به چنین موفقیتی دست پیدا کرده است.

بردمن یا فضیلت غیرمنتظره جهل Birdman or The Unexpected Virtue of Ignorance که موفق به دریافت ۴ جایزه اسکار از جمله بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهترین فیلمنامه غیراقتباسی و بهترین فیلمبرداری شد، بخاطر عملکرد بازیگران اصلی‌اش، کارگردانی، فیلمبرداری و عمق روانشناختی‌اش مورد تحسین قرار گرفت. پس از آن او با یک درام بقای برجسته، بازگشته (The Revenant) دوباره توانایی‌های خود را به رخ کشید. فیلمی که سرانجام اسکار بهترین بازیگر مرد را نصیب لئوناردو دی کاپریو کرد و به موفقیت بزرگی در باکس آفیس دست پیدا کرد. اما حتی قبل از تمامی این افتخارات، اینیاریتو با سه‌گانه بسیار تحسین شده مرگ، خود را به عنوان فیلمسازی بزرگ معرفی کرده بود. او در سال ۲۰۰۰ اولین فیلم بلند خود را – و اولین فیلم از سه‌گانه مرگ – با عنوان عشق سگی (Amores Perros) مقابل دوربین برد. این فیلم اولین‌بار در جشنواره فیلم کن آن سال به نمایش درآمد و جایزه بزرگ هفته منتقدان را دریافت کرد. این درام روانشناختی، یک قصه درهم‌تنیده را با ۳ خط داستانی متفاوت که در یک تصادف رانندگی به هم می‌رسیدند روایت می‌کرد و از این طریق جنبه‌های مختلف جامعه مکزیک را به تصویر می‌کشید.

اینیاریتو در فیلم بعدی خود یعنی ۲۱ گرم (۲۱ Grams)، مضامین مشابهی را با بازگویی مجموعه‌ای از داستان‌های بهم پیوسته در یک ساختار غیرخطی، بررسی کرد. سپس او پروژه تولید مشترک بین‌المللی بابل را با نام‌های بزرگی مانند برد پیت و کیت بلانشت ساخت. فیلمی که اینبار ۴ داستان مختلف را در کشورهای ژاپن، آمریکا، مکزیک و مراکش روایت می‌کرد. بابل اولین نامزدی اسکار را برای اینیاریتو به ارمغان آورد و سه‌گانه مرگ او را به شکلی باشکوه به سرانجام رساند. فیلمی که همچنین نقطه پایان همکاری اینیاریتو و همکار فیلنامه‌نویسش گی‌یرمو آریاگا بود. اینیاریتو بعد از بابل، بیوتیفول یا ذیبا (تجربه عنوان فیلم مطابق با املای عمدا غلط عنوان اصلی آن است Biutiful) را با بازی خاویر باردم مقابل دوربین برد. باردم با این فیلم برنده جایزه بهترین بازیگر مرد از جشنواره کن شد و همچنین نامزدی اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد را کسب کرد. اکنون اینیاریتو با فیلمی به زبان اسپانیایی به ریشه‌های خود بازگشته است. باردو، اولین فیلم اینیاریتو از زمان بازگشته و اولین ساخته مکزیکی او از زمان عشق سگی است.

دانیل خیمنس کاچو در فیلم باردو

عوامل سازنده باردو

اینیاریتو باردو را با فیلمنامه‌ای از خودش و نیکلاس گیاکوبونه، مقابل دوربین برده است. همکاری گیاکوبونه با اینیاریتو از فیلم ذیبا شروع شد و این ۲ پس از آن در بردمن و بازگشته نیز با یک‌دیگر به عنوان فیلمنامه‌نویس همکاری کرده‌اند. برایس دسنر که پیش از این به عنوان آهنگساز موسیقی متن در بازگشته با اینیاریتو کار کرده بود در اینجا نیز وظیفه آهنگسازی را به عهده داشته است. تصاویر خیره‌کننده باردو از دریچه لنز فیلمبردار پرآوازه ایرانی-فرانسوی، داریوش خنجی، ثبت شده‌اند. خنجی که بخاطر کارش در فیلم‌هایی مانند هفت دیوید فینچر و عشق میشائل هانکه شناخته می‌شود سابقه همکاری با فیلمسازان بزرگ دیگری نظیر برناردو برتولوچی، ژان-پیر ژونه، رومن پولانسکی، دنی بویل، وودی آلن، وونگ کار وای، جیمز گری، بونگ جون هو و برادران سفدی را در کارنامه خود دارد. مونیکا سالازار به عنوان تدوین‌گر و طراح تولید افسانه‌ای مکزیکی یوجینو کابالرو که بخاطر کارش در هزارتوی پن و روما شناخته می‌شود، ۲ چهره برجسته دیگر پشت صحنه باردو هستند.

 

تاریخ اکران فیلم باردو و دستاورد جشنواره‌ای

باردو از ۱۸ نوامبر نمایش خود را به صورت محدود در سینماها آغاز کرد و در ۱۶ دسامبر ۲۰۲۲ از نتفلیکس پخش شد. این فیلم پیش از این در بخش رقابتی هفتاد و نهمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم ونیز به نمایش درآمد که البته نمایش آن با استقبال چندان گرمی از جانب منتقدان همراه نبود.

باردو مانند بیشتر آثار ایناریتو یک فیلم با مدت زمان طولانی است. این فیلم هم با ۲ ساعت و ۳۹ دقیقه یکی از آثار طولانی سینمای ایناریتو به حساب می‌آید.

 

نقد و بررسی منتقدان درباره فیلم باردو

Original Cin | امتیاز: ۱۰۰ از ۱۰۰

کارن گوردون | این یک اثر بلندپروازانه است، اما اینیاریتو در ارائه ایده‌های خود در فیلم‌های خوبی که تماشای آن‌ها هیجان‌انگیز است، مهارت دارد.

مجله پیست | امتیاز:۹۷ از ۱۰۰

کتی میشل چاکون | یک تجربه سینمایی عمیقا تکان‌دهنده که ریشه‌های تاریخ مکزیک را با سفر ادیسه‌وار یک مرد از میان مرگ، زندگی، موفقیت و اندوه، گره می‌زند.

راجر ایبرت | امتیاز: ۸۸ از ۱۰۰

نل مینو | بررسی کردن اینکه کدام تعاملات واقعی‌اند و کدام‌ها خیالی یا نمادین هستند به ما واگذار می‌شود. فیلمی که هر لحظه آن با انرژی و شوخ‌طبعی ارائه می‌‌شود.

اسکرین اینترنشنال | امتیاز: ۷۰ از ۱۰۰

فیونولا هالیگان | غیرممکن است که بتوان قدرت مجموعه شگفت‌انگیز افکار و مفاهیمی که اینیاریتو گرد هم می‌آورد و به تصویر می‌کشد را نادیده گرفت، اگرچه این تاثیر به وضوح به دلیل تمایل نداشتن او به برش زدن (کات زدن) کم می‌شود.

هالیوود ریپورتر | امتیاز: ۶۰ از ۱۰۰

دیوید رونی | قدرت تحمل مخاطبان در مواجهه با این سیاحت اکتشافی وجودی پرپیچ و خم در هویت شخصی، حرفه‌ای و ملی – که به یک اندازه کمدی تراژیک و حزن‌آور است – بسته به علاقه آن‌ها به فیلمساز و اشتیاقشان به زیبایی‌شناسی فریبنده فیلم، متفاوت است.

واشینگتن پست | امتیاز: ۵۰ از ۱۰۰

آن هورنادی | بنظر می‌رسد که باردو تلاش عمیقا شخصی اینیاریتو برای معنا بخشیدن به انگیزه‌های متضاد و حل نشده‌ای است که زندگی و هنر او را در ۲ دهه گذشته تجسم بخشیده‌اند. مسیری که طی آن او از یک فیلمساز نوظهور آینده دار به یک سوپراستار برنده اسکار تبدیل شد.

ونتی فر | امتیاز: ۴۰ از ۱۰۰

ریچارد لاوسون | اینیاریتو در اینجا ایده‌های زیادی در ذهن خود دارد. گناهان و موهبت‌های تاریخ جمعی و شخصی را می‌سنجد و تلاش می‌کند کفاره بخشی از آن را بدهد. اما هرچقدر که باردو بیش‌تر کش می‌آید، فیلم در نهایت به چیزی غیرقابل تحمل تبدیل می‌شود.

مجله اسلنت | امتیاز: ۳۸ از ۱۰۰

درک اسمیت | این فیلم نشان می‌دهد که الخاندرو گونسالس اینیاریتو گویا قادر به عبور از محدودیت‌های سبک هنری خودش نیست.

امتیازهای فیلم باردو (تا زمان انتشار مطلب)

وبسایت میانگین امتیاز
IMDB ۷.۲ از ۱۰
کاربران متاکریتیک ۶.۵ از ۱۰
منتقدان راتن تومیتوز ۵۷ درصد بر اساس ۱۳۰ نقد
کاربران راتن تومیتوز ۷۱ درصد
منتقدان متاکریتیک ۵۳ درصد براساس ۳۵ نقد

 

نقد مفصل فیلم باردو از سایت اسکرین رنت

پاتریس ویترسپون | الخاندرو گونسالس اینیاریتو، برنده ۵ جایزه اسکار، دوباره در کنار همکار فیلمنامه‌نویسش نیکلاس گیاکوبونه قرار گرفته است تا یک حماسه چشمگیر بصری دیگر درباره هویت، فناپذیری و موفقیت به تصویر بکشد. اینیاریتو با در هم آمیختن این مفاهیم با تاریخ مکزیک و پیوندهای خانوادگی، ایده بحران میانسالی را با چشم‌اندازهای زیبا و سکانس‌های نفس‌گیر که مطمئنا مخاطبان را به یک ماجراجویی طولانی سرشار از هنرمندی و احساسات می‌برند، دوباره مجسم می‌کند. دانیل خیمنس کاچوی بی‌نظیر در نقش سلیوریو گاما بازی فراموش‌نشدنی‌ای ارائه می‌دهد و مفاهیم قدرتمند فیلم را تجسم می‌بخشد. اگرچه همه چیز در باردو همیشه به نتیجه‌ای موثر ختم نمی‌شوند، اما اینیاریتو وقت خود را صرف نقاشی یک داستان بصری دلپذیر می‌کند، حتی اگر بیش از حد سبک‌پردازی شده بنظر برسد.

فیلم داستان سیلوریو گاما، روزنامه‌نگار و مستندساز مشهور مکزیکی است که در لس‌آنجلس زندگی می‌کند. سیلوریو پس از اینکه به عنوان دریافت‌کننده یک جایزه معتبر بین‌المللی معرفی می‌شود به کشور مادری خود مکزیک می‌رود تا درباره اینکه همه چیز از کجا شروع شد تامل کند. او در طول مدت اقامتش، شروع به تجربه یک بحران وجودی می‌کند. جایی که مرز میان خیال و واقعیت از بین می‌رود و باعث می‌شود که سیلوریو همه چیز حتی احساس تعلقش را زیر سوال ببرد. تخیل او ناگهان فراگیر می‌شود و تجربه‌ای را ایجاد می‌کند که هم خودش و هم خانواده‌اش را تحت تاثیر قرار می‌دهد. همه این‌ها به یک درک نهایی در مورد معنای انسان بودن در زمان‌های نامشخص منجر میشود.

دانیل خیمنس کاچو

باردو یا وقایع‌ نگاری نادرست یک مشت حقیقت، در میان صحنه‌پردازی‌های زیبا و دیالوگ‌های جذاب روانشناختی خود در ارائه فیلمی متقاعدکننده درباره سفر یک مرد به سوی خوشبختی و تکامل، ناموفق عمل می‌کند. فیلمبردای ماهرانه و تصاویر شگفت‌انگیز اساس فیلم اینیاریتو را تشکیل می‌دهند، اما هرگز بنظر نمی‌رسد که این تصاویر به ابزاری برای نمایش ماهیت قهرمان داستان و سفر معنوی او تبدیل شده باشند. سلیوریو یک مستندساز برجسته با خانواده‌ای عالی است و از همتایان خود شناخت زیادی دارد (چه مثبت چه منفی). با اینحال، فیلمنامه هرگز به مخاطب اجازه ورود به این سیاحت وجودی را نمی‌دهد. اگرچه سرنخ‌های بصری اینیاریتو مطمئننا جذاب هستند، اما اغلب خسته‌کننده‌اند زیرا ارتباطی با آنچه که سیلوریو باشد ندارند.

نمی‌توان انکار کرد که باردو یک حماسه بصری خیره‌کننده از اینیاریتو است. اینیاریتو با بازگشت به زادگاهش برای اولین بار از زمان عشق سگی در سال ۲۰۰۰، فرهنگ مکزیک را با حس غرور و تحسین به تصویر می‌کشد. اگرچه فیلمنامه اغلب متقاعدکننده نیست. سیلوریو در این مرحله از زندگی‌اش، همچنین با افکار درونی خود مبارزه می‌کند. این افکار از ابهام‌هایی که او درباره تعلق‌ها و توانایی‌هایش به عنوان یک فیلمساز احساس می‌کند ناشی می‌شوند. با این حال، فیلمنامه هرگز در دلمشغولی‌ها و معماهای او عمیق نمی‌شود و بیش‌تر بر مهارت بصری و صحنه‌های پرطمطراق تمرکز می‌کند که در نهایت آشفته بنظر می‌رسند، زیرا هرگز از منظر داستانگویی رضایت‌بخش نیستند.

دلیل دیگر برای اینکه چرا این عناصر اغلب در فیلم کار نمی‌کنند به تنوع دیدگاه‌هایی مربوط می‌شود که در آن به اشتراک گذاشته می‌شود. برای مثال، فیلمنامه وقت خود را صرف خانواده و رقبای سیلوریو می‌کند و دیدگاه‌‌هایشان درباره سیلوریو را ارائه می‌دهد بجای اینکه خود سیلوریو بتواند آن را به اشتراک بگذارد. صادقانه بگویم، این برای فیلمی که هویت و فناپذیری را زیر سوال می‌برد انتخابی عجیب است، زیرا این اندیشه‌ها و افکار از همه جز خود شخصیت اصلی یعنی سیلوریو سرچشمه می‌گیرند. در نتیجه این تمهید‌های داستانگویی، بسیاری از صحنه‌ها کمی بیش از حد طولانی بنظر می‌رسند و فاقد اثر لازم برای به جا گذاشتن یک نتیجه احساسی ماندگار هستند. در نتیجه تماشای باردو کم‌تر شبیه یک تجربه مسحورکننده و بیش‌تر به یک فعالیت طاقت‌فرسا می‌ماند.

در نهایت، باردو دستاوردی در فیلمسازی است که علی رغم زمان طولانی‌ای که برای رسیدن به پرده سوم جذابش سپری می‌کند، ارزش تجلیل دارد. همچنین فیلم برای نشان دادن پیچیدگی‌های زندگی کمی به دام نمادگرایی‌های بیش از اندازه می‌افتد، حتی اگر سفر برای کشف این کلاف بهم پیچیده زندگی، به یک تجربه تماشایی نتیجه‌بخش منجر شده باشد. باردو از آن دسته فیلم‌هایی نیست که نیاز به تماشای چندباره داشته باشد، اما در همان محدودیت‌های فیلمنامه‌اش چیزهای زیادی برای تجلیل دارد. باردو سرشار از سکانس‌های جذاب و مجلل و تصاویر خیره‌کننده برای نشان دادن پیچیدگی‌های زندگی است و از ذوق هنری قابل توجهی بهره می‌برد، حتی اگر اغلب به قلمروی خودخواهانه و متظاهرانه متمایل باشد. همچنین اگر شخصیت اصلی در میان بحران‌هایی که با آن‌ها روبرو می‌شود، درونیات و احساساتش را بیان می‌کرد، حتی فیلم بهتری می‌شد.

فیلم باردو یا وقایع ‌نگاری نادرست یک مشت حقیقت

مصاحبه با الخاندرو گونسالس اینیاریتو

در فیلم‌های زیادی از مهاجرت صحبت کرده‌ام

من فکر می‌کنم برای همه ما که کشورمان را برای مدتی طولانی ترک کرده‌ایم، تجربه‌ای مشترک است. در مورد من ۲۱ سال است که با خانواده‌ام به ایالات متحده نقل مکان کرده‌ایم. به عنوان تجربه شخصی من در فیلم‌های زیادی از مهاجرت صحبت کرده‌ام. من در بابل، در ذیبا و در گوشت و شن (Flesh and Sand) که یک اینستالیشن واقعا زیبا است به آن پرداخته‌ام. من همچنین با ۵۰۰ مهاجری که در شرایط بسیار بسیار سختی از مرز عبور می‌کردند مصاحبه کردم. بنابراین من همیشه شاهد این پدیده جوامع حاشیه‌‌ای بوده‌ام. آدم‌هایی که بدون هیچ امتیازی و در شرایطی سخت از مرز عبور می‌کردند.

اما صرفنظر از نتیجه ماجراجویی شما، اگر موفق بشوید یا نه، امتیاز ویژه‌ای دارید یا نه، ما همگی در این حس بسیار بسیار غمگین یا نوستالژیک از چیزهایی که از دست داده‌ایم یا گم‌کردیم سهیم هستیم. چیزی وجود دارد که شما آن را از دست می‌دهید. چیزی وجود دارد که هنگام جابجایی می‌میرد. من می‌خواستم درباره این احساس خاص صحبت کنم.

مصاحبه جذاب با آلخاندرو گونسالس اینیاریتو درباره فیلم باردو

باردو برای من پروژه‌ای بسیار رهایی‌بخش بود

اول از همه فکر می‌کنم این تجربه‌ای بسیار اثربخش برای من بود، زیرا همه این چیزها از یک بخش بسیار ظریف، شکننده و آسیب‌پذیر من ناشی می‌شدند. من به خود اجازه دادم آن‌ها را باز کنم و چیزهایی را بیان کنم که شاید برای مدتی طولانی آن‌ها را سرکوب کرده بودم. زیرا آن‌ها به ناخودآگاه تعلق دارند…. از این جهت این فیلم برای من پروژه‌ای بسیار رهایی بخش بود.

مصاحبه با داریوش خنجی درباره فیلمبرداری فیلم باردو

نظر شما چیست؟

ایمیل شما منتشر نخواهد شد

از اینکه نظرتان را با ما در میان می‌گذارید، خوشحالیم

fosil