سومین فیلم تاد فیلد با اقبال منتقدان مواجه شده

معرفی کامل و نقد فیلم تار

کیت بلانشت با بازی در نقش یک رهبر ارکستر در TÁR مدعی اسکار 2023 است

فیلم تار، سومین اثر نویسنده و کارگردان گزیده‌کار تاد فیلد، با هنرنمایی خیره‌کننده کیت بلانشت، یکی از مدعیان نامزدی در اسکار است.
کیت بلانشت در مجموع ۶ بار نامزد جایزه اسکار شده و ۲ بار آن را تصاحب کرده است. بازیگری که به عنوان یکی از بهترین استعدادهای بازیگری در صنعت سینمای معاصر خود را ثابت کرده است. او با ۲ جایزه اسکار برای فیلم‌های هوانورد و جاسمین غمگین و عضویت در فرانچایزهای عظیمی مانند ارباب حلقه‌ها و ایندیانا جونز، قصد ندارد به این زودی‌ها کارنامه بازیگری خود را به پایان برساند. جدیدترین فیلم بلانشت با همکاری کارگردان بچه‌های کوچک (Little Children)، تاد فیلد که اولین فیلم خود در ۱۶ سال گذشته را عرضه کرده، تحسین منتقدان را برانگیخته است.

فیلم تار TAR در اوایل سپتامبر در هفتاد و نهمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم ونیز به نمایش درآمد و با تحسین پرشور مخاطبان و تشویق‌های ایستاده ۶ دقیقه‌ای آن‌ها روبرو شد. واکنش مثبتی که بنظر نمی‌رسد اتفاقی باشد، زیرا فیلم نقدهای بسیار مثبتی نیز دریافت کرده است. فیلم تار یک مدعی جدی برای نامزدی اسکار و موفقیت در فصل جوایز است. فیلمی که شاید سومین جایزه اسکار بلانشت را برای او به ارمغان بیاورد. اگرچه اولین نمایش تار اول سپتامبر در جشنواره فیلم ونیز بود، اما اولین اکران محدود فیلم تقریبا یک ماه پس از آن یعنی در ۷ اکتبر و اکران گسترده‌تر آن در ۲۸ اکتبر ۲۰۲۲ آغاز شد.

خلاصه داستان فیلم تار

تار که داستانش در دنیای بین‌المللی موسیقی کلاسیک اتفاق می‌افتد بر شخصیتی به نام لیدیا تار متمرکز است که به عنوان یکی از بزرگ‌ترین آهنگسازان و رهبران ارکستر زنده دنیا و اولین رهبر زن ارکستر بزرگ آلمانی شناخته می‌شود. فیلمی که به بررسی ماهیت متغیر قدرت و تاثیر آن در دنیای مدرن ما می‌پردازد.

از خلاصه داستان تار اینطور بنظر می‌رسد که لیدیا تار یک شخصیت آیکونیک واقعی است که هر کسی قبل از دیدن داستانش باید با او آشنا باشد، اما در حقیقت تار یک داستان کاملا تخیلی را به تصویر می‌کشد. این فیلم به نوعی تفسیری از شیوه نگاه کردن ما به زندگی هنرمندان و افراد مشهور و بررسی عمیقی از فرایند خلاقیت آن‌ها و تاثیری که فداکاری‌شان بر سلامت روان و ذهن آن‌ها می‌گذارد خواهد بود. در واقع می‌توانیم این را استنباط کنیم که شخصیت لیدیا تار، مانند بسیاری از بزرگ‌ترین ذهن‌های خلاق تاریخ، یک کمال‌گرای سرسخت است که برای یافتن تعادلی سازنده بین زندگی موسیقیایی و شخصی خود تقلا می‌کند.

 

بازیگران و عوامل اصلی فیلم تار

نقش اصلی تار نیازی به معرفی ندارد. زیرا کیت بلانشت افسانه‌ای را در یک اجرای درخشان دیگر مشاهده خواهیم کرد. شاید برای اعلام این نظر زود باشد، اما این احتمالا بهترین بازی بلانشت تاکنون است. البته بلانشت تنها بازیگر بزرگ فیلم نیست. نقش‌های فرعی و مکمل فیلم همه از بازیگرانی با استعداد سود جسته‌اند. از جمله می‌توان به بازیگر بزرگ آلمانی نینا هوس، بازیگر فرانسوی فیلم پرتره بانویی در آتش (Portrait of a Lady on Fire)‌ یعنی نوئمی مرلان و نوازنده واقعی ویولن سل سوفی کائور، اشاره کرد. جولیان گلاور، آلن کوردانر و مارک استرانگ از دیگر بازیگران فیلم هستند.

کیت بلانشت در فیلم تار

سازندگان فیلم تار

تاد فیلد سرانجام پس از وقفه‌ای طولانی از سال ۲۰۰۶، با نویسندگی، کارگردانی و تهیه‌کنندگی تار بازگشته است. تاد در کارنامه حرفه‌ای محدود (تار سومین فیلم بلند او است) و البته پربار خود در پروژه‌های کوتاه و تلویزیونی نیز به کسب تجربه پرداخته است. البته بنظر می‌رسد که اینبار دیگر خبری از یک استراحت طولانی برای فیلد نخواهد بود. زیرا او ظاهرا قسمت‌هایی از سریال بسیار مورد انتظار شیطان در شهر سفید (The Devil in the White City) و همچنین یک سریال تلویزیونی با بازی دنیل کریگ را کارگردانی خواهد کرد.

کیت بلانشت علاوه بر بازی در فیلم، یکی از تهیه‌کنندگان آن است. از دیگر عوامل فیلم می‌توان به فلوریان هوفمایستر به عنوان فیلمبردار، هیلدور گودنادوتیر (جوکر) در نقش آهنگساز، مونیکا ویلی در نقش تدوین‌گر، مارکو بیتنر راسر به عنوان طراح تولید و بینا دایگلر به عنوان طراح لباس، اشاره کرد.

تریلر تار

اولین تریلر منتشر شده از تار با مدت زمان یک و نیم دقیقه جزئیات بسیار کمی از داستان آن را افشا می‌کرد. تریلر دوم فیلم چیزهای بیش‌تری از آن را نشان می‌دهد اما به این معنی نیست که جزئیات داستان واضح‌تر شده باشد. این تریلر فیلمبرداری عالی فلوریان هوفمایستر را نشان می‌دهد که سفر لیدیا برای تبدیل شدن به بزرگ‌ترین آهنگساز تاریخ مدرن را در مسیری پر از تصویرپردازی‌های سورئال و ترس وجودی مجسم می‌کند.

سومین و آخرین تریلر تار از ۲ تای دیگر مدت زمان بیش‌تری دارد و کامل‌ترین نگاه به داستان فیلم را نشان می‌دهد، جایی که می‌بینیم شهرت بحق و معتبر لیدیا در آستانه نابودی است.

نقد نسیم قاضی زاده بر فیلم تار

مروری بر نظر منتقدان درباره فیلم تار

هالیوود ریپورتر | امتیاز: ۱۰۰ از ۱۰۰

دیوید رونی | تار نقطه اوج دیگری را در کارنامه هنری بلانشت رقم می‌زند – بسیاری احتمالا آن را بزرگ‌ترین موفقیت او بشمار می‌آورند -. همچنین تار توضیحی متقاعدکننده برای این موضوع است که چرا باید امیدوار باشیم که فیلم بعدی فیلد ۱۶ سال طول نکشد. این اثر یک هنرمند نابغه است.

ورایتی | امتیاز: ۱۰۰ از ۱۰۰

اوون گلیبرمن | این فیلم از لحاظ درام، بصری و خلاقیت، خیره‌کننده است. فیلمی که یک داستان بی‌رحمانه اما صمیمی از هنر، هوس، قدرت و وسواس را به تصویر می‌کشد.

Reelviews | امتیاز: ۸۸ از ۱۰۰

جیمز براردینلی | تار بر اساس یک داستان واقعی ساخته نشده است اما از صداقت احساسی و خردمندانه‌ای بهره می‌برد که باعث می‌شود از بی‌شمار فیلم‌های زندگینامه‌ای ساخته شده برای مصرف انبوه، واقعی‌تر بنظر برسد.

گاردین | امتیاز: ۸۰ از ۱۰۰

پیتر بردشاو | مطمئن نیستم که تمام ترفندها، اشاره‌ها و جلوه‌گری‌های متفاوت و جذاب فیلم به شکل رضایت‌بخش کنار هم قرار می‌گیرند، اما چه عملکرد خارق‌العاده‌ای از کیت بلانشت را شاهد هستیم.

بوستون گلوب | امتیاز: ۷۵ از ۱۰۰

مارک فینی | تار جاه‌طلبانه، غیرمعمول، قدرتمند و در نهایت ناامیدکننده است. حماسه‌ای پراحساس که همچنین نگاهی دقیق به موسیقی کلاسیک و برداشتی غیرمتعارف از جنبش من ‌هم در جهان است.

آبزرور | امتیاز: ۵۰ از ۱۰۰

رکس رید | آثار تاد فیلد از اولین فیلم بلندش در سال ۲۰۰۱، درام خانوادگی هوشمندانه و درخشان در اتاق خواب (In the Bedroom) با حضور سیسی اسپیسک و تام ویلکینسون، محدود اما حیرت‌انگیز، نفس‌گیر و فرامونش‌نشدنی بودند. در حالیکه تار اینطور نیست.

کیت بلانشت در فیلم تار

نقد و بررسی مفصل فیلم تار از سایت اسکرین اینترنشنال

تیم گریرسن | هنرمند بودن در سال ۲۰۲۲ چگونه است؟ تاد فیلد به عنوان نویسنده و کارگردان در سومین فیلم بلند خود جسورانه می‌کوشد به این سوال جامع پاسخ بدهد. فیلمی که داستان یک آهنگساز و رهبر ارکستر مشهور را روایت می‌کند که درون یک بحران وجودی خوابگردی می‌کند. کیت بلانشت در این پرتره شخصیت اسرارآمیز، استثنایی است. تار با اعتماد به اینکه می‌توانیم بدون یک نقشه، راه خود را پیدا کنیم ما را ساکن دنیای پیچیده شخصیت اصلی خود می‌کند، زیرا این فیلمی است که مکانیسم درونی زندگی‌ای را به تصویر می‌کشد که به آهستگی در حال فروپاشی است. اگرچه سحر و افسون جذاب تار در یک سوم پایانی خود شروع به ناپدید شدن می‌کند، اما با اینحال این یک فیلم بی‌نظیر درباره یک فرد خلاق است که نه احساس ترهم به خود می‌کند و نه خود بزرگ‌بینی دارد. در حقیقت، یکی از نقاط قوت فیلم این است که هرگز کاملا مشخص نمی‌شود که فیلد درباره قهرمان پیچیده‌اش چه فکری می‌کند.

بلانشت نقش این هنرمند چیره‌دست را کمی با لحن متکبرانه بازی می‌کند، اگرچه تار همه چیز را از یک فاصله کم نظاره می‌کند که به هر یک از تعاملات لیدیا منصفانه بودن جذابی می‌بخشد. فیلم در مقدمه خود، صراحت تقریبا بی‌احساسی در صحنه‌های مربوط به لیدیا دارد و همچنین به شکل ظریفی روی سیاست‌های اداری و سخنرانی‌های دانشگاهی مانور می‌دهد

اولین فیلم فیلد از زمان بچه‌های کوچک در سال ۲۰۰۶ که در بخش مسابقه جشنواره ونیز به نمایش درآمد، در ماه اکتبر در ایالات متحده اکران شد و از اوایل سال آینده در بریتانیا روی پرده می‌آید. بلانشت در اینجا در کنار گروهی از بازیگران نقش مکمل فوق‌العاده شامل نینا هوس و نوئمی مرلان قرار می‌گیرد، هرچند که این بازیگر برجسته برنده جایزه اسکار نقش اصلی را به عهده دارد. این درام ۱۵۸ دقیقه‌ای با ریتم و لحن سنجیده خود برای همه سلیقه‌ها مناسب نخواهد بود، اما علی رغم انحرافات گاه و بیگاه، تار باید بطور قابل توجهی برای انبوه ماجراجویان سینمای هنری تامل برانگیز باشد.

لیدیا تار (کیت بلانشت)، برنده EGOT (افرادی که برنده هر چهار جایزه امی، گرمی، اسکار و تونی شده‌اند) که در برلین به همراه شارون و دختر کوچکش پترا زندگی می‌کند، آدمی پرآوازه در دنیای کلاسیک است. او برای به صحنه بردن یک اجرای جاه‌طلبانه از سمفونی شماره پنج مالر خود را آماده می‌کند. فیلد لیدیا را در حالی دنبال می‌کند که ارکسترش را تمرین می‌دهد، با دستیار وفادارش فرانچسکا (نوئمی مرلان) مشورت می‌کند و مسئولیت‌های خود را به عنوان یک مادر انجام می‌دهد (وقتی که پترا در مدرسه مورد قلدری قرار می‌گیرد، لیدیا شخصا و مستقیما به این موضوع رسیدگی می‌کند).

کیت بلانشت نقش این هنرمند چیره‌دست را کمی با لحن متکبرانه بازی می‌کند، اگرچه تار همه چیز را از یک فاصله کم نظاره می‌کند که به هر یک از تعاملات لیدیا منصفانه بودن جذابی می‌بخشد. فیلم در مقدمه خود، صراحت تقریبا بی‌احساسی در صحنه‌های مربوط به لیدیا دارد و همچنین به شکل ظریفی روی سیاست‌های اداری و سخنرانی‌های دانشگاهی مانور می‌دهد. حتی در طول یک سکانس تک برداشتی طولانی خیره‌کننده که در آن لیدیا با یک دانش‌آموز رنگین‌پوست که باخ را بخاطر مشکلاتش رد می‌کند وارد بحث می‌شود، تار دست خود را درباره اینکه باید درباره لیدیای مطمئن و با اعتماد به نفس چطور فکر کنیم رو نمی‌کند.

این کیفیت غیر قضاوت گرایانه به شکل ماهرانه‌ای به حس و حال راز‌آمیز غیرقابل توضیح فیلم و حتی اتمسفر تهدیدآمیز آن می‌افزاید. همانطور که جنبه‌های متفاوت زندگی شخصی و حرفه‌ای لیدیا در کانون توجه قرار می‌گیرد، پرتره‌ای غنی از زندگی زنی خلق می‌شود که هر چه بیش‌تر با او وقت می‌گذرانیم جذابیت بیش‌تری پیدا می‌کند. اما از آنجایی که به هر بخش وزن یکسانی داده می‌شود – خودکشی یک همکار سابق و مشکلات لیدیا در خواب – تار ما را نسبت به اینکه به کجا می‌رود کنجکاو نگه می‌دارد. لیدیای بسیار سخت‌گیر که همه چیز را تحت کنترل دارد خودش چیزی شبیه یک معما است که برای مرعوب کردن اطرافیانش به استعداد خود تکیه می‌کند.

کیت بلانشت

فاش کردن پیچش‌های داستانی‌ای که فیلم را در مسیری غیرمنتظره قرار می‌دهند غیراخلاقی است، اما باید گفت که فیلد با ظرافت بیش‌تری نسبت به آنچه که اغلب در سینما اتفاق می‌افتد، با چهره‌های مشهور امروزی مواجه می‌شود. اگرچه تار به شکل مختصری به رسانه‌های اجتماعی و فرهنگ کنسل (نوعی مدرن از تبعید که در آن فرد از حلقه‌های اجتماعی یا حرفه‌ای – چه آنلاین چه رسانه‌های اجتماعی – طرد می‌شود) اشاره می‌کند، اما به شکل تازه‌ای از اظهارنظرهای ارتجاعی و نسنجیده اجتناب می‌ورزد. در عوض فیلم به بررسی روش‌هایی می‌پردازد که هنرمندان معاصر در حوزه عمومی با انتقادات درباره رفتارشان مواجه می‌شوند. اما فیلد بجای ارائه یک بیانیه متظاهرانه، به اودیسه لیدیا اجازه می‌دهد تا کنکاشی متفکرانه باشد درباره اینکه چه چیزی باعث خلاقیت می‌شود و اینکه چگونه افراد مشکل دار پشت خلاقیت‌های خود پنهان می‌شوند – و یا نمی‌شوند -.

نینا هوس که نقش شارون را ایفا می‌کند – یک نوازنده ویولن در ارکستر لیدیا – از او حمایت می‌کند. زیرا او هرچند با اکراه یاد گرفته است که شکست‌های فراوان او را بپذیرد. همچنین مرلان به عنوان دستیار مشتاق لیدیا که امیدوار است روزی خودش رهبر ارکستر شود فقط مقداری شور و شوق ملال‌آور را به ارمغان می‌آورد. تار که هوشمندانه و بدیع ساخته شده است چندان با مجازات لیدیا همدردی نمی‌کند بلکه مجذوب بارقه غیرقابل وصف در برخی آدم‌ها برای هنرمند بودن است، حتی زمانی که همه چیز در اطراف آن‌ها در حال فروپاشی بنظر می‌رسد. فیلم گاهی از رمق می‌افتد، اما مانند لیدیا بی‌وقفه به جلو حرکت می‌کند.

امتیازهای فیلم تار (تا زمان انتشار مطلب)

وبسایت میانگین امتیاز
IMDB ۷.۹ از ۱۰
کاربران متاکریتیک ۸ از ۱۰
منتقدان راتن تومیتوز ۹۱ درصد بر اساس ۲۲۰ نقد
کاربران راتن تومیتوز ۷۲ درصد
منتقدان متاکریتیک ۹۱ درصد براساس ۴۷ نقد

 

حرف های سازندگان فیلم تار TAR

تاد فیلد: یک آپاراتچی در یک سینمای ارزان قیمت بودم

کارگردانانی که واقعا الهام‌بخش من شدند کسانی مانند جرج روی هیل، آلن جی کاپولا، رابرت ردفورد با مردم معمولی (Ordinary People) و استیون اسپیلبرگ بودند. من همه فیلم‌های اسپیلبرگ را دیده بودم. من یک آپاراتچی در یک سینمای ارزان قیمت بودم. بنابراین بدون اغراق احتمالا باید مهاجمان صندوق گمشده (Raiders of the Lost Ark) را حدود ۳۵۰ بار دیده باشم.

اما وقتی به عنوان یک بازیگر به نیویورک نقل مکان کردم و به جشنواره فیلم نیویورک رفتم همه چیز برای من واقعا تغییر کرد. من در آنجا عجیب‌تر از بهشت (Stranger Than Paradise) جیم جارموش را دیدم. اولین فیلم برادران کوئن یعنی دهشت‌زده (Blood Simple) را دیدم. همچنین در آنجا مروری بر آثار تروفو در جریان بود. همه این‌ها مثل کشف یک سیاره دیگر بود.

این فیلمنامه برای فقط یک هنرمند یعنی کیت بلانشت نوشته شده است. اگر او نه می‌گفت، فیلم هرگز ساخته نمی‌شد. یک فیلم‌بین، چه آماتور و غیره، از این موضوع متعجب نخواهد شد. هرچه باشد او یک استاد عالی است. با این وجود، زمانی که ما در حال ساختن فیلم بودیم، مشاهده واقع‌گرایی و مهارت فوق بشری کیت چیزی واقعا حیرت‌انگیز بود. امتیاز همکاری با هنرمندی با این استعداد چیزی است که نمی‌توان آن را به شکل مناسبی توصیف کرد. از هر نظر این فیلم کیت است.

گفت‌وگو با کیت بلانشت درباره فیلم تار

کیت بلانشت: اوایل صحبت‌های ما به شدت کاربردی بود

زمانی که یک فیلمنامه عالی را می‌خوانید سوالات زیادی به وجود می‌آید. همچنین اطلاعات زیادی وجود دارد که لزوما در اولین خواندن به راحتی قابل دسترس نیستند. اما وقتی شروع به واکاوی فیلمنامه می‌کنید مصالح زیادی را در آن پیدا می‌کنید. بنابراین تاد چیز زیادی به من نگفت. اوایل صحبت‌های ما به شدت کاربردی بود. زیرا قبل از اینکه حتی گام‌های اول را برای این نقش بردارم پیش‌زمینه‌های زیادی وجود داشت که باید انجام می‌دادم تا بتوانم صحنه‌ها را بازی کنم و یا بتوانم به شخصیت خود نزدیک شوم. منظورم فقط مسائل تکنیکی مانند صحبت به زبان آلمانی نیست. زبان موسیقیایی و اینکه تسلط خود بر خواندن موسیقی را دوباره احیا کنم و همچنین مرور مجدد پیانو… . بنابراین در ابتدا همه چیز بسیار کاربردی بود.

دانلود فیلم تار کیت بلانشت از فیلیمو

نظر شما چیست؟

ایمیل شما منتشر نخواهد شد

از اینکه نظرتان را با ما در میان می‌گذارید، خوشحالیم

fosil