نگاهی به قسمت سوم سریال بی گناه

در جست‌وجوی زمان از دست رفته

قسمت سوم سریال بی گناه در حالی روز یکشنبه ۲۰ شهریور پخش شد که قصه آدم‌های درون سریال به طرز عجیبی با یکدیگر گره خورده و همچون قطعه‌های یک پازل باید آن‌ها را کنار هم چید. با هم نگاهی می‌اندازیم به نکات مهم قسمت سوم سریال بی‌ گناه.

معرفی و اطلاعات سریال بی گناه

سکانس برتر قسمت سوم سریال بی گناه

شاید سکانس برتر قسمت سوم سریال بی گناه متعلق به حضور فروغ در خانه مجردی منوچهر بود. دختر فروغ یعنی جانان او را به خانه پدرش برد تا فروغ از نزدیک شاهد غم و اندوهی باشد که منوچهر در تنهایی‌های خود با کتاب‌هایی که فروغ از عشق قدیمی‌اش نوشته بود سر کرده بود. پرسش جانان از او درباره اینکه عاشق فرد دیگری غیر از پدرش بوده و پاسخ فروغ تلخی مضاعفی بود که جانان را در مرحله دوراهی تصمیم‌گیری قرار داد. تصمیم‌گیری درباره اینکه دیگر به خانه بازنگردد و به خانه پدرش نقل مکان کند.

ماینرهای غیرقانونی در قسمت سوم سریال بی گناه

جانان پس از آنکه دریافت منفرد یک راز بزرگ را از او پنهان می‌کند تصمیم گرفت فاصله‌اش را با او بیشتر کند و سراغی از منفرد نگیرد. منفرد بعد از مرخص شدن از بیمارستان تنها دغدغه‌اش تماس با جانان و توضیح این نکته بود که او را دوست دارد و نمی‌خواهد هیچ چیزی مزاحم زندگی‌اش شود. برای همین جانان را به انبار فرش فروشی پدربزرگش برد تا اتاقی که دستگاه‌های استخراج رمز ارز (ماینر) درون آن بود را به جانان نشان دهد و دلیل زخمی شدنش را به او بگوید.

غافلگیری بهمن

در قسمت سوم سریال بی گناه وقتی بهمن به تنها آدرسی که از رشید فرشباف داشت مراجعه کرد با جانان دختر فروغ و منفرد روبرو شد. بهمن بعد از آنکه اطلاع یافت نمایشگاه فرش رشید در کجای شهر است وقتی به آنجا سر زد با دیدن مهتاب همسر سابقش در جلوی در فرش فروشی حسابی غافلگیرش کرد به طوری که نمی‌توانست هضم کند چطور مهتاب به آن‌ها نزدیک شده است و چرا او را تنها گذاشته.

ماهور الوند در سریال بی گناه

گذشته‌ها گذشته!

بهمن به سراغ مهتاب رفت تا به او بگوید که چطور در طول این همه سال رشید و خانواده‌اش با زندگی او بازی کردند و اجازه ندادند او به ایران باز گردد. بهمن در دیدار با مهتاب تازه متوجه شد که فروغ همسرش را به تازگی از دست داده و این خبر مثل یک پارچ آب یخ روی سر او بود. هر چند بهمن گفت که دیگر آن آدم سابق نیست اما باید منتظر رخدادهایی میان فروغ و بهمن باشیم.

سکوت در مقابل می‌تو!

یلدا دختر کوچک رشید پس از آنکه مطلع شد استاد کثرتی فردی فاسد است که دختران جوان را اغفال می‌کند بر سر دوراهی بزرگی قرار گرفت. همکار جوان او از او درخواست کرد که به واسطه شهرت یلدا و پدرش استاد کثرتی را رسوا کنند اما یلدا به خاطر منافع خانواده و مناسباتی که استاد کثرتی با دیگران دارد کمی دچار تشویش در تصمیم گیری شد به نحوی که معلوم نیست می‌تو در قسمت سوم سریال بی گناه تبدیل به یک جریان بشود یا نه.

قرار پای درخت

در قسمت سوم سریال بی گناه فروغ بعد از صحبت‌ها و نصیحت‌های خانواده و پس از آنکه در خانه منوچهر ردی از کتاب‌هایش دید تصمیم گرفت به سراغ صندوقچه نامه‌هایش برود که بهمن در دوران جوانی برایش فرستاده بود. او مشغول کند و کاو بود که دخترش جانان بالای سر او حاضر شد و به او گفت که نامه‌ها را پدرش منوچهر زودتر پیدا کرده و از پای درخت برداشته است. آیا فروغ به دخترش دروغ گفت که تنها آدم‌های زندگی‌اش پدرش و او هستند؟!

دانلود سریال بی‌گناه در فیلیمو

نظر شما چیست؟

ایمیل شما منتشر نخواهد شد

از اینکه نظرتان را با ما در میان می‌گذارید، خوشحالیم

fosil