به بهانه پخش جدیدترین ساخته پیمان قاسمخانی در مقام کارگردان نگاهی به کارنامه نوشتاری او انداختیم. قاسمخانی به موضوع فضانوردی و آدمهای فضایی علاقه عجیبی دارد. او انگار تمام تناقضها را در میان تضادهایی میبیند که از دنیایی فراتر از انسانهای زمینی بیرون میآید.
آنچه درباره سریال روزی روزگاری مریخ باید بدانید
پیمان قاسمخانی عمده تمرکزش را روی نوشتن فیلمنامه گذاشته است. مرد کم حاشیه و کمحرف سینما که شیطنتهایش را روی کاغذ به قدری جذاب مینویسد که هر شخصیتی که خلق میکند میتواند تا مدتها نقل هر محفلی باشد و در میان مردم و مخاطبان با حس همذاتپنداری روبرو شود.
اساسا کارنامه پیمان قاسمخانی نشان میدهد او علاقه عجیبی به دنیای عجیب و غریب آدمها دارد و در هنگام نگارش فیلمنامههای طنز (چه سینمایی و چه سریال) پاهایش روی زمین نیست. او دنیای خودش را روایت میکند و با اینکه میداند ریسک بزرگی است آشنایی زایی با شخصیتهایی که هیچ ذهنیتی در میان جامعه ندارند اما باز هم این خطر را میکند و تقریبا هر بار موفق از میان آنها بیرون میآید.
حتی ایده اولین فیلمنامهای هم که قاسمخانی نوشته است و بر حسب اتفاق به عنوان اولین فیلمی که از او ساخته شد هم مورد استفاده قرار گرفت ماجرای ورود یک آدم فضایی به زمین است. من زمین را دوست دارم به کارگردانی ابوالحسن داودی اولین تجربه قاسمخانی در عرصه فیلمنامهنویسی بود و علیرضا خمسه در نقش یک فرازمینی که وارد زمین میشود و با اتفاقهای عجیب و غریب همراه است نخستین قصه قاسمخانی را به یک اثر خوشساخت و خنده دار تبدیل کردند.
حتی در سریال خانه ما کاراکتر برادر بزرگتر هم علاقه به نجوم داشت و در یکی از قسمتها هم ماجرای خریدن تلسکوپ و تماشای آسمان یکی از موضوعاتی بود که قاسمخانی به عنوان نویسنده در سریال گنجانده بود.
قاسمخانی در اواخر دهه ۸۰ فیلمنامهای را برای ساخت به رامبد جوان داد که بیش از هر زمان دیگری علاقهاش به دنیای فرازمینی را نشان میداد. مسافران شاید همان چیزی بود که قاسمخانی تا آن زمان درباره وجود فرازمینیها در ذهنش پرورش داده بود. عدهای انساننما که از سیارهای دیگر آمدند و مقهور رفتارهای عجیب زمینیها (بخوانید ایرانیها) شدند و بعد از مدتی آنها هم رفتارهای زمینی میکنند.
قاسمخانی که بعد از مدتها نوشتن فیلمنامه تصمیم گرفت فیلمها و سریالهایش را خودش کارگردانی کند در نخستین تجربه سریالسازی در شبکه نمایش خانگی به سراغ ساخت سریال «روزی روزگاری مریخ» رفت. سریالی فانتزی با فضاهایی خیالی از دورانی که زمین دیگر مثل سابق نیست و زمینیها مجبور شدند به مریخ سفر کرده و در آنجا زندگی کنند. اتفاقی که باعث شده است بسیاری از عادتهای زمینی در دنیای دیگر و در جهانی دیگر رنگ و بوی متفاوتی بگیرد و هر آنچه در زندگی امروز کلیشه است تبدیل به عکس خود شود. قاسمخانی در واقع برای نشان دادن زشتیها و نقد رفتارهای اجتماعی این ترفند را استفاده کرده است تا بتواند به خوبی از موقعیتهای متضاد فضایی کمدی را خلق کند. قضاوت درباره کیفیت کار جدید قاسمخانی با توجه به آنکه او بیشترین بازخوردهای مثبت را از مخاطب در میانه کار دریافت میکند؛ زود است. اما آنطور که پیداست با سریالی متفاوت در فضای کمدی روبرو هستیم که میتواند خاطره خوش روزهای اوج فیلمنامه نویسی قاسمخانی را دوباره زنده کند.