فیلم پرده آخر ساخته واروژ کریم مسیحی یکی از مهمترین و ماندگارترین آثار سینمای پس از انقلاب ایران است. اثری از یک کارگردان بسیار گزیده کار که در طول دوران فعالیت سینماییش تا به امروز تنها دو فیلم «پرده آخر» و «تردید» در کارنامه دارد. اما پرده آخر دارای چه ویژگیهایی است و مهم بودنش از چه بابت قابل اثبات است؟ اولین و روییترین لایه کار را میتوان در درو کردن سیمرغهای جشنواره فیلم فجر در سال ۱۳۶۹ دانست. دریافت ۸ سیمرغ در بخشهای اصلی جشنواره آن هم در سالهایی که رقابت میان فیلمها مثل سالهای اخیر، چنان رقیق و کمخاصیت نبود و در هر دوره جشنواره چندین اثر قلدر حضور داشتند که برای دریافت سیمرغهای جشنواره رقابت میکردند، بسیار معنادار است.
اما اگر فرض کنیم که سیمرغهای جشنواره ملاک قضاوت ما نیست و خود سینما و ویژگیهای اطراف آن ملاک قضاوت ما باشد، باز هم پرده آخر فیلم مهمی خواهد بود؟ پاسخ قطعا مثبت است. چرا؟ اولین ویژگی برجسته فیلم، داستانگو بودن آن است. داستانی که به شکلی شیوا و کملکنت بیان میشود. داستانی که بدون هیجانزدگی و اضافهگویی روایت میشود و به ورطه ذوقزدگی نمیافتد و شاخ و برگ اضافهای به کار نمیافزاید.
در پرده آخر همه چیز به اندازه و با اعتماد به نفس روایت میشود. دیگر ویژگی تعلق داشتن فیلم به جهان معما و تعلیق و جنابت است. ناگفته پیداست که این شکل از داستانگویی در طول چهل و اندی سال اخیر سینمای ایران چندان سکه رایج نبوده و تعداد فیلمهایی که توان ایجاد تعلیق و تشویش در مخاطب را داشته باشند و در نهایت گرهگشایی در خوری را به کار ببرند، شاید به سختی به تعداد انگشتان دو دست برسد.
کریم مسیحی که در کنار کارگردانی، نگارش فیلمنامه اثر را هم بر عهده داشته، موفق شده در فضایی محدود و در زمانی نه چندان طولانی بذر ابتدایی برای خلق یک جهان رازآلود و پر از تزویر و ریا را بکارد و در ادامه با ایجاد موقعیتهای داستانی این بذر را بپروراند و مخاطب را به جهانی دعوت کند که هر لحظه بر نگرانیهایش میافزاید.
ریتم و شدت و سرعت ارائه اطلاعات بر اساس منحنی تحول شخصیت و البته مسیر رو به اوج ایجاد نگرانی و دلهره در فیلمنامه چنان درست ترسیم شده است که کمترین میزان نوسان را در شیوه روایت داستان میبینیم. به بیان بهتر شعله تنش و تشویش در داستان کمکم زیاد میشود و در بزنگاهی که باید، به اوج میرسد و در ادامه با ریتم درستی به سمت گره گشایی حرکت میکند. این ویژگی در بخش شخصیتپردازی هم جاری است.
پر واضح است که اجرای ماندگار و تحسین شده بزرگانی همچون سعید پورصمیمی، فریماه فرجامی، زندهیاد نیکو خردمند و البته ماهایا پطروسیان در تحقق این امر تاثیری انکارناپذیر داشتهاند. اما طبیعتا این ویژگیها محقق نمیشد اگر نبود متن درست و کارگردانی قاعدهمند اثر. به این همه اضافه کنیم طراحی صحنه و لباس، فیلمبرداری و تدوین و البته مجموع ویژگیهای فنی و تکنیکی که به خلق جهان فیزیکی و بصری فیلم کمکی شایان کردهاند.
در کنار این همه اما نباید از رگههای مضمونی اثر چشمپوشی کرد. محور قرار گرفتن هنر نمایش و نمایشنامهنویسی، ستایش از هنر بازیگری، تاکید بر اصل اصیل تعهد هنرمند تئاتر و البته کارکرد گرهافکن و همزمان گرهگشایی هنر بازیگری و نمایش جز رگههای مهم قابل تحلیل فیلم هستند.
از وجه تاریخی هم، کریم مسیحی توجه ویژهای به ماجرای رفتار و سکنات شازدههای قاجاری و ارتباطشان به جامعه اطراف، نگاه از بالا به پایینشان به سایر شهروندان ایرانی، رویکرد همیشه طلبکار به جامعه، احساس مالکیت بر داراییها و محق دانستن خودشان بر تصاحب هرچه هست، خود برتر بینی و احساس حق به جانبی برای حذف افراد و موانع در جهت ارضای تمایلات خودشان و… داشته است. او برای پرداختن به نگاه انتقادیاش به این طیف از شخصیتهای تاریخی، به جای شعار و درشتگویی، تلاش کرده تا با استفاده دراماتیک از ویژگیهایی که در بالا قید شد، همزمان اسکلت داستانش را شکل دهد، شخصیتهایش را رنگی و قابل درک ترسیم کند و در زیر متن رویکرد انتقادیاش به این نگاه شازدهمابانه را هم مطرح کند.
در پایان باید تاکید کرد فیلم پرده آخر اثری به شدت چگال و چند وجهی است و برای هریک از وجوه فنی و اجرایی آن میتوان مقاله و تحلیل مستقل نوشت. یکی از رگههای مهم در این اثر توجه ویژه کریم مسیحی به قابلیتهای هنر نمایش از وجه اجرایی است. توجهی که در طراحی صحنه و نورپردازی و البته شکلدهی به میزانسن در اثر قابل جستوجو است.
نکته مهم آخر تاثیرات مستقیم و غیرمستقیم همکاری بلندمدت کریم مسیحی با بهرام بیضایی در ساخت اثر است. تاثیراتی که میتواند حاصل قرابت ذهنی و سلیقهای میان این دو و یا نتیجه تاثیر عمیق نگاه بیضایی به مسئله متن و شیوه روایت بصری در سینما روی کریم مسیحی باشد. هر یک از این مفاهیم را بعدتر و در فرصتی مناسبتر دستمایه نگارش متنی مستقل قرار خواهم داد. اما علیالحساب باید تاکید کرد که تماشای فیلم پرده آخر بعد از گذشت بیش از ۳۰ سال همچنان جذاب و گیراست و این دستاورد کمی نیست در هنر سینما.