فیلم خدمتکار با اینکه یک فیلم متوسط است اما ناامیدکننده نیست. این فیلم سعی میکند تا درباره نیروهای کاری که هیچوقت دیده نمیشوند حرف بزند.
ایو (که گابریلا کرتل نقش او را بازی میکند) پیشخدمت یکی از هتلهای بسیار لوکس در مکزیکوسیتی است. او در طبقه بیست و یکم این هتل کار میکند. (اما همواره رؤیای کار کردن در طبقه چهل و دوم را دارد.) او به وسایل مسافران سرک میکشد و آنها را میگردد، به خانهاش تلفن میزند و با پسرش صحبت میکند و سعی دارد شروع به کتابخوانی کند و میخواهد با خواندن اولین کتابش «جاناتان مرغ دریایی» انسان بهتری شود.
بهطور معمول، هتلها دستمایههایی جالبی در سینما به شمار میروند. همانطور که توسط کارگردانهای متفاوتی از استنلی کوبریک گرفته تا برادران کوئن و وس اندرسن از آن استفاده شده است، این فضاها همیشه امکان خلق صحنههای سینمایی بیشماری را فراهم میکنند؛ چه به شکل اینکه نمونهای از کل جامعه را بهطور استعاری به تصویر بکشد، چه به این صورت که یک دنیای ایزوله و بسته را با قوانین خودش نشان دهد. به نظر میرسد لیلا آویلس (Lila Avilés) نویسنده و کارگردان تازهکار سعی دارد از هر دوی این زوایا، به فیلم خدمتکار بپردازد. فیلم خدمتکار با اینکه یک فیلم متوسط است، اما ناامیدکننده نیست. این فیلم سعی میکند تا درباره نیروهای کاری که هیچوقت دیده نمیشوند حرف بزند و به آنها بپردازد، که این پرداختن با دلسوزی و خشم به جوش آمده توأم شده است.
فیلم خدمتکار ، تصویری از یک زن تنهاست که همه دردهایش را در خودش مخفی نگه میدارد.
آویلس با همکاری دستیار فیلمنامهنویسش، خوان کارلوس (Juan Carlos Marquéz)، سبک چیدمان صحنه خود را اقتباس کرده است. او آن را از یک پروژه چیدمان صحنه دهه ۸۰ با نام The Hotel اثر هنرمند معروف، سوفی کال الهام گرفته است.
همانطور که منشا داستان فیلم خدمتکار نشان میدهد، خیلی اتفاقهای زیادی در آن رخ نمیدهد. فیلم خیلی به موضوعات شاخصی نمیپردازد. بهجای آن، آویلس، دختری به نام ایو (با بازی گابریلا کارتول) را به تصویر میکشد، پیشخدمت بیستوچند سالهای که در یک هتل مجلل در شهر مکزیکوسیتی کار میکند. او کل روزش را در محل کارش که طبقه بیست و یکم این هتل است میگذارند و همه روز با دقت زیاد در حال تمیز کردن محیط و اشیا لوکسی است که خودش هرگز شانسی برای داشتن و لذت بردن از آنها ندارد. مدتهاست که به او وعده داده شده که به طبقه ۴۲ ارتقا پیدا کند – دنیایی مملو از اتاقها و آدمهای لاکچریتر که برای او دستمزد بیشتر و مزایای بهتری به ارمغان میآورد – درحالیکه حتی اشتیاق و آرزوی او برای داشتن یک لباس قرمز زیبا که مهمانی آن را جا گذاشته بود و قرار شده بود که به او بدهند هم بیپاسخ مانده و او نمیتواند حتی به چنین آرزوی کوچک خود هم برسد.
لحظههای کمی هم وجود دارد که او با مهمانان هتل تعامل پیدا میکند – مثلا یکی از مهمانان زن از او خواست که وقتی دوش میگیرد مراقب بچهاش باشد، شاید این ارتباط در ادامه به دوستی بین این دو نفر منجر شود – اما واقعا این پرتره زنی تنهاست است که همهچیز را در خودش نگه میدارد، او شادیهای کوچکی را در سطل زباله اتاق مهمانان هتل پیدا میکند و از این طریق نسبت به زندگی آنها شناخت پیدا میکند. کارتول بهشدت برای ایفای نقش ایو مناسب است و آن را بسیار طبیعی بازی میکند. او که اغلب اوقات تنها فردی است که در قاب دوربین قرار دارد دائما در حال ترسیم امیدها و آرزوهای خود است اما هیچوقت دلسوزی و ترحم دیگران را طلب نمیکند و نیازی به آن ندارد.
بعضی از سرنخهای موضوعی در فیلم خدمتکار شبیه فیلم «رما» است، اما اصولا دیدگاه کارگردان فیلم رما، آلفونسو کوارون نسبت به موضوع کارِ خانه، کلیتر و قهرمان پرورانه است، فیلم آویلس خودمانیتر است. او یک فضای تقریبا علمی-تخیلی از راهروها و اتاقهای هتل ایجاد میکند، چیزی که آن را به زیبایی با هیجانی سرد و دقیق به تصویر کشیده شده است و صداگذاری خاصی که جو ظالمانه محیط کاری را به خوبی نشان میدهد. آویلس بدون اینکه ایو در نقشش اغراق کند، بهوضوح آرزوهای «ایو» را با ناراحتی تمام نشان میدهد، آرزوهایی که روزبهروز، توسط مهمانهای متمولی که به آنها خدمت میکند، تقلیل میروند. در آخرین لحظه، هنگامیکه او در کنار انسانهای واقعی، به دنیای واقعی قدم میگذارد، همان حسی را پیدا میکند که اندی دوفرین در هنگام خلاص شدن از شاوشنک داشت.
فیلم خدمتکار تصویر دردناکی از یکی از مشکلات زندگی است که با حساسیت تمام توسط گابریلا کارتول، بهعنوان زنی که به آهستگی در حال غرق شدن در پوچی است، بازی شده است.
منبع: Empire