نگاهی به فیلم دوگانه Dual

انسان دشمن انسان

فیلم دوگانه یا همزاد Dual به آن بخش از نگرانی بشر می‌پردازد که رشد دانش و فناوری منجر به کلون‌سازی یا ساخت نمونه مشابه از یک انسان را مایه ترس و دلهره می‌داند. فیلم داستان دوقطبی میان سارا و نمونه آزمایشگاهی سارا است. سوال اصلی فیلم از این قرار است که ساخت نمونه آزمایشگاهی از یک انسان با هدف رفع دغدغه جاودانگی و استمرار حیات فیزیکی بعد از فرا رسیدن مرگ و از کار افتادن بدن، چه میزان منجر به رسیدن به هدف جاودانگی و بقای فیزیکی می‌شود و یا اینکه چه میزان علیه خودش عمل می‌کند و باعث ریشه کن شدن نسل بشر و نابودی انسان، اخلاقیات و انقراض بشر می‌شود؟

کم نیستند آثاری که در سال‌های اخیر با محوریت این مسئله اخلاقی و علمی ساخته شده‌اند. آثاری همچون فیلم بعد از یانگ، آواز قو، اکسیژن، وست ورلد و… دست نمونه‌های متاخر پرداختن این دغدغه بشری هستند. فیلم‌هایی که فضای کلی حاکم بر آنها این سوال را طرح می‌کنند که آیا انسان حق دارد یا باید یا می‌تواند با تکیه بر دانش کلون‌سازی به هدف نجات نسل بشر دست پیدا کند یا خیر؟ بعد از رایج شدن بهره‌گیری از این فرایند چه خطراتی زندگی بشر را تهدید می‌کند؟ و الخ…

فیلم دوگانه اتفاقا به این دوگانگی می‌پردازد. اصل ماجرا اینجاست که انسان‌ها بعد از اعلام رضایت برای ساخت نمونه آزمایشگاهی خودشان، امکان پشیمانی ندارند و اگر مایل باشند که آن نمونه را از بین ببرند، باید در یک دوئل سخت و جدی با نمونه آزمایشگاهی خودشان مبارزه کنند و در نهایت یکی‌شان حق زنده ماندن دارد

دسته‌ای از آثار به مواهب دستیابی به این فناوری پرداخته‌اند و گروهی در مذمت آن سخن گفته‌اند. دقیقا فرآیندی شبیه آن چیزی که در جوامع علمی و آزمایشگاهی رقم خورده است. در کنار این همه گروهی از آثار همسو با موافقان این امر چند قدم جلوتر رفته‌اند و به بایدها و نبایدهای شیوه تعامل با نمونه‌های آزمایشگاهی انسان پرداخته‌اند و حتی در ادامه در مورد قواعد اخلاقی که از پی این دستاورد باید در جهان حاکم شود، سخن گفته‌اند.

یکی از اساسی‌ترین این دغدغه‌های اخلاقی به پذیرش نمونه‌های آزمایشگاهی به عنوان یک انسان تام و تمام مرتبط است و مشخصا در این مورد تلاش می‌کند تا برای کلون‌های انسانی حقوق اجتماعی و مدنی مشابه انسان‌های عادی در نظر گرفته شود. دراین فضا کشتن کلون‌ها به مثابه قتل، آزار رساندن به آنها به مثابه نقض حقوق فردی و بشری و البته ارتباط برقرار کردن با آنها به مثابه یک ارتباط انسانی تلقی می‌شود.

فیلم دوگانه اتفاقا به این دوگانگی می‌پردازد. اصل ماجرا اینجاست که انسان‌ها بعد از اعلام رضایت برای ساخت نمونه آزمایشگاهی خودشان، امکان پشیمانی ندارند و اگر مایل باشند که آن نمونه را از بین ببرند، باید در یک دوئل سخت و جدی با نمونه آزمایشگاهی خودشان مبارزه کنند و در نهایت یکی‌شان حق زنده ماندن دارد. ورنه پس از تولد کلون دیگر انسان طبیعی سفارش‌دهنده کلون، حق کشتن او را ندارد. چرا که نمونه آزمایشگاهی هم حق حیات و زیستن پیدا می‌کند.

فضای کلی حاکم بر فیلم فضایی به شدت استریلیزه و خشک و بی‌روح است. این دقیقا همان چیزی است که به ظن این قلم به عنوان مسئله اصلی فیلم قابل بررسی است. فارغ از اینکه کدام‌یک از شخصیت‌هایی که در فیلم می‌بینیم نسخه طبیعی خودشان هستند یا نسخه آزمایشگاهی‌شان، جنسی از بی‌روحی و محاسبه‌گری و منفعت‌طلبی در فضای کلی شهر محل وقوع داستان جاری است.

نمایی از فیلم دوگانه

در واقع آگاهی از امکان جایگزینی نسخه آزمایشگاهی انسان‌ها را به سمتی برده که به شکل یک کالای مصرفی باهم برخورد کنند. دکتر به راحتی و خونسردی از احتمال مرگ سارا به دلیل بیماری می‌گوید. با همان خونسردی از شیوه‌های مرگ و کفن و دفن برایش توضیح می‌دهد. در ادامه هم در کمال خونسردی می‌گوید می‌تواند برای حال بهتر خانواده‌اش بعد از مرگ، نمونه آزمایشگاهی‌اش را سفارش دهد و جایگزین خودش کند. خود سارا هم در کمال خونسردی مرگ را می‌پذیرد. سراغ سفارش نمونه می‌رود.

حتی پرداخت هزینه این اقدام را طبق روند موجود، روی دوش کلون خودش می‌گذارد تا بعد از مرگ سارای اصلی، سارای آزمایشگاهی اقساط هزینه‌های بالای این اقدام را پرداخت کند. از طرف دیگر شریک زندگی سارا و حتی مادر سارا نیز در همین مسیر سردی و مصرف‌گرایی زندگی می‌‌‌کنند. شریک زندگی سارا بعد از آگاهی از مرگ زودرس او تصمیم به فاصله گرفتن از سارا می‌گیرد.

مادرش هم که همه عمر نمادی از زندگی ماشینی بوده چندان رفتار گرم و پرشوری ندارد. نکته اما اینجاست که بعد از ساخته شدن نمونه آزمایشگاهی و هم‌زمان زنده ماندن و رفع بیماری سارای اصلی چالش اصلی آغاز می‌شود. اینجاست که سردی و بی‌روحی حاکم بر جهان کلون‌زده بیش از پیش درک می‌شود. نمونه بهتر و تازه تر سارا به راحتی جای او را نزد شریک زندگی سابق و حتی مادر سارا می‌گیرد. نمادی از این مثل پارسی که «نو که اومد به بازار کهنه میشه دل آزار». به همین سادگی! حالا سارا برای به دست آوردن خانواده و عشق و هویتش باید با نمونه خود ساخت اش دوئل کند. بکش یا کشته شو. جا برای هردوی شما نیست.

در واقع در جهان فیلم آدم‌ها خیلی تفاوتی با اتومبیل‌ها یا وسایل خانه و آشپرخانه ندارند. چرا که به راحتی قابل جایگزنی و تعویض هستند. دست‌کم شخصیت‌های درون داستان اینطور فکر می‌کنند. اما این برداشت در خود فیلم به نقد کشیده می‌شود. منحصربه‌فرد بودن و تکرار ناپذیر بودن بدن انسان‌ها و محدود بودن دوره زیستشان، منجر به ایجاد ارزش‌های اخلاقی و احساسی میان آنها شده است.

کارن گیلان در فیلم دوگانه

حال در شرایطی که محدودیت‌های وجودی به شکل فیزیکی و مادی حذف می‌شود، دیگر ارزش‌های اخلاقی و احساسات و هیجانات بی‌معنی می‌شود و صرفا در جهت تامین منافع و امیال فردی و شخصی و مقطعی معنا پیدا می‌کند. پیرو امیال شخصی رفتن تا جایی پیش می‌رود که ما می‌توانیم قید وجود یک انسان را بزنیم و به جای او انسانی دیگر بسازیم و نسخه قبلی را دور بریزیم. همین قدر گزنده و دهشتناک.

تلخ‌ترین بخش ماجرای فیلم آنجاست که آخرین رگه‌های عاطفه و انسانیت را رو به زوال نشان می‌دهد. انسان طبیعی دقیقا از ناحیه آسیب می‌بیند که نقطه قوت او بوده و باعث بقایش شده است. میل به انسان دوستی و عاطفه به خرج دادن‌های اخلاقی. رگه اصلی داستان فیلم آنجاست که میل ماشینی به زنده ماندن بر میل به زیست مسالمت‌آمیز انسانی غلبه می‌کند.

تلخ‌تر اینکه نمونه‌های مصنوع ساخت بشر بعد از به دست آوردن قدرت دچار چنان خلا حسی و روحی‌ای می‌شوند که امکان ادامه زیست را برای آنها دشوار می‌کند. سکانسی که اتومبیل سارای مصنوعی در میان راه می‌ماند و از یافتن مسیر برای ادامه حیات باز می‌ماند، نمادی از همین رویکرد در فیلم است. آن هم در شهری که به سختی می‌توان تشخیص داد که کدام از یک شهروندانش انسان‌های به شکل طبیعی متولد شده هستند یا انسان‌هایی تولید ماشین و مصنوع بشر. اینجاست که زاویه نگاه فیلم به دغدغه و نگرانی ابتدایی مطرح شده در این متن قابل ردگیری است. در پایان باید گفت فیلم دوگانه اثری به شدت متوسط  از نظر سینمایی است، اما به واسطه پرداختنش به مسئله‌ای که در سال‌های آتی حتما گریبان جوامع بشری را خواهد گرفت، اثری مسئله‌مند است که ذهن مخاطبش را تا حدی قابل قبول درگیر تصمیمات اخلاقی‌ای می‌کند که بعدتر باید بگیرد.

تماشای آنلاین فیلم دوگانه در فیلیمو

نظر شما چیست؟

ایمیل شما منتشر نخواهد شد

از اینکه نظرتان را با ما در میان می‌گذارید، خوشحالیم

1 دیدگاه
  1. بی نام می‌نویسد

    ممنون ، دنبال این بودم انسان هوشمند ، انسان کم هوشتر را میکشد یا استثمار میکند یا به بردگی میگیرد جایی که انسانیت نیست ، پس وحشت بزرگ از هوش مصنوعی برای بشریت در همین نزدیکی است ، شاید ۱۰ سال ۲۰۳۳.

fosil