پازل سی ساله
تم طغیان فرزند در مقابل والد یکی از تم‌های کهن در عرصه داستان‌گویی و داستان‌پردازی است؛ سریال تکه هایی از او بر مبنای این تم کلی تعریف می‌شود. اما این تمام ماجرا نیست. در دورانی که از پی انتظارات جهانی برای بیان اعتراض و طغیان شکل گرفته است و ردپای این مضمون در آثار سینمایی و سریال ها دیده شده است، دسته بزرگی از آثار که با اقبال عمومی روبه‌رو شده، در جهان تولید شده است.
داستان کلی سریال تکه هایی از او بر محور همین نیاز و تقاضای عمومی شکل گرفته است. دختری که حالا مادر شده، در دورانی دور علیه پدر ثروتمندش طغیان کرده و در درگیری‌اش با اموری مجرمانه، مجبور شده سال‌ها به طور مخفیانه زندگی کند، چرا که تحت حفاظت پلیس بوده و طبق قانون محافظت از شاهدان از او مراقبت می‌شده است.
خط سیر اصلی ماجرا اما کجاست؟ ماجرای هویت پنهان و هویت آشکار. مادر بعد از سال‌ها زندگی مخفیانه با هویتی جعلی، در بزنگاهی که برای نجات جان دخترش رقم می‌خورد، هویت پیشینش را برملا شده می‌بیند. انگیزه پنهان شدن او در ۳۰ سال گذشته حفظ جان دختر بچه‌اش بوده و حالا برای حفظ سلامت همان دختر حالا بزرگ شده، مجبور می‌شود، هویتش را برملا کند. پس با یک موقعیت متضاد داستانی طرفیم.
به واسطه این رخداد، مخاطب به همراه اندی، دختر جوان و کنجکاو لورا سفری به گذشته برای کشف و کنار هم چیدن تکه های از هم دور افتاده زندگی و جهان فکری لورا همراه می‌شود. در واقع مورتور محرک داستان تهدید جانی اندی و لورا توسط مردی است که پیشترها توسط لورا لو داده شده و حالا ماجرای انتقام بعد از ۳۰ سال در کار است.
پس پلات کلی داستان از این قرار است که در ظاهر اندی مجبور به شناخت گذشته پنهان شده مادرش می‌شود و در این مسیر به شناختی دقیق و واقعی از مادر و البته خودش پی می‌برد، اما در اصل این لوراست که محور داستان است و به بهانه همراهی ما با دختر جوان، زندگی مادر برای مخاطب شفاف و تکه‌های زندگی این زن کنار هم چیده می‌شود.
در مسیر این جست‌وجو برای تکمیل پازل زندگی دو زن در سریال و مهم‌تر از آن به شناخت تازه رسیدن آنها از خودشان، رگه‌های از تم‌های رایج این روزهای سینمای جهان هم قابل جست‌وجو است. یکی محوریت نقش زنان و تلاش‌شان برای غلبه بر جریان مردسالار و تمامیت خواه، دیگری برجسته کردن مسئله مادرانگی و دخترانگی و نسبت مادر و فرزند بر بستری از تلاش برای حفاظت از ساختار خانوادگی و دیگری توجه به جریانات چپ و معترض که علیه جریان سرمایه‌داری طغیان می‌کنند. اولی در ارتباط میان لورا و اندی و شیوه بارداری و بزرگ کردن فرزند توسط لورا قابل جست‌وجو است و دومی در شکل و شمایل شکل‌گیری گروهی آنارشیست که علیه پدر لورا به عنوان یک تاجر پرنفوذ اما فاسد و انسان‌هایی از جنس او، قابل ردگیری است.
جالب اینکه در مورد خط داستانی مادر و دختر در نهایت جنسی از نتیجه گیری قاطع و استوار رقم می‌خورد حال آنکه در مورد خط داستانی طغیان علیه فساد و دروغ و سرمایه‌داری، شکلی محافظه کارانه دارد. جدای از این نکات تماتیک، باید گفت که غلبه نگاه حاکم بر سریال باعث شده تا فیلمنامه‌نویس در شیوه چینش روابط علی و معلولی، سبک سیاق گره افکنی و گره گشایی و البته ترسیم بزنگاه‌هایی که شخصیت‌ها جان سالم به‌درمی‌برند و همزمان به اطلاعاتی حیاتی دست پیدا می‌کنند، دقت کافی نداشته باشد و همه چیز ساده انگارانه و پیش پا افتاده رقم خورد.
حتی در مورد قدرت نیروهای متخاصم در داستان که جان شخصیت‌ها را به خطر می‌اندازند هم‌جنسی از چرخش لحظه به لحظه و اغماض در کار است و در ابتدا گروه متخاصم پر قدرت ترسیم می‌شود و در انتها اما به کودکانه ترین شکل ممکن قدرت این گروه در فیلمنامه تقلیل پیدا می‌کند. این همه بر بستری از عنصر تصادف و دست غیبی فیلمنامه‌نویس شکل می‌گیرد و چندان باورپذیر از آب در نمی‌آید. به این همه اضافه کنیم کارگردانی سریال را که برای سروشکل دادن به موقعیت‌های پرکشش و پرتعلیق از هوش بالایی بهره نبرده است. این مهم باعث شده تا شخصیت اندی از یکسو ضعیف و نادان و مستاصل ترسیم شود و تا لحظه آخر هم واجد این ویژگی بماند، اما در بزنگاه‌هایی خاص به طرزی جیمز باند گون از پس پیچ‌های خطرناک داستانی برآید.
نتیجه اینکه سریال تکه هایی از او سریالی به شدت متوسط اما مد روز است که بخش عمده توانش را صرف مضامین تبدیل به فیلمنامه نشده اثر کرده و از ساختار و شکل دهی به فرمی روایی غفلت کرده است. این سریال را هم می‌توان بدون هیچ‌گونه عذاب وجدانی به جمع کثیر سریال‌ها و فیلم‌های به شدت متوسط و حتی ضعیف این سال‌های سینمای جهان اضافه کرد.
