۵ فیلم برتر گریگوری پک که حتما باید تماشا کرد
پنجم آوریل ۱۹۱۶ سالگرد تولد پک است
اگر زنده بود، امروز ۱۰۶ ساله میشد. ستارهای که در پنجم آوریل ۱۹۱۶ بهدنیا آمد و در طول دوران پربار کارنامه حرفهای خود در دهها فیلم کلاسیک و ناب ایفای نقش کرد و سرانجام در ۲۰۰۳ در ۸۷ سالگی از دنیا رفت. پک که برای نخستینبار در فیلم «روزهای افتخار» (۱۹۴۴) بر پرده نقرهای ظاهر شده بود، بهخاطر بازی در دومین فیلمش در همان سال بهنام «کلیدهای پادشاهی» نامزد جایزه اسکار شد. به مناسبت تولد این ستاره باوقار هالیوود که سالها سمبل مردانگی بود، میخواهیم پنجتا از بهترین فیلمهای او را به شما معرفی کنیم.
فیلم کشتن مرغ مقلد | ۱۹۶۲ | To Kill A Mockingbird
حضور گریگوری پک در این درام دادگاهی ساخته «رابرت مولیگان» که براساس رمان معروفی از «هارپر لی» ساخته شده بود آنقدر جذاب، مستحکم و تاثیرگذار بود که او در کمال لیاقت برای این حضور اسکار گرفت.
فیلم کشتن مرغ مقلد در مورد یک وکیل درستکار و بااخلاق به اسم «آتیکاس فینچ» است که در دوران رکود بزرگ در آمریکا، وکالت یک مرد سیاهپوست را که به ناحق به تجاوز به یک زن سفیدپوست متهم شده به عهده میگیرد و عملا با جامعه آمریکا درمیافتد.
این وکیل در عین کار سختی که برای رهایی موکلش از اعدام بر عهده دارد، سعی میکند به فرزندانش نیز زندگی عاری از تعصب نژادی و پیشداوری را بیاموزد. بهخصوص به دختر تیزهوش خردسالش با بازی «مری بادهام» که او هم نامزد بهترین بازیگر نقش مکمل زن اسکار شده بود.
فیلم در ستایش انسانیت است؛ درباره مردی که کرامت انسانی خود را حتی بعد از شکست نیز حفظ میکند. خطابه نهایی ایرادشده توسط پک در دادگاه و استنادش به جمله «همه انسانها بهطور مساوی آفریده شدهاند» در قانون اساسی آمریکا، نقطه اوج بازی گریگوری پک کبیر است.
فیلم تعطیلات رمی | ۱۹۵۳ | Roman Holiday
فیلم تعطیلات رمی ضیافتی با حضور موقرترین بازیگران زن و مرد هالیوود: «ادری هپبورن» افسانهای را با آن ظرافت زنانهاش در کنار گریگوری پک خوشپوش و بلندبالا تصور کنید که در یک کمدی رمانتیک به کارگردانی «ویلیام وایلر» بزرگ کنار هم ظاهر شدهاند!
اجرای هپبورن آنقدر چشمگیر بود که برایش یک اسکار به ارمغان آورد، اما همزمان نمیشود از بازی سرشار از شوخطبعی و جذابیتهای مردانه پک در فیلم هم گذشت. فیلم درباره یک شاهزاده خانم است که از زندگی زندانگونه در قصر خسته شده و در حین گذراندن تعطیلاتش در شهر «رم»، موفق میشود از دست محافظش فرار کند و در جریان اولین ماجراجویی زندگیاش، با یک خبرنگار آمریکایی ملاقات کند.
جزئیات فیلمنامه آنقدر خوب و توسعه رابطه بین دو کاراکتر بهقدری درخشان است که «دالتون ترامبو» نویسنده فیلم هم اسکار گرفت.
فیلم طلسمشده | ۱۹۴۵ | Spellbound
«آلفرد هیچکاک» علاقهاش به خلق تصاویر آبستره (انتزاعی) را با ساخت فیلم «طلسمشده» به سطح جدیدی ارتقاء داد. یکی دیگر از جواهرهای تاریخ سینما به لحاظ ترکیب بازیگران: اینگرید برگمن و گریگوری پک در کنار یکدیگر!
فیلم درباره یک روانپزشک خوره کتاب با بازی برگمن است که عاشق رئیس جدیدش (پک) شده و خبر ندارد رئیسش یک مرد خبیث است که یک نفر را کشته و بهخاطر فراموشی جزئیات قتل را بهخاطر ندارد.
یکی از سکانسهای بهیادماندنی فیلم، سکانس رویاست که توسط یکی از بزرگترین هنرمندان سوررئال تاریخ یعنی «سالوادور دالی» طراح شده است. تصور همکاری هیچکاک و دالی هم کمر آدم را خم میکند!
فیلم ۱۲ ساعت پرواز | ۱۹۴۹ | Twelve O’Clock High
اثری سرگرمکننده و پرهیجان که در آن گریگوری پک در نقش فرمانده یک اسکادران جدید نیروی هوایی آمریکا در جنگ جهانی دوم ظاهر شده است. فرماندهای به نام «فرانک کاویج» که با رفتار کاریزماتیک و سخاوتمندانهاش موفق میشود انگیزه اعضای اسکادران را به اوج برساند و آنها را برای نبردی بزرگ آماده کند.
«هنری کینگ» در فیلم از صحنههای واقعی نبردهای هوایی (داگفایت) بهشکلی عالی استفاده کرد و میزان هیجان و آدرنالین را به سقف چسباند!
علیرغم بازی موثر پک در نقش فرماندهای که از صمیم قلب روی نیروهایش سرمایهگذاری کرده، این «دین جگر» بود که بابت بازی عالیاش در نقش یکی از افسرهای اسکادران موفق به دریافت اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل شد و پک رقابت بهترین بازیگر مرد اصلی را به «برودریک کرافورد» باخت.
فیلم موبی دیک | ۱۹۵۶ | Moby Dick
فیلم موبی دیک اقتباس اکسپرسیونیستی «جان هیوستون» از کتاب ماجراجویی دریایی «هرمان ملویل»، پک را در نقش کاپیتان «اهیب» قرار میدهد که علاقه بیمارگونهاش برای شکار نهنگ سفید بزرگی که نزدیک بود او را بکشد، منجر به نابودی نهایی او میشود. پک در نقش «اهیب» باشکوه است و آتش و شیدایی این کاراکتر را که فرجامی جز مرگ ندارد، بهخوبی در بازیاش جلوهگر کرده.
جالب است بدانید که گریگوری پک از بازی در این نقش بیزار بود. به اندازهای که وقتی ۲۰ سال بعد استیون اسپیلبرگ مشغول ساختن شاهکارش «آروارهها» بود، پیش پک که یکی از تهیهکنندگان موبی دیک هم بود رفت تا بابت پخش صحنهای از فیلم در آروارهها اجازه بگیرد، پک به او اجازه نداد. چون حاضر نبود یک بار دیگر آن نقش را روی پرده سینما تماشا کند!