اکران نوروزی دهه ۸۰؛ اعاده حیثیت در دوران تاریک
سقوط آزاد اقتصادی سینمای ایران در دهه ۸۰ هم ادامه یافت. تعداد مخاطبان سالیانه سینمای ایران که در انتهای دهه ۶۰ به بیش از ۸۰ میلیون رسیده بود، در انتهای دهه ۸۰ به ۱۰ میلیون نفر کاهش یافت. با در نظر گرفتن اینکه جمعیت ایران در این دو دهه حدود ۲۰ میلیون نفر افزایش یافته بود، این سقوط شدید نشاندهنده ازدسترفتن جایگاه سینمای ایران نزد بخش وسیعی از مخاطبان بود. در چنین شرایطی، تصمیمگیرندگان سینمای ایران با اتخاذ تصمیماتی که عمدتاً در راستای افزایش انحصار بود، به این روند سرعت بخشیدند. نمونه چنین تصمیماتی را میتوانیم در مورد اکران فیلمهای خارجی در سالنهای سینما مشاهده کنیم.
واقعیت این است که شرایط اکران فیلمهای خارجی در سینماهای ایران، از همان دهه ۶۰ وضعیتی غیرطبیعی داشت. مدیران وقت سینمای ایران ورود و نمایش فیلمهای خارجی را به انحصار دولت درآوردند و (به اسم حمایت از فیلمهای ایرانی در مقابل نفوذ و سلطه آثار خارجی) عملاً بخش خصوصی را از این حوزه حذف کردند. عمده آثار خارجی بهنمایش درآمده در سینمای ایران در دهههای ۶۰ و ۷۰ فیلمهایی حاشیهای و درجه چندم بودند. ضمن اینکه تعداد سالنهای نمایشدهنده آثار خارجی قابل مقایسه با سالنهای نمایشدهنده فیلمهای ایرانی نبود. با این رویکرد، ارتباط تماشاگر ایرانی با تحولات سینمای سطح اول جهان در این دوران به کمترین میزان رسید. با این وجود، در آن دوران لااقل میشد از پدیدهای به اسم «بازار فیلم خارجی» در ایران صحبت کرد. در روندی که بهنظر میرسد از دهه ۷۰ شروع شد، همین بازار ناقص هم از بین رفت. نمایش فیلمهای خارجی محدود به چند سالن سینما شد و حالتی همچون «سینماتک» پیدا کرد. این در حالی است که در سالهای گذشته برخی از فیلمهای خارجی در دوران مختلف (از جمله ایام نوروز) میتوانستند به موفقیتهایی در اکران دست پیدا کنند. بهعنوان مثال محسن بیگآقا در گزارش اکرانی که در شماره ۱۵۷ ماهنامه فیلم (اردیبهشت ۷۳) با عنوان «بیبهارانه» نوشت، اینچنین به موفقیت اکران فیلم «آخرین امپراتور» (برناردو برتولوچی) در نمایش نوروزی اشاره کرده است: «نمایش فیلم خوب برناردو برتولوچی که بیتردید بهترین فیلم خارجی به نمایش درآمده در ایران طی سالهای اخیر، و یکی از فیلمهای مطرح جهان در این سالهاست، مهمترین حادثه سینمایی این ماه است. این فیلم باعث شد به سبب استقبال تماشاگران، برای اولین بار سینما عصرجدید هر سه سالنش را به نمایش یک فیلم اختصاص دهد. سینما آزادی نیز که در زمینه فروش فیلمها همواره سینمای تأثیرگذاری بوده است، پس از چهار هفته همچنان به نمایش «آخرین امپراتور» ادامه داد. با آنکه نسخه فعلی به نمایش درآمده از فیلم، حدود چهل دقیقه از نسخه اصلی آن کم دارد، فیلم آنقدر جذابیت دارد که تماشاگران را به سالن سینما بکشاند. فروش فیلم بیش از شش و نیم میلیون تومان، با در نظر گرفتن تنها دو سینمای نمایشدهنده آن، بعد از «پادزهر» فیلم را در رده دوم و بالاتر از سه فیلم ایرانی اکران اول قرار میدهد.»
گذر زمان نشان داد که حذف سینمای جهان از سبد سالنهای سینما تنها مسکّنی موقت بود. با گسترش امکانات و سهولت دسترسی علاقهمندان به فیلمهای روز جهان، سالنهای سینما در ایران تقریباً هر سال خالیتر از سال قبل شدند. با این وجود، اکران نوروز در همین دهه تلخ توانست تا حدی جایگاه ازدسترفتهاش را دوباره به دست بیاورد. نمایش چند فیلم پرفروش دهه در ایام نوروز و توجه بیشتر به لزوم انتخاب فیلمهایی سرگرمکننده – برای عموم تماشاگران – جهت نمایش در این دوران، بهتدریج باعث شد تا ظرفیت این دوره اکران بیشازپیش مشخص شود.
اکران نوروزی سال ۱۳۸۰
اولین فیلم اکران نوروزی ۱۳۸۰، مهمترینشان هم بود. «پارتی» (سامان مقدم) که از ۱۶ اسفند ۱۳۷۹ در سالنهای سینما به نمایش درآمد، بهعلت مضمون حساسیتبرانگیزش، طعنههایی به برخی از مقامات سیاسی و شایعاتی که پیرامون امکان توقیف فیلم وجود داشت، از مدتها قبل یکی از امیدهای فروش سال ۸۰ بهشمار میرفت. شایعات و اتفاقات رخداده پیرامون فیلم در دوران اکران هم به فروش بالایش کمک کردند. بهعنوان نمونه میتوان به شایعه توقف اکران فیلم پس از فرا رسیدن ماه محرم (که البته چنین نشد) و شکایت یکی از شعبههای مجتمع قضایی ارشاد علیه فیلم (که شایعات مربوط به توقیف یا سانسور فیلم را دوباره داغ کرد) اشاره کرد.
«همسر دلخواه من» (افشین شرکت)، «تو را دوست دارم» (عبدالله باکیده) و «هزاران زن مثل من» (رضا کریمی) دیگر فیلمهای اکران نوروز ۱۳۸۰ بودند. «همسر دلخواه من» با الهام از فیلم محبوب «خانم داتفایر» ساخته شده بود. «تو را دوست دارم» ترکیبی بود از ماجراهایی در مورد مشتزنی – که فیلم را بهطور رقیق به دستهای از فیلمهای اکشن سالهای گذشته وصل میکرد – و نمایش زندگی زناشویی یک مرد ایرانی و یک زن اهل ترکیه. «هزاران زن مثل من» هم یکی از فیلمهایی بود که با بازتر شدن فضای سیاسی و اجتماعی کشور پس از دوم خرداد ۷۶ ساخته شده بود و به بحث حقوق زنان (در این فیلم در زمینه حضانت فرزندان) میپرداخت.
در این میان، «پارتی» با جذب ۱ میلیون و ۸۳ هزار و ۹۶۹ مخاطب در سطح کشور، به پنجمین فیلم پرمخاطب سال تبدیل شد. «همسر دلخواه من» و «تو را دوست دارم» (که حضور ابوالفضل پورعرب یکی از نقاط اشتراکشان بود) هر چند از نظر تعداد مخاطب عملکرد متوسط رو به پایینی داشتند اما در سال نهچندان پرمخاطب سینمای ایران توانستند به جمع ده فیلم پرمخاطب سال راه پیدا کنند. «همسر دلخواه من» با ۶۰۳ هزار و ۴۷۶ مخاطب نهمین فیلم پرمخاطب سال شد و «تو را دوست دارم» هم با ۵۵۹ هزار و ۴۵ مخاطب در رتبه دهم این فهرست قرار گرفت. «هزاران زن مثل من» هم که در اوایل اکران (لااقل در تهران) رتبه دوم فروش نوروزی را در اختیار داشت، در نهایت به کممخاطبترین فیلم اکران نوروز ۱۳۸۰ در سطح کشور تبدیل شد و با جذب ۵۰۱ هزار و ۱۰۹ مخاطب، رتبه سیزدهم جدول فیلمهای پرمخاطب را از آن خود کرد.
در سال ۸۰، با نزولی آشکار نسبت به سال ۷۹، مجموعاً ۲۱ میلیون و ۶۱۷ هزار و ۳۲۸ قطعه بلیت در سینماها فروخته شد (بیش از ۱۱ میلیون بلیت کمتر از سال ۷۹) که در این میان ۲ میلیون و ۷۴۷ هزار و ۵۹۹ قطعه بلیت برای تماشای فیلمهای نوروزی به فروش رسید (۱۲.۷۱ درصد از کل بلیتها).
اکران نوروزی سال ۱۳۸۱
در هفته اول سال، سالنهای سینما بهدلیل شروع ماه محرم تعطیل بودند و اکران نوروزی از ۸ فروردین آغاز شد. در نوروز ۸۱ چهار فیلم «من، ترانه، پانزده سال دارم» (رسول صدرعاملی)، «شام آخر» (فریدون جیرانی)، «مزاحم» (سیروس الوند) و «قارچ سمی» (رسول ملاقلیپور) روی پرده رفتند. حضور سه فیلم که جذابیتهایی برای مخاطب عام داشتند باعث شد تا اکران نوروزی ۱۳۸۱ وضعیت بهتری در مقایسه با سال قبل پیدا کند. صدرعاملی در ادامه دغدغههای مطرحشده در «دختری با کفشهای کتانی» به مسائل فکری و عاطفی نوجوانان و جوانان پرداخته بود؛ «مزاحم» فیلم پرستارهای با ترکیبی از یک ماجرای عاشقانه و یک داستان معمایی بود که میتوانست نمونهای پذیرفتنی از سینمای عامهپسند محسوب شود؛ و «شام آخر» تجربه جسورانه دیگری از جیرانی بود که به موضوعی برانگیزاننده میپرداخت. در این میان «قارچ سمی» چندان مناسب ایام نوروز بهنظر نمیرسید و فروش پایین فیلم هم این نکته را اثبات کرد.
در میان این چهار فیلم، «من، ترانه، ۱۵ سال دارم» موفقترین اکران را داشت و با جذب ۱ میلیون و ۴۴۸ هزار و ۱۶۳ مخاطب به دومین فیلم پرمخاطب و پرفروش سال ۱۳۸۱ تبدیل شد. «شام آخر» با ۱ میلیون و ۵۸ هزار و ۲۰۷ مخاطب پنجمین فیلم پرمخاطب و ششمین فیلم پرفروش سال شد. «مزاحم» هم با ۱ میلیون و ۴ هزار و ۷۹۵ مخاطب درست پشت سر «شام آخر» در رتبه ۶ مخاطب و رتبه ۷ فروش سالیانه قرار گرفت. «قارچ سمی» با اختلافی زیاد با سه فیلم دیگر ناموفقترین فیلم اکران نوروزی ۸۱ بود بهطوریکه با ۲۳۷ هزار و ۷۸۱ مخاطب رتبه هفدهم را در جدول فیلمهای پرمخاطب سال ۸۱ کسب کرد.
در سال ۸۱ و در ادامه وضعیت نزولی سینمای ایران، مجموعاً ۱۸ میلیون و ۸۶ هزار و ۶۱۳ بلیت فروخته شد. با این وجود شاهد رشد قابل توجهی در فروش فیلمهای نوروزی بودیم بهطوری که این فیلمها مجموعاً ۳ میلیون و ۷۴۸ هزار و ۹۴۶ مخاطب (۲۰.۷۲ درصد از کل مخاطبان آن سال) را به خود اختصاص دادند.
اکران نوروزی سال ۱۳۸۲
در مقایسه با اکران نسبتاً موفق نوروز ۱۳۸۱، وضعیت اکران نوروزی ۸۲ را میتوان یک بازگشت به عقب محسوب کرد. در این سال چهار فیلم «دنیا» (منوچهر مصیری)، «خانهای روی آب» (بهمن فرمانآرا)، «واکنش پنجم» (تهمینه میلانی) و «رنگ شب» (محمدعلی سجادی) روی پرده رفتند. از بین این فیلمها، «دنیا» با لحن کمیک و پرداختن به ماجرای همیشگی تقابل سنت و مدرنیته از زاویهای متفاوت با نمونههای قبلی، بیشترین تناسب را با حالوهوای نوروزی داشت. «واکنش پنجم» و «خانهای روی آب» فیلمهایی در ادامه دغدغههای آثار قبلی تهمینه میلانی و بهمن فرمانآرا بودند؛ و «رنگ شب» یک فیلم جنایی و متعلق به دورهای است که محمدعلی سجادی (از فیلمسازان خوب و متأسفانه قدرنادیده سینمای ایران) سعی در ساخت فیلمهایی بر اساس الگوهای ژانر داشت. شکست تجاری اکثر فیلمهای سجادی در آن دوران و کمتوجهی عمومی منتقدان به ویژگیهای آن آثار، مسیر سینمای او را عوض کرد.
در میان این چهار فیلم، «خانهای روی آب» و «رنگ شب» با مشکل جدی سانسور (آن هم در بیش از یک مرحله) روبهرو شدند. بهعنوان مثال درحالیکه «خانهای روی آب» از ۲۸ اسفند آماده نمایش بود، ضابطین دادگستری تهران در این روز کپیهای سینماها را جمع و بهطور مستقل اقدام به حذف چند صحنه از فیلم (علاوه بر حذفیات قبلی) کردند. در نتیجه، با فیلمهایی روبهرو بودیم که، بهعلت سانسورهای اِعمالشده، در لحظاتی گنگ و غیرقابلدرک بهنظر میرسیدند.
«دنیا» با جذب ۱ میلیون و ۹۷ هزار و ۵۰۳ مخاطب موفقترین فیلم اکران نوروز لقب گرفت و به سومین فیلم پرمخاطب و پرفروش سال ۸۲ تبدیل شد. دومین فیلم پرمخاطب اکران نوروزی «واکنش پنجم» بود که با ۵۳۷ هزار و ۹۷۵ مخاطب ششمین فیلم پرمخاطب و پرفروش سال شد. «خانهای روی آب» با ۳۸۴ هزار و ۸۰۵ مخاطب رتبه دهم جدول فیلمهای پرمخاطب و رتبه نهم فروش سالیانه را از آن خود کرد. «رنگ شب» هم با تنها ۱۱۶ هزار و ۱۶۰ مخاطب و قرار گرفتن در رتبه بیستوچهارم فیلمهای پرمخاطب سال، به یک شکست سنگین تجاری بدل شد.
در سال ۸۲ مجموع بلیتهای فروختهشده به عدد نازل ۱۳ میلیون و ۲۵۱ هزار و ۵۶۰ بلیت رسید که سهم فیلمهای نوروزی ۲ میلیون و ۱۳۶ هزار و ۴۴۳ بلیت (۱۶.۱۲ درصد از بلیتهای فروختهشده در طول سال) بود.
اکران نوروزی سال ۱۳۸۳
در گزارش اکران نوروزی ۱۳۸۳ ماهنامه فیلم (که بدون ذکر نام نویسنده در شماره ۳۱۵ این نشریه – اردیبهشت ۸۳ – منتشر شد)، نویسنده بهصراحت به این اشاره کرد که، «این ضعیفترین اکران نوروزی چند سال اخیر سینمای ایران بود». حرف این نویسنده، هر چند کمی اغراقآمیز بود اما چندان هم بیراه بهنظر نمیرسید. در نوروز ۱۳۸۳ یک فیلم پرفروش («کما» به کارگردانی آرش معیریان) روی پرده رفت؛ فیلمی که به پرتماشاگرترین فیلم اکرانهای نوروزی دهه ۸۰ تا آن زمان تبدیل شد. با این وجود سه فیلم دیگری که نوروز ۸۳ اکران شدند فروش ناامیدکنندهای داشتند. این در حالی است که در هفتههای پایانی سال ۸۲ بهنظر میرسید که قرار است شاهد یکی از جنجالیترین دورههای اکران نوروزی باشیم. شاید کمی خویشتنداری و عدم قضاوت زودهنگام میتوانست شرایط را تغییر دهد. در آن روزها اعلام شده بود که قرار است یک فیلم بسیار مهم در نوروز ۸۳ روی پرده برود؛ فیلمی که خیلیها پس از دیدنش در بیستودومین دوره جشنواره فیلم فجر از رکوردشکنیاش مطمئن بودند. آن فیلم، «مارمولک» (کمال تبریزی) نام داشت. نویسنده گزارش اکران نوروزی در ماهنامه فیلم، عنوان مقالهاش («مارمولک گمشده») را به همین امر اختصاص داد و چنین نوشت: «اکراننشدن «مارمولک» همه معادلهها را به هم ریخت. این احتمالاً صریحترین و گویاترین جملهای است که درباره اکران نوروز ۸۳ میتوان نوشت و باقی قضایا در برابر این شوک بهاری اهمیت چندانی ندارد.» درحالیکه همهچیز مهیای رکوردشکنی «مارمولک» بهنظر میرسید و تبلیغات این فیلم هم با شعار تبلیغاتی بامزه «نوروز جایی نروید؛ مارمولک میآید» آغاز شده بود، فشارهای غیرسینمایی – مطابق معمول – مسیر اکران را عوض کرد. نمایش «مارمولک» یک ماه عقب افتاد، از ابتدای اردیبهشت آغاز شد و درحالیکه این فیلم میرفت تا رکوردهای شگفتانگیزی را به ثبت برساند، پس از چهار هفته و – باز هم – بهخاطر فشارهایی خارج از محافل سینمایی متوقف شد.
در چنین شرایطی چهار فیلم «کما»، «بوتیک» (حمید نعمتالله)، «علی و دنی» (وحید نیکخواه آزاد» و «ملاقات با طوطی» (علیرضا داودنژاد) ترکیب فیلمهای اکران نوروز را تشکیل دادند. در این میان «کما» با اختلافی فاحش نسبت به فیلمهای بعدی و با جذب ۱ میلیون و ۹۳۰ هزار و ۵۹۱ مخاطب نهتنها به موفقترین فیلم اکران نوروزی بلکه به پرفروشترین و پرمخاطبترین فیلم سال هم تبدیل شد. «بوتیک»، دومین فیلم موفق اکران نوروز ۸۳، با جذب تنها ۴۰۱ هزار و ۳۱۲ مخاطب در رتبه یازدهم جدول فیلمهای پرمخاطب سال قرار گرفت. «ملاقات با طوطی» و «علی و دنی» (که پخشکنندهاش تمهیداتی از جمله توزیع یک میلیون بلیت نیمبها در مدارس تهران و وعده قرعهکشی جوایز نفیس را هم در نظر گرفته بود) به ترتیب با ۳۷۲ هزار و ۶۱۶، و ۱۱۹ هزار و ۶۰۱ مخاطب در رتبههای ۱۲ و ۲۲ فیلمهای پرمخاطب سال قرار گرفتند.
فیلمهای سینمای ایران در سال ۸۳ مجموعاً ۱۶ میلیون و ۴۸۸ هزار و ۹۵۱ مخاطب داشتند که از این میان ۲ میلیون و ۸۲۴ هزار و ۱۲۰ مخاطب به تماشای فیلمهای اکران نوروز نشستند. این آمار، ۱۷.۱۲ درصد از کل مخاطبان سال سینمای ایران را تشکیل میداد. هرچند شاید این نتیجه شاید (با در نظر گرفتن شرایط عمومی سینمای ایران در آن سالها) آمار چندان بدی بهنظر نرسد اما باید در نظر داشت که بخش عمدهای از این آمار به «کما» اختصاص داشت که بهتنهایی ۱۱.۷ درصد از کل مخاطبان سالیانه سینمای ایران را به خود اختصاص داد درحالیکه سه فیلم دیگر اکران نوروز در مجموع کمتر از نصف «کما» مخاطب داشتند.
اکران نوروزی سال ۱۳۸۴
اکران سال ۱۳۸۴ هم شرایط چندان بهتری نسبت به سال قبل نداشت. در نوروز ۸۴ این فیلمها اکران شدند: «گل یخ» (کیومرث پوراحمد)، «شاخه گلی برای عروس» (قدرتالله صلحمیرزایی)، «ازدواج صورتی» (منوچهر مصیری)، «مجردها» (اصغر هاشمی)، «دربهدرها» (امیرحسین صدیق)، «سیمای زنی در دوردست» (علی مصفا).
در این فهرست، بهجز دو فیلم آخر که بهشکل چندان گستردهای اکران نشدند و انتظار فروش بالایی هم از آنها نمیرفت (حتی با وجود اینکه «دربهدرها» فیلمی متعلق به سینمای کودک بود)، چهار فیلم دیگر برای ارتباط با مخاطب عام ساخته شده بودند و از این نظر، گزینش فیلمهای اکران نوروزی ۱۳۸۴ حسابشدهتر از دو سال گذشته بهنظر میرسید. این نکتهای بود که مجید صدقی در گزارشی که با عنوان «شوک بهاری معکوس» در شماره ۳۳۱ ماهنامه فیلم (اردیبهشت ۸۴) نوشت مورد اشاره قرار داد: «اگر اکران نوروزی امسال به لحاظ فروش هیچ شباهتی با اکران نوروزی پارسال و سالهای دور نداشت، حداقل در یک مورد، موقعیت مشابهی با آن سالها داشت. اکران فیلمهای کمدی در تعطیلات نوروزی در دهههای ۱۳۳۰ تا ۵۰ یک رسم معمول و پابرجا بود که بعدها به فراموشی سپرده شد، اما امسال با نمایش چهار فیلم کمدی به نظر میرسید که تلاش شده بود آن رسم کهن احیا شود.»
با این وجود، آمار تعداد مخاطبان فیلمهای نوروزی برآوردهکننده انتظارات نبود. «شاخه گلی برای عروس» و «مجردها» دو فیلم کموبیش موفق اکران نوروزی بودند. «شاخه گلی برای عروس» با ۱ میلیون و ۱۶ هزار و ۵۳۲ مخاطب به سومین فیلم پرمخاطب و چهارمین فیلم پرفروش سال ۸۴ تبدیل شد. تعداد مخاطبان «مجردها» هم ۹۱۲ هزار و ۷۳۳ مخاطب بود که این فیلم را – درست پشت سر «شاخه گلی برای عروس» – به چهارمین فیلم پرمخاطب و پنجمین فیلم پرفروش سال تبدیل کرد. «گل یخ» (که انتظار فروش بالایی از آن میرفت) با جذب ۵۳۳ هزار و ۲۵۶ مخاطب، رتبهای بهتر از دوازدهم در جدول پرمخاطبترین فیلمهای سال پیدا نکرد. «ازدواج صورتی» برخلاف فیلم قبلی مصیری («دنیا») به یک فیلم ناکام تبدیل شد و با جذب تنها ۲۱۰ هزار و ۷۶۰ مخاطب در رتبه ۲۴ فیلمهای پرمخاطب سال قرار گرفت. «دربهدرها» ۶۳ هزار و ۴۰۰ مخاطب و «سیمای زنی در دوردست» ۱۱ هزار و ۴۲۷ داشتند و بهترتیب رتبههای ۳۳ و ۴۸ فیلمهای پرمخاطب سال را کسب کردند.
مجموع مخاطبان فیلمهای سال ۱۳۸۴، ۱۵ میلیون و ۱۳۶ هزار و ۸۶۲ نفر بود که از آن میان، ۲ میلیون و ۷۴۸ هزار و ۹۸ بلیت (۱۸.۱۵ درصد از کل بلیتهای فروختهشده در آن سال) برای فیلمهای نوروزی فروخته شد.
اکران نوروزی سال ۱۳۸۵
تلاش برای گزینش فیلمهایی سرگرمکننده و – عموماً – مفرح برای عامه مخاطبان، در انتخاب فیلمهای اکران نوروز ۱۳۸۵ هم قابل ردیابی است. در این ایام، چهار فیلم به نمایش درآمدند: «زیر درخت هلو» (ایرج طهماسب)، «هوو» (علیرضا داودنژاد)، «ازدواج به سبک ایرانی» (حسن فتحی) و «یک تکه نان» (کمال تبریزی). سه فیلم اول، لحنی کمیک داشتند. ضمن اینکه نمایش فیلم «چهارشنبهسوری» (اصغر فرهادی) هم بعد از اتمام جشنواره فجر (از ۲۶ بهمن ۱۳۸۴) آغاز شده بود.
با وجود انتخابهایی که روی کاغذ مناسب بهنظر میرسید، هیچ کدام از فیلمهای نوروز ۸۵ به مرز ۱ میلیون مخاطب نرسیدند. «زیر درخت هلو» موفقترین فیلم این دوره بود که با جذب ۹۵۴ هزار و ۷۳ مخاطب به سومین فیلم پرمخاطب و پنجمین فیلم پرفروش سال ۸۵ تبدیل شد. «ازدواج به سبک ایرانی» ۷۳۲ هزار و ۶۸۵ مخاطب داشت و رتبه هفتم پرمخاطبترین و رتبه نهم پرفروشترین فیلمهای سال را به خود اختصاص داد. «هوو» با ۷۲۳ هزار و ۸۶۴ مخاطب در رتبه هشتم پرمخاطبترین و رتبه دهم پرفروشترین فیلمهای سال را از آن خود کرد. «چهارشنبهسوری» با ۳۶۶ هزار و ۹۸ مخاطب در رتبه هجدهم پرتماشاگرترین آثار سال ۸۵ قرار گرفت. «یک تکه نان» هم (که با توجه به لحن و شیوه روایت، برای فروش بالا ساخته نشده بود) ۹۶ هزار و ۵۴۲ مخاطب را جذب کرد و رتبه ۳۰ را در جدول پرمخاطبترین فیلمهای سال به دست آورد.
۱۵ میلیون و ۹۵۵ هزار و ۲۷۸ قطعه بلیت در سال ۸۵ به فروش رسید که سهم فیلمهای نوروزی (با احتساب «چهارشنبهسوری») ۲ میلیون و ۸۷۳ هزار و ۲۶۲ مخاطب بود (۱۸ درصد از مجموع مخاطبان سالیانه سینمای ایران).
اکران نوروزی سال ۱۳۸۶
سال ۸۶، سالِ «اخراجیها» بود. اولین فیلم بلند داستانی مسعود دهنمکی در یک ماه رکورد فروش تاریخ سینمای ایران را شکست و بهنظر میرسید در مسیر شکستن رکوردهای بیشتر قرار دارد. با این وجود، انتشار نسخه قاچاق فیلم با کیفیت بالا، به سدّی در مقابل این رکوردشکنیها تبدیل شد. «مهمان» (سعید اسدی)، «خونبازی» (رخشان بنیاعتماد» و «شببهخیر فرمانده» (انسیه شاهحسینی) دیگر فیلمهای اکران نوروز ۸۶ به شمار میرفتند. بعد از چند سال که بهنظر میرسید انتخاب فیلمهای نوروزی با در نظر گرفتن عناصری در راستای جذب و سرگرمکردن عامه مخاطب صورت گرفته، در سال ۸۶ شاهد حضور دو فیلم در اکران نوروزی بودیم که چندان مناسب این حالوهوا بهنظر نمیرسیدند. نتیجه این انتخاب را در تعداد مخاطبان فیلمها مشاهده میکنیم.
در این سال، «اخراجیها» با ۱ میلیون و ۸۷۶ هزار و ۸۷۱ مخاطب به پرفروشترین و پرمخاطبترین فیلم سال تبدیل شد. «مهمان» (که بازسازی فیلم قدیمی «عروس فرنگی» به کارگردانی نصرتالله وحدت بود) ۵۷۲ هزار و ۷۴۷ مخاطب را جذب کرد و در هر دو فهرست پرفروشترین و پرمخاطبترین فیلمهای سال رتبه هفتم را به خود اختصاص داد. «خونبازی» در مجموع ۲۸۰ هزار و ۱۲ مخاطب داشت و پانزدهمین فیلم پرمخاطب سال لقب گرفت. «شب بهخیر فرمانده» هم با ۱۶ هزار و ۳۱ مخاطب در رتبه چهلوهشتم فیلمهای پرمخاطب سال قرار گرفت و به یکی از ناموفقترین فیلمهای اکران نوروز در تمام این سالها تبدیل شد.
علیرغم مخاطبان پرتعداد «اخراجیها»، آمار کلی سال ۸۶ نشاندهنده کاهش تقریباً ۱.۵ میلیون نفری مخاطبان نسبت به سال ۸۵ است. در این سال ۱۴ میلیون و ۴۵۶ هزار و ۳۹۹ مخاطب به تماشای فیلمها نشستند که سهم فیلمهای نوروزی، ۲ میلیون و ۷۴۵ هزار و ۶۶۱ بلیت (۱۸.۹۹ از کل مخاطبان سال) بود. هرچند این آمار نسبت به سال گذشته کمی افزایش داشت اما باید در نظر داشت که بخش عمدهای از این آمار بر دوش «اخراجیها» بود که بهتنهایی ۱۲.۹۸ درصد مخاطبان کل آن سال سینمای ایران را به خود اختصاص داد. سه فیلم دیگر اکران نوروز، مجموعاً به مرز یک میلیون مخاطب هم نزدیک نشدند.
اکران نوروزی سال ۱۳۸۷
از چهار فیلم اکرانشده در نوروز ۸۷، بهنظر میرسید که سه فیلم برای ارتباط با مخاطب عام ساخته شدهاند: «دایره زنگی» (پریسا بختآور)، «زن دوم» (سیروس الوند) و «مجنون لیلی» (قاسم جعفری). «دایره زنگی»، اولین – و تا امروز آخرین – تجربه فیلمسازی پریسا بختآور پس از ساخت چند مجموعه تلویزیونیِ عموماً موفق، با فیلمنامهای از اصغر فرهادی و حضور انبوهی از ستارگان سینمای ایران، کمدی پرمایه و خوشریتمی بود که میشد موفقیتش را در گیشه حدس زد. «مجنون لیلی» هم فیلم پربازیگری بود که برای فروش بالا ساخته شده بود اما ساختار ویژه رواییاش باعث شد تا فروش فیلم بهتدریج افت کند (درحالیکه در روزهای اول فروشی بالاتر از «دایره زنگی» را تجربه میکرد). «زن دوم» هم درامی اجتماعی با مایههای ملودراماتیک بود. در این میان تنها «به همین سادگی» بود که میشد فروش نهچندان بالایش را پیشبینی کرد. ضمن این که قرار بود فیلم «زنها فرشتهاند» (شهرام شاهحسینی) هم در نوروز ۸۷ روی پرده رود که این اتفاق نیفتاد و اکران فیلم به اردیبهشت موکول شد.
در پایان سال، «دایره زنگی» با ۱ میلیون و ۲۰۶ هزار و ۳۰۱ مخاطب به دومین فیلم پرفروش و پرمخاطب سال تبدیل شد. «مجنون لیلی» ۹۹۷ هزار و ۵۰۹ مخاطب را به خود جذب کرد و ششمین فیلم پرفروش و پرمخاطب سال لقب گرفت. «زن دوم» با ۴۵۷ هزار و ۶۶۳ مخاطب رتبه سوم اکران عید و رتبه یازدهم کل سال را در زمینه تعداد مخاطب به خود اختصاص داد. «به همین سادگی»، مطابق انتظار، کمفروغترین فیلم اکران عید بود که با ۱۵۴ هزار و ۴۳۹ مخاطب به رتبه بیستویکم تعداد مخاطبان سال سینمای ایران دست یافت.
حضور دو فیلم کموبیش موفق در جذب مخاطبان باعث شد تا وضعیت کلی اکران عید ۸۷ کمی بهتر از سال گذشته باشد. در این سال ۱۵ میلیون و ۱۳۷ هزار و ۹۹۴ قطعه بلیت به فروش رسید که از این میان ۲ میلیون و ۸۱۵ هزار و ۹۱۲ بلیت (۱۸.۶ درصد از مجموع تعداد مخاطبان) به فیلمهای نوروزی اختصاص داشت.
اکران نوروزی سال ۱۳۸۸
«اخراجیها ۲» (مسعود دهنمکی)، «سوپراستار» (تهمینه میلانی)، «وقتی همه خوابیم» (بهرام بیضایی) و «بیست» (عبدالرضا کاهانی): این، فهرست فیلمهای اکران نوروزی سال ۸۸ بود. با خواندن همین فهرست میتوان وضعیت آن دوره از اکران را حدس زد. سال ۸۸ سال کولاک «اخراجیها ۲» بود. اینبار دیگر خبری از انتشار زودهنگام نسخه قاچاق و باکیفیت فیلم هم نبود تا «اخراجیها ۲» بتواند رکوردهایی را در سینمای دهه ۸۰ ایران جابهجا کند. در مطلبی که (بدون ذکر نام نویسنده) در شماره ۳۹۳ ماهنامه فیلم (اردیبهشت ۸۸) با عنوان «بهار دلکش رسید و…» منتشر شد، نویسنده وضعیت فروش «اخراجیها ۲» را چنین بررسی کرده: «در سختگیرانهترین حالت، دو میلیارد تومان فروش «اخراجیها ۲» در تهران، یعنی نزدیک به هفتصدهزار نفر تماشاگر، آن هم فقط در سه هفته اول اکران. از این خبر میتوان به نتایج بسیاری رسید؛ اول از همه اینکه حالا دیگر – برخلاف دهههای ۶۰ و ۷۰ – نوروز بدون تردید مهمترین فصل رونق سینماهاست. به همین دلیل است که در چند سال گذشته پرفروشترین فیلمهای سال در این زمان روی پرده رفتهاند.»
«اخراجیها ۲» در پایان سال فروشی خیرهکننده و آمار ۵ میلیون و ۳۲۸ هزار و ۲۹۷ مخاطب را به ثبت رساند. با چنین آماری، «اخراجیها ۲» نهنتها به پرفروشترین و پرمخاطبترین فیلم سال (و دهه) تبدیل شد بلکه تعداد مخاطبان آن بیش از ۵ برابر فیلم دوم جدول پرمخاطبهای سال («خروس جنگی») بود. «سوپر استار» با ۶۸۲ هزار و ۵۲۹ مخاطب به نهمین فیلم پرمخاطب سال تبدیل شد. «وقتی همه خوابیم» و «بیست» هم به ترتیب ۲۳۶ هزار و ۲۲۹ نفر و ۱۶۸ هزار و ۸۹۹ نفر مخاطب داشتند و در ردههای هجدهم و بیستوچهارم جدول فیلمهای پرمخاطب قرار گرفتند.
در این سال مجموعاً ۱۸ میلیون و ۱۷۹ هزار و ۱۲۳ مخاطب در سالنهای سینما حاضر شدند؛ افزایشی سه میلیون نفری نسبت به سال گذشته که طبعاً بخشی از آن مدیون فروش «اخراجیها ۲» بود. از این میان، ۶ میلیون و ۴۱۵ هزار و ۹۵۴ قطعه بلیت برای فیلمهای نوروزی به فروش رسید که ۳۵.۲۹ درصد از کل تعداد مخاطبان سال را تشکیل میدهد (بالاترین درصد در سینمای بعد از انقلاب). در این سال «اخراجیها ۲» بهتنهایی ۲۹.۳ کل مخاطبان سال سینمای ایران را به خود جذب کرد.
اکران نوروزی سال ۱۳۸۹
در این سال ۵ فیلم در نوروز اکران شدند: «طهران، تهران» (داریوش مهرجویی و مهدی کرمپور)، «هیچ» (عبدالرضا کاهانی)، «پوپک و مشماشاالله» (فرزاد مؤتمن)، «تسویهحساب» (تهمینه میلانی) و «سلام بر عشق» (اصغر نعیمی). در این میان اپیزود اول «طهران، تهران» با توجه به تأکیدش بر حالوهوای نوروزی میتوانست همخوان با فضای نوروز در نظر گرفته شود. «پوپک و مشماشاالله» هم با توجه به حالوهوای کمیکش گزینهای مناسب برای این دوران بهنظر میرسید. «تسویهحساب» یکی از رادیکالترین فیلمهای میلانی بود که دو سال امکان اکران پیدا نکرده بود. «هیچ» علیرغم لحظات کمیک، لحنی گروتسک داشت و «سلام بر عشق» هم فیلمی با جنبه ملودراماتیک بود. پیش از این آثار، «به رنگ ارغوان» (ابراهیم حاتمیکیا) هم پس از چند سال چشمانتظاری، سرانجام در جشنواره فجر ۸۸ به نمایش درآمد و بلافاصله (از اواخر بهمن) راهی اکران عمومی شد. همچنین گفته میشد که فیلم «صد سال به این سالها» (سامان مقدم) قرار است یکی از آثار اکران نوروزی سال ۸۹ باشد که نهتنها این اتفاق رخ نداد بلکه تکلیف اکران آن فیلم تا زمان نگارش این سطور هم مشخص نشده است!
در سالی که میتوان آن را (با توجه به آمار مخاطبان) آغاز سیاهترین دوران تاریخ سینمای ایران دانست، «پوپک و مشماشاالله» با ۷۱۹ هزار و ۸۷۴ مخاطب در رتبه دوم مخاطب و فروش سالیانه قرار گرفت. «تسویهحساب» ۳۶۷ هزار و ۲۶ مخاطب داشت تا دومین فیلم پرمخاطب اکران عید و هفتمین فیلم پرمخاطب سال (و همچنین پنجمین فیلم پرفروش سال) لقب گیرد. «سلام بر عشق» ۳۶۰ هزار و ۸۱۳ مخاطب داشت و نهمین فیلم پرمخاطب (و یازدهمین فیلم پرفروش) سال شد. «طهران، تهران» و «هیچ» هم با مخاطبی نزدیک به هم رتبههای ۲۷ و ۲۸ آمار پرمخاطبهای سال را به خود اختصاص دادند. «طهران تهران» مجموعاً ۱۲۲ هزار و ۷۷۲ مخاطب داشت و « هیچ» ۱۲۲ هزار و ۲۱۸ مخاطب. «به رنگ ارغوان» هم، با وجود حاشیههای ایجادشده، اکران موفقی نداشت و با ۶۱ هزار و ۱۴۳ مخاطب رتبهای بهتر از سیوپنجم در جدول آثار پرتماشاگر سال پیدا نکرد.
شاید این که سه فیلم از پنج فیلم اکران نوروزی ۸۹ در انتهای سال در جمع ده فیلم پرمخاطب سال قرار گرفتند نشاندهنده انتخاب کموبیش مناسب این فیلمها به نظر برسد. اما وضعیت عمومی اکران در این سال چیزی نزدیک به فاجعه بود. در سال ۸۹ تنها ۱۰ میلیون و ۹۸۵ هزار و ۴۲۹ مخاطب به سینما رفتند که از این میان ۲ میلیون و ۴۶ هزار و ۵۷۲ مخاطب به تماشای فیلمهای نوروزی نشستند (۱۸.۶۲ از مجموع مخاطبان سال ۸۹).
طبق اعلام «وبسایت معاونت توسعه فناوری و مطالعات سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی» با در نظر گرفتن جمعیت کشور (۶۴ میلیون و ۵۲۸ هزار و ۱۶۲ نفر) در سال ۸۹ به ازای هر ایرانی ۰.۱۷ بلیت به فروش رفته است. همین آمار بهتنهایی فاجعهآمیز است اما اوضاع زمانی بدتر میشود که بدانیم این آمار احتمالاً اشتباه ذکر شده است. طبق اعلام روزنامه کیهان (۲۶ اسفند ۱۳۸۹) سازمان ثبت احوال اعلام کرد که برآورد جمعیت تا نیمه سال ۸۹ بالغ بر ۷۳ میلیون و ۸۲۴ و ۱۷۱ نفر بوده است که با در نظر گرفتن این جمعیت، سرانه فروش بلیت در سال ۸۹ حتی از ۰.۱۵ هم کمتر میشود – آماری که نشاندهنده یک سینمای ورشکسته است. در چنین شرایط اسفباری بود که فیلمی با کمتر از ۴۰۰ هزار مخاطب میتوانست در جمع ۷ فیلم پرتماشاگر سال قرار گیرد. صرفاً در مقام مقایسه به این توجه کنید که اگر فیلمهایی مثل «تسویهحساب» و «سلام بر عشق» در سال ۱۳۸۰ – یعنی زمانی که اصلاً نمیتواند دوران طلایی صنعت سینمای ایران لقب گیرد چون سرانه فروش در آن سال بهمراتب پایینتر از دهه ۶۰ و دهه ۷۰ بود – اکران میشدند، رتبهای بهتر از بیستم را در جدول فیلمهای پرمخاطب کسب نمیکردند.
نتیجهگیری
وضعیت فروش سینمای ایران در سالهای پایانی دهه ۸۰ گویای همهچیز است. وضعیت سیاه اقتصاد سینمای ایران در سالهای اولیه دهه ۹۰ هم ادامه پیدا کرد و از میانههای آن دهه به سمت بهبود حرکت کرد. با این وجود، دهه ۸۰ (بهخصوص نیمه دوم دهه) دورانی بود که اهمیت اکران نوروز در سینمای ایران تثبیت شد. انتخابهای مناسب برای اکران نوروز در این سالها، قابلیت این دوره خاص اکران را به سینماگران اثبات کرد و از آن به بعد شاهد افزایش تلاش پخشکنندگان برای اکران آثارشان در تعطیلات نوروز بودیم. اهمیت اکران نوروزی تا زمان شیوع کرونا و تغییر مناسبات سینمای ایران ادامه پیدا کرد.