سریال جیران حتی پیش از آغاز نمایش هم توقعات بسیاری را در میان بینندگان و مخاطبانش بوجود آورده بود. درست است که تیتراژ سریال جیران، لیست بلند بالایی از ستارههای سینما و تلویزیون را با خود دارد، اما برای مخاطب سینما دوست و پیگیری که تولیدات و سریالهای امروزی را دنبال میکند، شاید هیچ نامی به اندازه نام کارگردان سریال جیران، جذابیت و اشتیاق لازم برای تماشای آن را بوجود نمیآورد.
حسن فتحی بعد از ساخت سریالهای پر مخاطبی چون شب دهم، مدار صفر درجه، میوه ممنوعه و شهرزاد، حالا دیگر به نام معتبری تبدیل شده است که سایهاش به راحتی میتواند نام بسیاری از بازیگران مشهوری را که در آثارش ایفای نقش میکنند تحت تاثیر قرار دهد. جیران، بعد از سریال محبوب شهرزاد (که بسیاری از مخاطبان و سرمایهگذاران را متوجه فرصتی به نام شبکه نمایش خانگی کرد)، چنان توقعی در میان مخاطبان برانگیخت که سنگینیاش به راحتی میتوانست کار را برای هر فیلمساز و کارگردان حرفهای، سخت و دشوار کند.
حسن فتحی این بار هیچ ادعایی درباه ورود به مرزهای ممنوعه و کمتر دیده و شنیده شده ندارد. او در جیران میخواهد یک داستان عاشقانه بارها و بارها شنیده شده را از نو تعریف کند و در این مسیر هیچ ابایی هم از بکارگیری کلیشهها نداشته است. شاید عشق تنها پدیدهای در دنیاست که که هر بار تکرارش، همچنان جذاب است
نگاهی به لیست عوامل حرفهای و کاربلدی که هر کدام با کارنامهای درخشان به تیتراژ سریال جیران راه پیدا کردهاند، توقعات ذاتی از تماشای چنین سریالی را هم در تماشاگر بالا میبرد. جدای از بازیگران مطرحی چون پریناز ایزدیار، بهرام رادان، مریلا زارعی، رعنا آزادیور و… نگاهی به لیست عوامل اجرایی سریال همچون ملکجهان خزاعی در مقام طراح لباس و حضور همایون شجریان و فردین خلعتبری در مقام خواننده و آهنگساز، هر علاقهمندی را برای تماشای جدیدترین ساخته حسن فتحی کنجکاو میکرد. شاید همین توقع بالای تماشاگر از سریال جیران بود که نقد تعدادی از مخاطبان را بعد از مواجهه با قسمت اول این سریال، برانگیخت.
اما به گمانم برای اعلام نارضایتی زمان زیادی را در پیش داریم. تازه قسمتهای ابتدایی سریال به پخش رسیده و عمده زمان آن هم صرف معرفی کاراکترها و اشخاصی شده است که قرار است احتمالا در قسمتهای بعدی نقشی تعیین کننده در درام و کشمکش طراحی شده توسط فیلمنامهنویس را ایفا کنند. به قسمت ابتدایی سریال جیران نگاه کنید: علیرغم اینکه گاهی با نوعی از عجله و شتابزدگی در اجرا روبرو هستیم اما کارگردان و همکار فیلمنامهنویسش سعی کردهاند داستانی سرراست را (ولو با اتکا به الگوهای آشنا و کلیشه شده در ذهن مخاطب) برای تماشاگر تعریف کنند. از معرفی فضای دربار و روحیه شاه گرفته تا مناسبات ارباب رعیتی و نفوذ و قدرت وابستگان حکومتی.
به کدخدا و اعمالش نگاه کنید تا به حوزه نفوذ و قدرتی که در اداره روستای محل زندگی خود دارند پی ببرید. خشونت و بیاعتمادی عظیمی که در میان اعضای دربار شاه موج میزند، زمینه مناسبی را میتواند برای خلق حوادث جذاب بعدی بوجود آورد.
به گمانم اینکه مخاطب در لابهلای داستان پیشرو، به دنبال واقعیتهای تاریخی باشد و با ورق زدن زندگی ناصر الدین شاه به دنبال ردپایی از تک تک کاراکترهای سریال جیران باشد، درست مثل برگهای که آدرسی غلط بر آن نوشته شده باشد، میتواند تماشاگر را از لذت پیگیری سریالی که اساسا هیچ ادعایی از تاریخ نگاری را با خود به همراه ندارد، دور کرده و او را دچار سردرگمی کند.
حسن فتحی این بار هیچ ادعایی درباه ورود به مرزهای ممنوعه و کمتر دیده و شنیده شده ندارد. او در جیران میخواهد یک داستان عاشقانه بارها و بارها شنیده شده را از نو تعریف کند و در این مسیر هیچ ابایی هم از بکارگیری کلیشهها نداشته است. شاید عشق تنها پدیدهای در دنیا و درامهای نمایشی باشد که هر بار تکرارش، او را باز هم تازه، جذاب و پیشبینیناپذیر جلوه میدهد.
آن هم در درامی خاص که قرار است با نمایش کاراکترهای پر تعداد حاضر در دربار ناصرالدین شاه، پرده از روابط عجیب و پر از طرح و توطئه اعضای آن بردارد. کلید واژه «تزویر» و «تقیه» که از طرف شخصیتهای اصلی سریال جیران به زبان میآید، همان چیزی است که میتواند موتور هیجانانگیز درام سریال را در قسمتهای بعدی روشن کند. سریالی که قرار است یک مثلث عاشقانه را به فضای پر رقابت و پر از تزویر حرمسرای درباری ببرد، که قبله عالمش، یکی از پادشاهان نه چندان خوشنام تاریخ ایران است.
نفهمیدم این مطلب نقد بود یا تمجید از این فیلم ولی چیزی که مشخصه اینه که جیران اونقدر قابلیت داشته که مورد نقد یا تعریف قرار بگیره و اینکه هی ارور میده سایتتون
نفهمیدم این مطلب نقد بود یا تمجید از این فیلم ولی چیزی که مشخصه اینه که جیران اونقدر قابلیت داشته که مورد نقد یا تعریف قرار بگیره