وقتی هادی به سریال خودش هم رحم نمی‌کند!

همه چیز درباره سریال نیسان آبی

نقش آفرینی علیرضا خمسه در قسمت‌های اخیر نیسان آبی پررنگ‌تر شده و این بازیگر توانمند فرصت بیشتری پیدا کرده تا با ایفای یک کاراکتر کاملا جدی، در خلق موقعیت‌های طنز این سریال، نقش‌‌آفرینی پررنگ‌تری داشته باشد. یکی از ایده‌های جالب در قسمت دهم سریال مربوط به سکانسی است که علیرضا خمسه مشغول استحمام پدر پیر خود است و موسیقی و فضای این سکانس ارجاع به یکی از سکانس‌های معروف فیلم جدایی نادر از سیمین به کارگردانی اصغر فرهادی دارد. علیرضا خمسه در این سکانس مانند پیمان معادی در فیلم فرهادی، سر روی شانه پدر می‌گذارد و گریه می‌کند.

استفاده از ظرفیت فلاش‌بک در روایت «نیسان آبی» کارکردهای متنوعی دارد. منوچهر هادی در فرآیند کارگردانی خود از تمهید گاهی برای توصیف خلقیات و ویژگی‌های کاراکترها استفاده می‌کند و گاه برای ایجاد موقعیت‌های طنز به‌واسطه ارجاع به یک خاطره در سال‌های دور. فلاش‌بک‌های مربوط به دوران تحصیل جمشید، رضا و جهان یکی از همین تمهیدات است. در قسمت دهم و در سکانسی که قرار است در جریان شکایت بهرام فاتح از رضا خرسند قرار بگیریم، بازگشت داستان به زمان تحصیل و کینه‌ای که رضا از فاتح به دل داشته بار طنز ماجرای شکایت اخیر را بیشتر می‌کند.

تنوع حال و هوای سریال در عین حفظ یکدستی روایت کار ساده‌ای نیست. ماجراهای نیسان آبی در قسمت‌های مختلف از نظر مضمون و ژانر دچار گردش‌هایی می‌شود که در نوع خود جذابیت مضاعفی به سریال بخشیده است. مثل ماجرای پلیسی و معمایی سرقت دلارها در پایان قسمت نهم، که بخش عمده‌ای از قسمت دهم را هم به خود اختصاص داد. داستان پلیسی سریال برای پیدا کردن دزد دلارها، با پایبندی کامل به قواعد ژانر روایت شده و در عین حال شوخی‌های بامزه‌ای هم به آن ضمیمه شده است.

پای کرونا هم به روایت قسمت دهم سریال نیسان آبی باز شد. در بخشی از روایت قسمت دهم سریال، از زبان راوی اصلی داستان یعنی نیسان آبی جمشید، می‌شنویم که فراگیری کرونا، دو سال بعد از آزادی آریا و فروش بی‌ام‌و، زندگی همه را بهم ریخت. ارجاع به یک تجربه جاری در زندگی روزمره مخاطبان، حتما از تمهیداتی است که در ادامه ماجرا می‌تواند علاوه‌بر خلق موقعیت‌های به‌روزتر، مخاطبان را هم بیش از پیش با سریال همراه کند.

حالا منوچهر هادی سر شوخی را با ساخته‌های خودش هم باز کرد! هادی بعد از ارجاعاتی که به صورت کمیک به برخی فیلم‌های سینمایی و سریال‌های تلویزیونی داشت، در فراز پایانی قسمت دهم، ابتدا یکی از قطعه‌های موسیقی معروف سریال «دل» به کارگردانی خود را پخش می‌کند و در ادامه از زبان راوی می‌شنویم: «ان‌شالله عمرت مثل سریال دل، ریتمش کند و کش‌دار باشه و هیچ‌وقت تموم نشه!»