مهمترین و برجستهترین ویژگی فیلم پوست بدیع، تازه، جراتمندانه، تصویرمحور و در یککلام سینما بودن آن است. اینهمه در مختصات سینمای ایران یعنی ایجاد امید برای قدم برداشتن در مسیر تنوع بیشتر در شکل و محتوای فیلمسازی و ایجاد رنگهای تازه و دور شدن نسبی از نخنما شدگی دلهرهآور فعلی در سینما. در سینمای ایران که فیلمها یا دست روی مسائل اجتماعی میگذارند و هرچه بیشتر تلاش میکنند بیشتر باسمهای و قلابی و نخنما به نظر میرسند و یا سراغ کمدیهای سخیف و سطحی و بزنوبکوب میروند (که البته در جای خودش لازم است)، سراغ گرفتن از سینمای گونه آنهم در شکلی کاملا بومی و منطبق بر باورها و حکایات و افسانههای محلی ایرانی دل پر جراتی میخواهد و البته که اقدامی ستایشبرانگیز است.
اصولا در دل سینمای ایران خلاف جریان حرکت کردن به دل به دریا زدن میماند و پرخطر است. خطری که پوست از آن آگاه بوده و البته از همان نقطه هم آسیبهای زیادی دیده است. اصولا در سینمای بسیار کوچک و قبیلهای ایران که گردش مالی آنچنانی در آن وجود ندارد و چند دسته اصلی از افراد عنان هدایت آن را به شکلی غیررسمی در دست دارند، سینماگران و کارگردانها هم یا با آنها هستند یا نیستند و حذف میشوند.
برادران ارک در اولین فیلم بلند سینماییشان و در ادامه موفقیتهایی که با فیلمهای کوتاهشان در عرصههای جهانی کسب کردهاند، تلاش کردهاند به سبک خودشان و به دور از کلیشههای تحمیلی فیلم بسازند و موفق هم بودهاند و فیلمی درخور ساختهاند اما در مرحله حضور در جشنوارههای داخلی و اکران عمومی به جد نادیده گرفته شدند و از حمایتهای رنگبهرنگی که دیگران در سینمای ایران برخوردارند، بهرهمند نشدند. البته که این فیلم نیاز به حمایت نداشت و صرفا پرهیز از حذف و کارشکنی باعث میشد راه خودش را پیدا کند.
فیلم پوست مصداق قابل اتکا و ارجاع سینمای بومی و ایرانی است.برادران ارک سراغ یکی از پرکشش ترین گونههای سینمایی یعنی گونه وحشت رفتهاند و موفق شدهاند با رعایت تمام قواعد اینگونه سینمایی و البته بومی کردن آن با محوریت داستانی کاملا بومی و محلی اثری استاندارد به مخاطب عرضه کنند.این دو برادر روی موج داستانهای متکثری که در مورد جنزدگی و دیدن جن و ارتباط با اجنه بارها و بارها شنیدهایم و همزمان بهرهگیری از چاشنی رفتار اخلاقی و غیراخلاقی و پیوند آن با مسئله ازلی و ابدی بشری یعنی عاشقیت و فراق و وصال، اثری کاملا قابل درک و البته تاثیرگذار بر خاطره زیسته مخاطب ارائه کردهاند.
ناگفته پیداست که بهرهگیری از افسانهها و حکایات و روایت محلی و بومی و تبدیل کردن آنها به فیلمنامهای قابل قبول و مهمتر از آن خلق خروجی تصویری آن فیلمنامه،در قالب سینمای گونه (ژانر)، دستاوردی بسیار ارزشمند است.اینهمه در جهت درک شدگی بهتر موقعیتها و روابط از سوی مخاطب و البته همراهی بیشازپیش مخاطب با اثر و دغدغهها و اهداف شخصیتها میشود. مگر نه اینکه سالهاست دم از این میزنیم که کجاست سینمای ایرانی منطبق بر فرهنگ و تاریخ و سنن ایرانی؟ مگر نه اینکه خروارها پول خرج نگارش و ساخت آثار بنجل کردیم که چندان موفقیتی در شکلدهی به سینمای بومی و ملی نداشتند؟ فیلم پوست تمام این ویژگیها را دارد، اما چون خودی نیست، نادیده گرفته میشود.
برادران ارک به سنتها و آداب و زبانی که در آن زیستهاند وفادار بوده و این ویژگی را تبدیل به مزیت خودشان کردهاند و با استفاده از قابلیتهای زبان ترکی و شناخت دقیق از جغرافیای منطقه اثری را خلق کردهاند.فیلمنامه ای که قبل از ساخت خودی شده، پس نویسنده و کارگردانها بر تمام جزییات آن مسلطاند و این احاطه بر بخشهای مختلف فیلم در نتیجه کار کاملا قابل لمس و پیگیری است.
شوربختانه اما جریان تمامیتخواه،بسته،پوسیده،انحصارطلب و گروهباز سینما چه در مرحله داوری و توجه به این فیلم در جشنواره فجر و چه در مرحله اکران عمومی به شکلی حیرتآور این فیلم را نادیده گرفتند تا مبادا عیار پایین آثار پرخرج و کممایهشان برملا شود. پوست فیلم مهمی در سینمای ایران است و برادران ارک میتوانند سینماگران نوگرا و تاثیرگذاری بمانند، اگر که جریان اصلی سینما آنها را نبلعد و مسیرشان را به سمت تکرار و بازاری بودن منحرف نکند.