فرناز خزاعی | مستندهایی که به سراغ پروندههای واقعی (بهویژه پروندههای جنایی) میروند از هر نظر برای مخاطب جذاب و البته کنجکاوی برانگیز هستند. هر چند پرداختن به چنین سوژههایی، حساسیت مخصوص به خود را نیز به همراه دارد اما شکل روایت، چگونگی معرفی و تحلیل شخصیت قاتل (با نگاهی منصفانه) و البته پرداختن به جزییات پرونده (تا حد امکان) میتواند مخاطب را تا پایان، در مسیر درستی هدایت و او را به تحلیل (تا حدودی) درست و به دور از هیجان اولیه تشویق کند. مهین یکی از همین فیلمهای مستند است که مخاطب و قضاوت نهایی او را جدی گرفته و در ساخت آن تلاش شده جزییات پرونده (چه در بخشهای نمایشی و چه در فیلمهای واقعی موجود در پرونده) و انگیزههایی که مهین قدیری را به یک قاتل تبدیل کرده، مطرح کند و با نگاهی بیطرف، راوی اتفاقات هولناکی باشد که در دهه هشتاد (در فاصله کوتاه چند ماه) به وقوع پیوست و منجر به قتل پنج زن (و یک مرد پیش از آنها) شد.
عامدانه
در مستند مهین همهچیز به دور از اغراق و با پرهیز از هرگونه تغییر در روند ماجرا و یا شاخ و برگ اضافه دادن پیش میرود، بخشهای نمایشی با نگاهی دقیق به شخصیت واقعی مهین قدیری و حواشی زندگی او ساخته شده و مستندساز از نگاه یکجانبه و به دور از انصاف به شخصیت مهین و زندگی او پرهیز کرده است. فیلم تلاشی است برای ارائه تصویر درست و منصفانه از زنی که دست به چنین جنایتهای هولناکی زده. در مستند مهین همان اندازه که به جزییات هر شش قتل پرداخته شده، شخصیت مهین، موقعیت نامناسب زندگی خانوادگی او، مشکلات و درگیریهای مالی، اعتیاد همسرش و عواملی که مهین را به چنین مسیری کشانده، با حوصله و بدون شتابزدگی مطرح میشوند و تا جایی که لازم بوده چه در بخشهای نمایشی، چه در صحبتهای مقامات قضایی و انتظامی و چه در نمایش مستندات پرونده، تلاش بر این بوده هیچچیزی از قلم نیفتد تا مخاطب با تصویری دقیق و نزدیک به واقعیت روبهرو شود و در نهایت بتواند همهچیز را در ذهن خود با نگاهی منصفانه و به دور از هرگونه هیجان یا شتابزدگی بررسی کند و برای این زن، در ذهن خود، رأی صادر کند.
عاشقانه
مستندساز پیش از نمایش تصویر واقعی مهین، شرط او برای اعتراف به تکتک قتلها را مطرح میکند. چیزی که شاید بخشی از انگیزه مهین برای دست زدن به چنین جنایتهایی هم بوده؛ مادری که دو فرزند دارد و یکی از فرزندانش به دلیل بیماری نیاز به مراقبت و نگهداری ویژه دارد. حالا مخاطب تصویر متفاوتی از این قاتل سریالی در ذهن خود میسازد، تصویری که با وجود تناقض آشکار (و البته پیچیدگی) باز هم باورپذیر است؛ اما درست بعد از همین تصویرسازی، مخاطب با مهین قدیری واقعی روبهرو میشود و فیلمهای مستند پرونده را (بازسازی صحنههای جنایات) مشاهده میکند. حالا ما زنی را میبینیم که گاه جدی و بیپروا از جزییات هولناک تکتک قتلها پردهبرداری میکند، گاه هوش و نبوغش در انجام قتل و دقت به جزییات را به رخ بازپرس و سایر مقامات قضایی میکشد، گاه بهشدت از اتفاقات گذشته پیشمان و غمگین است؛ اما در نهایت مادری است نگران برای دو فرزندش که بعد از مجازات او آینده چندان خوشی در انتظارشان نیست. مستندساز این تناقض شخصیتی مهین را رها نمیکند و در پایان با نمایش بخشی از صحبتهای مهین درباره گذشته و دوران کودکیاش تا حدودی، به ریشهیابی آن میپردازد.
قاتلانه
مهین یک مستند داستانی جذاب است که به یکی از مهمترین پروندههای قتلهای زنجیرهای و البته قاتل سریالی این قتلها میپردازد. در مستند مهین فقط بر جزییات قتلها و شش مقتول پرونده تمرکز نشده، بلکه فیلم به دو شکل (نمایشی/فیلمهای واقعی بازسازی صحنه جرم) روایت میشود. در بخشهای نمایشی تلاش شده چگونگی کشیده شدن مهین به چنین راهی، انگیزههای او و البته روش او برای به دام انداختن هر یک از زنها و در نهایت روند قتل به تصویر کشیده شود. در فیلمهای واقعی و مستندات پرونده، مخاطب جزییات تکتک قتلها را از زبان خود مهین و در صحنه جرم مشاهده میکند و برای تجزیهوتحلیل آنچه که اتفاق افتاده، فرصت بیشتری دارد. به طور قطع کنار هم قرار گرفتن این دو شکل روایی، بستری درست و البته مناسب برای برقراری ارتباط مخاطب با این پرونده را فراهم میکند. در یکسوم ابتدایی مستند مهین خبری از شخصیت واقعی مهین قدیری نیست، مخاطب با بخشهایی که بهصورت نمایشی بازسازی شده به بخشی از ماجرا پی میبرد، اما کارگردان مسیر درستی را برای مستند خود در نظر گرفته؛ قرار نیست همه جزییات قتلها به سرعت لو برود و اطلاعات کاملی از آنچه اتفاق افتاده در اختیار مخاطب قرار گرفته شود. در همان یکسوم ابتدایی از سکانسهای نمایشی برای معرفی شخصیت مهین و وضعیت زندگی خانوادگیاش استفاده شده که در دوم سوم بعدی فیلم، تکتکشان بهصورت قطعات پازل در کنار هم قرار میگیرند و مخاطب را تا پایان مستند با خود همراه میکنند. تماشای مستند مهین فرصتی است برای آگاهی و مشاهده جزییات هولناک یکی از مهمترین پروندههای قتلهای زنجیرهای ایران در دهه هشتاد.
[عامدانه، عاشقانه، قاتلانه عنوان نمایشی است اثر ساناز بیان که در یکی از اپیزودهای آن به شخصیت مهین قدیری پرداخته شده است.]