زویی (با بازی تیلور راسل) پس از زنده ماندن از مصیبت مرگبار اتاق فرار که در قسمت قبلی فیلم دیدیم، قصد دارد با کمک رفیق قدیمیاش بِن (با بازی لوگان میلر) که تجربهای مشابه را از سر گذرانده، حقیقت سازمان شیطانی مینوس را افشا کند. آنها پس از آنکه برای ورود به مقر مینوس به نیویورک سفر کردند، خودشان را درگیر بازی دیگری با یک گروه دیگر از فراریان سابق میبینند. برای نقد و بررسی فیلم اتاق فرار ۲ (Escape Room: Tournament Of Champions) با فیلیموشات همراه باشید.
فهرست ترسناک ترین و وحشتاک ترین فیلم های جهان
اگر دنبالهای برای فیلم اتاق فرار ۱ که در سال ۲۰۱۹ ساخته شد و تغییر مسیر ترسناکی در روند در حال رشد فیلمهای دارای فضاهای معماگونه با مضمون غوطهوری در فضا ایجاد کرده بود، وجود نداشت، میتوانستید به فیلم اتاق فرار ۲ چند امتیاز اضافی برای سازگار بودنش با روح زمانه بدهید؛ خواه فهمیدنش سخت باشد یا نه، آخرین چیزی که هر کسی در شرایط پاندمی حال حاضر میخواهد این است که در یک اتاق با افراد دیگر حبس شود. با این تفاصیل، مسابقه قهرمانان بسیار خودنمایانه است و در طول مدتزمان کوتاه ۸۸ دقیقهای خود منحرف میشود، اما در نهایت فیلمی در مورد بازیهای فکری است که پیچیدگی چندانی ندارد.
کسانی که برای اولینبار فیلم اتاق فرار ۲ را میبینند نگران نباشند، زیرا فیلم ارجاعی کامل و همهجانبه به قسمت قبلی دارد. در اتاق فرار ۱ زویی و بن از مجموعهای از اتاقهای فرار مرگبار که توسط گروه مخفی توطئهگران مینوس ایجاد شده، جان سالم به درمیبرند. داستان این اتاقها این است که افراد خیلی ثروتمند به عنوان تفریح و انگار که در حال تماشای مسابقه ورزشی هستند، روی بازیکنان اتاق فرار شرطبندی میکنند. اگر چه فیلم قبلی از مجموعه فیلمهای بازیهای گرسنگی (The Hunger Games) کمی بهتر بود، اما این مقایسه میتواند در مورد مسابقه قهرمانان هم به کار برده شود. فیلم اتاق فرار ۲ این دفعه به مانند ترکیب قسمت دوم فیلم بازیهای گرسنگی (اشتعال) از هردو ستاره محبوبش استفاده میکند. این دو نفر به امید به دست آوردن ویدیوی بازیهای پیچیده مینوس و افشای آنها در معرض دید جهانیان، بهزودی مجبور میشوند که در کنار منتخبی از بازماندگان پرانرژی اما کمی افسرده قبلی، دوباره برای زندگی خود بجنگند؛ بریانا وبلاگنویس همیشه در سفر (با بازی ایندیا مور)، ریچل (با بازی هالند رودن) که به لحاظ عصبی آسیب دیده، ناتان کشیش ازپایدرآمده (با بازی توماس کوکوئرل) و تئو مردی سرسخت (با بازی کارلیتو اولیورو).
این یک ترکیب هیجانانگیز است و بازگشت آدام روبیتل بهعنوان کارگردان لحظات بصری زیبایی به فیلم تزریق کرده است؛ به عنوان مثال، سکانس رویای ابتدای فیلم اتاق فرار ۲ که در آن در فضایی کلاستروفوبیک (ترس از فضاهای بسته) دیوارها به هم نزدیک میشوند. اما هیچچیز به اندازه شخصیتهایی که تصمیمات ناگهانی و سبکسرانه و غیرمنطقی اتخاذ میکنند تا سرنخهای این هزارتو را کشف کنند و زمان بازی را متوقف کنند، احمقانه به نظر نمیرسد. خود اتاقهای مجلل مرگ، از واگن مترو برقی تا ساحل شنی در حال غرق شدن، در یکلحظه هم به شکل مسخرهای پیچیده و دشوار و هم بهصورت ناخوشایندی آسان هستند .در قسمت فیلمبرداریشده در بانک کافی است مانند بازیهای خیالی پا روی کاشی اشتباه بگذارید تا جزغاله شوید! البته که کمکی به فیلم نمیکند اما حسی شبیه اپیزود قتلعام در فیلم معمای کریستالی دارد و حتی اضافه شدن برخی از شوخیهای ریچارد ایود هم باعث خندهدار شدن آن نمیشود.
علیرغم ردهبندی فیلم با درجه نامناسب برای افراد زیر ۱۳ سال، اما کممایگی فیلمی که اثری از خون در آن دیده نمیشود و فیلمنامهاش سرشار از دیالوگهای طولانی است، به شدت توی چشم میخورد. جایی در فیلم یکی از کاراکترها میپرسد: «خب این چیه، مثلاً یکجور مسابقه قهرمانان؟» و به جرئت میتوان گفت بعد از صحنه مشهور ویل اسمیت در فیلم تیم خودکشی، این بدترین شکل اشاره بهعنوان یک فیلم در داخل دیالوگهای آن است. همینطور که فیلم پیش میرود بخش اعظم زمان آن، که مملو از جیغهای حاصل از ترس کاراکترهاست، تمام تلاشش را میکند تا این نکته را اثبات کند که تماشای جروبحث مردم برای حل معماها به اندازه اینکه خود با آنها درگیر شویم و راهحلشان را بیابیم سرگرمکننده نیست. در تلاش برای انتقال تجربه اتاقهای فرار به فیلم، مسابقه قهرمانان پر از دادوفریاد است اما فیلم به طور کلی راضیکننده نیست. البته که اهمیت چندانی ندارد، اما نسخه کل اتفاقات فیلم اتاق فرار ۲ با یک پایان مسخره که تمامکننده هم نیست خاتمه مییابد و مخاطب را به انتظار کشیدن برای قسمت سوم فیلم، که به نظر میرسد بازهم به سراغ فرمولهای بازیهای گرسنگی و اینبار در حال هوای قسمت یک: زاغ مقلد رفته باشد، ترغیب میکند.