نقد و بررسی فیلم جنگ فردا یا The Tomorrow War | کریس پرت دنیا را نجات می‌دهد!

فیلم جنگ فردا یا The Tomorrow War روایتگر داستان دان فارستر (با بازی کریس پرت) است که افرادی از گذشته را به‌کار می‌گیرد تا با بیگانگان در آینده بجنگند.

فیلم جنگ فردا یا The Tomorrow War روایتگر داستان دان فارستر (با بازی کریس پرت) است که پیش از این به‌عنوان سرباز ارتش خدمت می‌کرده و اکنون معلم علوم شده. او هنگام تماشای جام جهانی، شاهد سفر انسان‌هایی از آینده به زمان حال است؛ بنابراین افرادی از گذشته را به‌کار می‌گیرد تا با بیگانگان در آینده بجنگند. وقتی‌که فارستر دوباره به ارتش فراخوانده می‌شود، سرنوشت جنگ در دستان اوست. برای نقد و بررسی فیلم جنگ فردا با فیلیمو شات همراه باشید.

 


اولین فیلم کریس مک‌کی، در مقام کارگردان، فیلم لگو بتمن (The Lego Batman Movie) بود؛ فیلمی که در آن بتمن را به اسباب‌بازی پلاستیکی چابکی با عضلات حجیم و ورزیده تبدیل کرد و به‌این‌ترتیب، به شکلی خنده‌دار، ابهت حاکم بر جدی‌ترین ابرقهرمان دی‌سی را زیر پا گذاشت. این اثر، اکشنی انیمیشنی آغشته به طنز و هجو برای کودکان بود!

اما اولین فیلم اکشن مک‌کی، با بازیگران واقعی، موضوعی متفاوت دارد؛ این اثر اکشنی علمی-تخیلی، سنگین و بلند است که با رایانه ساخته شده. فیلم جنگ فردا بیشتر در قالب ژانر خود کار می‌کند تا خارج از آن؛ به‌همین‌دلیل، خالی از اشتباه نیست. فیلم جنگ فردا یا The Tomorrow War فاقد حس شوخ طبعی نیست، اما سکانس‌های اکشن پرسروصدا و نمایشی فیلم، احتمالاً سبب می‌شود تعداد زیادی از مخاطبان ناخواسته این شوخی‌ها را از دست بدهند.

نشانۀ این تنش، کریس پرت است که در این فیلم ستارۀ اکشنی تیپیکال و تمام‌عیار است؛ قهرمانی با اندام درشت و تراشیده! اما مطمئناً، هیچ‌چیز متمایز یا گیرایی بیش از این وجود ندارد تا از او حمایت کنیم. پرت به‌راحتی جنبۀ سابق نظامی شخصیت خود را می‌فروشد؛ این رفتار، نقش اولیۀ او را در فیلم سی‌دقیقه پس‌از نیمه‌شب (Zero Dark Thirty) به‌یاد می‌آورد، اما بازی او در نقش یک معلم علوم عصبی اصلا راضی‌کننده نیست. در دنیای نگهبانان کهکشان (The Guardians Universe) به او اختیار داده شده بود تا شوخی کند و با میمیک صورتش بازی کند؛ به‌همین‌دلیل درحالی‌که وجهی انسانی و واقعی داشت، کاراکتری مهیج هم بود؛ اما در اینجا جذابیت‌های پرت کمی کسل‌کننده شده‌‌اند.


تکلیف فیلم جنگ فردا با خودش چندان معلوم نیست؛ گویی نمی‌داند چرا و با چه چیزی باید جنگید. گاهی این موضوع به‌شدت آزاردهنده می‌شود. در این فیلم، پرت مشکلاتی حل‌نشده با پدرش دارد و انگیزه‌های عاطفی‌اش تحت تأثیر قرار گرفته‌اند. گویی انقراض نسل بشر برای بیرون‌کشیدن او از تختخواب، انگیزه کافی‌ای نیست. بدون اینکه فیلم ابهام ضروری و خودآگاهی لازم را برای بیننده فراهم کند، دیالوگ‌هایی کلیشه‌ای از راه می‌رسند: مثلاً آنجایی که پرت می‌گوید: «تو و من دنیا را نجات خواهیم داد، باهم.»

شوخی‌های غافلگیرکننده به‌شدت در فیلم کم هستند. گاه‌گداری که حس می‌شود فیلم زیادی جدی شده، لحظات کمیک دل‌انگیزی به‌زور خود را در فیلم جا می‌کنند. در این زمینه، بازیگرانی تعیین‌کننده هستند که قابلیت‌های طنزپردازی دارند، اما نتایج اغلب هدفمند نیست. سم ریچاردسون سابقۀ بازی در فیلم‌های ویپ (Veep) و فکر می‌کنم باید از اینجا بروی (I Think You Should Leave) را در کارنامۀ خود دارد؛ آثاری که سبب شهرت او شدند. در فیلم جنگ فردا او در نقش چارلی، همراه و رفیق کریس پرت است و نوعی بامز‌گی و شیرینی را با خود به داستان می‌آورد. در جایی از فیلم، چارلی با نهایت صداقت به کاراکتر پرت می‌گوید: «فکر کنم ما قراره دوست‌های جون‌جونی هم بشیم.» و این حرف را کاملاً جدی می‌زند! اما از حق نگذریم دیدن مردانی که غیر‌نظامی‌اند اما برای جنگ آیندگان فرا خوانده شده‌اند چیزی جدید و جذاب است. اما شوخی‌ها به‌طرز هشداردهنده‌ای محدودند.

این اثر با فیلم‌برداری پرهزینه و پرسروصدایش، لحظات جذاب خاص خود را هم دارد. تصاویر آهسته و جذاب از جهنم آخرالزمانی با بیگانگان از جمله صحنه‌های شاخص فیلم است؛ حتی اگر حس کنید که تصاویر با کامپیوتر ساخته شده‌اند. پرت این شانس را یافته که حداقل یک صحنۀ انفجار تروتمیز و باحال در فیلم راه بیندازد. برای همین در پوست خود نمی‌گنجد. اما بیگانگان در این فیلم چیز تازه‌ای ندارند، خزیدن و جیغ کشیدن در صحنه مثل ونوم (venom) و تقلید از فیلم لبۀ فردا (Edge of Tomorrow) چیزهایی است که قبلاً دیده‌ایم.
در پردۀ آخر فیلم جنگ فردا که لوکیشن آن یخچال‌های طبیعی است، گویی ریتم فیلم هم یخ‌زده و روند ماجرا کم‌کم کُند می‌شود؛ چیزی حدود نیم‌ساعت بیشتر از آنچه باید باشد! در همین کنش آخر فیلم جرقه‌هایی برای بروز فیلمی قدرتمند زده می‌شود، اما دقیقاً مانند فردا که هنوز نرسیده است، این اتفاق هم تا پایان فیلم دست نمی‌دهد.
منطق دیوانه‌وار فیلم این است که کریس پرت برای مبارزه با بیگانگان به آینده می‌رود! اما برخلاف این منطق و با توجه به استعداد چشمگیر کریس پرت، فیلم جنگ فردا مثل همیشه بلک‌باستری پرفروش‌ و البته پرطمطراق خواهد بود.


منبع: EmpireOnline

نظر شما چیست؟

ایمیل شما منتشر نخواهد شد

از اینکه نظرتان را با ما در میان می‌گذارید، خوشحالیم

1 دیدگاه
  1. زینو می‌نویسد

    خیلی باحاله

fosil