فیلم در زمین (In The Earth)، نمونهای از سبک فیلمسازی سریع، ابتدایی، عجیبوغریب و درعینحال هوشمندانه است. اگر میخواهید همین امروز سفری هیجانانگیز به درون جنگل داشته باشید، میتوانید به تماشای در زمین بنشینید.
فیلم در زمین (In The Earth)، نمونهای از سبک فیلمسازی سریع، ابتدایی، عجیبوغریب و درعینحال هوشمندانه است. اگر میخواهید همین امروز سفری هیجانانگیز و مالیخولیایی به درون جنگل داشته باشید، میتوانید به تماشای این فیلم بنشینید. برای نقد و بررسی فیلم در زمین با فیلیمو شات همراه باشید.
ماجرای فیلم In The Earth از این قرار است که در دوران شیوع پاندمی، مارتین لاوری دانشمند (با بازی جوئل فرای دوستداشتنی) و محیطبانی به نام آلما (با بازی الورا تورچیا) در جنگل به راه میافتند تا به دیدن دکتر اولیویا وندل (با بازی هیلی اسکوایرز) بروند. برای این منظور آنها پیادهروی سخت و طولانیای را شروع میکنند. این زوج از افسانۀ پارناگ فگ اطلاع دارند، که روحی بدجنس در جنگل است؛ اما آن را نادیده میگیرند و بهاینترتیب مرتکب اشتباهی بزرگ میشوند!
فیلم در زمین با یک مونولیت شروع میشود و با سفری وهمانگیز پایان مییابد. شاید فقط بن ویتلی میتواند ۲۰۰۱: ادیسۀ فضایی (۲۰۰۱: A Space Odyssey) را در جنگلی خلوت و نمناک در انگلستان دوباره تخیل کند! ویتلی پس از ساخت فیلم اقتباسی پرستاره ربکا (Rebecca) دوباره به جهان دیوانهوار خودش بازگشته است؛ جهانی مملو از مفاهیم جاهطلبانه که با شور و حرارت و لحن کمدی سیاه به تصویر کشیده میشود. به این موارد، موسیقی متن الکترونیک هیجانانگیزی از کلینت منسل را نیز اضافه کنید. در زمین از جمله فیلمهایی است که در زمان شیوع پاندمی کرونا فیلمبرداری شده؛ ویتلی نشان میدهد فیلمسازی است که در محدودیتها هم میتواند خلاقیتش را بروز دهد. فیلمسازان دیگر معمولاً خود را با محدودیتها سازگار میکنند، اما ویتلی همچنان جهان ویژۀ خودش را میآفریند.

بن ویتلی کارگردان، نویسنده و تدوینگر فیلم در زمین است. او روایتش را با عزمی راسخ، به آرامی و آگاهانه پیش میبرد. مارتین لاوری دانشمندی است که از خستگی و ملالت ناشی از پاندمی به تنگ آمده است. او خود را به منطقهای دورافتاده میرساند تا تعدادی از تجهیزات مورد نیاز همکار سابق (و احتمالاً معشوق سابقش) دکتر اولیویا وندل را برای او ببرد. وندل دربارۀ روشهای مؤثرتر رشد گیاهان در خاکی بسیار حاصلخیز تحقیق میکند؛ او برای تئوری خاصش، با این مضمون که همۀ درختان یک جنگل مانند مغزی غولپیکر به هم متصلاند، چهرهای شناختهشده است. با وجود این، چندین ماه است که کسی از او خبر ندارد (میتوان نشانههایی از کاراکتر سرهنگ والتر کولتز با بازی مارلون براندو در اینک آخرالزمان (Apocalypse Now) را در او دید). در این سفر، محیطبانی به نام آلما، لاوری را همراهی میکند. او به لاوری تازهوارد دربارۀ افسانۀ پارناگ فگ هشدار میدهد؛ افسانهای محلی دربارۀ روحی باستانی که گفته میشود در جنگل زندگی میکند. همه چیز خوب بهنظر میرسد تا زمانیکه به شکلی غیرمنطقی، شبانه، به آن دو در جنگل حمله میشود و آنها کتک میخورند. البته این تازه شروع مشکلاتشان است.
آنچه در ادامه میآید، ترکیبی ناجور از افسانههای پیچیده، وحشت جسمانی و تصاویر وهمانگیز است. همۀ اینها را میتوان در پوشش تمثیلی از پاندمی کرونا در نظر گرفت. فیلم ویتلی در میان آثار زیرمجموعۀ ژانر قرنطینه همچون آواز پرنده (Songbird)، مالکوم و ماری (Malcolm & Marie) و قرنطینه (Locked Down) بهترین لحظهها را به خود اختصاص داده است. او جزئیاتی مانند ماسکها، فاصلههای اجتماعی و آزمایشات پزشکی گوناگون و حتی اضطرابهای این دوران را به تصویر میکشد (از جمله بحث دربارۀ اینکه آیا شرایط دوباره به دوران قبل پاندمی بازخواهد گشت یا خیر؛ یا اینکه آیا انزوا باعث بیاعتمادی به شواهد تجربی میشود؟) اما ویتلی نگرانیهای بزرگتر و عمیقتری در ذهن خود دارد. فیلم در زمین در ارتباط میان فرهنگ عامیانه و علم – تکنولوژی به عنوان جادو یا بالعکس – و راههایی که طبیعت میتواند با ما ارتباط برقرار کند، کاوش میکند. شخصیتپردازی کاراکترها ضعیف است و همین موضوع باعث شده که کاراکترها مانند کدهایی برای رمزگشایی از ایدههای فیلم به نظر برسند. با وجود این، بازیگران بهویژه تورچیا و اسکوایرز باعث شدهاند که این شخصیتهای واقعیتری احساس شوند.

البته تمام اینها بدین معنا نیست که در زمین فیلمی مبهم و درکناشدنی است؛ در حقیقت، این اثر تجربهای غریزی، درامی برای بقا، تریلری خونین و هیپنوتیزمکنندهای سراسر هراسآور است. همۀ اینها با تدوینی دیوانهوار (فلشکاتها، جامپکاتها و برشهای ناگهانی به سیاهی) و جلوههای استروبوسکوپی که اتمسفر فیلم را تحریک میکنند، تقویت میشوند. در زمین، در لحظات پایانیاش وارد قلمرو تازهای از جنون میشود و هیچ پاسخ قطعی و اطمینانبخشی پیشنهاد نمیدهد. این لحظات یادآور فضای هوشربودگی دشتی در انگلستان است؛ درست به همان روشی که ویتلی دوست دارد.
منبع: EmpireOnline
حیف وقتم برای این فیلم گذاشتم حیف روز تعطیلم
یه فیلم آشغال به تمام معنی حیف اون وقت که پای این فیلم بزارین