فیلم تونل اثری قدرتمند با درونمایه سیاسی و انتقادی است که ماجرای آن بسیار هوشمندانه طراحی شده و با کارگردانی عالی، اثری فاخر را خلق کرده.
فیلم تونل (با عنوان اصلی Tunnel)، داستانی جذاب و یکخطی از فاجعهای مهیب را روایت میکند. این فیلم بهجای نمایشی تصنعی و اغراقآمیز، بیشتر بر شرایط بغرنج شخصیت اصلیاش متمرکز است، هرچند نمیتوان انکار کرد که جلوههای بصری آن چشمگیر است. در ادامه با فیلیمو شات و نقد فیلم تونل همراه باشید.
نگاهی به سریال کرهای مشکلی نیست که خوب نباشی
سریال تلویزیونی شکلات | درام کرهای نتفلیکس با طعم یک داستان عاشقانه
نقد و بررسی سریال واگابند | درام جذاب کرهای با اتفاقات هیجانانگیز
فیلم تونل به کارگردانی کیم سئونگ-هون، در ظاهر شبیه نمونههای فراوان فیلمهای ژانر فاجعه است. داستان فیلم آشنا به نظر میرسد: مردی که در مسیر خانهاش در تونل گیر میافتد. بهجز این، تونل یک فیلم فاجعه تأملبرانگیز است و از عناصری بهره میبرد که تا حدی آن را از نمونههای مشابه متمایز میکند. درمجموع، تونل در مقایسه با فیلم قبلی کیم، بانام یک روز سخت (با عنوان اصلی A Hard Day) در مرتبه پایینتری قرار میگیرد، اما نکتهای مهم وجود دارد: کیم در تونل موفق میشود با درام شخصی پیچیده و درگیر کننده، انتقادات تندی را متوجه دولت کره کند.
کیم سئونگ-هون در فیلم تونل سعی کرده است در مسیری متمایز از فیلمهای مرسوم ژانری گام بردارد. این فیلم پتانسیل آن را دارد که تمام اجزای روایی و سبکی خود را در مقیاسی بزرگ (جلوههای ویژه، صحنههای وسیع تماشایی و…) پوشش دهد، اما در عوض روی شخصیتها، بهویژه کاراکتر فروشنده ماشین، لی جونگ-سو تمرکز میکند. نمونهای از مردی محترم و اهل خانواده که در کابوسی هولناک گیر میافتد.
او درحالیکه به سمت خانهاش رانندگی میکند، وارد تونل تازه تأسیسی به نام هادو میشود. اما ناگهان شکافهایی در سقف تونل ظاهر میشود. لحظهای نمیگذرد که همهچیز به شکلی عجیب فرومیریزد. جونگ-سو به طرز معجزهآسایی نجات مییابد، اما خودروی وی بهشدت آسیب میبیند. جونگ خودش را در فضایی تنگ و در میان کوهی از آوار میبیند. البته خوشبختانه تلفن همراه او همچنان آنتن دارد و میتواند با ۹۱۱ و همسرش سه-هیون تماس بگیرد.
آذوقه جونگ فقط دو بطری آب و کیک تولد دخترش است. با این حساب، به نظر میرسد مدت زیادی زیر آوار دوام نخواهد آورد. کیم دائه-کیونگ رئیس گروه عملیات ویژه است و در تماسهای تلفنی کوتاهش با جونگ، سعی میکند او را آرام نگه دارد. کیم از جونگ میخواهد که گوشی همراهش را جز برای تماسهای ضروری، خاموش نگه دارد؛ همچنین درباره جیرهبندی مصرف آب روزانه جونگ توصیههایی به او میکند.
جونگ در زیرزمین و در آن شرایط سخت و مشقتبار، بیخبر از سیرک رسانهای که بیرون در جریان است، سعی میکند روحیهاش را حفظ کند. سیرک نمایشی وزیر دولت و همراهانش نشان میدهد که آنها بیشتر نگران تصویر خودشان هستند. سیاستمدارانی که به منافع خودشان فکر میکند و بیتوجه بهاتفاقی که برای این تونل افتاده، به فکر ادامه ساختوساز در تونل مجاورند.
جونگ-سو بیخبر از شرایط دنیای بیرون، به امید معجزه و نجات، روزها انتظار میکشد. اما عملیات نجات او، به دلیل برخی اشتباهات، طبق انتظار پیش نمیرود و حتی پیچیدهتر هم میشود. بهاینترتیب، شمار روزهای انتظار جونگ-سو مدام طولانیتر میشود. عملیاتی که قرار بود در هفت روز به سرانجام برسد، بعد از گذشت یک ماه همچنان بینتیجه مانده است؛ گویی قدرت ایمان و امید مدام شکنندهتر میشود.
جونگ-سو امید چندانی به نجات یافتن ندارد. تیم نجات، سیاستمداران، رسانهها و مردم گمان میکنند که جونگ بعد گذشت این زمان طولانی جانش را ازدستداده است. اما دائه-کیونگ باوجود کاهش منابع و دستور توقف عملیات، همچنان اصرار دارد که جستوجو را ادامه دهند. سماجت و صداقت دائه-کیونگ، حس یأس و ناامیدی حاکم برجهان فیلم را به تعلیق میاندازد؛ همچنین حس شوخطبعی و طنز جونگ-سو، عاملی حیاتی در دوام آوردن او در آن شرایط است. اگر همراه یک نفر داخل تونل گیر افتاده باشید، جونگ-سو همان کسی است که میتواند به روشی غیر آزاردهنده روحیه شمارا حفظ کند.
روایت فیلم به شکلی مؤثر و بهاندازه، میان فضای تونل و محیط بیرون جابهجا میشود. کیم سئونگ-هون روایت فیلم را بدون اتکا به تعلیقهای پرشتاب و کاذب پیش میبرد. البته این بدین معنا نیست که شاهد موقعیتهای هیجانانگیز نباشید. حداقل چند سکانس تعلیق آمیز و تماشایی در فیلم وجود دارد که آدرنالینتان را بالا میبرد؛ برای نمونه، میتوان به دو سکانس فروریختن تونل اشاره کرد.
اما نکته قوت تونل، تمرکز آن بر کاراکتر جونگ-سو است؛ آدمی معمولی که بهسختی تقلا میکند تا موقعیتی غیرممکن را پشت سر بگذارد. همچنین کنایههای سیاسی بر جذابیت فیلم افزودهاند. البته کیم از پسزمینه اجتماعی-سیاسی داستان، برای تحریک احساسات مخاطبان استفاده نمیکند؛ بلکه سعی دارد داستانی خوب و متمرکز را بدون شاخوبرگهای اضافی، با تعلیقی مناسب و طنزی هوشمندانه روایت کند.
ها جانگ-وو در نقش جونگ-سو و اوه دال-سو در نقش دائه-کیونگ ترکیب مناسبی ایجاد کردهاند. جذابیت ساده و صمیمانه جانگ-وو در ترکیب باشهامت اخلاقی صادقانه دال-سو روایت فیلم را پیش میبرد. بخش زیادی از فضای بصری فیلم در ارتباط با کلاستروفوبیا یا همان تنگناهراسی قرار میگیرد. البته این فضای بصری بسته به دلیل تدوین هوشمندانه کیم چانگ-جو و همچنین محل قرارگیری دوربین، حس آزاردهنده و ناراحتکنندهای به مخاطب نمیدهد.
کیم تائه-سونگ مدیر فیلمبرداری این اثر است. او اغلب جونگ-سو را بهگونهای در قاب میگیرد که فضا و نور کافی در پیرامونش وجود داشته باشد؛ بهاینترتیب، به مخاطب اجازه میدهد که ازلحاظ احساسی، بیشتر به جونگ-سو نزدیک شود. درنتیجه، در فیلم تونل، در طول دو ساعت، با شرایط بغرنج فیزیکی و احساسی کاراکتری همراه میشویم که در فضایی بسته گیر افتاده است. کیم سئونگ-هون موفق میشود این موقعیت را در قالب داستانی جذاب و پرکشش همراه با کنایههای سیاسی به تصویر بکشد.
منبع: Variety