سریال مسکو نوآر (با عنوان اصلی Moscow Noir) محصول جدید سوئد و روسیه بر روی نتفلیکس منتشرشده؛ برای نقد و بررسی این سریال با فیلیمو شات همراه باشید.
سریال مسکو نوآر (با عنوان اصلی Moscow Noir) محصول جدید سوئد و روسیه بر روی نتفلیکس منتشرشده؛ برای نقد و بررسی این سریال با فیلیمو شات همراه باشید.
معرفی ۱۰ فیلم نوآر که حتما باید ببینید! | در تاریکی مطلق
حوصله دیدن یک سریال جنایی جذاب و متفاوت را دارید؟ جذاب نه به دلیل تفاوت جنایتها بلکه به دلیل فضا و اتمسفر تازهای که شاید قبلاً در فیلمها و سریالهای دیگر کمتر دیده باشید؛ جایی سرد، تاریک و تا مغز استخوان در تسخیر خلافکارهایی که پشت قانون پنهانشدهاند؛ مسکو در آخرین روزهای قرن بیستم.
روسیه بعد از فروپاشی شوروی به یکی از مرموزترین کشورهای تمام دنیا تبدیل شد. تغییر حاکمیت و باز شدن فضای سیاسی ناگهان موجب پوستاندازی جامعه شد و به همان نسبت فساد و تباهی نیز زیرپوست شهر خزید. سالهاست که کارشناسان سیاسی و اجتماعی در حال مطالعه و بررسی سلسله اتفاقاتی هستند که فروپاشی نظام کمونیستی را رقم زد و زمینهساز بهقدرت رسیدن افراد صاحب سرمایه و بانفوذ در ساختارهای امنیتی حکومت قبلی شد. حال تصور کنید که روایت یک داستان جنایی و معمایی در این دنیای مخوف و ناشناخته چقدر میتواند کنجکاوی برانگیز باشد؛ یعنی دقیقاً همان چیزی که سازندگان سریال مسکو نوآر به سراغش رفتهاند.
کاملترین مرجع برای شناخت انواع ژانر سینمایی
ماجرای سریال مسکو نوآر

داستان مسکو نوآر سال ۱۹۹۹ اتفاق میافتد. تام بلیکسن بانکدار جوان و جاهطلب سوئدی، به دعوت یکی از دوستانش به روسیه میرود، جایی که به نظر میرسد موقعیتی ویژه برای سرمایهگذاری وجود دارد و میتواند به سکوی پرتاب تام تبدیل شود. اما آنچه که او از آن غافل است، فساد سازمانیافته در مسکو و رقابت مافیایی الیگارکهای نوظهور برای بلعیدن این شهر است. تام درگیر پروژه مربوط به یک شرکت نفتی میشود اما سهامداران شرکت به قتل میرسند و تهدیدهای غیرمنتظره سر راهش قرار میگیرد… برای کسانی که تماشا کردن سریالهای روز دنیا را به فقط به محصولات آمریکایی و انگلیسی محدود نکرده باشند، کشورهای اسکاندیناوی جذابیت و گیرایی ویژهای دارد. درست مانند سینمای اروپای شمالی که در صنعت نمایش از جایگاه رفیعی برخوردار است و در طول زمان سینماگران بزرگ متعددی را به مخاطبان معرفی کرده. در ده سال گذشته، فیلمها و سریالهای سوئدی و دانمارکی بارها برای اقتباس و بازسازی موردتوجه شبکهها و استودیوهای بزرگ هالیوودی قرارگرفتهاند، گرچه کم نیست تعداد مخاطبانی که همچنان نسخههای اصلی را بیشتر دوست دارند. مسکو نوآر یکی از تولیدات تلویزیونی مهم اروپای شمالی در سالهای گذشته است که بهواسطه پخش از نتفلیکس بینندگان زیادی داشته.
الیزابت ماس در سریال «همتای سیاه»؛ اثر نئو-نوآر سرویس هولو
داستان سریال برگرفته از رمانی به قلم کامیلا گرب نویسنده سرشناس سوئدی است که بهواسطه نوشتن رمانهای جنایی شهرت زیادی در داخل و خارج از کشور دارد. مسئولیت ساخت سریال هم به الکسی برادی سپردهشده که در ساخت تعدادی از سریالهای موفق سوئدی در سالهای اخیر نقش داشته. ستاره سریال هم آدام پالسون است که با نقشآفرینی در سریالهای سوئدی معروفی چون ولندر جوان (با عنوان اصلی Young Wallander) و پل (با عنوان اصلی The Bridge)برای مخاطبان بینالمللی چهرهای آشنا به شمار میرود.
مسکو نوآر در روایت و فضاسازی از همان الگوی و فرمولهای موفق تریلرهای نوردیک در سالهای اخیر پیروی میکند که احتمالاً معروفترینشان سهگانه میلینیوم یا همان سری فیلمهای دختری با خالکوبی اژدها (با عنوان اصلی The Girl with the Dragon Tattoo) است. روایتی سرد و خوددارانه که وقتی با خونسردی به سراغ جنایت میرود، تأثیر آن هولناکتر میشود و وقتی در بالاترین سطح از تمدن و رفاه در کشورهای اسکاندیناوی به سراغ چرک و وجوهات تاریک انسانی میرود، تصویر آن از شرارت مخاطب را غافلگیر میکند. این را هم باید در نظر داشت که قصه این بار به روسیه سالهای پایانی دهه نود رفته که موقعیت بکرتری هم هست. همچنین ردپای یکی از الگوهای معروف فیلم نوآر هم دیده میشود که گیر افتادن یک آدم اشتباهی در دسیسهای پیچیده است که در آن اعتماد کردن به هرکسی فقط قربانی را به لبه پرتگاه نزدیکتر میکند.
الیزابت ماس در سریال «همتای سیاه»؛ اثر نئو-نوآر سرویس هولو
چرا سریال مسکو نوآر چندان سرو صدا نکرد؟
اما شاید این سؤال را بپرسید که باوجود تمام تعاریف و پتانسیل بالای سریال، چرا مسکو نوآر آنقدرها هم سروصدا نکرده؟ در جواب باید گفت که همهچیز برمیگردد به مقایسه سریال با نمونههای مشابه. چیزی که باعث شده تریلرهای نوردیک، فیلمها و سریالهای جنایی و معمایی سوئدی و دانمارکی، در سالهای اخیر با استقبال گستردهای مواجه شوند، تفاوت آنها در فرم، فضا و روایت است که آگاهانه نمیخواهند شبیه آثار هالیوودی به نظر برسند و همین موجب بروز خلاقیت و نوآوری در این محصولات شده؛ آثاری که بهراحتی میتوانند جزو بهترینهای دهه باشند. با این حساب سریالی مانند مسکو نوآر برای بیرون آمدن از زیر سایه آثار همسایه و هموطن خودش کار سختی در پیش دارد و نزدیک شدن به استاندار آنها نیز کافی نیست و باید برگی تازه برای ارائه داشته باشد که در خیلی موارد به این امر دست پیدا نمیکند.

سریال مسکو نوآر در شخصیتپردازی و منطق روایی گاه قانعکننده نیست و در اجرا هم بعضی مواقع در سطح کلیشهها و قراردادهای همیشگی تریلرهای بازاری گیر میکند. کمی از مایههای ژانر کمک میگیرد و کمی به سراغ ارجاعات سیاسی میرود، در عین اینکه میکشد تا در هیچ زمینهای خیلی عمیق نشود و استاندارد یک سریال مناسب برای مخاطب عام را حفظ کند. بااینوجود همچنان اثری سرگرمکننده است که در روایت داستان خود طی هشت اپیزود کشش و گیرایی کافی برای راضی نگهداشتن مخاطب عام را دارد. مخصوصاً اگر با نمونههای مشابه و موفق اروپای شمالی آشنا نباشید، سریال مسکو نوآر بیشتر به چشم میآید و شاید جذابتر هم جلوه کند. درنتیجه اگر دنبال سرگرمی با تماشای یک سریال جنایی و معمایی درست و حسابی میگردید، سریال مسکو نوآر میتواند پیشنهاد مناسبی باشد.