فیلم پرویز یکی از فیلمهای خوب سالهای اخیر سینمای ایران است. فیلمی که باوجود هزینه کم، گیرا، پر حس و تأثیرگذار است.
فیلم پرویز یکی از فیلمهای خوب سالهای اخیر سینمای ایران است. فیلمی که با وجود هزینه کم، گیرا، پرحس و تاثیرگذار است. پرویز مردی میانسال و بسیار چاق است که هنوز تشکیل خانواده نداده است و به همراه پدر مستبدش در شهرکی مسکونی زندگی میکند. او که کار مشخصی ندارد، هر از گاهی به وسیله کارهای ریز و درشتی که برای ساکنان شهرک انجام میدهد، درآمد کمی به دست میآورد و روزگار میگذراند. اما این روال عادی و روزمره، با تصمیم ازدواج مجدد پدر به هم میریزد. چرا که پدر از او میخواهد خانه شهرک را ترک کند تا او بتواند با همسر تازهاش آسایش بیشتری داشته باشد. همزمان با این تصمیم، پرویز که تاکنون به حرفها و نصایح اطرافیانش بیتوجه بوده است، اکنون متوجه تمام ناخشنودیهایی که از اطراف بر سرش میریزد میشود و دیگر در این سن نمیتواند در برابر مسائلی که آزارش میدهد سر فرود بیاورد.
فیلم پرویز درباره آستانه تحمل است. کاراکتر پرویز با آن هیکل درشتش سالهاست که مسائلی را تحمل کرده است و در برابر استبداد اطرافیان و به خصوص پدرش خاموش مانده و از او اطاعت کرده است. اما اکنون که به سن لاقیدی رسیده است، با نزدیکتر شدن به مرگ و لمس نیستی، عمر خود را بر بادرفته میبیند و در برابر تمام آنچه که برایش ارزش بوده برمیآشوبد.

فیلم پرویز فیلمی منسجم است که بعضا شکلی ناشیانه پیدا میکند. این آماتوریسم یا ناشیگری، بیش از هر چیز در بازیگری و سپس در دکوپاژ، خود را مینمایاند. البته فیلم اصرار دارد که این ناشیگری را به جای نوعی مینیمالیسم به تماشاگر قالب کند، اما در نهایت، این مینیمالیسم موفق نمیشود شکل خود را بیابد و سر آخر نماهای غیر مینیمال مانند گفتگوی پرویز و مرد در کنار ماشین، از میان نماهای دیوارهای رنگ شده داخلی بیرون میزند و ناشیگریاش را فریاد میزند. در بازیگری، هم پرویز چندان پرقدرت نیست و برخی از بازیگران فرعی نمیتوانند در نماهای نسبتا طولانیِ فیلم، تداوم حسی خود را به خوبی حفظ کنند. البته تمام این مشکلات، به شکلی ظریف در فیلم وجود دارند، و شاید تماشاگر عادی متوجه همچون ضعفهایی نشود. حتی با وجود این ضعفها که بعضا شکلی آماتورانه به فیلم میدهند، همچنان پرویز از استاندارد خودش پایینتر نمیآید و به عنوان فیلمی منسجم، سر و شکل خود را به خوبی حفظ میکند.
فیلم هایلایت ساخته اصغر نعیمی؛ تصادف، خیانت و انتقام

نکته شایان توجه در فیلم پرویز مفهوم پدر است. مفهوم پدر در تاریخ هنر و به خصوص در سینما همواره به دو مصداق بیرونی اشاره مستقیم داشته است. یکی مفهوم مذهبی و البته انتزاعی خدا که البته بیش از ادیان دیگر در دین مسیحیت معنا پیدا میکند و دیگری رهبری سیاسی یک کشور. فیلم پرویز شورش یک نسل در برابر رهبری سیاسی است؛ نسلی که جوانی خود را بدون اعتراض و سر نهادن به فرمانهای پدر به باد داده است و اکنون حس خسران دارد. و چنان میاندیشد که در این معامله مغبون شده است. معاملهای که در آن بهترین دوره زندگانیاش را در ازای فرسودگی و دلمردگی، تقدیم پدر نموده است. فیلم پرویز داستان جوانانی است که در سال هزار و سیصد و پنجاه و هفت به کف خیابانها آمدند و شور و اشتیاق خود را فدای شکلگیری حکومتی نمودهاند که شاید امروز چندان از آن رضایت نداشته باشند و اکنون پتانسیل آن را دارند که هر لحظه طغیان کنند و در ازای آن چه که از دست دادهاند، به هر چیزی که خود ساختهاند آسیب بزنند. این که مجید برزگر با محافظهکاری در پایان فیلم میکوشد به جای کنشی رادیکال، مانند آن چه که در خشکشویی دیدیم، با پدر به گفتگو بپردازد، تا اندازهای به این معناست که فیلمساز هنوز خود را پسر پدر میداند و توانایی گسست کامل از استبداد پدر را ندارد.
