مایکل شیبن تهیهکننده اجرایی و سرپرست نویسندگان سریال «پیشتازان فضا: پیکارد» است که به همراه جاناتان دل آرکو با ایندیوایر مصاحبه کردهاند.
مایکل شیبن تهیهکننده اجرایی و سرپرست نویسندگان یا بهعبارتدیگر شورانر سریال «پیشتازان فضا: پیکارد» است که به همراه جاناتان دل آرکو در مصاحبهای با ایندیوایر درباره اینکه «چطور میتوان هرگز به مبدا بازنگشت؟»صحبت کردهاند. با فیلیمو شات همراه باشید.
مایکل شیبن به ایندیوایر گفت: «شبی که سریال «پیشتازان فضا: نسل بعدی» برای اولین بار نمایش داده شد، نشستم و آن را دیدم؛ اولین واکنشم این بود که: از آن خوشم نمیآید؛ جریان این بازیگرهای کچل دیگر چیست؟ و بودن یک مشاور توی اتاق فرمان سفینه؟ و اصلاً برای چه به افسر اول نیاز هست؟ پس اینجا چه کسی کاپیتان است؟ و این ربات هم که فقط یه کپی از اسپاک است.»
این احساسات، نمونهای از بعضی نارضایتیهای فعلی طرفداران است؛ دلیل این نارضایتی، وجود تفاوتهایی بنیادین است که نویسنده رمان و فیلمنامهنویس سریال «پیشتازان فضا: پیکارد» در مقایسه با آنچه مخاطبان عادت داشتهاند در «پیشتازان فضا: نسل بعدی» ببینند به وجود آورده است. مطمئناً از نقطه خاصی از فصل دوم به بعد، نظر شیبن در مورد «نسل بعدی» عوض شد. پذیرفته شدن بعضی تغییرات به زمان نیاز دارد و شوک چیزهای تازه میتواند بسیار تأثیرگذار باشد.
هفتمین قسمت «پیشتازان فضا: پیکارد» با عنوان «داروی غمزدا»، بازگشت خوشایندی است به دو شخصیت محبوب قدیمی از سریالهای قبلی و گزارشی پایانی و ناراحتکننده از سرگذشت یکی دیگر از شخصیتها. بهعبارتدیگر، این قسمت تابهحال یکی از نوستالژیکترین قسمتهای سریال جدید بوده است و بااینحال بازتابی از دیدگاه شیبن است که میگوید نمیتوان دوباره به مبدا بازگشت و این که «حتی صادقانهترین اقدامات خالصانه و متعهدانه برای بازسازی فضای «پیشتازان فضا: نسل بعدی» به طرز فجیعی با شکست مواجه خواهند شد.» جاناتان فریکس در نقش رایکر و مارینا سرتیس در نقش تروی، بار دیگر برای بازی در قسمت «داروی غمزدا» بازگشتهاند. حالا هر دو استارفلیت را ترک کردهاند و برای کند کردن پیشروی بیماری مهلک پسرشان، به سیارهای حاشیهای نقلمکان کردهاند. این قسمت ۵۸ دقیقهای، ریتم کندی دارد و بیننده بیشتر با شخصیتها آشنا میشود، یک دورهمی آهسته بین سه دوست قدیمی که به زخمهای کهنه و قدیمیشان فکر میکنند و اینکه جدا از تمام اتفاقاتی که برایشان افتاده، به چه چیزهایی هنوز معتقد ماندهاند. بهعبارتدیگر، یک قسمت با حال و هوای ناب «پیشتازان فضا» است؛ هرچند که هیچکدام از جزئیات بیرونی، چیزهایی نیستند که هواداران به آن خو گرفته بودند.
تکامل، شیوه همیشگی شیبن و تیم نویسندگانش است؛ او قسمت «داروی غمزدا» را به همراه سامانتا هامفری نوشته است. کار او در این زمانه، که سرویس دادن به هواداران در فرهنگعامه مرسوم است، حرکت جسورانهای محسوب میشود. شیبن گفت: «ما با خودمان عهد کرده ایم این داستان را روایت کنیم که گذشت زمان چگونه آدمها را تغییر میدهد و اینکه چطور گذر ۲۰ سال میتواند شما را در موقعیتی کاملاً متفاوت از آنچه تصورش را داشتهاید قرار دهد.» این یکی از اصول هنری برای ساماندهی به سمت کمال است و اگرچه شیبن به آن ارجاع نداده است، فیلم علمی-تخیلی مهم دیگری هم به ذهن متبادر میشود که دارای موضوع مشابهی است: «جنگ ستارگان: آخرین جدای»
نهتنها شرایط زندگی رایکر و تروی، که سبک بازیگری ارزشمند آنها هم تغییر کرده است. برای دقیقتر رساندن مقصود نویسنده، مارینا سرتیس با خلق کاراکتری استثنائی و محسوس از تروی، ارزشمندترین بازیگر این قسمت بوده است. صحنه صحبت کردن او با سوجی (ربات انساننمای فیلم) درباره باارزش بودن (یا بعضیاوقات نبودن) چیزهایی که «واقعی» تلقی میشوند، یکی از بهترین صحنههای سریال است. درون سبک ساکن بازی سرتیس، با تروی مشاور در «پیشتازان فضا: نسل بعدی» و جدیت و صراحت بسیار زیادش در آن نقش، تفاوت بسیاری میبینیم. سرتیس درست تا روز قبل از فیلمبرداری «پیشتازان فضا: پیکارد» مشغول بازی در نمایشی در لندن بود؛ اما با شروع سریال، در نقش قدیمیاش بسیار مسلط ظاهر شد.
جاناتان فریکس کمی استرسیتر بود. شیبن گفت: «او به طرز خیلی جذاب و یکجورهایی بامزه، استرس خیلی زیادی برای انجام این کار از خودش نشان میداد. چرا که از بار آخری که بازیگری کرده بود، زمان زیادی میگذشت؛ او زمان بسیار زیادی را در پشتصحنه گذرانده است.» اما درواقع، این امر که او پیش از این دو قسمت از فصل فعلی را کارگردانی کرده، به این معنا بود که زمان کافی برای برگشتن به فضای ذهنی رایکر را داشته است.
همچنین یکی دیگر از شخصیتهای محبوب «پیشتازان فضا: نسل بعدی» در قسمت «داروی غمزدا»، به پایان خودش میرسد: جاناتان دل آرکو بهوسیله تصویری که از کاراکتر هیو ارائه میکند، میل شیبن به رشد دادن شخصیتهایی از «استار ترک»های قبلی را بهگونهای موثر به ما نشان میدهد. کاراکتر هیو آخرین بار در سال ۱۹۹۳ در حالی در قسمت «نزول – بخش دوم» ظاهر شد که هنوز تمام بورگ بودنش را در وجود خود داشت. هیوی خالی از بورگ، از روی همذاتپنداری در حال فعالیت برای آسایش رباتهای سابق دیگر بوده است و به آنها برای بازیافتن فردیت خودشان کمک میکند. او توسط ناریسا، آدم کش زات واش از نژاد رمولوسیها (با بازی پیتون لیست) با خنجری که به گلویش پرتاب شد، به قتل رسید. اما اگرچه که این پایان غمانگیزی برای هیو بود، شیبن و دل آرکو احساس میکردند که این پایانِ مناسبی برای اوست.
دل آرکو گفت: «درون فرایند به تصویر کشیدن یک تجربه جمعی درباره یک زخم مشترک، نیروی زیادی نهفته است؛ برای کاراکتر بسیار بهتر است که اینگونه به پایان خود برسد تا در حین گذراندن تعطیلات در رایسا. او اینگونه میتواند یک قهرمان باشد؛ قهرمانی که آزاد و رها شده است. من فکر میکنم او با دیدن پیکارد و النور، نسبت به آینده احساس امیدواری میکند.
مرگ هیو برای شیبن تعیینکننده بود، چراکه او میخواست در طول این فصل، یک داستان کلی درباره میراث بورگ و زندگیهای شخصیتهای بورگی قدیمی بگوید. من فکر میکنم ما دقیقاً بلافاصله و بهصورت غریزی فهمیدیم که بورگهای سابقِ بسیاری، شرایط غمانگیز مشابهی داشتهاند.»
تا پیش از قسمت «جعبه غیرممکن»، حتی پیکارد هم با بورگهای سابق همدلی نمیکرد؛ با وجود این که خودش یکی از آنها بود. او با فریاد گفت: «آنها عوض نمیشوند! بلکه مثل بیماری، همهجا پخش میشوند.» او حتی در «پیشتازان فضا: اولین برخورد» به افسرهایش گفت که به هر خدمهای که تسخیر شد شلیک کنند و او را بکشند.
دل آرکو گفت: «ما در دنیای بسیار تکهتکهای زندگی میکنیم؛ در حال حاضر، با مهاجران هم مثل xBsها (رباتهای سابق) رفتار میشود.»
درنهایت، هیو میتواند ذهنیت پیکارد را تغییر دهد؛ او متوجه میشود که رباتهایی که در بورگ هستند، نهتنها شرور نیستند، بلکه قربانی هستند. بدین ترتیب، هیو حتی در زمان مرگش هم احساس امیدواری میکند.
حالا فقط سه قسمت از «پیشتازان فضا: پیکارد» باقی مانده است. اما خوشبختانه فصل دومی هم در کار خواهد بود؛ چرا که به نظر میآید این سریال، تازه دارد شروع میشود. به نظر میرسد شیبن هم همینطور احساس میکند. او و تیم نویسندگانش در مورد لیستی از شخصیتها و عناصری از «استار ترک»های قبلی صحبت کردهاند که تمایل دارند دوباره پرداخته شوند؛ و برای اینکه هرکدام از کاراکترهای برگرفته شده از «پیشتازان فضا: نسل بعدی» در سال ۲۳۹۹(سالی که سریال «پیکارد» در آن رخ میدهد) کجا هستند ظاهراً داستانهایی را پرداختهاند.
شیبن گفت: «اوه، طرفدارها مدام درباره این چیزها از من میپرسند که میشود این شخصیت را به سریال آورد؟ یا آن یکی را؟ میشود فرنگی را آورد و اینکه در مورد جینوی هم حرفهایی زده شده… بازگشت هیچ کدام از اینها به سریال هنوز قطعی نشده، اما در مورد آنها صحبتهایی شده است.» برای شیبن این مهم است که برای هر کاراکتری که به سریال بازمیگردد داستانی پرمغز اختصاص داده شود و اینکه کارها فقط به «سرسریترین حالت ممکن پیش نروند، چراکه این برای هیچکس مایه رضایت نخواهد بود.»
شورانر «پیشتازان فضا» گفت: «بهعنوان یک طرفدار، من هم این میل را در خود میبینم که به عقب برگردیم و آن را مثل گذشتهها ببینیم و از چیزهایی که از دوست داشتنشان مطمئن هستم، بیشتر داشته باشیم. اینگونه محافظهکاریهای ذاتی، در درون هر طرفداری هست؛ و نمود آن وقتی است که با خود میگوید اگر از قبل میدانی که چیزی را دوست داری، پس چرا میخواهی تغییرش بدهی؟»
رویکرد شیبن در قبال گذشته «پیشتازان فضا» درست شبیه نتهای جری گلدسمیت در موسیقی «نسل بعدی» است که آن را در پایان قسمت «داروی غمزدا» میشنویم؛ و جدا از آن، موسیقیِ کاملاً تازه جف روسو آهنگساز سریال، ما را احاطه میکند. هیجان حضور چیزهای آشنا را حس میکنیم (تکرار موسیقی همیشه احساسات آدم را برمیانگیزد)؛ اما حضور آشنایی که در زمینهای کاملا تازه چیده شده است. این به معنای طرد کردن گذشته نیست: بلکه نشانهای از کامل کردن آن است. چیزهای زیادی تغییر کردهاند، اما احساسات واقعی باقی میمانند.
منبع: Indie Wire