بررسی فیلم سینمایی دامبو ؛ تیم برتونی که تیم برتون نیست!

فیلم سینمایی دامبو به کارگردانی تیم برتون، لایو اکشنی بر اساس یکی از ساخته‌های کلاسیک دیزنی در دهه ۴۰ میلادی است.

فیلم سینمایی دامبو به کارگردانی تیم برتون، لایو اکشنی بر اساس یکی از ساخته‌های کلاسیک دیزنی در دهه ۴۰ میلادی است. برتون در بازسازی دامبو، داستان‌هایی فرعی به متن اصلی اضافه کرده است که غیرضروری به نظر می‌رسند.

تصویر اصلی در دامبوی دیزنی (محصول سال ۱۹۴۱)، چیزی فراتر از یک شخصیت داستانی است: بچه فیلی با چشمان درشت و مژه‌های بلند، لبخندی دل‌نشین و گوش‌هایی بزرگ و نرم شبیه بال؛ گوش‌هایی که با آن‌ها بر فراز سیرک و تماشاچیان پرواز می‌کند: با نمایش حس رهایی و آزادی که به‌اندازه «پرواز کردن یک فیل»، غیرقابل توضیح است: یکی از ناب‌ترین و خالصانه‌ترین صحنه‌های دیده‌شده در آثار دیزنی. دامبو چهارمین انیمیشن تولید‌شده توسط دیزنی (پس از «سفیدبرفی و هفت کوتوله»، «پینوکیو» و «فانتازیا») به‌اندازه سوژه‌اش عجیب و در‌عین‌حال زیبا بود؛ کارتونی با رنگ‌های یکدست شبیه یک اثر هنری عامه‌پسند آمریکایی، با مدت‌زمان ۶۴ دقیقه‌ای که می‌توانستید آن را فیلمی صامت با مقداری جلوه صوتی در نظر بگیرید. یکی از نکات قابل‌توجه درباره نسخه اولیه این بود که دامبو پس‌از‌آنکه به‌صورت کاملا ظالمانه از مادرش جدا شد، توانایی خود را برای پرواز کشف نکرد تا ۶ دقیقه پایانی فیلم.

فیلم سینمایی دامبو

در ۶ دقیقه آخر، او به موجودی تبدیل شد که اشتیاقی عجیب به فرار دارد و اندیشه فرار و تغییر شرایط چنان مسحورش کرد که توانست با گوش‌هایش پرواز کند؛ ‌اشتیاقی که کینگ کنگ را به بالای برج امپایر استیت کشاند و به ای.تی کمک کرد که با یک دوچرخه به آسمان برگردد. درباره دامبو، توانایی جادویی او برای پرواز، از دید تماشاگران، شکل و شمایلی آسمانی به خود گرفت که آن‌ها را به اوج احساسات ‌برد و همانجا رها کرد.

سکانس پرواز در فیلم سینمایی دامبو ، که نسخه لایو اکشن و بازسازی‌شده این داستان است، میزان خیلی ناچیزی از این کیفیت شگفت‌انگیز را به نمایش می‌گذارد. دامبوی جدید، که با افکت‌های دیجیتال و انیماتور‌گونه ساخته شده است، هنوز هم یک فیل جذاب و تنهاست که گوش‌های نرم بیش‌از‌اندازه بزرگ دارد. چشم‌های دامبو همچنان با ما تماشاگران حرف می‌زنند اما خودش هیچ دیالوگی ندارد.

در نسخه دیزنی، هنگامی که دامبو به‌اجبار و با آرایشی شبیه دلقک‌ها روی سکوی بلند سیرک می‌ایستد، ترس و تحقیری که حس می‌کند برایمان قابل‌لمس است. پس از ضربه‌ای که با پر به بدنش وارد می‌شود (مراسمی خرافاتی برای آنکه به او جرات پرواز ببخشد) به سمت پایین شیرجه می‌زند و در میانه سقوط، گوش‌هایش را مانند دو بال به‌کار می‌گیرد، برای چند لحظه بالا رفتن ضربان قلبمان را حس می‌کنیم و در اضطراب دامبو شریک می‌شویم.
اما در فیلم سینمایی دامبو ، پرواز‌های قهرمان، نقطه اوج و برانگیزاننده احساسات نیست؛ پرواز‌های دامبو خیلی زود شروع می‌شوند و تکرار آن‌ها در بخش‌های مختلف فیلم، به‌تدریج از تاثیرشان می‌کاهد.

بامبو

ایده یک بچه فیل کوچولو، که مانند دلقکی در یک فیلم صامت، پر از احساس است و خود را در میان زمین و آسمان رها می‌کند، هنوز هم فوق‌العاده به نظر می‌رسد؛ اما در فیلم سینمایی دامبو ، شاهد فیلی شگفت‌انگیز هستیم که دنیا کمر به تباهی‌اش بسته است.

دامبو، که نام اصلی‌اش «جامبو کوچولو» است، در یک سیرک سیار به دنیا می‌آید. صاحب سیرک، مکس مدیسی با بازی دنی دویتو است که بچه فیل را به وی.ای.وندوره با بازی مایکل کیتون می‌فروشد؛ وندوره کارآفرینی است با کلاه‌گیس نقره‌ای که به موفقیت مدرسه سرگرمی‌اش ایمان دارد. داستان در سال ۱۹۱۹ می‌گذرد و سیرک او، اولین پارک موضوعی دنیاست. تم پارک آقای وندوره، نام «سرزمین رویا‌ها» را یدک می‌کشد و مانند شهر کوچکی است که در آن انواع سرگرمی‌ها را تدارک دیده‌اند. وندوره فقط مجری نمایش‌های سیرک نیست؛ او یک استثمارگر واقعی است. به همین دلیل وقتی دامبو را می‌بیند، به‌خوبی می‌داند که «معدنی از طلا» پیدا کرده است.

فیلم سینمایی دامبو را می‌توان اثری بسیار مشتاقانه با ظاهری فریبنده دانست؛ اثرانگشت و امضای هنری تیم برتون را بر خود دارد همچنان که به استانداردهای یک اثر سینمایی وفادار است. در بیشتر دقایق کمیک به نظر می‌رسد اما درنهایت نمی‌تواند غم‌انگیز‌بودنش را پنهان کند. اما دامبو از این نسخه بازسازی‌شده ضربه می‌خورد؛ یک افسانه معجزه‌آسا که با اضافه شدن شاخ‌و‌برگ و ماجراهای فرعی، به داستانی معمولی تبدیل می‌شود. کاراکتر دامبو هنوز هم جذاب است اما ماجرا‌های متعدد به دام افتادن و رهایی احاطه‌اش کرده‌اند، چندان جذاب نیستند. این داستان‌ها در ذهن نمی‌مانند، در شلوغی اتفاقات گم می‌شوند و درنهایت، کاراکتری واحد وجود ندارد که بتواند احساسات تماشاگران را برانگیزد و درگیر کند.

فیلم سینمایی دامبو ، نگاه و اتمسفر یک اثر صادقانه را دارد و در راه اثبات این موضوع با تمام قوا تلاش می‌کند. تلاش سازندگان فیلم، معطوف به این موضوع است که جایگاه خود را به‌عنوان نسخه لایو اکشن کارتون افسانه‌ای دیزنی در ذهن مخاطبان تثبیت کند؛ و به‌طور همزمان، به این سوال پاسخی مناسب دهد: «اصلا احتیاجی به وجود نسخه لایو اکشن دامبو بود؟»

از لحاظ داستانی، نسخه اولیه کافی و کامل بود، اما پاسخ به یک سوال ساده، در سال‌های اخیر باعث شروع روند اعتیادآور بازسازی کارتون‌های کلاسیک شده است : نسخه لایو اکشن دامبو چه شکلی می‌تواند باشد؟

لایو اکشن بامبو

در این سوال نوعی کنجکاوی و رگه‌هایی از حس نوستالژی وجود دارد. علاوه بر این‌ها حتی کسانی که فیلم اصلی را ندیده‌اند (که در مورد دامبو، می‌توان بخش قابل‌توجهی از تماشاچیان را در این گروه طبقه‌بندی کرد) با دیدن کاراکتر، احساس می‌کنند که او را کاملا می‌شناسند؛ دامبو بخشی از «حافظه تصویری جمعی» ماست. آثاری مانند دامبو که نسخه‌هایی از داستان‌های قدیمی اما تکامل‌یافته‌تر هستند یا به‌بیان‌دیگر، با نگاهی نو و به‌روز‌شده داستانی آشنا را روایت می‌کنند، اقتصاد هالیوود را سرپا نگه‌داشته‌اند.

شاید اگر فرایند تکاملی که در بازسازی نسخه کلاسیک دامبو اتفاق افتاده است، کمی دیوانه‌وار‌تر انجام می‌شد، نتیجه‌ای چشم‌گیر‌تر داشت. آنچه یک فیلم خوب «تیم برتونی» را از اثری متوسط که بیشتر به جنبه‌های انتزاعی پرداخته است و چیز جدید روی پرده نمایش نمی‌دهد متمایز می‌کند، «معیاری عینی» است: یک فیلم تیم برتونی درست و حسابی، تقریبا همیشه، حول محور یک شخصیت اصلی با پرسونایی خشن شکل می‌گیرد که در اعماق وجودش نوعی گرما و مهربانی وجود دارد و مخاطب نمی‌تواند دوستش نداشته باشد. همین موضوع «اد وود» را به یک «شاهکار دوپاره شده» تبدیل می‌کند. با این دیدگاه می‌توان توضیح داد که چرا «بیتل جوس» و «ادوارد دست‌قیچی»، نوعی «شادمانی تلخ» را در ذات خود دارند و چرا «بتمن» با حضور جک نیکلسون چنان تحسین‌برانگیز بود که حتی پس از بالا آمدن تیتراژ پایانی هم نگاه راضی تماشاگر را به دنبال داشت؛ کاری که «بتمن بازمی‌گردد» با مجموعه‌ای از نزاع‌ها و انواع جنایتکاران نتوانست از عهده انجامش بربیاید. از این زاویه، به راحتی می‌توان توضیح داد که چرا «چارلی و کارخانه شکلات‌سازی» یک بازسازی خجالت‌آور از کتابی درخشان بود و چرا «سیاره میمون‌ها» به موفقیت مورد انتظارش دست نیافت.

در فیلم سینمایی دامبو ، تیم برتون سرگردان به نظر می‌رسد؛‌ نوعی سرگردانی بین صداقت هولت فاریر با بازی کالین فارل و مقدار بسیار کمی احساس دلسوزی برای مدیسی با بازی دنی دویتو. فاریر مردی است که از جنگ جهانی اول به سیرک برادران مدیسی بازگشته است؛ با یک دست و وظیفه سنگین نگهداری از دو فرزند خردسالش. او همسرش را هم در جریان جنگ از دست داده است. مدیسی (صاحب سیرک)، کاراکتری سرخورده دارد و عمدتا در دو حالت دیده می‌شود: فریاد زدن و مستی.

مایکل کیتون در نقش وندوره از استاندارد‌های بازیگری خود بسیار پایین‌تر است، عملکرد او را حتی می‌توان ناامید‌کننده دانست: کاراکتری منفی با صدایی خراشیده اما بدون لایه‌های شخصیت‌پردازی. در اقدامی شگفت‌آور، هیچ‌کدام از کسانی که در سیرک مدیسی مشغول به‌کارند، شخصیت‌پردازی نشده‌اند؛‌ فقط کافی است آن‌ها را با کاراکتر‌های مشابهشان در «برترین شومن» مقایسه کنید؛ نمایشی تاثیرگذار از احساسات جریحه‌دار‌شده و ناسازگاری شخصیت‌ها.

بامبو

آنچه گفته شد، در نگاه اول ممکن است نارسایی سناریوی ایرن کروگر به نظر برسد؛ اما مشکل بزرگ‌تر آنجاست که تیم برتون از این کاراکتر‌ها برای طولانی‌تر کردن داستانش استفاده می‌کند. در ساخت فیلم سینمایی دامبو هیچ وسواسی دیده نمی‌شود؛‌ برتون باید در جزییات مربوط به کار و زندگی در سیرک غوطه‌ور می‌شد و از طرف دیگر به مازوخیسمی که در نسخه اصلی دامبو وجود دارد بیشتر می‌پرداخت. این‌‌ها حداقل انتظاراتی است که می‌توان از او داشت. البته او نسخه کلاسیک را به‌طور کامل نادیده نگرفته است؛ در فیلم سینمایی دامبو ، تیم برتون از لالایی معروف نسخه اصلی بهره می‌برد و با این کار به سکانسی از آن ادای احترام می‌کند.

در محبوبیت شخصیت دامبو شکی نیست و پس از تماشای این اثر سینمایی احساس «فریب خوردن» نمی‌کنید، اما تماشای نسخه لایو اکشن چندان هیجان‌انگیز نخواهد بود. فیلم سینمایی دامبو اثری است که در ساخت آن نشانه‌های طراحی دقیق و سنجیده دیده می‌شود؛ کلیت فیلم به گونه‌ای ساخته شده است که حتی فیل پرنده آن هم باورپذیر به نظر می‌رسد اما درنهایت، پا را از نمایشی پرزرق‌و‌برق فراتر نمی‌گذارد.

نام فیلم: دامبو (محصول سال ۲۰۱۹)
کارگردان: تیم برتون
نویسنده فیلمنامه: ارن کروگر
بازیگران: کالین فارل، مایکل کیتون، دنی دویتو، اوا گرین، آلن آرکین، نیکو پارکر، فینلی هابینز
مدت زمان: ۱۱۲ دقیقه
ژانر: فانتزی
رده‌بندی سنی: تصمیم‌گیری برعهده والدین است.


منبع: Variety

نظر شما چیست؟

ایمیل شما منتشر نخواهد شد

از اینکه نظرتان را با ما در میان می‌گذارید، خوشحالیم

fosil