گفت‌وگویی به بهانه سریال‌های جذابش؛ گنجینه ملی: آستانه تاریخ و ونزدی

کاترین زتا جونز: همه دوست دارند گنج پیدا کنند!

کاترین زتا-جونز سال ۲۰۲۲ را مقتدرانه به پایان رساند. او نقش مورتیشیا آدامز را در سریال «ونزدی» Wednesday بازی کرد و البته بازی در سریال به‌شدت کنجکاوی‌برانگیز «گنجینه ملی» را هم برای دیزنی پلاس پذیرفت. گنجینه ملی: آستانه تاریخ National Treasure: Edge of History فرصتی را برای زتا-جونز مهیا کرد تا نقش آدم بد مجموعه، بیلی پیئرس، را بازی کند که دلال عتیقه در بازار سیاه است.
کاترین زتا جونز در این گفت‌وگو به چند سوال درباره تازه‌ترین سریالش، پاسخ داده است و در خصوص این‌که چرا به همکاری با خالقانی چون جری بروکهایمر و تیم برتون (برای سریال ونزدی) علاقه‌مند است توضیح داده؛ و البته از ایجاد توازن میان کیفیت‌های اهریمنی و بد شخصیت بیلی با جنبه‌های انسانی و جزییات مربوط به آن نیز سخن گفته است.

  • متوجه شدم که سریال‌های «گنجینه ملی: آستانه تاریخ» و «ونزدی» به‌واسطه تماس‌های تلفنی شخصی از سوی جری بروکهایمر و تیم برتون محقق شدند. این دو سینماگر، خالقان بسیار متفاوتی هستند و به همین خاطر این سوال برایم مطرح است که چه چیزی باعث می‌شود آن‌ها با شما برای این نقش‌ها تماس بگیرند و شما هم تمایل داشته باشید که با هر دوی آن‌ها همکاری کنید؟

کاترین زتا جونز: خب، من همیشه دوست داشتم در فیلمی از جری بروکهایمر حضور داشته باشم یا در پروژه‌ای از تیم برتون بازی کنم؛ که ناگهان هر دو شانس همزمان در خانه‌ام را زدند. من همیشه تحت تاثیر ستاره‌ها هستم و این‌طور نیست که پیشنهادشان برایم اهمیتی نداشته باشد. من همیشه واقعا به وجد می‌آیم زمانی که آدم‌هایی که کارشان را دوست دارم، برای ایفای نقشی به من فکر می‌کنند و به سراغم می‌آیند. همین اتفاق در مورد استیون سودربرگ هم افتاد و نتیجه این شد که سه بار با او همکاری کردم؛ و این‌طور بود که هر بار استیون تماس می‌گرفت، من با ذوق و شوق می‌گفتم: «وای، ممنونم، مرسی! من واقعا عاشق همکاری با تو هستم!» و موضوع فوق‌العاده درباره همکاری‌هایم با استیون این است که هرگز مرا ناامید نکردند. هیچ چیزی بدتر از این نیست که واقعا کسی را تحسین و ستایش کنید اما وقتی او را می‌بینید شوکه شوید و باورتان نشود که همان فرد است و… این اتفاق برای من نیفتاده است اما اگر می‌افتاد وحشتناک بود.

همه چیز درباره سریال ونزدی

شانس عجیبی که در همکاری با جری بروکهایمر آوردم این است که در بین کارهایش، من طرفدار خاص این فرنچایز او بودم و از شانسم، درست برای همین پروژه سراغ من آمد که پیش از این، فیلم‌های آن را دیده بودم و دوست‌شان دارم. من شیفته دوآتشه تاریخ هستم و بچه‌هایم نیز همین‌طورند. به همین دلیل، بی‌تاب این ماجراجویی تمام‌عیار بودم که بدون هیچ شک و تردیدی، کیفیتی «ایندیانا جونز»گونه هم دارد. سوای این‌ها، بازی در نقش شخصیتی که چندان هم آدم خوبی نیست، خودش جذابیت مضاعفی به شمار می‌رفت. به عنوان یک بازیگر، واقعا جالب و باحال است که چنین تجربه‌ای را کسب کنید چون می‌توانید کمی فراتر از زمانی بروید که نقش یک آدم خوب و نازنین را بازی می‌کنید.

کاترین زتا-جونز در سریال ونزدی

  • من هم واقعا تا اینجای سریال «گنجینه ملی: آستانه تاریخ» از این کیفیت شخصیت بیلی لذت برده‌ام. من شیفته این موضوع شدم که او چطور مثل یک آدم‌بد اساسی در فیلمی اکشن-ماجرایی به نظر می‌رسد؛ که ما از اهریمنی بودن او لذت می‌بریم اما در عین حال، شما به اندازه کافی ظرافت و لحظه‌های حاکی از آسیب‌پذیری را به این شخصیت اضافه کرده‌اید تا ما همچنان احساس کنیم که او یک فرد واقعی است. رسیدن به چنین توازن درستی چطور حاصل شد؟

ممنونم. خیلی ممنونم چون موضوع مهمی را مطرح کردید. آدم‌ها معمولا به دلیلی بد هستند که همواره به‌واسطه حس ناامنی، شکنندگی یا اتفاقی بوده است که به آن‌ها ضربه روحی زده و آن‌ها را دچار چنین وضعیتی کرده است. خوب بودن خیلی راحت‌تر است اما این شخصیت کمی خبیث است. قصد ندارم جزییات داستانی زیادی را افشا کنم چون همین‌طور که داستان در سریال ما پیش می‌رود، شما به نوعی در یک چشم بر هم زدن به این موضوع پی می‌برید که او چرا این‌گونه است و چرا این گنجینه برایش این‌قدر مهم است؛ و بر این اساس همه چیز با عقل جور درمی‌آید.

ویب‌ها – نامی که ما برای نویسندگان فیلم‌های اصلی و سریال خودمان انتخاب کرده‌ایم – واقعا شخصیت‌های فوق‌العاده‌ای خلق کرده‌اند. پس فقط این نیست که شخصیت من عالی باشد و آن‌ها برای همه بازیگران شخصیت‌های خوب و جذابی نوشته‌اند. به عبارت دیگر، آن‌ها بر این اساس تصمیم نگرفته‌اند که بیست سال دیگر «گنجینه ملی» چه خواهد شد؛ و بر این اساس به ساختن یک سریال تلویزیونی قدیمی بسنده نکرده‌اند که فقط کارراه‌انداز باشد. آن‌ها واقعا زیبایی و کیفیت‌های خوب این دو فیلم را گرفته‌اند و با شخصیت‌های واقعا خوبی از این روزگار جمع زده‌اند؛ نسل جوانی که در جست‌وجوی گنجینه‌ها هستند یا حتی اگر هرگز در اندیشه آن نبوده باشند حالا واقعا درگیرش شده‌اند. اتاق‌های فرار و جست‌وجو و کشف گنج، واقعا فوق‌العاده است و فکر می‌کنم مقوله‌ای است که برای هر نسلی صادق است. همه ما دوست داریم گنجی پیدا کنیم. خودم مرتب «نمایشگاه‌های سیار عتیقه‌ها» (Antiques Roadshow) را تماشا می‌کنم. من می‌خواهم کسی باشم که چمدان مادربزرگش را در اتاق زیرشیروانی پیدا می‌کند و سپس وقتی داخل آن را نگاه می‌کند با اسناد گم‌شده منشور کبیر (مگنا کارتا) روبه‌رو می‌شود. من می‌خواهم چنین آدمی باشم! (می‌خندد) به همین خاطر برای بازی در این نقش، دائم با چنین جمله‌هایی روی خودم کار می‌کردم: «آره، ممکنه اتفاق بیفته. من می‌تونم پیداش کنم.»

  • سینما در قیاس با اولین سال‌های فعالیت‌تان در اوایل دهه ۱۹۹۰ خیلی تغییر کرده است؟

وقتی بچه بودم و سینما می‌رفتم تا فیلمی را تماشا کنم، هنوز بین شما و بازیگران روی پرده فاصله زیادی بود و شما از تک‌تک جزییات زندگی آن‌ها خبر نداشتید؛ این‌که الان با چه کسی هستند، سر از کدام باشگاه شبانه درآورده‌اند یا این‌که هنگام مستی با خودروی‌شان تصادف کرده‌اند؛ حالا دائم درباره این چیزها و رجزخوانی‌ها و اظهارنظرهای فضای مجازی و دردسرهای مرتبط با آن‌ها می‌شنویم. به نظرم جادوی سینما به‌شدت تحت تاثیر شهرت قرار گرفته است.

منبع: کولایدر، پری نِمیروف

تماشای فیلم های کاترین زتا-جونز در فیلیمو

نظر شما چیست؟

ایمیل شما منتشر نخواهد شد

از اینکه نظرتان را با ما در میان می‌گذارید، خوشحالیم

fosil