روایت آن ۳ روز پایانی
مستند ۷۲ ساعت را در فیلیمو مشاهده کنید
مصطفی شوقی مستندسازی است که در کارنامه خود ساخت آثاری از جمله «هویدا» «علم، مردی برای تمام فصول» و «شوش علیه سازندگی» را دارد و پیش از مستندسازی نیز به عنوان روزنامه نگار و پژوهشگر فعالیت داشته است. تازهترین مستند او با عنوان «۷۲ ساعت» به تازگی از فیلیمو منتشر شده است که به روایت سه روز پایانی زندگی حاج قاسم سلیمانی میپردازد. به همین بهانه گفتوگوی کوتاهی با او داشتهایم که میخوانید.
- درباره ایده ساخت مستند ۷۲ ساعت بگویید که چطور شکل گرفت؟
مستند ۷۲ ساعت از یک داستان شروع شد. آقای محمدحسنی رییس سازمان اوج قصهای را در جمعی خودمانی تعریف کردند و بعد در گفتوگو با آقای مهدی مطهر که هم رفیق من و هم تهیهکننده همه آثار مستند من بوده است، به این فکر کردیم که این قصه، سوژه خوبی است که میتوان آن را کار کرد. این قصه، شرایط و فضای خاصی داشت و به پروداکشن خاصی هم نیاز داشت باید در چندین لوکیشن مختلف کار میشد ولی برخلاف تصور اولیهای که داشتیم این کار بسیار طولانی شد و ۲۲ ماه به طول انجامید.
- کار ساخت این مستند از چه زمانی شروع شد؟
۲۰ روز بعد از شهادت حاج قاسم، کارهای پیش تولید این مستند را انجام دادیم و فروردین ۹۹ نیز اولین سفر را رفتیم و تا همین اواخر تولید آن ادامه داشت.
- این مستند صرفاً گفتوگومحور است یا این که از تصاویر آرشیوی خاصی هم در کنار آن استفاده شده است؟
در این مستند روایتگری میشود و با همه کسانی که در ۳ روز پایانی عمر حاج قاسم با او بودند و میتوانستند صحبت کنند، گفتوگو کردهایم. برخی از این افراد چهرههای خاصی هستند و ما محدودیت در نشان دادن چهره آنها داشتیم اما به هر ترتیبی که بود این گفتوگوها انجام شد. این مستند اگر چه گفتگومحور است اما در عین حال تصاویر منحصربهفردی از حاج قاسم در این مستند هست که بیش از ۹۰ درصد آنها برای اولین بار منتشر میشود. البته در این مستند ما به لحاظ فرمی، شیوهای را به کار بردیم به نام «آرشیو بازسازی» به این معنا که هر جایی حاج قاسم رفته بود ما سعی کردیم آنجا را با همان آدمهایی که آنجا حضور داشتند، بازسازی کنیم که این شیوه کار کردن بسیار سخت بود. از فرودگاه دمشق و ورود و خروج حاج قاسم تا عراق و لبنان همه بازسازی شده است.
ما در مستند ۷۲ ساعت ۳ روز آخر زندگی حاج قاسم را تصویر کردهایم و با آدمهایی که در این ۳ روز او را دیده بودند و عمدتا هم فرماندهان و کارکنان مستشاری ایران در سوریه و عراق بودند، گفتوگو کردهایم. درکنار این گفتوگوها، یک خط روایت موازی هم در مستند ۷۲ ساعت هست که به نوعی گرانیگاه (مرکز ثقل) مستند ماست. شرایطی که حاج قاسم در عراق به شهادت رسید شرایط خاصی بود و در این مستند روایت منحصربهفردی درباره او برای اولین بار منتشر میشود
- یعنی کار زمانبری بود که باید برای آن طراحی صحنه میشد و به نوعی مستند نمایشی است؟
کار زمانبری بود اما دکوپاژ به معنای داکیو درام که در مستندهای تاریخی یا امنیتی از آن استفاده میشود به طوری که همراه با میزانسن باشد، نبود. در واقع یک دوربین روی دست پرتلاطم است که میتوان گفت به نوعی دوربین شاهد است.
- پس به نوعی استفاده از این روش، چالش بزرگی برای شما در این مستند بوده است. استفاده از «آرشیو بازسازی» به قول خودتان، چطور تجربهای بود؟
من با آرشیوها بسیار سروکار دارم و مستندهای آرشیوی بسیاری ساختم مثل مستند «هویدا» و «شورش علیه سازندگی» ولی این کار برای ما بسیار جذاب بود چون فقط تصاویر آرشیو نبود و در عین حال از تصاویر آرشیوی هم استفاده شده بود و در تدوین تجربیات جدیدی را به کار گرفتیم. میتوان گفت ذوق و سلیقه خاصی در این تصاویر به کار رفته است. در مستند ۷۲ ساعت با تصاویر مرموزی مواجه هستید که شک میکنید آیا واقعی است یا نه. این تجربه بسیارجذابی برای ما بود چون ما با این قصه خیلی بازی کردیم. خیلی از رفقا و منتقدان که فیلم را دیدند، معتقدند که این بخش از کار خوب درآمده است و از این بابت بسیار خوشحالم و شاید بتوان گفت که مهمترین چالش ما همین ماجرا بوده است.
- افراد حاضر در این مستند چه افرادی هستند؟
ما در مستند ۷۲ ساعت ۳ روز آخر زندگی حاج قاسم را تصویر کردهایم و با آدمهایی که در این ۳ روز او را دیده بودند و عمدتا هم فرماندهان و کارکنان مستشاری ایران در سوریه و عراق بودند، گفتوگو کردهایم. درکنار این گفتوگوها، یک خط روایت موازی هم در مستند ۷۲ ساعت هست که به نوعی گرانیگاه (مرکز ثقل) مستند ماست. شرایطی که حاج قاسم در عراق به شهادت رسید شرایط خاصی بود و در این مستند روایت منحصربهفردی درباره او برای اولین بار منتشر میشود. حاج قاسم، یک ماه و نیم در عراق به صورت ویژه حضور داشت. در زمانی که عراق به خاطر شرایط سیاسی با بحران مواجه بود، حاج قاسم به عنوان مستشار ارشد امنیتی دولت عراق که قانونی هم بود به خاطر جایگاه بالایی که در میان سیاسیون عراق داشتند در حال حل مشکلات بودند. این یک روایت موازی و منحصربهفرد در کنار روایتهای ۳ روز آخر زندگی اوست که در یکجا به هم میرسد.
- در این مستند نگاه و موضع گیری شما هم به عنوان فیلمساز دیده میشود یا تنها روایتهای دیگران را بدون هیچ قضاوت و موضع گیری تصویر کردهاید؟
بله. این مستند با نگاه من به عنوان فیلمساز ساخته شده است و همیشه سعی کردم روایت سومی را هم در کارهایم داشته باشم و در عین حال به روایت افراد حتی اگر متناقض باشند نیز وفادار بودهام و مستند ۷۲ ساعت نیز با همین نگاه ساخته شده است. من حاج قاسم را خیلی دوست داشتم و دارم و بعد از این مستند نیز خیلی بیشتر او را دوست دارم.
- برای ساخت این مستند به چه تصاویر آرشیوی نابی دسترسی داشتید؟
برخی از این تصاویر مربوط به اتاق وضعیت است و تصاویری از جبهه نبرد با داعش و تکفیریها نیز به شکل کم و بیش با توجه به اقتضایی که در روایتها وجود دارد، استفاده شده است. این برای اولین بار است که بسیاری از تصاویر ناب نبرد با داعش و تفکیریها در عراق و سوریه در این مستند دیده میشود. تصاویری ناب و جذاب که شما حاج قاسم را در یک موقعیت کلاسیک فرماندهی نمیبینید.
- این تصاویر آرشیوی مربوط به چه بازه زمانی میشود که در مستند از آنها استفاده کردهاید؟
حاج قاسم از سال ۲۰۱۲ به بعد به عنوان فرمانده میدانی در منطقه حضور داشتند و این تصاویر نیز مربوط به این بازه زمانی است و آخرین تصویر نیز که بسیار منحصربهفرد است مربوط به یک هفته قبل از شهادت ایشان است و فکر میکنم وقتی این فیلم به صورت عمومی منتشر شود، خیلیها با روایت جدیدی درباره او مواجه خواهند شد که تاکنون آن را نشنیده و ندیدهاند.
- دشواریهای ساخت این مستند چه بود؟
صبر باید میکردیم که هنوز هم میکنیم و مهمترین چالش ما صبر بود.
برخی از این تصاویر مربوط به اتاق وضعیت است و تصاویری از جبهه نبرد با داعش و تکفیریها نیز به شکل کم و بیش با توجه به اقتضایی که در روایتها وجود دارد، استفاده شده است. این برای اولین بار است که بسیاری از تصاویر ناب نبرد با داعش و تفکیریها در عراق و سوریه در این مستند دیده میشود. تصاویری ناب و جذاب که شما حاج قاسم را در یک موقعیت کلاسیک فرماندهی نمیبینید
- در ساخت آثار مستند صرفا به آثاری با مضامین سیاسی و تاریخی توجه نشان میدهید. آیا این یک علاقه شخصی است و همچنان با همین مضامین مستندهای دیگرتان را هم خواهید ساخت؟
من سالهاست در زمینه تاریخ معاصر به عنوان پژوهشگر و روزنامهنگار کار میکنم و این علاقهمندی به هر حال هست و حتی در موضوعات اجتماعی هم که کار کردم حتما موضوعات سیاسی در آن دخالت داشته است به این دلیل که کشور ما و منطقهای که در آن زندگی میکنیم متأثر از این مسائل است اما سعی کردهام علیرغم دلبستگیهایی که دارم، روایت مستقلی داشته باشم که همه مخاطبان از آن استفاده کنند و فقط مربوط به طیف خاصی نباشد.
- در مقایسه با کار روزنامهنگاری، کار مستندسازی برای شما چطور تجربهای بوده است؟
مستندسازی کمی کاملتر از روزنامه نگاری است. در مستندسازی هنر به معنای آرت هم دخالت دارد یعنی باید تصاویری را به مخاطب ارایه کنید که در کنار مفاهیمی که دارند باید با هنرمندی همراه شود و فقط تصویر یا روایت مجرد را نمیتوان ارایه کرد. در روزنامه نگاری با معجزه کلمات مواجه هستید و باید با کلمات منظور خودتان را به مخاطب برسانید و در مستندسازی با معجزه تصویر روبرو هستید و به نظرم میدان آن کمی متفاوت است اما در مجموع هر دوی آنها یک معرکه دارند و آن معرکه روایت است.
- حرف آخرتان…
ساخت این مستند حاصل یک تلاش و همکاری جمعی بود و زمانی که اسم حاج قاسم پیش میآمد، حتی افرادی که هیچ وقت جلوی هیچ دوربینی حضور نیافته بود، به راحتی جلوی دوربین قرار میگرفت و درباره حاج قاسم حرف میزد. من از سازمان اوج و احسان محمدحسنی و مهدی مطهر و حسین افشار که حامیان ما بودند، بسیار سپاسگزارم و همچنین از دفتر مستشاری ایران در سوریه و رفقایی که نمیتوانم اسم ببرم به خاطر جایگاهی که دارند، به خاطر همراهیهایشان تشکر میکنم.