شاهد احمدلو از نوجوانی وارد سینما شد و در سالهای حضورش در این عرصه تجربه کار با کارگردانهای مطرحی را در کارنامهاش به ثبت رساند. او همچنین در سینما و تلویزیون در مقام کارگردان پشت دوربین هم قرار گرفت و چند اثر را روانه سینماها و آنتن تلویزیون کرد. آخرین فیلم سینمایی او، «سینما خر» هم که در سال ۹۷ ساخته شده بود اکران آنلاین شد. فیلم سینمایی سیاه باز اما جدیدترین تجربه بازیگری اوست که در فیلیمو اکران آنلاین شده است. این بازیگر-کارگردان که در فیلم «سیاه باز» نقش سهراب را جلوی دوربین حمید همتی برده در گفتوگو با فیلیموشات از تجربه حضور در این فیلم، نقشی که بازی کرده و انتظارش از پلتفرمها گفته است.
- شاهد احمدلو چه در سینما و چه تلویزیون تجربه کارگردانی نیز داشته و به دلیل اشرافی که در هر دو حوزه دارید طبیعتا معیارهایتان برای انتخاب اثری که برای بازی پیشنهاد میشود شاید کمی متفاوت باشد. کارگردان «سیاه باز» هم در حوزه فیلم بلند سینمایی اولین کارش را کارگردانی میکرد. علت حضورتان در این فیلم با این تفاسیر چه بود؟
مهمترین عنصر قبل از هر اتفاقی که بخواهد در عرصه کاری بازیگری من رقم بخورد، فیلمنامه و نقشی است که پیشنهاد میشود. وقتی این دو که معیارهای اصلی من در قدم اول هستند مناسب باشند و بتوانم ارتباط لازم را با آنها برقرار کنم سراغ مسائل حرفهای و اقتصادی میروم و همه جوانب را در کنار هم میسنجم. اگر همه این موارد در کنار هم آن ایدهال ذهنی من را شکل دهند طبیعی است که همکاری با پروژهای که از من دعوت کرده شکل میگیرد. در فیلم سیاه باز یکی از مهمترین مواردی که باعث شد با علاقه بیشتری در این فیلم همکاری کنم حضور یک کارگردان به عنوان یک فیلمساز اول بود. به عقیده من حمید همتی به عنوان فیلمساز اول در انتخابهایش هوشمندانه عمل کرده و سعی کره از تجربیات افراد حتی جلوی دوربینش هم برای بهتر شدن فیلمش استفاده کند. این هوشمندی در انتخاب عوامل پشت دوربین هم به چشم میخورد و ما شاهد حضور فیلمبردار بزرگی چون اصغر رفیعی جم هستیم، صدابردار، تهیهکننده آقای علی قائم مقامی که کارهای مهمی در سینمای ایران انجام داده و سایر عوامل هم همگی از کاربلدهای حرفه خودشان هستند.
در جلوی دوربین نیز حضور سام قریبیان که خودش نویسنده، کارگردان و بازیگر است، مهدی کوشکی که علاوه بر بازیگری تجربه کارگردانی نیز دارد، خودم به عنوان یک بازیگر-کارگردان و سایر دوستان بازیگر که همه از چهرههای مطرح و شناخته شده هستند، باعث شد تا به طور مستقیم یا غیر مستقیم ما علاوه بر دایره بازیگری پا را فراتر بگذاریم و در روند شکل گیری فیلم و تصویرگری فیلمنامه نیز تا جایی که لطمهای به کار و جایگاه کارگردان نزند تا حدودی سهم داشته باشیم.
- شما تجربه کارگردانی دارید اما همچنان به عنوان بازیگر هم فعالیت میکنید، فارغ از فیلم سیاه باز وقتی در فیلم یک کارگردان دیگر در مقام بازیگر جلوی دوربین میروید چطور از جایگاه کارگردان بودن فاصله میگیرید و خوتان را به دست یه کارگردان دیگر میسپارید؟ مدیریت میان بازیگر و کارگردان بود را به چه شکل انجام می دهید؟
عاشق سینما هستم و این عشق راستین و ذاتی را در همه ابعاد آن میبینم چه وقتی کارگردانی میکنم و چه زمانی که بازیگر میشوم. من از کودکی به عنوان یک بازیگر نوجوان با کارگردانی به نام استاد مسعود کیمیایی کارم را شروع کردم، متولد شدن من در حیطه سینما و در گامهای بعدی همکاری با کارگردانها و اساتید مطرح از جمله استاد ناصر تقوایی، استاد داود میرباقری و دیگر عزیزانی که در خدمتشان بودم، باعث شد تا علاوه بر اینکه دایره وسیعی از تجربیات را به دست آورم، این عشق به سینما نیز همواره در من جریان داشته باشد. همه این تجربیات باعث میشود تا برای بازیگری انتخاب راحتتری داشته باشم. البته ناگفته نماند من هر فیلمی را هم کار نمیکنم و اساسا فیلمها یا سریالهایی به سراغم میآیند که میدانند شاهد احمدلو به عنوان بازیگر با خودش موجی از روحیه کارگردانی و تجربیات میدانی و اکتسابیاش را وارد کار می کند. اما به طور کلی کار خودم را به عنوان بازیگر انجام میدهم چرا که خودم دیگر کارگردان نیستم و خیالم راحت است کارگردان و عوامل مجموعه کار خودشان را بلدند. برای روشنتر شدن ماجرا تاکید میکنم حتی در فیلمی مانند سیاه باز که تجربه اول کارگردانش به حساب میآمد هم هیچ گونه دخالتی از سمت من وجود نداشت و هر آنچه که کارگردان یا سایر دوستان از من میخواستند، در وهله اول برای بهتر شدن نقش خودم و در گام بعدی بهتر شدن فیلمنامه اتفاق میافتاد.
- فیلم سیاه باز به یک موضوع اجتماعی که این روزها در جامعه بحثهای زیادی هم دربارهاش است میپردازد، اما بنا به موقعیتهای مختلف کمدی و فانتزی هم در آن دیده میشود. حتی گریم و نوع پوشش بازیگران از جمله خود شما نیز تحت تاثیر این موضوع بود. این تجربه و تلفیق موقعیتهای مختلف با هم را چطور دیدید؟
هسته مرکزی فیلم «سیاه باز» درباره تعدادی از بازیگران تئاتر است که در قالب نقشهای دیگر، هدفی که دارند را دنبال کنند. این قصه یک موقعیت بازی در بازی را رقم زد که نمایشی شدن کار را بیش از پیش نمایان کرد و طبیعی است که باعث خلق آن فانتزی که شما اشاره کردید بشود. این شکل از بازی و حتی زبان شیرینی که در فیلم شاهدش هستیم شاید در فیلمنامه ابتدا قرار نبود به این شدت و اندازه باشد اما در روند کار به این سمت و سو رفتیم و به نظرم مخاطب نیز از فضای فیلم استقبال خوبی کرده است. ضمن اینکه هر بازیگری خلاقیت و تجربیاتی دارد که برای تکمیل و پختهتر کردن نقش خودش از آن استفاده میکند و نتیجهاش در اثر نمایان میشود. برای مثال مهدی کوشکی در «سیاه باز» با خودش ابتکارهایی را آورد که شخصیتی که بازی میکرد از یک آدم تلخ و جدی تبدیل به آدمی شد که روحیه فانتزی و شیرینیهای کاراکترش برای مخاطب جذاب شود.
- در ابتدای صحبتهایتان اشاره کردید نقش و فیلمنامه در درجه اول اهمیت و اولویت برای پذیرفتن هر کاری برایتان قرار دارد. چه بعدی از فیلمنامه فیلم سیاه باز برایتان جذابتر بود و آن را متفاوتتر دیدید؟
در قدم اول همین موضوع که قرار بود عدهای برای رسیدن به هدفی در قالب نقش بازی کردن کارهایی را انجام بدهند برایم جالب به نظر آمد. به لحاظ کمی و کیفی نمیخواهم هیچ مقایسهای داشته باشم اما در این فیلم شکل دیگری از قصه «پرده آخر» که استاد واروژ کریممسیحی به زیبایی آن را نوشته و کارگردانی کردند و یکی از مهمترین فیلمهای سینمای ایران است را می بینیم، در واقع روحیه گرافیکی کار داستانی این دو کار شباهتهایی به هم دارند. همین موضوع نیز برایم نکته جالبی بود و به من به عنوان یک بازیگر اجازه می داد تا جای کار بیشتری برای ایفای نقشم در طول کار داشته باشم.
فیلمسازها با امید و انگیزه دیده شدن فیلمهایشان را می سازند که بخشی از این امید با عدم اکران عمومی فیلمشان در سالنهای به یاس تبدیل میشود، پلتفرمها میتوانند به عنوان یک جایگزین جدی به دیده شدن آثار سینماگران حتی فیلمهای مستقل، آثار مستند و فیلمهای کوتاه بدون هیچ زدو بند و مافیای پشت پردهای که در سینما از آن حرف زده میشود، کمک کنند
- این نقش در نقش بازی کردن در کنار جذابیتهایش چه چالشهایی را برای بازیگر از جمله خود شما که این تجربه را پشت سر گذاشتید داشت؟
اساسا بازی در بازی یا همان نقش در نقش مقولهای لب مرز و خطرناک است که باید به آن توجه زیادی کرد. اگر شما به عنوان بازیگری به اصطلاح نتوانی آن را در بیاوری به شدت از نقش و جایگاهی که داری سقوط میکنی و توی ذوق مخاطب هم میخورد. در «سیاه باز» تلاش کرم با توجه به ویژگیهایی که از نقش در ذهنم آنالیز کرده بودم، المانهایی که برای ایفای چنین شخصیت و نقشی لازم و است را به کار گیرم اما اینکه تا چه اندازه موفق بودم و مخاطب درباره سهراب چه نظری دارد را نمیدانم.
- سینمای ایران در ۲ سال اخیر قهر تحمیلی مخاطب را تجربه کرد، در مقابل اما شبکه نمایش خانگی و پلتفرمها رونق بیشتری نسبت به قبل گرفتند و بر تماشاچیهایشان اضافه شد. به عنوان کسی که در سینما و تلویزیون حضور داشته و حالا هم شبکه نمایش خانگی را تجربه کرده چه ارزیابی از مخاطب نمایش خانگی دارید و مقوله اکرانهای آنلاین را چطور ارزیابی میکنید؟
پیش از این آخرین فیلم سینمایی خوم با عنوان «سینما خر» را در یکی از پلتفرمها اکران آنلاین کردم که به شدت هم مورد استقبال قرار گرفت. به طور کلی اما باید بگویم درختهای زیادی در سطح شهر، در جنگلها و در دل طبیعت دیده میشوند، این درختها هیچ کدام از روز اول درختهای تنومند و بزرگی نبودند، شاید یک برگ یا نهال بودند که در خاک کاشته شدند، آبیاری شدند، به آنها رسیدگی شد تا در نهایت رشد بهتری داشته باشد و به تدریج و مرور زمان بر شاخ و برگهایش اضافه میشود. به نظر من پلتفرمهای نمایش آنلاین یا هر پدیده نوینی در همه جای دنیا و از جمله ایران احتیج به استمرار و مرور زمان دارد. شاید الان نتوان نتیجهگیری قطعی درباره عملکرد پلتفرمها داشت اما همین که در حال حاضر مخاطبان خاص خودشان را دارند که تعدادشان کم هم نیست، جای امیدواری وجود دارد. اما برای اینکه این مقوله مانند درخت تنومندی شود که هیچ تبری نتواند آن را قطع کند و بتواند هر سال میوه خودش را پربارتر از سال قبل بدهد احتیاج به زمان و رسیدگی بیشتری دارد.
یکی از توقعاتی هم که در این زمینه وجود دارد این است که نباید سلیقه پلتفرمها در پخش آثار به سمت آثار زرد برود و باید به ذائقه همه مخاطبان توجه کنند. خوشبختانه این اتفاق میافتد و از تنوع آثار هم مشهود است اما نکته مهمی که وجود دارد این است که گاهی سختگیریهایی درباره اکران فیلمهایی که مثلا بازیگر چهره ندارند میشود که به نظرم درست نیست، این سختگیریها اگر هم بود برای سالنهای سینما بود، پلتفرمی که در خانه همه اقشار جامعه وجود دارد و حق انتخاب به مخاطب میدهد نباید گرفتار این موارد شود. به نظرم فرصت نمایش در پلتفرمها باید به همه فیلمهای سینمایی ما داده شود تا مخاطب از دیدن آنها بینصیب نماند و سبد تماشای فیلمها برای بیننده نیز متنوعتر و پربارتر شود. ضمن اینکه ما مسئولیت بالابردن سلیقه و توقع مخاطب را هم داریم، نباید تنها خواسته او را در نظر بگیریم و با پخش آثار تکراری و به دور از خلاقیت سطح سلیقه مخاطب را در یک حد و اندازه نگه داریم.
فیلمسازها با امید و انگیزه دیده شدن فیلمهایشان را می سازند که بخشی از این امید با عدم اکران عمومی فیلمشان در سالنهای به یاس تبدیل میشود، پلتفرمها میتوانند به عنوان یک جایگزین جدی به دیده شدن آثار سینماگران حتی فیلمهای مستقل، آثار مستند و فیلمهای کوتاه بدون هیچ زدوبند و مافیای پشت پردهای که در سینما از آن حرف زده میشود، کمک کنند.