قسمت سیزدهم میدان سرخ جمعه گذشته نوزدهم آذر از فیلیمو پخش شد. این قسمت از سریال نکات جذاب و دیدنی زیادی داشت که همه آنها در راستای روابط آدمها، بازتعریف این روابط و چرخش مواضعشان نسبت به هم بود. اپیزودی که در آن هیچ اتفاق هیجانی و اکشنی نیفتاد و فقط نسبت و نیت آدمها به یکدیگر با توجه به اتفاقات داستان بار دیگر تعریف شد. نام این قسمت را باید رابطهها بگذاریم و منتظر باشیم ببینیم چه تغییری در روند داستان ایجاد میشود.
در این قسمت کاراکترها هرکدام به نقطهای رسیده بودند که باید بار دیگر به هم نشان میدادند از هم چه توقعی باید داشته باشند و چه توقعی نباید داشته باشند. عبد با پیروز اتمام حجت کرد و برایش خط و نشان کشید، پاپ سعی در ترمیم رابطهاش با ساعد داشت، ساعد حاضر نبود با افرا و پاپ حرف بزند و نادیدهشان میگرفت، ثریا، اعلا را تهدید کرد که همه چیز را به افرا و ساعد میگوید و…
همه چیز درباره سریال میدان سرخ
در ماجرای دزدیدن کامیون عتیقهها و جاسازی مواد که اعلا و مبینی و پیروز هر کدام اهداف خودشان را دنبال میکردند و نقشه خودشان را پیش میبردند، اعلا برنده شد. البته به همه آن چیزی که میخواست نرسید ولی تا اینجای کار توانسته کامیون عتیقههای عبد را مال خود کند. پاپ هم که قرار بود به واسطه همین بازی و حضور ساعد وارد میدان کند، دست اعلا را خوانده و فعلا حاضر نشده پیش بیاید. ساعد هم کمکم تحت تاثیر پاپ ممکن است از سمت اعلا عقب بکشد. اینها همه به این معنی است که اعلا هنوز جای پایش محکم نیست و باید برای رسیدن به هدفش دقیقتر عمل کند.
تغییر رویه پاپ یکی از نکات جالب این قسمت بود. اوضاع رابطه بین افرا و پاپ و ساعد حسابی به هم ریخته است. از وقتی ساعد برگشته به هیچ شکلی با پاپ و افرا ارتباط برقرار نمیکند و از آنها کینه به دل دارد. افرا که نتوانست ساعد را نرم کند حالا نوبت پاپ است. پاپ که همیشه دربرابر سوالات ساعد و افرا درباره گذشته و آینده زندگیشان یا درباره تصمیماتی که برایشان میگرفت، ساکت بود و هیچ وقت هیچ توضیحی نمیداد حالا برای اینکه ساعد را از نیت اعلا باخبر کند و خودش مجبور نشود وارد بازی اعلا شود، به هر دری میزند تا ساعد به حرفهایش گوش دهد. اصرار دارد به او توضیح دهد که ماجراهایی در جریان است. اما حالا این ساعد است که دیگر نه میخواهد بشنود نه میخواهد حرفی بزند. فقط میخواهد کاری را بکند که دوست دارد. باید ببنیم رابطه خراب شده این سه نفر چطور پیش میرود. پاپ با گفتن حقایق گذشته میتواند دل ساعد و افرا را دوباره به دست آورد؟
یکی دیگر از اتفاقات جالب قسمت سیزدهم برخورد عبد با پیروز بود. بالاخره عبد بعد از مدتها که از کارها و نقشههای پیروز با خبر بود، این بار تصمیم گرفت جلویش را بگیرد و بگوید که از همه کارهایش باخبر است. همین هشدارهای عبد، حرفهای تحقیرآمیزش و اینکه باز هم به پیروز نشان داد که هیچ قدرتی ندارد و همیشه زیر چتر عبد است قطعا هیزمی میشود برای آتش کینهای که پیروز از عبد و پیام به دل دارد. احتمالا ضربه بعدی پیروز به برادرانش کاریتر خواهد بود. به نظر شما در جنگ بین برادرها کدامیک پیروز میشوند؟ آیا پیروز با کمک اعلا و مبینی میتواند به عبد ضربه سختی بزند؟
ثریا و حضورش سر راه ساعد از آن نقشههایی بود که میشد قصه را به مسیرهای تازهای ببرد. هرچند تا اینجا فقط اهرمی بود برای کشاندن ساعد به تهران، اما در نهایت ثریا یک برگ برنده است. باید ببنیم از این برگ برنده اعلا استفاده میکند یا پاپ. شاید هم خودش زودتر دست به کار شود و همانطور که اعلا را تهدید کرد، قفل دهنش باز شود و همه چیز را به افرا و ساعد بگوید. باید ببینیم چه کسی زودتر این برگ برنده را رو میکند.