تصور کنید برای انجام کار مهمی، مدتها فرصت داشتهاید ولی به هر دلیلی آن را به تعویق انداختهاید و حالا فرصتتان رو به اتمام است.
تصور کنید برای انجام کار مهمی، مدتها فرصت داشتهاید ولی به هر دلیلی آن را به تعویق انداختهاید و حالا فرصتتان رو به اتمام است؛ به آبوآتش میزنید تا در فرصت باقیمانده، آن کار را به نتیجه برسانید ولی هرچه تلاش میکنید به درِ بسته میخورید. همزمان با شکستهای مختلف، مدام خاطرات گذشته و حسرت فرصتهای ازدسترفته به شما هجوم میآورند. اطرافیانتان هم هرکدام با نیتی و در حد توان، میخواهند به کمکتان بیایند؛ حالا یا فایدهای ندارد یا نتیجهی عکس میدهد یا گرگاند در لباس میش!
فیلم «شماره ۱۷ سهیلا»، داستان دختری میانسال و مجرد است که باید در اسرع وقت ازدواج کند وگرنه دیگر نمیتواند بچهدار شود و بار «حسرت مادر شدن» را تا ابد به دوش خواهد کشید. دختری که خودش باید دستبهکار شود و شوهری مناسب پیدا کند. او که دیگر جذابیتها و امتیازات جوانیاش را ندارد، هرچند انتظارات خود را تا حد زیادی تقلیل داده است ولی همچنان گزینهی دلچسبی پیدا نمیکند یا دیگرانی که درگذشته پسشان زده است، پسش میزنند.
همه چیز درباره جشنواره فیلم فجر ۹۹

موضوع فیلم، موضوعی ملتهب و جذاب است ولی این باعث نمیشود که محمود غفاری، نویسنده و کارگردان فیلم، فریب این جذابیت را بخورد و در سطح همین جذابیت اولیه متوقف شود. او فارغ از این بحث، نگاهی عمیق و جامعهشناسانه به این موضوع دارد؛ نگاهی همهجانبه که از تمام زوایای ممکن و موجود، از پنجره نگاه مخاطبِ حداکثری به موضوع میپردازد. «شماره ۱۷ سهیلا» برخلاف فیلمهایی که شخصیتی اینچنینی را دستمایه تمسخر یا ترحم قرار میدهند، در ارائه یک «شخصیتپردازی چندلایه» موفق عمل میکند و مخاطب را در موارد بسیاری، به سمت همذاتپنداری و همراهی با قهرمان فیلم سوق میدهد. علاوه بر این، نگاه کارگردان به موضوع، عفیف و شریف است و هیچگونه پردهدری در آن نیست؛ و این هنر او را دوچندان نمایان میکند. یکی از نقاط قوت فیلم، ایجاز است؛ غفاری زیادهگویی نمیکند. در حد لازم و بهکفایت، اشاره و تلنگری زده و از خرده داستانها و شخصیتهای متعدد فیلم گذر کرده است؛ حضور کوتاه ولی تأثیرگذار بازیگران سرشناس، این مسأله را پررنگتر مینماید.
مروری بر تاریخچه جشنواره فیلم فجر
فیلم «شماره ۱۷ سهیلا» زنگ خطری است برای هر دو طرف ماجرا؛ زن و مرد. مخاطب را به این فکر میاندازد که ممکن است درگیر همین مسأله شود و یا میتواند به سادگی گره از کار کسی که در اطرافش باز کند.
جالب است که اکثر اطرافیان سهیلا، زندگیهای ازهمپاشیده و ناموفقی دارند و این مسأله، تلخی ماجرا را بیشتر میکند. در بخشهای متعددی از فیلم، افرادی از اقشار و نسلهای مختلف که با سهیلا همدرد هستند، رو به دوربین یک مرکز مشاوره از همسر ایده آلی که در جستجویش هستند، حرف میزنند و با این تکنیک فرمی و مستند گونه، کارگردان توانسته است دایرهی مخاطب هدف و عمق و وسعت مسأله را بیشتر کند. حتی طنزی که در خلال این گفتگوها خلق میشود، طنز تلخی است که با فضای کلی فیلم هماهنگی دارد.
فیلم «شماره ۱۷ سهیلا»، اولین فیلم محمود غفاری است که در سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد؛ بازی درخشان زهرا داوودنژاد، بابک حمیدیان و مهرداد صدیقیان این فیلم را تبدیل به اثری تماشایی و بهیادماندنی کرده است. امید که از این کارگردان، آثار موفق دیگری ببینیم و سینماگران دیگر هم توجه خود را به این موضوعات، آن هم با این نوع نگاه معطوف کنند.
آفرین بر سازندگان این فیلم بخصوص بازی روان و تاثیرگذار خانم داودنژاد و البته بازی جذاب آقای صدیقیان که مکالمه طولانی در یک پله و راهروی طولانی را برای تماشاگر قابل تحمل کرده بود. از فیلمبرداری این فیلم هم بخصوص در صحنه های داخل مترو باید یادی کرد. موضوع فیلم بسیار مهم و طرح آن بسیار لازم بود. اما روند پایانی فیلم نشان میدهد که سهیلا بیشتر تحت تاثیر غریژۀ جنسی است تا مسئله ژنتیکی و بچه دار شدن سریع. اجرای توصیه های کارشناس آن موسسه در اواسط فیلم که برای کنترل شهوت توصیه کرده بود این فکر را بیشتر تقویت می کند شامل نفس کشیدن عمیق و دویدن. اما در هر حال، موضوع بسیار درست مطرح شده بود و شاید اگر ملاحظات فیلم سازی در ایران نبود می توانست به لایه های زیرین مشکلات جامعه بخصوص دختران و بیوه زنان بهتر بپردازد. عالی بود.