اندی سرکیس که با بازیهایش در نقشهایی چون گالوم در فیلمهای ارباب حلقهها و رهبر میمونها در فیلمهای سیاره میمونها شناخته میشود. او با فیلمهای ابرقهرمانی هم بیگانه نبود و پیش از این، به عنوان بازیگر در بلک پنتر و این اواخر در بتمن به کارگردانی مت ریوز بازی کرده است؛ اما این اولین بار است که به عنوان کارگردان روی صندلی یک فیلم ابرقهرمانی نشسته است. نتیجه کار او بهقدری قابلقبول و حتی خوب از کار درآمده که از حالا زمزمههایی برای کارگردانی فیلم بعدی مجموعه ونوم توسط او هم شنیده میشود. گفتوگویی که اینجا میخوانید ترکیبی از دو گفتوگوی اَش کراسِن از اسکرین رنت و جاش ویلدینگ از کامیک بوک مووی است.
- اَش کراسِن: این فیلم خیلی سرگرمکننده شده است. میدانم که خود تام هاردی از شما درخواست کرد تا در ساخت این دنباله سهیم شوید. چه چیزی در جهان ونوم بود که شما را قانع کرد و با خودتان گفتید: «بله، من میخواهم این فیلم را بسازم.»
خب، قطعاً به این خاطر بود که کار تام در فیلم اول را دوست داشتم. بهعلاوه، ما سالها بود که میخواستیم با هم کار کنیم. پس این یک فرصت طلایی بود تا در داستانی قرار بگیریم که این شخصیتهای حاشیهای، سرخورده و رنجور را دارد و در ضمن، معرفی شخصیت انتقامجوی شگفتانگیزی مثل کارنیج هم از مزایای آن است. ما با وودی (هارلسن) هم کار میکردیم که من از فیلمهای سیاره میمونها (Planet of the Apes) او را بهخوبی میشناسم. بنابراین، همکاری با دو بازیگر فوقالعادهای که قرار بود دائم با هم روبهرو شوند، و همین طور بازیگران دیگری مثل میشل ویلیامز و نئومی هریس، واقعاً کاری نبود که چندان به فکر کردن نیاز داشته باشد. اصلاً لازم نبود لحظهای دربارهاش فکر کنم.
- کراسِن: تام به من گفت که دائم درباره شخصیت ونوم و موقعیتهایی فکر میکند که این شخصیت میتواند در آنها قرار بگیرد. شایعههایی درباره کموکیف فصل پس از عنوانبندی پایانی شنیده میشود که من اطلاع دقیقی از آنها ندارم. سناریوی ایدهآل شما برای قسمت بعدی چیست؟
میدانم که همه بهشدت خواهان دیدار ونوم با اسپایدرمن هستند؛ اما فکر میکنم بعضی از ابرآدمبدهای مقیم آسایشگاه راونکرافت پتانسیل بسیار خوبی برای پرداخت دارند. در واقع آنجا زمین حاصلخیزی است که باید از آن رونمایی کرد. آنجا زمینی است که من دوست دارم در آن بازی کنم. پس سؤال این است که چه کسی از آنجا میتواند بیرون بزند؟
- کراسِن: کاملاً مشخص است که چیزهایی در ذهن دارید! پس برای کارگردانی فیلم دیگری از این مجموعه آمادگی دارید؟
مطمئنأ، بدون اما و اگر. این، یکی از آن کارهای شادیبخشی است که برای من حکم همکاری با استعدادهای فوقالعاده را دارد و فرصت کار روی ایدههای شگفتانگیز را هم فراهم میکند. همکاری دوباره با باب ریچاردسن واقعاً عالی خواهد بود. این دومین دفعهای بود که با او در فیلمی کار کردم. او واقعاً فیلمبردار درجهیکی است؛ یا شینا داگل که ناظر جلوههای بصری بود و او هم همکار فوقالعادهای بود که تجربهی کار در فیلم اول را هم داشت. به این ترتیب، میتوانم بپرسم که آیا عنصر ناخوشایندی هم در این پروژه سینمایی هست؟
- کراسِن: فیلم، داستان و حالوهوای عاشقانهای دارد که من دوستش دارم. مثل این است که داستان زندگی زوجی را پس از ماهعسل میبینیم. آیا به چشم یک فیلم کمدی رمانتیک هم به این پروژه نگاه کردید؟
تا حدودی بله. چالش بزرگ در کل فیلم این بود که لحن تمام آن، دقیقاً درست و یکدست باشد تا بتوانیم داستان را در چند عرصه پیش ببریم. به نظرم حالا میتوانیم بگوییم که هم کمدی داریم، هم رمانس. تازه چند داستان عاشقانه داریم. البته که فقط ادی و ونوم نیستند و اِدی و اَن، ونوم و ان، شِریک و کلیتِس، و حتی کلیتس و ادی هستند که این زوج آخر، پیوند عجیب و رابطه غریبی با هم دارند. ما تلاش کردیم تمام این موقعیتها و روابط، با شوخی و سرگرمی همراه شوند و همزمان به ماهیت همه این شخصیتها و سفر و باورشان هم توجه داشته باشیم.
- جاش ویلدینگ: من طرفدار پروپاقرص کتابهای مصورم. پس فکر میکنم باید بپرسم که شما از کدام کتابهای مصور الهام گرفتید تا دنیای خودتان را با این فیلم روی پرده جان ببخشید؟
خب، اگر صادق باشم خیلی زیادند. اصلاً با تور خودمان به سراغ خیلی از کتابهای مصور رفتیم، بهخصوص برای اینکه الهام بگیریم و شخصیت کارنیج را خلق کنیم که تازه قرار بود معرفی شود؛ و البته شخصیت شِریک. من هر چیزی که میتوانستم درباره کارنیج جمعآوری کردم؛ از شیوه حرکتش تا اینکه چهطور خودش را تغییر میدهد و به مه بدل میشود یا ساختار مولکولیاش را تغییر میدهد؛ یا اینکه به عنوان پسر ونوم، چهطور به عنوان یک موجود بیگانه همزی، آن هم از نوع «قرمزرنگ»، با ونوم متفاوت است. واقعاً بخش لذتبخشی از کار بود که در ادامه، با کمک فناوری ضبط حرکت به موجودی واقعی و صاحب جسم بدل شد. ما به تجسم و الگوی اولیهای از کارنیج رسیدیم و سپس همکاریمان با رقاصها، ژیمناستها و دیگر کسانی شروع شد که از نظر جسمی و حرکتی میتوانستند به ما کمک کنند. بخشی از تلاشمان برای متفاوت شدن کارنیج در این مرحله رقم خورد. ونوم را میشود خیلی زمینی و یک بازیکن فوتبال یا راگبی میمونمانند امریکایی با فیزیک خاص خودش توصیف کرد؛ اما کارنیج به طرفین حرکت میکند و بیثبات است. او از انرژی به طرق متفاوت بهره میگیرد و مثل یک ماهی مرکب از بازوهای پیچکگونهاش بهره میبرد و آنها را مثل سلاح به اطراف پرتاب میکند.
میدانم که همه بهشدت خواهان دیدار ونوم با اسپایدرمن هستند؛ اما فکر میکنم بعضی از ابرآدمبدهای مقیم آسایشگاه راونکرافت پتانسیل بسیار خوبی برای پرداخت دارند. در واقع آنجا زمین حاصلخیزی است که باید از آن رونمایی کرد
- ویلدینگ: یکی از فصلهای محبوبم جایی است که ادی و ونوم در آپارتمان بگومگو میکنند و درگیر میشوند. کنجکاوم بدانم چهطور این فصل خلق شد؟ تصورم این است که صحنههای دشواری از نظر طراحی درگیری و ترکیبشان با جلوههای ویژه رایانهای و ضبط حرکت بوده است؟
بله، همین طور است؛ اما اعتبار بازی در چنین صحنهای به درخشان بودن تام به عنوان بازیگری مسلط به زبان بدن و از نظر فیزیکی کاملاً توانمند و قوی برمیگردد. او شخصیت ونوم را این طور خلق کرد که اول همه دیالوگهای این شخصیت را ضبط کرد و بعدش آنها را در گوش خود گذاشت تا بتواند با «ونوم» بداههگویی کند و به زمانبندی خودش برسد. البته این ایده رشد کرد ولی شروع کارمان بود. این صحنه در فیلمنامه یک مبارزه تقریباً ساده بود ولی ما متوجه شدیم که نقش مهمتری دارد و از این رو، تغییر چشمگیری کرد. در نهایت مثل این شد که یک عاشق، در این لحظه از رابطهشان، لباسهای عاشق دیگری را از پنجره بیرون میاندازد. بخش همکاری با بدلکاران هم بسیار هیجانانگیز بود. آنها کار فوقالعادهای کردند و گروه جلوههای بصری هم کارش را به بهترین شکل انجام داد. در کل، صحنه عظیمی بود برای طراحی و اجرا.
- اَش کراسِن: یکی از بازیهای درخشان کارنامه تام هاردی در نقش بین است و حالا شما هم پا به جهان داستانی گاتم گذاشتید و نقش آلفرد را در فیلم جدید بتمن به کارگردانی مت ریوز بازی کردهاید و در کنار رابرت پتینسن قرار گرفتهاید. از این تجربه بگویید. آلفردِ شما چهقدر با آلفردی که ما پیش از این دیدهایم تفاوت دارد؟
بههیچوجه اجازه صحبت کردن درباره بتمن را ندارم اما همان طور که میدانید مت ریوز دوست بسیار عزیز من است که در فیلمهای سیاره میمونها با هم کار کردیم. فقط میتوانم بگویم او فیلم شگفتانگیزی ساخته است که واقعاً فکر میکنم فیلم خاصی خواهد بود.