کابوی بیباپ؛ روایتی از انسان آینده
این سریال را اکنون در فیلیمو تماشا کنید
تلاش نتفلیکس برای اقتباس از انیمه معروف کابوی بیباپ کابوی بیباپ Cowboy Bebop یک ریسک به حساب میآمد. حتی زمانی که مشخص شد بازیگر کاربلدی مانند جان چو قرار است نقش اسپایک اسپیگل را بازی کند. با اینحال سرانجام هر ۱۰ قسمت فصل اول این سریال در ۱۹ نوامبر روی نتفلیکس برای تماشا در دسترس قرار گرفت و بازخوردهای متفاوتی دریافت کرد. هرچند بازخوردها حکایت از این داشتند که منتقدان و مخاطبان در یک سو قرار گرفتهاند.
کافی است به امتیازهای سریال سریال کابوی بیباپ Cowboy Bebop در سایتهایی مانند متاکریتیک نگاهی بیندازیم؛ تا زمان نگارش این مقاله میانگین امتیاز کاربران در سایت متاکریتیک پایینتر از امتیاز منتقدان است. اتفاقی که به ندرت شاهد آن هستیم. بارزترین مثال این قضیه، فیلم رکوردار نتفلیکس اعلان قرمز (Red Notice) است که امتیاز بسیار پایین ۳۵ درصد را از منتقدان و امتیاز بسیار متفاوت ۹۲ درصدی را از سوی تماشاگران دریافت کرد.
بنابراین جای تعجب است که درباره سریال کابوی بیباپ، عکس این موضوع صادق است. این نشان میدهد که طرفداران سرسخت انیمه بیشتر از منتقدانی که احتمالا آن را ندیدهاند، از تماشای این بازسازی نتفلیکس ناراضی هستند. از آنجایی که شبکهها معمولا به واکنشهای منتقدان اهمیت چندانی نمیدهند و بازخوردهای مخاطبان را در نظر میگیرند، این موضوع زنگ خطری برای نتفلیکس برای ساخت فصل دوم سریال محسوب میشود.
خلاصه داستان سریال Cowboy Bebop
سال ۲۰۷۱ است. جایی که بشریت، منظومه شخصی را به استعمار خود درآورده است. این سریال لایو اکشن بر مبنای مجموعه انیمه شینیچیرو واتانابه، داستان گروهی از شکارچیان جایزهبگیر را دنبال میکند که سراسر کهکشان را در تعقیب جنایتکاران، جستوجو میکنند. این گروه از یک یاکوزای سابق به نام اسپایک اسپیگل (با بازی جان چو)، پلیس سابق جت بلک (با بازی مصطفی شاکر) و فی ولنتاین فربیکار (با بازی دنیلا پیندا)، تشکیل شده است. این جایزهبگیران همزمان که به دنبال به دست آوردن پول هستند، سعی میکنند از گذشته خود نیز فرار کنند.
نظر منتقدان درباره فصل اول سریال کابوی بیباپ Cowboy Bebop
گاردین | امتیاز: ۸۰ از ۱۰۰
گریم ویرچیو | در زمانی که داستانهای علمی-تخیلی پرطرفدار، آگاهانه تاریک شدهاند، رویای تبآلود هیجانانگیز کابوی بیباپ شبیه چکیدهای عاشقانه از نسخه اصلی و دمیدن یک هوای تازه است.
منتقد رولینگ استون | امتیاز: ۷۰ از ۱۰۰
آلان سپینوال | کابوی بیباپ همان اندازه که یک مجموعه هیجانانگیز، یک اپرای فضایی و غیره است یک سریال هنگآوت (سریالهایی که در آنها چند دوست در یک مکان خاص وقت خود را میگذارند) نیز به حساب میآید و تقریبا در همه این موارد عملکرد خوبی دارد.
منتقد The Detroit News | امتیاز: ۵۰ از ۱۰۰
تام لانگ | جان چو سزاوار یک سریال بهتر است. البته این بدین معنا نیست که کابوی بیباپ افتضاح باشد. این فقط یک سریال معمولی است. دیالوگهای سریال گاهی ناجور و گل درشت هستند. شخصیتهای خوشزبان نیاز دارند که به شکلی روان صحبت کنند و سریال در این امر موفق نیست.
منتقد راجر ایبرت | امتیاز: ۴۰ از ۱۰۰
برایان تالریکو | جان چو، مصطفی شاکر و دنیلا پیندا، در حقیقت به کمک یکدیگر سریال کابوی بیباپ را نگه داشتهاند. زمانی که پیرنگ داستانی سریال بیهوده به دور خود میچرخد، گذراندن وقت با این سه کاراکتر تا حدی روایت آن را با جذابیت پیش میبرد. اما متاسفانه فیلمنامه و طراحی به ندرت با تلاش سودمند آنها مطابقت دارد.
منتقد امپایر
کامبُله کمبل | بازسازی نتفلیکس از انیمه کابوی بیباپ، ایدههای الهام بخش این مجموعه محبوب را بسط نمیدهد و فقط به حد یک ادای احترام صرف بسنده میکند. سریال ریشههای منبع اصلی یعنی سینمای تجاری سیاهپوستان و موج نوی فرانسه را به نفع چیزی سادهتر و کلیشهای، کنار میگذارد. کابوی بیباب از رفتن سراغ ایدههای اصلی منبع خود طفره میرود و این سوال را ایجاد میکند که هدف چیست؟ بنظر میرسد که کابوی بیباپ با یک پالت رنگی سبکپردازی شده محدودتر برای افرادی ساخته شده است که پیش از این نسخه اورجینال را تماشا کردهاند.
البته اجرای سرزنده و عالی مصطفی شاکر گاهی میتواند توجه ما را از چنین سوالاتی دور کند. شاکر، جان چو و دنیلا پیندا، علی رغم انبوه دیالوگهای زمخت و نوجوانانه، شبیهسازی سرگرمکننده و جذابی از جت، اسپایک و فی، کابویهای فضایی ستیزه جو و همیشه بیپول نسخه اصلی، ارائه میدهند. اما این اجراها با یک بازآفرینی نعل به نعل و بیروح از سریال اصلی همراه شدهاند. مصالح جدید قابل توجهی برای دشمن اسپایک، ویشس (با بازی الکس هاسل)، ذخیره شده است. در حال حاضر، کم جاذبهترین بخش داستان، منبع ملودرامی شرمآور است.
متاسفانه، نسخه تازه از توجه دقیق به جزئیات طراحی هنری منبع اصلی غافل میشود. طراحی تولید سریال از لحاظ ژانری یا نئو نوآر یا نئو وسترن است و همین موضوع باعث شده که خاصیت چندگانگی فرهنگی و حس واقعی مکان را که در جهان انیمیشن کابوی بیباپ وجود دارد را از دست بدهد. عناصر برجسته انیمه شینیچیرو واتانابه، در اینجا بیمزه و بیمعنی بنظر میرسند. این تفاوت زمانی آشکارتر میشود که میبینیم سریال چگونه سکانسهای قدیمی را به شکلی کورکورانه بازآفرینی میکند، به گونهای که فقط ریتم سرزنده آنها را از نفس میاندازد. همچنین اصلاح رنگ ناخوشایند، تصاویر را از ریخت انداخته است. طراحی اکشن کسل کننده و اجرای کند، به ما یادآوری میکند که بخشی از جذابیت بیباپ، واقعیت انیمیشن بودن آن است. چراکه دیدن شخصیتهای فوقالعادهای که با سرعت هیجانانگیزی حرکت میکنند در لایو اکشن امکانپذیر نیست. بنابراین در این نسخه تازه این ضعف به شکل مشهودی مدام احساس میشود.
بهنظر میرسد که کابوی بیباپ از همان ابتدا، سبک و زیرمتن نسخه اصلی را اشتباه درک میکند و فقط به عناصر کمتر جذاب آن میپردازد. حتی موسیقی آهنگساز افسانهای یوکو کانو (که قبلتر روی انیمه نیز کار شده بود)، در اینجا باری به هر جهت و سست و بیحال احساس میشود. قطعات معمولا هیجانانگیز او، در سریال بجای برانگیختن احساسی خاص، فقط فضاهای خالی را در قسمتهای یک ساعته و طولانی آن پر میکند و یک نوستالژی ساده ایجاد میکند. به طور کلی میتوان گفت که باقی سریال یک بازسازی توخالی است که مدام خود را در مقایسه با نسخه اصلی قرار میدهد. مقایسهای که به زیان خود سریال تمام میشود. سریال کابوی بیباپ، در بهترین حالت خود یک نسخه بازخوانی خوب است، در حالی که در بیشتر موارد یک بازگردانی بسیار بد از بهترین عناصر نسخه اورجینال خود به حساب میآید.
امتیازهای سریال کابوی بیباپ
میانگین امتیاز کاربران در سایت IMDB: 6.6 از ۱۰
- میانگین رضایت فصل اول سریال کابوی بیباپ بر اساس نظر منتقدان سایت راتن تومیتوز: ۴۹ درصد
- میانگین رضایت فصل اول سریال کابوی بیباپ بر اساس نظر کاربران سایت راتن تومیتوز: ۵۳ درصد
- میانگین رضایت فصل اول سریال کابوی بیباپ بر اساس نظر منتقدان سایت متاکریتیک: ۴۷ درصد براساس ۲۶ نقد
- میانگین رضایت فصل اول سریال کابوی بیباپ بر اساس نظر کاربران سایت متاکریتیک: ۳.۹ از ۱۰
گفتوگو با بازیگران اصلی سریال کابوی بیباپ
مصطفی شاکر: «هوش جت برای من بسیار جذاب بود. من عاشق این هستم که او همیشه با مفاهیم بزرگ دست و پنجه نرم میکند. او شبیه هیچ شخصیت دیگری که تا الان بازی کردهام نیست. هنگامی که او درباره چیزهایی که به آنها اهمیت میدهد صحبت میکند، تواناییاش در استفاده از زبان به چشم میآید. هیچکس واقعا به من نگفت چه کاری باید انجام بدهد. صادقانه بگویم، دقیقا مثل این بود که آنها این کار را به من سپردند چون میدانستند که میتوانم این کاراکتر را زنده کنم و من از این بابت بسیار خوشحال هستم که سهمی در جان بخشیدن به کاراکتر جت دارم.»
من ابتدا فیلمنامه را خواندم. فیلمنامه کاملا بدیع، خندهدار، هوشمندانه، شوخ و کلاژی از ژانرهای مختلف بود. بنابراین با خودم فکر کردم که میتوانم وارد این پروژه بشوم. من درباره انیمه اطلاعی نداشتم، اما هنگامی که آن را تماشا کردم بعد از سه دقیقه متوجه شدم که چرا این انیمه طرفداران فوقالعادهای دارد
جان چو: «من با خودم فکر کردم که آیا میتوانم چنین نقشی را به عهده بگیرم. نقشی که بیشتر به یک اکشن فیزیکی نیاز داشت. در واقع فکر میکردم که اجرای این نقش سرگرمکننده خواهد بود. چنین فرصتی واقعا کمتر پیش میآید و من به این فکر میکردم که آیا دوباره چنین فرصتی خواهم داشت. دنیایی که بخواهم در آن چنین نقشی را ایفا کنم چگونه خواهد بود؟ من ابتدا فیلمنامه را خواندم. فیلمنامه کاملا بدیع، خندهدار، هوشمندانه، شوخ و کلاژی از ژانرهای مختلف بود. بنابراین با خودم فکر کردم که میتوانم وارد این پروژه بشوم. من درباره انیمه اطلاعی نداشتم، اما هنگامی که آن را تماشا کردم بعد از سه دقیقه متوجه شدم که چرا این انیمه طرفداران فوقالعادهای دارد. اسپایک در این سریال به ژانرهای زیادی سرک میکشد که واقعا به آنها علاقه دارم: نوآر، وسترن، اکشن و علمی-تخیلی. در نتیجه فکر کردم که تجربه همه اینها در کنار هم لذتبخش خواهد بود.»
دنیلا پیندا: «درک کاراکتر فی واقعا ساده بود. نویسندگان سریال برای گسترش و عمق بخشیدن به داستان شخصی او کار فوقالعادهای انجام دادهاند. به گونهای که کاراکتر فی در اینجا حتی از شخصیت او در انیمه عمیقتر است. تجربه او از دنیا به شکلی است که هیچچیز از گذشته خود نمیداند. کسی که حتی نمیداند چه نوع غذایی دوست دارد و چه اولویتهایی دارد. کشف چنین کاراکتری و بازی کردن آن واقعا سرگرمکننده بود. اگر بخواهم به ویژگیهای مشترک میان تمام نقشهایی که تاکنون بازی کردهام اشاره کنم میتوانم بگویم که همه آنها زنانی باهوش، زیرک و جسور هستند.»