به مناسبت نمایش جدیدترین فیلم آقای باند در فیلیمو؛ زمانی برای مردن نیست

۷ حقیقت جذاب در مورد جیمز باند

بعد از گذشت ۶ دهه، ساخت ۲۵ فیلم، نقش‌آفرینی ۶ بازیگر در نقش آقای باند و میلیاردها دلار فروش در گیشه، ما هنوز در مورد مامور ۰۰۷، میراث ادبی و ماجراجویی‌هایش روی پرده نقره‌ای صحبت می‌کنیم و بحث در مورد جیمز باند همیشه داغ و تازه است. به مناسبت اکران آخرین فیلم از سری فیلم‌های جیمز باند در فیلیمو، ۷ حقیقت جذاب در مورد مامور ۰۰۷ برایتان گردآوری کرده‌ایم که بیشتر با حواشی دنیای باند آشنا شوید.

اوایل دهه ۶۰ میلادی بود که تهیه‌کننده آمریکایی «آلبرت کابی بروکلی» و تهیه‌کننده کانادایی «هری سالتزمن» در یک سرمایه‌گذاری رویایی به هم پیوستند: فرصتی برای خرید حق اقتباس رمان جاسوسی جذاب «یان فلمینگ» و به تصویر کشیدن ماجراهای هیجان‌انگیز جاسوس جنتلمن و طناز این رمان روی پرده سینما. این دو شریک نمی‌دانستند فیلم «دکتر نو» نه فقط یک فیلم پرفروش موفق، که به یک نماد سینمایی برای تمام اعصار و به گل سرسبد فیلم‌های ژانر جاسوسی تاریخ تبدیل خواهد شد. حالا که تازه‌ترین فیلم جیمز باند یعنی زمانی برای مردن نیست این فکت‌ها خواندن دارد.

نقد و بررسی آخرین فیلم جیمز باند

جیمز باند حاصل ترس از ازدواج بود!

این شخصیت افسانه‌ای که میلیاردها دلار سود نصیب خالقانش کرده، در واقع مخلوق یک اضطراب است! داستان خلق این شخصیت و نگارش رمانش از سال ۱۹۵۲ شروع شد.

در این سال فلمینگ پس از سال‌ها زندگی مجردی قصد داشت ازدواج کند و از آنجایی که به زندگی متاهلی عادت نداشت و کمی از آن می‌ترسید، برای فرار از فکر و خیال‌های بدبینانه و اضطراب‌آور شروع به نوشتن رمانی بر اساس خاطراتش در دوران خدمتش در نیروی دریایی ارتش بریتانیا در زمان جنگ دوم جهانی کرد. نتیجه فرار از این اضطراب، تولد رمان کازینو رویال در سال ۱۹۵۳ بود.

 

جیمز باند معادل واقعی داشته

فلمینگ در دوره جنگ به‌عنوان دستیار مدیر واحد اطلاعات نیروی دریایی خدمت می‌کرد و در این دوران شایعاتی در مورد یک جاسوس حرفه‌ای و بسیار باهوش شنیده بود که ظاهرا در اوایل دهه ۱۹۰۰ برای دولت بریتانیا جاسوسی می‌کرده.

نام این جاسوس زاده روسیه، سیدنی ریلی بود که در جامعه جاسوس‌ها از او به‌عنوان یک استاد مسلم و با لقب آسِ جاسوس‌ها یاد می‌شد. فلمینگ با جمع‌آوری اطلاعاتی در مورد ماجراجویی‌های ریلی، شخصیت جیمز باند را پایه‌ریزی کرد.

دنیل کریگ در زمانی برای مردن نیست

جیمز باند نامش را مدیون یک پرنده‌شناس است

فلمینگ زمانی که شروع به نوشتن ماجراهای جاسوسی کرد، دنبال نامی مردانه و بدون زرق‌وبرق برای قهرمان داستانش بود و اسم جیمز باند را از خودش نساخت. او که به دنیای پرندگان علاقه زیادی داشت، یک روز چشمش به دایره‌المعارفی در مورد پرندگان در کتابخانه منزلش افتاد با این نام: پرندگان هند غربی، نوشته جیمز باند.

وقتی جیمز باند واقعی (پرنده‌شناس) این موضوع را فهمید، فلمینگ از او عذرخواهی و به او پیشنهاد کرد که هر وقت دلش خواست روی یک گونه از زشت‌ترین و شرورترین پرنده‌ها، اسم فلمینگ را بگذارد!

 

جان اف.کندی سرمایه اولین فیلم باند را فراهم کرد!

قبل از این‌که فیلم‌های باند طرفداران مشهور زیادی برای خودش دست‌وپا کند، این کتاب‌هایش بود که از محبوبیت زیادی بین مشاهیر برخوردار بود. مثلا سال ۱۹۶۱ جان اف.کندی رئیس‌جمهور محبوب وقت آمریکا در یادداشتی در مجله لایف، رمان از روسیه با عشق را یکی از کتاب‌های مورد علاقه‌اش معرفی کرد.

یادداشت کندی بلافاصله باعث شد تا فروش این کتاب با جلد شومیز در آمریکا چند برابر و چنان موجی از محبوبیت در مورد کاراکتر جیمز باند شکل بگیرد که تهیه‌کنندگان آن بتوانند سرمایه فیلم اول را با خیالی راحت فراهم کنند.

اسلحه شخصی جیمز باند

لطف یک اسلحه‌شناس به باند

در رمان‌های اولیه، اسلحه شخصی جیمز باند یک تپانچه برتای کالیبر ۰.۲۵ بسیار سبک و قابل حمل بود. جفری بوتروید متخصص اسلحه‌های گرم از این انتخاب راضی نبود، برای همین نامه بلندبالایی به فلمینگ نوشت و او را متقاعد که این اسلحه یک اسلحه زنانه است و با کاراکتر بسیار مردانه باند خیلی تناقض دارد! پیشنهاد او برای جایگزینی اسلحه، یک تپانچه والتر PPK بود که در فیلم‌های باند به یکی از مشخصه‌های اصلی و امضاهای شخصیت او تبدیل شد.

سازندگان دکتر نو، اولین فیلم جیمز باند برای ادای دین به این انتخاب محشر بوتروید، صحنه‌ای در فیلم قرار دادند که در آن یک دلال اسلحه سرویس جاسوسی بریتانیا اسلحه برتای باند را می‌گیرد و به او یک قبضه PPK تحویل می‌دهد!

علت خداحافظی شون کانری از جیمز باندتوالت، عامل خداحافظی کانری از باند

یکی از دلایل مهم خداحافظی شان کانری از شخصیت جیمز باند، شهرت بی‌حدوحصر و آزاردهنده‌ای بود که بابت بازی در این فیلم‌ها نصیب او شده بود.

این شهرت در میانه فیلمبرداری پنجمین فیلم مجموعه یعنی (تنها دو بار زندگی می‌کنی) به اوج خود رسیده بود. زمانی که گروه برای فیلمبرداری راهی ژاپن شده بود، صدها خبرنگار و هزاران طرفدار به محل فیلمبرداری حمله‌ور شده بودند و کانری متوجه شد در طول دوره اقامتش در ژاپن، هیچ جا، حتی برای صرف یک غذای ساده، نمی‌تواند از شر هجوم مردم و خبرنگارها در امان باشد.

نقطه اوج زنندگی این رفتارها و شکسته شدن حریم شخصی کانری زمانی بود که او یک بار در مکانی راهی توالت شده بود و وقتی روی کاسه توالت نشست، دید یک عکاس ژاپنی رفته روی صندلی و دارد از بالای در دستشویی به کانری زل می‌زند!

بنر فیلم زمانی برای مردن نیست

نظر شما چیست؟

ایمیل شما منتشر نخواهد شد

از اینکه نظرتان را با ما در میان می‌گذارید، خوشحالیم

fosil