یادداشت حسنا پرویزی برای فیلم گورکن | خانه از پای‌بست ویران است

فیلم گورکن ساخته کاظم ملایی از اواسط مرداد به صورت آنلاین اکران شد. این فیلم توانسته است خون تازه‌ای به رگ خشکیده سینمای ایران تزریق کند.

گورکن، تازه‌ترین فیلم کاظم ملایی، از اواسط مرداد به صورت آنلاین اکران شد. ملایی که پیش از این توانسته بود با فیلم عجیب و جذاب کوپال در ذهن ما ماندگار شود، این بار با ارائه داستانی متفاوت از مسائل تازه‌ای که جامعه امروز ما با آن‌ها مواجه شده پا به میدان گذاشته است. معضلاتی که با پیشرفت بی‌وقفه تکنولوژی گریبانگیر افراد می‌شود.
ملایی برای این فیلم، جایزه بهترین فیلم داستانی از بیست و هفتمین جشنواره فیلم آستین آمریکا را به دست آورد. گورکن نیز مانند بسیاری از فیلم‌هایی که در دوران پاندمی عرضه شدند، از نمایش بر پرده سینما بی‌نصیب ماند.

فیلم گورکن کاظم ملایی

داستان فیلم گورکن ساخته کاظم ملایی

کاظم ملایی در فیلم گورکن قصه ملایم‌تری نسبت به کوپال روایت می‌کند: سوده مادر جوانی در آستانه ازدواج مجدد است که یک اتفاق ناگوار، دنیای او را زیر و رو می‌کند. پسر او توسط افراد ناشناسی به گروگان گرفته می‌شود. به نظر می‌رسد این آدم‌ربایی انگیزه‌ای جز دریافت پول نداشته باشد. سوده در ابتدا سعی می‌کند به طور مستقل این ماجرا را پیگیری کند، اما تقاضای آدم‌رباها برای خرید بیت‌کوین، در نهایت او را مجبور می‌کند از پدر و همسرش که سال‌هاست از هر دو به طور کامل بریده است تقاضای کمک کند.

شروع قدرتمند

قصه با یک عدم تعادل خوب شروع می‌شود. ماتیار، پسر سوده، گم شده و همه چیز تحت تاثیر این عدم تعادل قرار گرفته است. پیرنگ به خوبی شکل می‌گیرد. تعلیق آغاز می‌شود. در حاشیه هم داستانی فرعی وجود دارد که می‌تواند به قصه شاخ و برگ ببخشد: موریانه به جان خانه سوده افتاده است. کسی پیدا شده است که برای این مشکل که سوده به تنهایی با سم و نفت نتوانسته است حل کند، چاره‌ای پیدا کند. یک مثلث عشقی بسیار کمرنگ هم بین سوده، همسر سابق و خواستگار جدیدش وجود دارد.

تا اینجا، کاظم ملایی همه چیز را خوب پیش می‌برد. لوکیشنی که برای فیلم انتخاب کرده نیز بی‌نظیر است؛ خانه‌ای قدیمی که رازهای زیادی را در خود پنهان کرده است و به زورِ چسباندن یک قاب عکس به دیوارش هم نمی‌شود رازهاش را مخفی نگه داشت. داستان از این به بعد، به آرامی ادامه پیدا می‌کند. ترس و اضطراب ناشی از سرنوشت ماتیار رنگ می‌بازد. تعلیق به عمد از بین می‌رود تا به حوادث ریز و درشتی که در این خانه رخ داده و سوده از آن بی‌خبر بوده است تاکید کند.

مهدی حسینی نیا و ویشکا آسایش در نمایی از فیلم گورکن کاظم ملایی

آدم‌های مرموز قصه

ویشکا آسایش در نقش سوده توانسته بازی قابل‌قبولی از خود به نمایش بگذارد. داستان، حول شخصیت سوده شکل گرفته است؛ گرچه زوایای پنهان فراوانی در زندگی و شخصیت سوده وجود دارد که بر مخاطب پوشیده است و پوشیده نیز می‌ماند. به رازهای فراوانی اشاره می‌شود و همانطور سر به مهر باقی می‌ماند. سایر بازیگران اما به دلیل عدم پرداخت کافی به شخصیت‌های فرعی، بازی‌های درخشانی از خود به نمایش نمی‌گذراند.

حسن معجونی در نقش پیمان، دیر به فیلم اضافه می‌شود؛ تعداد محدودی دیالوگ دارد. چیزی از گذشته‌اش برملا نمی‌کند. سوالی را پاسخ نمی‌دهد و رفتاری خونسردتر از چیزی که مخاطب انتظار دارد از خود بروز می‌دهد. انگار که بنا باشد با این عدم پرداخت شخصیت‌ِ پیمان، ما با سوده هم‌داستان باشیم و به پیمان شک کنیم؛ البته این شک و تردید درمورد تک تک شخصیت‌ها قابل بحث است. به هیچکدام به قدر کافی نزدیک نخواهیم شد؛ پس می‌توانیم به تک تک افراد شک داشته باشیم، چرا که ممکن است هر کدام انگیزه‌ای شخصی داشته باشند که ما از آن بی‌خبریم. چه این شخص یک کارگر مهاجر باشد؛ چه کلفتی که سال‌هاست در خانه شخصیت اصلی زندگی کرده باشد و چه یک خواستگار که تازه قرار است به خانواده وارد شود.

نمادها و نشانه‌ها

به نظر می‌رسد کاظم ملایی به استفاده از نمادها بسیار علاقه‌مند است. در این فیلم، تلویزیون در همه شرایط روشن است. در شبکه‌های ایران کسی اخبار می‌گوید یا بیانیه صادر می‌کند. اغلب هم کسی از راه می‌رسد و شبکه را عوض می‌کند و یک شبکه ماهواره‌ای را جایگزین می‌کند. پرچم‌های عزایی که روبروی خانه سوده به دیوار نصب هستند و انگار قرار است خبر از اتفاق شومی بدهند. مهم‌تر از همه، وجود موریانه و گورکن در خانه احتمالا نمادی از پنهان بودن رازهایی خورنده در دل زندگی سوده دارد. رازهایی که سوده دارد و رازهایی احتمالی که سوده از آن ها بی‌اطلاع است و از درون، زندگی او را مورد هدف قرار داده‌اند. ای بسا که اگر موریانه به چند نقطه خانه زده باشد، مجبور به تخریب کلی خانه شوند.

نمایی از فیلم گورکن

در مجموع، ملایی با فیلم جدید خود توانسته است خون تازه‌ای به رگ خشکیده سینمای ایران تزریق کند. او از ایده‌های خوبی مانند بحث ارزهای دیجیتال و کودکانی که در استفاده از تکنولوژی بسیار از والدین خود جلو افتاده‌اند بهره برده است. ملایی می‌توانست با پرورش مناسب و ایجاد تعلیق، گورکن را به یکی از بهترین فیلم‌های خود تبدیل کند.


نظر شما چیست؟

ایمیل شما منتشر نخواهد شد

از اینکه نظرتان را با ما در میان می‌گذارید، خوشحالیم

5 نظر
  1. مینو می‌نویسد

    نمیدونم چرا نقش مهراوه شریفی نیا از دید منتقدان دور مونده ؟ حوصله ندارم با جزئیات بگم ولی به نظر میرسه مهراوه جاسوس حسن معجونی توی خانواده ویشکا هست و اون بهش خبر داده که به زودی خواستگاریه و حسن معجونی با اجرای این نقشه با کمک ماتیار میخواد آخرین شانسشو برای برگردوندن سوده امتحان کنه

  2. مهدوی می‌نویسد

    توی نقد یه صفحه ی دیگه و توی نظر یکی از بیننده ها دیدم که از عید قربان نام برده شد و خصوصا توی اون نقد، ادعا این بودکه چرا روز عید قربان به عنوان بستر زمانی فیلم در نظرگرفتن شده، در صورتی که اون روز مدرسه تعطیل نبوده‌،… عید قربان نبود بلکه یکی از مناسبت های مرتبط با محرم بود و و مسلما منظور فیلمنامه نویس، از آوردن اسم عید قربان توی نوحه ی اون مناسبت تاکید روی دلهره و دلواپسی مادر برای پسرشه

  3. زاشا می‌نویسد

    واقعا عجیبه نقد شما… عین اون جایزه ای که گرفته داستان فیلم و شخصیت ها همه از دم ایراد داره

  4. گلاره می‌نویسد

    فیلم بسیار ضعیف تر از چیزی هست که اینجا نقد شده.شخصیت پردازی ها واقعا ضعیف هست و هیچ برداشت موجهی از ماتیار یا پدربزرگش یا حسن معجونی وجود نداره..بود و نبود بهنوش بختیاری که هیچ تاثیری در فیلم نداشت و تکلیف نوع رابطه با خواستگار و ربطش به سوژه هم اصلا مشخص نمیشه.. همه خیلی عادی و بیخیال و هیچ دلیل موجهی از کنار همه چیز میگذرن و درنهایت فقط از ماتیار متنفر می‌شید بدون اینکه دلیل موجهی از کارش دستگیرتون بشه.. فیلم باگ های زیادی داری و نمادهای بیربط زیادی داره مثل عید قربان یا همسایه که سرهنگ بازنشسته هست یا پرچم های سیاه خانه همسایه… واقعا فیلم هیچ حرفی برای گفتن نداشت

  5. Amir می‌نویسد

    در مجموع، ملایی با فیلم جدید خود و شما احمقا با مقاله ی مزخرفتون توانسته اید تنها دل خودتون رو خوش کنید. خانه از پای بست ویران است چی شد؟! مثلث عاشقانه! بیانیه صادر میکند!

fosil