فیلم سینمایی ساحره، فیلمی اتمسفردار است. فیلمی که فضا را به خوبی میپروراند و در تماشاگر رسوخ میکند. داستان فیلم درباره یک دختر شهرستانی بازیگر تئاتر است.
داوود میرباقری فیلمسازی توانا بود و در دورهای از فیلمسازیاش نیز فیلمهای خوبی ساخت. فیلمسازی که اخیرا مانند بسیاری دیگر از فیلمسازان، و به ورطهی ساخت سریالهای سفارشی و تلویزیونی افتاده است. فیلم سینمایی ساحره فیلمی پر حس و اتمسفردار است. فیلمی که حس و فضا را به خوبی میپرورانَد، در تماشاگر رسوخ میکند، و درون او ماندگار میشود. داستان فیلم در مورد یک دختر دانشجوی شهرستانی است که بازیگر تئاتر است. و آرمان و آرزویش موفقیت در رشتهاش است. شبی یکی از دوستانِ کارگردان تئاتری که رعنا در آن ایفای نقش میکند، به تماشای اجرا میآید و در همان دیدار، دلباختهی رعنا میشود. بهرام که از خانوادهای اصیل و اشرافی است، بالاخره با رعنا ازدواج میکند. اما اصیل بودن، مقررات و سنتهای این گونه خانوادهها رفتهرفته دست و پای رعنا را میبندد. اما رعنا همچنان میکوشد با تمام این مشکلات کنار بیاید و خانوادهی تازهاش را در اولویت قرار دهد. اما ماجرایی پیش میآید که دیگر از توان رعنا خارج است. و او نمیتواند با آن کنار بیاید. رعنا از رفتارهای مشکوک بهرام، حس میکند که کسی در آن خانهی بزرگ و اشرافی زندگی میکند، که از چشم او پنهان مانده است. و بهرام حضور او را مخفی میکند.
نقد فیلم زهرمار؛ فیلمی نزدیک به واقعیت
موزیک فیلم عالی است. و تمام دقایق فیلم را تبدیل به لحظاتی حسی نموده است. البته فیلمبرداریِ خلاقانه نیز در به وجود آمدن این فضای پر حس و این اتمسفرِ گیرا، نقش زیادی بازی میکند. تصاویر خاصی که کیفیتی رویاگون به فیلم سینمایی ساحره دادهاند و کیفیتی دستنیافتنی به فضای دیداری فیلم سینمایی ساحره بخشیدهاند. استفاده از رنگ در این فیلم نیز عامل مهم دیگری است که نقش زیادی در به وجود آمدن این اتمسف داشته است. اما مسئلهی مهمی که نقشش در ایجاد این اتمسفر، بیش از آنچه که به نظر میرسد قابل بررسی است، تمهید دوبله است. دوبلهی بینظیرِ این فیلم، گویی کیفیت دیگری به بازیگر بخشیده است، و روح دیگری از او به نمایش میگذارد.
اکران آنلاین فیلم سازهای ناکوک | عشق و نفرت زنانه
اما مشکلات فیلم بیش از هر چیز به فیلمنامه بازمیگردد. و بسیاری از کنشها، گرچه در کارگردانی به خوبی جمع و جور شدهاند، اما چندان مستحکم نیستند. برای نمونه جایی که بهرام تبر برمیدارد و به طبقه بالا میرود، به نظر میرسد که هنوز به کلایمکس یا اوج دراماتیکِ بازیگریاش نرسیده است. همچنین ازدواج بهرام و رعنا نیز کمی سردستی و زودگذر برگزار میشود. مشکل دیگر باورناپذیریِ روسری یا همان پارچه تحمیلیای است که رعنا دائما در خانه بر سر دارد. البته این مشکل، مختص این فیلم نیست و سالهاست که فیلمهای ایرانی را تا سطح زیادی باورناپذیر نموده است. اما در فیلم سینمایی ساحره بهدلیل تاکید بیش از حد بر کنشها و زندگی زنانه، این مشکل بیشتر آزاردهنده است. البته این مشکلی است که توسط فیلمسازان باید حل شود و نیازمند مقدار متوسطی از هویت و اتحاد است؛ مفاهیمی که گویی در سینمای امروز ایران نایاب شدهاند.