مایکل ایلی با ایفای نقش در فیلم نردبان جیکوب ساخته دیوید ام.روزنتال که در ژانر هیجانی-روانشانختی است، میدرخشد. (این فیلم، بازسازی فیلمی به همین نام و محصول سال ۱۹۹۰ است.) داستان این فیلم درمورد سربازی به نام جیکوب است که از جنگ خونین و فرسایشی ویتنام برگشته است و با مشکلات روانشناختی ناشی از جنگ که عوارض روحی و روانی بسیاری را برایش بهوجود آورده است، دست و پنجه نرم میکند.
فیلم نردبان جیکوب محصول سال ۲۰۱۹ که توسط دیوید ام.روزنتال کارگردانی شده است، با هدف مدرنسازی طرح فیلم ترسناک و رازآلود نردبان جیکوب (ساخته آدرین لین در سال ۱۹۹۰ که با هنرنمایی و ایفای نقش تیم رابینز اکران شد)، ساخته شد که بافتی با مضمون اختلال استرس پس از سانحه (حادثه)، داروهای روانگردان، شکست و ناکامی در روابط خانوادگی و جرم و جنایتی که از یک مشاجره و تنش ماوراءالطبیعه همیشگی نشأت میگیرد که شخصیت اصلی داستان هرگز نمیتواند از آن رهایی پیدا کند دارد. ( مایکل ایلی، نقش جیکوب را ایفا میکند که در فیلم«نامزد ایدهآل (مرد کامل)» به کارگردانی روزنتال نیز بازی کرده بود). این فیلم، تسلیم مشکلی شده است که تقریباً همه داستانهایی که حول و حوش موضوع توهم و شواهد غیرقابل اعتماد هستند، باید بر این مشکل غلبه کنند. مخاطبان، از اولین صحنهای که میبینند متوجه میشوند که همه تهدیداتی که دیدهاند ممکن است از تخیل و تصور آن فرد باشد؛ چرا که در ادامه باید از دیدن فیلم لذت ببرند و به آن اهمیت بدهند. در اصل، یک کارگردان با روحیه و غریضه سفت و سخت و سنگین تجاری، بهسختی مخاطب را از اینکه احساس کند گول خورده است، دور نگاه میدارد. این موضوع در مورد مخاطبان روزنتال بهطرز قابلتوجهی کمتر است.
شخصیت جیکوب سینگر (با بازی مایکل ایلی) یک جراح آسیب دیدگی و حادثه ارتش آمریکا در افغانستان بود، حدوداً یکسال یا بیشتر از آن، نزد همسرش سامانتا (با بازی نیکول بهایریه) برگشته است و حالا فرزند جدیدی دارد و در یک بیمارستان کار میکند. او با خاطره حضورش در اتاق عملی که برادر سربازش ایزاک (با بازی جس ویلیامز) در آن مرده است، تسخیر شده و دست و پنجه نرم میکند. اما بسیاری از مردم این بیمارستان نیز تسخیر شدهاند -کسانی که ظاهراً محکم بهنظر میرسند؛ درحالیکه دارای ترس از دیدن قیافهها و صورتهای وحشتناک هستند و در آسایشگاههای داخلی که جیکوب از آن خاطره دارد، اسکان و اقامت نکردهاند.
نگاهی به فیلم آرتور و مرلین: شوالیههای کملوت

فیلم نردبان جیکوب ۲۰۱۹، مقدمهای بیارتباط با این شخصیتها، صحنه را رقم زده است. جانبازی که در خیابان قدم میزند و در برخی از سطلهای زباله، دنبال چیزی میگردد و بهسمت چراغ آتشنشانی که درحال چشمک زندن است در حال حرکت است. او به یک کوچه میخزد و درحالی که بهطرز ناامیدانهای از یک شیشه کوچک دارو برای تسکین درد های خودش اندکی مینوشد، ناگهان توسط غریبهای که در آنجا منتظر است، مورد حمله واقع میشود. هنگامی که مرد برای فرار از خفه شدن، دست و پا میزند، چندین برش از صحنه نشان داده میشود که او در کوچه تنها است و کسی به او حمله نکرده، بلکه این توهم او است!
متاسفانه پس از سکانس اول، فیلم با اثبات اینکه افراد از پشت صحنه ماجرا خبر دارند و میدانند که چه چیزی واقعی و چه چیزی غیرواقعیست، جذابیت خود را از دست میدهد. پس از برخورد با یک جانباز دیگر که ادعا میکند: «اسحاق هنوز زنده است»، ملاقاتهای غیرعادی جیکوب با افرادی عجیب شروع میشود افزایش مییابد؛ از ملاقات با یک بیخانمان بدریخت گرفته، تا سارقانی که ناپدید میشوند و بیمار بیمارستانی که روی سقف راه میرود. فیلم نردبان جیکوب گاهی اوقات اذعان میکند که او در توهم است؛ (چیزی را به ما نشان میدهد که وقتی از زاویه جدید آن را می بینیم ناپدید می شود)، اما تماشاچیان چیزهایی را میبینند که نمیتواند واقعی باشد. در همین حال، مردم عادی در زندگی جیکوب (پزشک او ؛ یکی از دوستان داروساز) بهطرز عجیبی رفتار میکنند که ما را مجبور به تصور یک توطئه گسترده میکند. (بعضی اوقات، وسوسهانگیز است که گمان کنید روزنتال، متن و گفتگوهای مختلفی را به بازیگران داده است و آنها را بهسمت رفتارهایی سوق میدهد که گویی در دنیای متناقض هستند.)
نقشآفرینی صریح و باورپذیر ایلی به اندازه کافی مطلوب و دلچسب هست تا سردرگمی و درهمریختگی جیکوب برای ما کاملاً قابللمس و مشهود باشد؛ در بعضی صحنهها درست به مانند یک نقشه توطئه و دسیسه به سبک دهه۷۰ میلادی بهنظر ما میآید. در طی فیلم نردبان جیکوب ما در مورد یک داروی آزمایشی میشنویم که بهنوعی خاطرات آسیب زننده و دردناک را مورد هدف قرار میدهد. کسانی که به این دارو معتاد میشوند اینطور بهنظرشان میرسد که توسط افراد دولت سایه (مخفی) تحتتعقیب هستند. ما، درمییابیم که ایزاک زنده است و در یک اردوگاه زیرزمینی مخفی که برای جانبازان جنگی بهوجود آمده زندگی میکند. پزشک جیکوب بهطرز مشکوکی از شنیدن این خبر غافلگیر شده است؛ درست قبل از اینکه با تأخیر وارد جلسهای که برای آن قرار داشته است بشود.
هر قدر هم که این فیلم هیجانانگیز و جنجالی باشد، به لحاظ شدت مشقتها و سختیهای موجود در فیلم برای شخصیت اصلی داستان، هرگز به پای نسخه اصلی (قدیمی) این فیلم نخواهد رسید. تیم و گروه دستاندر کار فیلم ساختهشده توسط روزنتال، در طی فیلم گاهی اوقات با گریز زدن به خلاقیتهای بصری لین (کارگرادن نسخه اصلی و قدیمیتر)، سعی در افزایش جذابیت فیلم داشتهاند (در زمان پخش فیلم، ما صحنههای متعددی از حرکتهای عصبی محو و نامفهوم را میبینیم که امروزه در اینگونه فیلمها (وحشتناک و ترسناک)، بیشتر استفاده می شود). اما لحظات و تصاویر فیلم، هیچ همبستگی و چشمانداز داستانی متقاعدکنندهای ندارد.