همه چیز درباره فیلم ویلای ساحلی
رضا عطاران، پژمان جمشیدی و ریما رامین فر ستارههای این فیلم کمدی هستند
فیلم ویلای ساحلی جدیدترین ساخته کیانوش عیاری است که در سینماها اکران شده است. عیاری پس از آنکه فیلم کاناپهاش به محاق توقیف رفت تصمیم گرفت به سراغ یک کمدی بفروش برود. حضور بازیگران امتحان پسدادهای چون پژمان جمشیدی و رضا عطاران در فیلمی که کارگردانش قواعد ساخت فیلم به هر شکلی را به خوبی بلد است نشان میدهد که مخاطب باید منتظر یک اتفاق ویژه در سینماها باشد.
فهرست بهترین فیلم های ژانر کمدی ایرانی
داستان فیلم ویلای ساحلی
خلاصه داستان فیلم ویلای ساحلی داستان خانوادهای روستایی را روایت میکند که به عنوان سرایدار قرار است برای ۶ ماه از یک ویلا نگهداری کنند. چاوش (صاحب ویلا) قرار است برای دانشگاه رفتن دخترش ۶ ماه در خارج از ایران زندگی کند و ویلا را به یونس (پژمان جمشیدی) و همسرش (ریما رامین فر) میسپارد و آنها با ۳ فرزندشان به ویلا نقل مکان میکنند، اما برادر زن یونس (رضا عطاران) با ورود به خانه داستانهایی را رقم میزند…
بازیگران و عوامل فیلم ویلای ساحلی
فیلم ویلای ساحلی به کارگردانی کیانوش عیاری و تهیهکنندگی رضا رخشان ساخته شده است. مدیر فیلمبرداری: داریوش عیاری، دستیار اول فیلمبردار: بابک ابرغانی، دستیار اول کارگردان: رضا مسعودی، مدیر صدابرداری: محمود خرسند، صدابردار: سهیل متولی، طراح چهرهپردازی: عباس عباسی، طراح صحنه: سیامک کارینژاد، طراح لباس: زهرا صمدی، تدوین: کیانوش عیاری.
گروه بازیگران فیلم ویلای ساحلی، این چهرهها هستند؛
- رضا عطاران
- پژمان جمشیدی
- ریما رامین فر
- فرگل فربخش
- یوسف خسروی
- علی پناهی
- شووار کریم زاده
نقد و بررسی منتقدان درباره فیلم ویلای ساحلی کیانوش عیاری
آنتونیا شرکا | فیلم ویلای ساحلی را در کجای کارنامه درخشان کیانوش عیاری قرار دهیم، نمیدانم! پوستر فیلم، بازیگران کمدی، رکوردشکنی فروش فیلم در دوران پساکرونا که در روز اول نمایش، «فسیل» و «هتل» را پشت سرگذاشت، … از خود بپرسیم نام کیانوش و داریوش عیاری در عنوانبندی چنین فیلمی چه میکند؟! چه ساز و کاری عیاری را به ساخت فیلمی در ردیف کمدیهای «سخیف» این سالها، سوق داده؟! عیاری که کمدیساز نبود! آنهم از این دست کمدیها! و آیا بد در آمدن این کمدی و تلخ و سیاه شدنش از میانههای فیلم را به فال نیک بگیریم؟ اینکه شخصیت اول، یونس (پژمان جمشیدی)، همه چیز است جز خندهدار… شخصیتی آنقدر غم – بخوانید رقت -انگیز که وزنه فیلم را از نیمه به کمدی سیاه و حتی تراژدی سنگین میکند.
اما اتفاق طلایی «ویلای ساحلی»، آخرین حضور سینمایی شادروان کیومرث پوراحمد، در نقش خودش است، که در دقایقی از فیلم بهطور افتخاری حضور دارد؛ و چه غریبانه! حضوری گنگ و مبهم (خصوصا آنجا که پشت به دوربین جلوی پنجرهی ویلا محو تماشای باران میشود و حواسش به سوالات عطاران نیست) انگار همین یک سکانس کافیست برای اینکه خداحافظی قریبالوقوع او را با دنیایی که کسی مثل عیاری را به ساختن یک ویلای ساحلی بیصاحب و بیدر و پیکر وا میدارد، باور کنیم.
و بعد… صاحب ویلا اختلاس کرده و در خارج از کشور متواری است، ویلایش را به کسانی امانت داده که از آن سو استفاده میکنند و بیاجازه اجارهاش میدهند و در پایان همه چیز به خوبی و خوشی تمام میشود؛ و قرار است به این افتضاح بخندیم؟! پول اختلاس صاحب ویلا نوش جان آنکه خورده و برده و پول کلاهبرداری امانتداران غیر امین ویلا هم نوش جان خود و قبیلهشان! و این است نتیجهی اخلاقی فیلم؟!
گاهی از خود میپرسم هنرمند تا کی میتواند در این شرایط، مرگ را در آغوش نکشد و فیلم مبتذل هم نسازد و به خودتبعیدی خانگی هم تن در ندهد و کوچ هم نکند و سالم هم بماند؟! چگونه میشود؟ / پیج شخصی
دفتر طنز حوزه هنری
محسن فراهانی | فیلم ویلای ساحلی را دیدم و به شدت راضی هستم. چون پول بلیت را رفیقم حساب کرده بود؛ رضا عطاران، پژمان جمشیدی و ریما رامینفر بازیگران اصلی این فیلم هستند و انصافاً بازیهای درخشانی دارند که باید از تیم نورپردازی این فیلم تقدیر کرد. فیلم درباره یک خانواده روستایی است که به عنوان سرایدار یک ویلای لاکچری مشغول به کار میشوند. آنها که برای مدت ۶ ماه مسئولیت نگهداری از این ویلا را بر عهده دارند شیطان میرود در جلدشان و تصمیم میگیرند با کرایه دادن اتاقهای ویلا برای خود پولی دشت کنند. که ناگهان…
این «که ناگهان» را خودم به ماجرا اضافه کردم تا تعلیق کار بالا برود وگرنه خود فیلم اینقدرها هم تعلیق ندارد ولی کارگردانی درخشانی دارد. اگر قبول ندارید فقط کافی است به عکسهای آقای کیانوش عیاری رجوع کنید تا دلیل این درخشندگی که عرض کردم را ببینید. فیلمبرداری ویلای ساحلی مرا یاد فیلم تحسینشده و به یادماندنی عروسیام انداخت که کار ارزنده آتلیه «پرنس کوکب» در نظامآباد نرسیده به وحیده بود. همانقدر آشفته و لرزان و با زومهای عجیب و غریب که مخاطب فکر میکند کیانوش عیاری قبل از هر برداشت داد زده و گفته: منصورجون داداش! دوربین زومه؟
قصه ولی خیلی شسته و رفته است چون خیلی آب به آن بسته شده در نتیجه حسابی تمیز از کار درآمده است. داستان ویلای ساحلی مخاطب را یاد دو فیلم داریوس مهرجویی خدابیامرز میاندازد. «اجارهنشینها» و «چه خوب شد که برگشتی» البته که کیفیت ساخت فیلم بیشتر نزدیک به دومی است. گفتم خدابیامرز یاد کیومرث پوراحمد افتادم. پوراحمد هم در یک سکانس فیلم ویلای ساحلی بازی میکند. با چهرهای غمگین، عصبی و بیروح که باعث میشود مخاطب وسط تماشای یک فیلم کمدی ناگهان سرد و افسرده بشود.
داستان در یک بیمنطقی بیمزهای پیش میرود که مخاطب با خودش میگوید: […] و […]. این سهنقطهها، فحشهایی بود که مخاطب به خودش میدهد که فریب اسمهای بزرگ کارگردان و بازیگران را خورده و پول پای این فیلم داده است. پایانبندی اما واقعا درخشان است. چون اکثر پلانها در هوای ابری و بارانی گرفته شده ولی سکانس پایانی در یک هوای آفتابی ضبط شده است. در آخر هم رضا عطاران یک شعار گلدرشت میدهد و تلویحا میگوید در زندگی اگر فرصت خیانت در امانت پیدا کردید حتما از آن استفاده کنید چون همین لحظههاست که زندگی را میسازد. اما نمیگوید که زندگی واقعی مثل فیلمهای آبکی نیست که منطق نداشته باشد. مملکت قانون دارد هرچند خیلی درخشان نیست!
چند نکته درباره فیلم ویلای ساحلی
- غیر از ترکیب نامهای مطرحی چون رضا عطاران و پژمان جمشیدی در کنار نام کیانوش عیاری، حضور نام زندهیاد کیومرث پوراحمد در فهرست بازیگران این فیلم هم جذاب است.
- جالب است بدانید آخرین باری که فیلمی از کیانوش عیاری اکران عمومی شد، به ۲۵ سال قبل برمیگردد. یعنی سال ۷۷ و اکران فیلم «بودن یا نبودن».
نقدهای قدیمی بر فیلم بودن یا نبودن
- در این سالها تنها فیلم «بیدار شو آرزو» با موضوع فاجعه زلزله بم، ۱۳ سال بعد در گروه هنر و تجربه اکران شده است.
- فیلم «خانه پدری» هم در سال ۹۳ تنها برای یک روز اکران شد. در سال ۹۸ دوباره در نوبت اکران قرار گرفت و اینبار برای ۵ روز رنگ سینما به خود دید.
- نام قبلی فیلم «رکر» نام داشت.
حرفهای کیانوش عیاری کارگردان فیلم ویلای ساحلی
همزمان با اکران فیلم کمدی ویلای ساحلی، کیانوش عیاری با ایسنا گفتوگو کرده و این خلاصه آن حرفهاست:
- مهمترین دلیلم برای ساخت این فیلم، پول بود چون میخواهم پروژه دیگری را شروع کنم که تهیهکننده آن خودم هستم و به پول احتیاج دارم.
- به هیچ عنوان حاضر نبودم بخاطر پول، یک فیلم مبتذل بسازم و معتقدم «ویلای ساحلی» اصلا مبتذل نیست. درواقع مفاهیمی مثل «خیانت در امانت» در ذهنم بود که فکر کردم میتواند مَحمل خوبی برای یک فیلم باشد.
- عمده بازخوردها خوب بوده اما انتقادهایی هم شنیدهام که بیشتر به این دلیل بود که توقع داشتند من در همان سبک «خانه پدری» فیلم بسازم و به نظرم این توقع بهجایی نیست.
- آیا من باید مدام فیلمهای تلخ بسازم؟ گاهی کارگردانی مثل من هم دوست دارد یک فیلم مفرح بسازد، یعنی حتی اگر بخاطر پول هم نباشد، بخاطر روح و روان خودش، شاید بخواهد چنین فیلمی بسازد. اگر یک فیلمساز، روح و روان خود را درنظر بگیرد، حس او به عده کثیری منتقل میشود و در نتیجه یک جمع میلیونی حال و احوال بهتری پیدا میکنند.
- تمام دوران فیلمسازی من با سانسور و به تبع آن خودسانسوری مواجه بوده است. بویژه آخرین فیلمهای من یعنی «خانه پدری» و «کاناپه» که به شدت با سانسور مواجه شدند و مرا به غیر از آزردهخاطر کردن، به لحاظ مالی هم در شرایطی سخت قرار دادند. بنابراین برای فیلم جدیدم ترجیح میدادم یک فیلم بدون مشکل بسازم ضمن اینکه میخواستم فیلمم پولساز هم باشد.
حیف وقت برای دیدن این فیلم بدرد نخور و مسخره
واقعا که تیزرو ببینید هم متوجه میشید پره سانسوره ما سانس ویژه دیدیم فیلمو ۲ ساعت بود حدود نیم ساعت سانسور شده تو اکران انلاین سکانس استخر کارگری عطاران و جمشیدی راه انداختن کاره مسافرا
واقعا جای تاسف داره، پژمان جمشیدی که در نقش هادی گیر کرده در کل حیف وقت، مزخرف
حیف حجم اینترنت که رفتتتتتتتتت
بدرد نخور ترین فیلمی ک دیدم حیف اینترنتی ک خرجش کردم واقعا با چه عقلی این فیلم ساخته شده واقعا دیدنش اعصاب میخاد
اگه پول نداری فیلم بسازی چرا با اینجور فیلمها بی اخلاقی رو رواج میدی
حیف وقت که برای دیدن این فیلم بگذارید.