سریال میدان سرخ، در جمعه گذشته به یکی از پر اتفاقترین قسمتهایش رسید. در این قسمت کاراکترها اغلب در موقعیتهای سخت تصمیمگیری بودند. هرچه داستان پیش میرود، چالش بین کاراکترها بیشتر میشود و احتمالا از قسمتهای بعد بیشتر شاهد قرارگیری آنها در موقعیتهای سخت تصمیمگیری باشیم. قسمت چهارم میدان سرخ، نکات جالب و لحظههای جذابی داشت که آنها را مرور کردهایم.
سکانسی که گروچف با پیام رولت روسی بازی میکند، یکی از جذابترین سکانسهای سریال تا به اینجا و بهترین بخش قسمت چهارم میدان سرخ است. سکانسی که رضا یزدانی هم در مصاحبهاش از آن به عنوان جذابترین سکانس سریال یاد کرده است. فضاسازی این سکانس، حضور پیام با دستهای بسته وسط یک سرسرای بزرگ و خالی و رقص دیوانهوار گروچف به دور پیام که در عین حال نوعی قدرتنمایی در برابر اسیر دستبستهاش بود و بازی خوب رضا یزدانی، همگی دست بهدست هم داده بودند تا این سکانس تماشایی شود.
همه چیز درباره سریال میدان سرخ
قسمت چهارم میدان سرخ قسمت دو راهیها و انتخابها بود. انتخابهایی که در نهایت همگی اشتباه از آب در آمدند؛
- ابتدا، دو راهی واضحی که عبد برای نجات پیام از دست گروچف بر سر آن قرار گرفت و با دو دوتا چهارتای اشتباه، در حالی که دوست داشت برادر تنیاش پیام، آزاد شود، به جای پیام، برادر ناتنیاش پیروز را انتخاب کرد و او آزاد شد.
- سیمین یکی دیگر از انتخابهای اشتباه را داشت. او بین فرار برای نجات جان خود و دست روی دست گذاشتن، فرار را انتخاب کرد که منجر به مرگش شد.
- انتخاب اشتباه دیگر به پاپ مربوط میشود. پاپ آنقدر به فکر دور کردن افرا و ساعد از یکدیگر بود که فراموش کرد دزدیدن سیمین میتواند نشانهای باشد برای در خطر بودن جان خانواده خودش. برای همین هم به جای اینکه ساعد و افرا را از آنجا دور کند، تصمیم گرفت ساعد را از افرا دور کند و به قبرس بفرستد. در نتیجه قبل از آنکه فرصت این کار را هم پیدا کند، افرا اسیر دست گروچف شد.

با دزدیدن افرا، حالا گروچف از خانواده هر ۳ شریک (پاپ، تورج، عبد) یک نفر را دزدیده است؛ سیمین، همسر تورج که البته کشته شده و هنوز تورج خبر ندارد، پیام، برادر عبد که برایش خیلی عزیز است و افرا، فرزندخوانده پاپ. از اینجا به بعد چالش بین این سه نفر و گروچف میتواند خطرناکتر شود و باید ببینیم چه تصمیمی برای نجات جان اعضای خانوادهشان میگیرند. آیا با گروچف رودررو میشوند؟ آیا با او برای پیدا کردن طلاها همکاری میکنند؟ یا کسی که طلاها را برداشته برای خاتمه دادن به این موقعیت خطرناک پا پیش میگذارد؟
دو اتفاق در قسمت چهارم میدان سرخ باعث شد خط عاشقانه سریال پررنگتر شود. دو لحظه عاشقانه. یکی لحظهای که پاپ از افرا خواست کمک کند ساعد از اینجا دور شود و به قبرس برود. این برای افرا یعنی جدایی و دور شدن از عشقش که البته همین فراق و جدایی همیشه عاشقانهها را جذابتر میکند. دیگری اعتراف افرا به عاشق شدن، روبهروی ساعد که میتوانست موقعیت عجیبی به وجود آورد. حالا باید ببینیم عکسالعمل ساعد در برابر دزدیده شدن افرا چه خواهد بود. قسمتهای بعد نشان میدهد این عشق، که به نظر میرسد از نظر پاپ یک عشق ممنوعه باشد، دوطرفه است یا نه.