نقد و بررسی فیلم خشم مردانه | فیلمی جنایی و بی‌رحمانه از گای ریچی

فیلم خشم مردانه فریبنده و جذاب است، هرچند ممکن است مضطرب کننده نیز باشد. این همان فیلمی است که نشان می‌دهد ریچی هنوز هم حقه‌هایی در آستین دارد.

گای ریچی برای ساخت فیلمی هیجان‌انگیز، سرکش و ناخوشایند از سبک آشنای فیلم‌های جنایی قبلی خود فاصله گرفته است. او کارگردانی است که طرفدارانش به طرز عجیبی از او حمایت می‌کنند؛ فیلم‌سازی که در برابر قرار گرفتن در دسته‌بندی‌ مقاومت می‌کند و همچنان شیفتۀ سبک ویژۀ خود و جهان مملو از مجرمان است. البته نمی‌توانیم بلاک‌باسترهایی مثل شاه آرتور: افسانۀ شمشیر (King Arthur: Legend of the Sword) یا فیلم جاسوسی فوق‌العادۀ مردی از یو.ان.سی.ال.ای (The Man from U.N.C.L.E) را نادیده بگیریم؛ هرچند فیلم سال ۲۰۱۹ او یعنی آقایان (The Gentlemen) نوعی پسرفت بود.
ریچی نام خود را روی فیلم‌های گنگستری مملو از ناسزا گذاشته بود و گویی سعی داشت این شهرت را پس بگیرد، اما به نظر می‌رسد این بار اشتباه کرده بود. به همین دلیل است که فیلم اخیر او، بانام خشم مردانه (Wrath of Man) برای مخاطب تازگی دارد. هرچند این فیلم نیز در قالب جهان سایر فیلم‌های جنایی ریچی قرار می‌گیرد، اما خشمگین، بی‌ثبات، سرسخت و وحشی است؛ درعین‌حال، به دنبال بازیگران مکمل رنگارنگ یا ایجاد سوءتفاهم‌های مسخره نیست. خشم مردانه فیلمی سرد، خونین و درعین‌حال ترسناک است. برای نقد و بررسی این فیلم با فیلیمو شات همراه باشید.


نگاهی به فیلم «آقایان» ساخته گای ریچی


پاتریک اچ هیل (با بازی جیسون استاتهام) سابقاً کارمند بخش امنیتی بوده است. او سه ماه پس‌ازاینکه به شرکت خودروهای زرهی حمله شد و دو نفر از نگهبانانش کشته شدند، در آنجا مشغول به‌کار شده است. اچ در عین خوددار بودن مراقب همکارانش است. هنگامی‌‌که به خودروی او حمله می‌شود، اچ به‌جای پیروی از شیوه‌نامه و تحویل پول‌ها دست‌به‌کار می‌شود و با مهارت بسیار به دزدها شلیک می‌کند. این اقدام، همکاران او را وحشت‌زده می‌کند، اما باعث ارتقای او در شرکت می‌شود؛ هرچند در ادامه آشکار می‌شود که اچ یک نگهبان ساده نیست و به این کار نیازی نداشته است.

بیشتر از این به ماجراهای فیلم اشاره نمی‌کنیم، زیرا باعث لو رفتن داستان می‌شود. در اینجا هم می‌توانید امضای ریچی را ببینید. او دوباره به بازی‌های زمانی خود بازمی‌گردد و روایت فیلم را در حلقه‌های مجزا پیش می‌برد و سعی می‌کند گروه‌های گوناگون جنایتکاران را به یکدیگر ارتباط دهد، با این تفاوت که این مجرمان بامزه نیستند. ریچی معمولاً علاقه‌مند است شخصیت‌هایی را به تصویر بکشد که در شرایط سختی قرارگرفته‌اند؛ کاراکترهای پیشین او رفتاری گستاخانه داشتند و قادر نبودند با شرایطی که در آن گیر افتاده‌اند کنار بیایند یا وانمود می‌کردند سرسخت‌اند. حال‌آنکه ریچی در فیلم‌نامۀ خشم مردانه، که با همکاری ایوان اتکینسون و مارن دیویس خلق‌شده است، تمام این‌ها را کنار می‌گذارد و با نگاهی گزنده و تند، یک‌راست سراغ کاراکترهای خود می‌رود. در این فیلم، هیچ شخصیتی وجود ندارد که از واقعیت نشئت گرفته باشد. این کاراکترها شامل آدم‌های خیلی بد و ناظرانی ساده می‌شوند. شاید چنین فیلمی باسلیقۀ عده‌‌ای سازگار نباشد، اما مخاطبان بسیاری تحت‌تأثیر مسیری قرار می‌گیرند که ریچی در این فیلم طی می‌کند و در تمام مدت‌زمانِ فیلم آن را با اشتیاق دنبال خواهند کرد.

نکته‌ای شگفت‌انگیز دربارۀ خشم مردانه وجود دارد. این اثر از همان ابتدا از هر چیز آشنایی دست می‌کشد. در ابتدا، تصور می‌کنید که می‌دانید با چه فیلمی سروکار دارید و قرار است وارد جهانی شوید که جیسون استاتهام در آن‌ همه را می‌کشد؛ هرچند اگر فیلم به اینجا هم ختم می‌شد ما طرفداران استاتهام و ریچی راضی بودیم! اما ریچی این رویکرد را چنان غم‌انگیز و تاریک پیش می‌برد که هرگز احساس نمی‌کنید با یک مکانیک یا ترانسپورتر دیگر روبه‌رو هستید. استاتهام همان کاری را انجام می‌دهد که از او انتظار داریم. او شخصیتی سرسخت، شیک و سلطه‌گر است که ناگهان انتظارات ما را به سمتی دیگر هدایت می‌کند؛ گویی ریچی از ما می‌پرسد آیا این همان شخصیتی است که با عشق او بزرگ‌شده‌ایم؟ جامعه‌ستیزی تمام‌عیار؟ خشم مردانه ترکیب جالبی از فیلم‌های ردۀ B ترسناک، همراه با سیاهی‌‌ای است که در طول روایت فیلم گسترش می‌یابد.

برخی انتخاب‌های نه‌چندان درست، قدرت فیلم را تهدید می‌کنند؛ ازجمله، می‌توان به گفت‌وگوهای پرآب‌و‌تاب (دیالوگ‌های کم خاصیت، به‌ویژه در ابتدای فیلم) و شیوۀ معرفی هر بخش جدید فیلم اشاره کرد. فیلم با هر بخشِ جدیدِ خود گویی دوباره از نو شروع می‌شود؛ بخش‌هایی که عناوینی مانند روح خبیث (A Dark Spirit) و حیوانات بد، بد (Bad Animals, Bad) دارند؛ بااین‌حال، این ساختار و لحن همچنان خشم مردانه را جذاب نگه می‌دارد.

به نظر می‌رسد ریچی اینجا خودش را به شکلی متفاوت از فیلم آقایان به چالش می‌کشد. کافی است به یاد بیاوریم که ریچی علاء‌الدین (Aladdin) دیزنی را هم کارگردانی کرده است. سپس آن را با فضای تاریک این فیلم مقایسه کنیم. آنگاه دیگر نمی‌توانیم جلوی خنده و تعجب خود را بگیریم! خشم مردانه شاید بهترین یا به‌یادماندنی‌ترین فیلم ریچی نباشد، اما با دیگر فیلم‌های او متفاوت است.

شاید برخی افراد بی‌رحمی‌ها و خشونت‌های فیلم را دوست نداشته نباشد. شاید هم برخی افراد از اینکه ریچی از فضای فیلم‌های جنایی قبلی خود فاصله گرفته است، متعجب شوند. اما این جهش نشانۀ خوبی است؛ بدین معنی که ریچی برای انجام دادن کار‌های جدید اعتماد‌به‌نفس کافی پیداکرده است و نیازی نمی‌بیند تجربه‌های موفق گذشته‌اش را تکرار کند. گویی در این فیلم، ریچی چندان به نظر مخاطب اهمیت نمی‌دهد. چنین تفکری می‌تواند منجر به سقوط فیلم به ردۀ فیلم‌های جنایی کمتر شناخته‌شدۀ او مثل راکنرولا (RocknRolla‎) و هفت‌تیر (Revolver) شود.


حضور مایا و ایثن هاک در فیلم هفت‌تیر


درنهایت باید گفت فیلم خشم مردانه همچنان فریبنده و جذاب است، هرچند مضطرب‌کننده باشد. این همان فیلمی است که نشان می‌دهد ریچی هنوز هم حقه‌هایی در آستین دارد.


منبع: Collider

نظر شما چیست؟

ایمیل شما منتشر نخواهد شد

از اینکه نظرتان را با ما در میان می‌گذارید، خوشحالیم

1 دیدگاه
  1. مهدی می‌نویسد

    فیلم تموم شد ولی متوجه نشدیم اچ واقعا چکاره بود و شغل اصلیش چی بود!!!!!!!

fosil