مروری بر مینی سریال فروپاشی The Undoing
مینی سریال «فروپاشی» (با عنوان اصلی The Undoing) یک مجموعه کوتاه آمریکایی در ژانر تریلر روان‌شناختی است. مینی‌سریال جدید شبکه اچ‌بی‌او تمام المان‌های یک تریلر موفق را به تصویر کشیده: زوجی ثروتمند، غریبه‌ای اغواگر و یک قتل. اما چیزی که این مجموعه را به نقطه اوج می‌رساند، بازی درخشان نیکول کیدمن و هیو گرانت است. دیوید ای کلی، خالق این مینی‌سریال، داستان آن را بر اساس رمان «تو باید می‌دانستی» (با عنوان اصلی «You Should Have Known») اثر جین هانف کورلیتز نوشته است. سوزان بیر، کارگردان برنده اسکار برای فیلم «در یک دنیای بهتر» (In a Better World) نیز کارگردانی هر شش قسمت مینی سریال «فروپاشی» را بر عهده دارد. اگرچه تاکنون فقط سه قسمت از این مجموعه منتشر شده اما بررسی آن خالی از لطف نیست. پس با فیلیمو شات همراه باشید تا مروری داشته باشیم بر مینی سریال «فروپاشی».
شبکه HBO همیشه خود را به عنوان سازنده مینی‌سریال‌های فوق‌العاده مطرح کرده است: «جوخه برادران» (با عنوان اصلی «Band of Brothers»)، «چیزهای تیز» (با عنوان اصلی «Sharp Objects»)، «آن شب» (با عنوان اصلی «The Night Of»)، «چرنوبیل» (با عنوان اصلی «Chernobyl») و «نگهبانان» (با عنوان اصلی «Watchmen») تنها چند نمونه از آثار این شبکه است. موفقیت این مجموعه‌ها باعث شده تا مدیران اچ‌بی‌او همیشه در جستجوی ایده‌های جدید برای ساخت سریال‌های کوتاه باشند. سال ۲۰۱۸، مقدمات ساخت مینی سریال جدید آنها کلید خورد و از آنجایی که بازی نیکول کیدمن در سریال «دروغ‌های کوچک بزرگ» (با عنوان اصلی «Big Little Lies» محصول اچ‌بی‌او و ساخته دیوید ای کلی) محبوبیت زیادی پیدا کرده بود، او به‌عنوان نقش اول زن انتخاب شد. به مرور بازیگران دیگر از جمله هیو گرانت، ادگار رامیرز و نوآ جوپ نیز به تیم بازیگران اضافه شدند.
۲۵ اکتبر ۲۰۲۰ (۴ آبان ۹۹)، قسمت اول مینی سریال «فروپاشی» (The Undoing) منتشر شد و اولین چیزی که جلب توجه کرد، بازی گیرا و جذاب نیکول کیدمن بود. این همان چیزی بود که هواداران سریال «دروغ‌های کوچک بزرگ» انتظارش را می‌کشیدند؛ چرا که فصل دوم این مجموعه به اتمام رسیده بود و آنها شوق دیدار مجدد نیکول کیدمن را داشتند. اما زمانی که قسمت سوم مینی سریال «فروپاشی» پخش شد، همه فهمیدیم که نه‌تنها کیدمن، بلکه دیگر بازیگران مجموعه، به خصوص هیو گرانت هم عملکرد کم‌نظیری ارائه داده است.
بررسی سریال دروغ های کوچک بزرگ
گرانت درست پیش از این مجموعه در فیلم «پدینگتون ۲» (با عنوان اصلی «Paddington 2») و مینی سریال «رسوایی‌ای بس انگلیسی» (با عنوان اصلی «A Very English Scandal») نقش تقریباً مشابهی را ایفا کرده بود. او در اثر جدید خود نقش مردی شوخ‌طبع با اصالت بریتانیایی به نام جاناتان فریزر را بازی می‌کند. او همچنین همسر جذاب زنی زیبا به نام گریس (با بازی نیکول کیدمن) است. خانواده آنها شامل یک پسربچه به نام هنری (با نقش‌آفرینی نوآ جوپ) نیز می‌شود.
همه‌چیز زندگی گریس به نظر خوب و مرتب می‌آید؛ از کمد لباس‌هایش گرفته تا خانه مجللش در نیویورک.
والدین خانواده فریزر شغل‌هایی پردرآمد دارند؛ گریس تراپیست مشهوری است که به‌تازگی اولین کتاب خود را منتشر کرده. جاناتان هم با دکترای سرطان‌شناسی در حوزه کودکان کار می‌کند. با این حال، زندگی شهری آنها خوش و خرم در جریان است و کار پرمشغله آنها تأثیری روی ازدواج و پرورش تنها کودکشان نگذاشته است. تماشای این زندگی قطعاً حسادت شما را برخواهد انگیخت اما به نظر می‌رسد چیزی در ظاهر پیداست، آرامش قبل از طوفان است.
تنها ایرادی که می‌توان به این خانواده گرفت، انزوای اجتماعی آنهاست. این مسئله در مدرسه تیزهوشان هنری نمود پیدا می‌کند. گریس عضو شورای والدین قدرتمند مدرسه است اما پس از مدتی متوجه می‌شویم که اگرچه پدر او (با بازی دونالد ساترلند) یکی از اهداکنندگان بزرگ کمک‌های مالی به مدرسه است ولی گریس نمی‌خواهد از موقعیت و ثروت پدرش بهره‌ای ببرد. او در عوض سعی دارد حس امنیت و اقتدار شخصی را از زندگی شغلی خودش بدست آورد.
نیکول کیدمن پیش از این در فصل دوم سریال «دروغ‌های کوچک بزرگ» بارها برای مشاوره نزد تراپیست رفته بود اما این‌بار او همان مشاوری است که باید مراجعینش را راهنمایی کند. سؤالی که اغلب برای ما پیش می‌آید این است که آیا زندگی یک درمانگر یا روان‌شناس هیچ مشکلی ندارد و آنها با بهره‌گیری از راهنمایی‌های خود مشکلاتشان را حل می‌کنند؟ پاسخ این سؤال برای گریس، حداقل در ظاهر مثبت است.
اولین مراجع او زنی است که در مورد همسرش این‌طور گلایه می‌کند: «شوهرم گاهی وقتا دوست‌داشتنیه و بهم توجه می‌کنه اما یهو تبدیل میشه به یه مرد خشن که همش بهم توهین می‌کنه.» در قرار ملاقات دوم، زوجی برای حل مشکل شک و تردید در مورد خیانت یکدیگر پیش گریس آمده‌اند. او آنها را این‌طور راهنمایی می‌کند: «بخشی از هیجان خیانت به همسر از اینجا نشئت می‌گیره که این مسئله در سایه رابطه اصلی رخ میده.» اگر درک این پیشگویی بیش از حد سخت است، من توجه شما را به عنوان رمان جین هانف کورلیتز جلب می‌کنم: «تو باید می‌دانستی».
رمان «تو باید می‌دانستی» یکی از محبوب‌ترین آثار منتشر شده در سال ۲۰۱۴ بود. این کتاب تاکنون به ۱۸ زبان زنده دنیا ترجمه شده است.
حباب زندگی خانواده فریزر با مرگ زنی به نام النا آلوز (با بازی ماتیلده د آنجلیس) می‌ترکد. ماجرا از زمانی آغاز می‌شود که گریس به والدین مدرسه کمک می‌کند تا یک حراجی راه بیاندازند و همین اتفاق باعث آشنایی او با النا می‌شود. النا نسبت به دیگر زنان شورا جوان‌تر است. او مزایای اجتماعی و قدرت مادی آنها را ندارد اما با این حال، زیبا و جذاب است. زمانی که النا می‌خواست نوزادش را پیش چشم مادران دیگر شیر دهد، آنها از این حرکت حس بدی پیدا کردند. اگرچه به نظر می‌رسید این کار برای جلب‌توجه نیست اما در ادامه می‌بینیم که او رفتارهای عجیبی دارد. آشنایی گریس با النا تازه در حال شکل گرفتن بود که یک روز بعد، جنازه او را پیدا می‌کنند.
پلیس اعلام می‌کند که النا به قتل رسیده و شوهرش یکی از مظنونین است. گریس از این اتفاق شوکه شده و سعی دارد با جاناتان، که ظاهراً برای شرکت در یک همایش به کلیولند رفته، ارتباط برقرار کند. اما موبایل جان در خانه جا مانده و گریس ناتوان از صحبت با او، لحظه به لحظه آشفته‌تر می‌شود. اوقاتی که او با النا سپری کرده مدام در ذهن گریس تداعی می‌شوند و این توهمات او را همچون یک بیمار به پارانویا دچار کرده است. اتفاقات چند روز اخیر باعث شده تا این فکر در ذهن گریس شکل بگیرد که ما هرگز نمی‌توانیم نزدیک‌ترین افراد به خود را بشناسیم؛ حتی اگر یک درمانگر حرفه‌ای در تجزیه و تحلیل رفتار انسان‌ها باشیم.
سوزان بیر در مقام کارگردان و دیوید ای کلی در مقام نویسنده، متخصص به تصویر کشیدن پرتره زوج‌های مرفه و خوش‌بختی هستند که زندگی آنها در زوایای پنهان شروع به سقوط و فروپاشی کرده است. بیر این موضوع را در فیلم «بعد از عروسی» (با عنوان اصلی «After the Wedding») و سریال «مدیر شب» (با عنوان اصلی «The Night Manager») نشان داده بود. دیوید ای کلی نیز در سریال «دروغ‌های کوچک بزرگ» این مضمون را برجسته کرده بود. همکاری آنها در مینی سریال «فروپاشی» (یا «نابودی») اگرچه با درام داستانی فوق‌العاده همراه است، اما این بازیگران هستند که سطح مجموعه را به چیزی فراتر از یک تریلر روان‌شناختی خوش‌ساخت ارتقا می‌دهند.
تعلیق‌های رمزآلود؛ این عبارتی معرّف سبک منحصربه‌فرد بازی هیو گرانت در قالب کاراکتر جاناتان است. نمی‌توان تصمیم گرفت که آیا او یک مرد محجوب و قابل تحسین است یا مردی فریبنده و گناهکار. اما اگر خودمان را جای گریس بگذاریم، شاید مأیوسانه بخواهیم باور کنیم که اگرچه جان رفتار اجتماعی بحث‌برانگیزی دارد، ولی او ذاتاً مرد خوب و پاکی است. رفتار و سلوک متغیر گرانت در ترکیب با ظرافت شکننده کیدمن اثری خارق‌العاده خلق کرده است. با تماشای مینی سریال «فروپاشی» خیلی زود این سؤوال به ذهنتان خواهد آمد که چرا این دو بازیگر پیش از این زوج هنری یکدیگر نبوده‌اند.
همان‌قدر که بازی پرابهام بازیگران اصلی لذت‌بخش است، عملکرد بازیگران فرعی هم ستودنی است. بازی ادگار رامیرز و مایکل دیوین به ترتیب در نقش کارآگاهان اداره پلیس نیویورک، جو مندوزا و اشلابی اورورک به قدری خوب است که حس می‌کنید روح کارآگاه کلمبو از سریال «ستوان کلمبو» (با عنوان اصلی «Columbo») به دو نیم تقسیم شده و در جسم این دو نفر تجلی کرده است. لی‌لی ریب هم در قالب شخصیت سیلویا به‌خوبی توانسته نقش محرم اسرار گریس را ایفا کند. آنچه می‌توان در قسمت‌های بعدی انتظار داشت، تداوم این بازی‌های خوب و برجسته شدن کاراکترهای دیگر با بازی نوما دومزونی، سوفی گرابول و داگلاس هاج است.
هیو گرانت در فیلم جدید گای ریچی حضور پیدا می‌کند
مینی سریال «فروپاشی» بی‌شک بار دیگر شما را از لذت تماشای هنرمندی نیکول کیدمن و هیوگرانت، استادی دیوید ای کلی در نویسندگی و مهارت سوزان بیر در کارگردانی سیراب خواهد کرد. نظر شما درباره این مجموعه چیست؟ آیا تماشای آن را آغاز کرده‌اید؟ چه می‌شود اگر نزدیک‌ترین شخص به شما، کسی نباشد که فکرش را می‌کردید؟
منبع: The Guardian
خوب پیش رفت ولی قسمت اخر به بدترین شکل ممکن تموم شد خستگی رو به تنمون گذاشت بدون هیجان و مسخره تموم شد حیف ۶ ساعت وقت
شیوه لباس پوشیدن خانمی ک یک روانشناسه خیلی متفاوت از سال ۲۰۲۰، هم چنین محل زندگی شبیه فیلمای تاریخی میمونه،
اش دهن سوزی نبود
به نظر من سریالی فوق العاده زیبا بود و تا آخرین قسمت بیننده را دنبال خود میکشد
سریال قشنگ شروع شد عالی پیش رفت ولی پایان افتضاح و غیرقابل پیش بینی داشت