در فیلم مرداب یا Stillwater مت دیمون نقش پدری را دارد که باید دخترش را از اتهام قتل تبرئه کند؛ فرازونشیبهای این داستان بسیار ملموس است و مخاطب را تا پایان ماجرا با خود همراه میکند.
اثر جدید تام مککارتی با عنوان فیلم مرداب (Stillwater) کاری است که هم مولفههای عاطفی و احساسی دارد و هم اکشن و جنایی. مککارتی که پس از فیلم اسپاتلایت (Spotlight) در هشتادوهشتمین دوره جوایز اسکار جایزه بهترین فیلمنامه غیراقتباسی را کسب کرد، حالا بههمراه مت دیمون بازگشته و اثر جدید او، یعنی فیلم مرداب یا Stillwater، نیز اثری اوریجینال و غیر اقتباسی است. برای نقد و بررسی این فیلم با فیلیمو شات همراه باشید.
جالب است بدانید که فیلم مرداب طی همکاری هالیوود با فرانسه ساخته شده و به همین دلیل زمانی که کاراکتر اصلی در مارسی به سر میبرد دچار مشکلات زیادی در رابطه با زبان و فرهنگ آنجا میشود؛ ما هم بهعنوان بیننده باید بخشهایی را به شکل ترجمهشده ببینیم. درباره خط داستانی نیز باید بگوییم که مت دیمون نقش پدری را دارد که باید دخترش را از اتهام قتل تبرئه کند. با شنیدن خلاصه داستان و دیدن این فیلم ممکن است یاد فیلمهای ربودهشده (Taken)، زندانیها (Prisoners) و پدینگتون (Paddington) بیفتیم.
فیلمنامه فیلم مرداب را مککارتی به همراه توماس بیدگاین، نوئه دبره و مارکوس هینچی نوشته است. فیلم در سکانسهای ابتدایی بیشتر شبیه به پینهدوز (The Cobbler) است تا اسپاتلایت. بیل بیکر، کارگر شرکت نفت در صندلی پشت یک ون نشسته و کارگران مهاجر اسپانیاییزبان در صندلیهای جلو نشستهاند و درباره این حرف میزنند که آمریکاییها چقدر از تغییر گریزانند (که درواقع اشارهای است به کاراکتر بیکر). در این سکانس، چهره دیمون طوری به نظر میرسد که انگار میلیونری است که فقط لباسهای کارگران را پوشیده و یک عینک آفتابی مشکی رنگ زده که تمام احساساتش پشت آن پنهان شده است.
بیل هرجایی که میرود باز دلش میخواهد آمریکایی باشد و مثل آمریکاییها رفتار کند. حتی زمانی که به مارسی میرسد در هتل Best Western اقامت میکند. بیل تصمیم دارد که در این مدت به ملاقات دخترش آلیسون برود که به اتهام قتل، زندانی شده و باید او را از این گرفتاری نجات دهد (ابیگل برسلین نقش آلیسون را بازی کرده که به اتهام قتل همکلاسی دانشگاهش به نه سال زندان محکوم شده است.)
در طول داستان فیلم مرداب گرچه بیل همیشه سعی میکند تا گذشته نهچندان خوشایندش را پنهان کند و در این کشور غریب احساس خوبی ندارد، اما آدم خوبی است و تمام سعیاش را برای کمک کردن به دیگران میکند. او با وجود وضع مالی وخیمش، صورتحسابهای مادر همسرش را میپردازد؛ حتی از مایا، دختر کوچک اتاق بغلی هتل نگهداری میکند تا مادرش ویرجینی (با بازی کامیل کاتین ستاره Call My Agent) که زنی تنها و بازیگر تئاتر است بتواند سرکارش برود و وقتیکه ویرجینی و مایا به آپارتمان جدیدشان نقلمکان میکنند، بیل هم به آنجا میرود تا سیمکشیهای خانه را تعمیر کند. بنابراین چنین آدمی اگر نتواند به دخترش کمک کند، هیچوقت خودش را نمیبخشد. وکیل آلیسون فکر میکند که متقاعد کردن قاضی کار سختی است. خب، مهم نیست! چون بیل خودش قرار است وارد میدان شود و قاتل واقعی را پیدا کند.
بیل بیکر در فیلم مرداب هیچ شباهتی به جیسون بورن (کاراکتر مت دیمون در سری فیلمهای بورن) ندارد، چون اینجا به ابعاد دیگری از شخصیت او پرداخته میشود. همینطور که داستان جلو میرود و شاهد اتفاقات زیادی هستیم، میبینیم که رابطه بیل رفتهرفته با ویرجینی و مایا صمیمیتر میشود و بیل و ویرجینی که هر دو تنها هستند نسبت به یکدیگر احساس پیدا میکنند و شبیه به یک خانواده میشوند. مککارتی در کنار تمام تنشهایی که در ذهن بیل وجود دارد این احساس گرما و صمیمیت را در طول داستان ایجاد میکند، مثل سکانسی که بیل، مایا را از مدرسه برمیدارد، یا به ویرجینی کمک میکند که دیالوگهایش را برای تست بازیگری حفظ کند.
در فیلم مرداب احساساتی که در وجود بیل شکل میگیرد و رابطهای که بین او و دوستان جدیدش برقرار میشود بهگونهای قوی است، که گاهی یادمان میرود او اصلاً برای چه کاری به مارسی آمده بود. زمانی که او امید بیشتری پیدا میکند، انگار که این امید را به اطرافیانش نیز منتقل میکند و وقتیکه با درون خودش به صلح میرسد و نیروهای منفی و احساسات آزاردهنده را از وجودش بیرون میکند، میتواند در محیط پیرامونش نیز صلح ایجاد کند. درواقع پذیرش چیزی است که بهسختی بهدست میآید، اما حتی کوچکترین ذرهای از آن میتواند جهانبینی انسان را تغییر بدهد.
فیلم مرداب یا Stillwater فراز و نشیبهای زیادی دارد و احساسات متفاوتی را در بیننده بیدار میکند؛ چه در سکانسهای عاطفی و چه در سکانسهای اکشن و لحظات اضطراب آلودی که بیل پشت سر میگذارد. به همین دلیل مخاطب میتواند او را درک کند و میخواهد که او به هدفش یعنی آزاد کردن دخترش از زندان برسد. شاید این اتفاق نقطۀ عطفی در زندگی این پدر و دختر باشد، زیرا آلیسون سالها دور از او زندگی کرده و حالا آنها فرصت باهم بودن را پیدا کردهاند و امیدی که در پایان داستان، در وجود هردوی آنها شکل میگیرد شاید نوید آیندهای روشنتر را میدهد.
فیلم مرداب یا Stillwater در جشنوارۀ کن به نمایش درآمد و کمپانی Focus Features در تاریخ ۳۰ جولای (۸ مرداد ۱۴۰۰) آن را در سینماهای آمریکا اکران خواهد کرد.
منبع: IndieWire