نگاهی به سریال رچد | روایتی جنونآمیز از زندگی روانپریشی در آشیانۀ فاخته
رایان مورفی با اقتباس از فیلم معروف «دیوانه از قفس پرید»، سریال «رچد» را خلق کرده است که با حضور پررنگ و فوقالعادۀ سارا پلسون، یادآور یکی از بهترین فیلمهای درام آمریکایی در سال ۱۹۷۵ است.
رایان مورفی با اقتباس از فیلم معروف «دیوانه از قفس پرید» یا «پرواز بر فراز آشیانه فاخته» (با عنوان اصلی One Flew Over the Cuckoo’s Nest)، یک سریال ۸ قسمتی برای شبکۀ نتفلیکس خلق کرده است. «رچد» (با عنوان اصلی Ratched) با حضور پررنگ و فوقالعادۀ سارا پلسون، یادآور یکی از بهترین فیلمهای درام آمریکایی در سال ۱۹۷۵ است.
بیشترین لذتی که تماشای یک اثر نمایشی (چه فیلم و چه سریال) به همراه دارد، دقیقاً همان لحظهای است که مخاطب میفهمد این فیلم به همان اندازه که بیخود و مُهمل است، باکیفیت و خیرهکننده هم است. اما به طور معمول، فیلمها قدرت نزدیکشدن به چنین لحظهای را ندارند؛ زیرا هزینۀ تولید آثار سینمایی و تلویزیونی بهقدری زیاد است که معمولاً چنین نقطۀ هیجانانگیزی فراموش میشود. پروسۀ موفقیت در این مسیر مثل آن است که بخواهید با توپ بسکتبال، سوسکی را گوشۀ اتاق گیر بیندازید و بکشید! برای اینکه منظور ما را از تقابل دو کیفیت صفر و صد بهتر متوجه شوید، میتوان گفت که اثر نمایشی باید ترکیبی برابر از شکست و موفقیت باشد. باید در کنار حفظ پرستیژ و کلاس کاری، (از آنجایی که شما را به مقصد نمیرساند) افتضاح و مزخرف هم باشد. معمولاً کتابها در این زمینه بهتر عمل میکنند. در بسیاری از کتابها و در ژانرهای گوناگون، ما این پروسۀ لب چشمه بردن و تشنه برگرداندن را بهخوبی لمس میکنیم.
ژاکلین سوزان یا شیرلی کونران از نویسندگان قدرتمندی هستند که بهراحتی میتوانند مخاطب را در صفحات زیادی از کتاب منتظر نگه دارند. در درجۀ دوم، تلویزیون یکی از بهترین ابزارها برای عرضهاندام در چنین حیطهای است. با اشاره به سریال «رچد»، باید گفت رایان مورفی بهخوبی از عهدۀ این کار برآمده است. دنیایی که او خلق میکند (فارغ از کمبود اصالت و بدعت در موضوع)، دنیایی بینقص و خارقالعاده است و از تکتک عناصر آن این پیام دریافت میشود که مورفی برای ساختن این دنیا زحمت زیادی کشیده است. مورفی پیشتر در ساخت مجموعههایی چون «جراحی پلاستیک» (با عنوان اصلی Nip/Tuck)، «گلی» (با عنوان اصلی Glee) و «داستان ترسناک آمریکایی» (با عنوان اصلی American Horror Story) حضوری مؤثر داشت. از موفقیتهای چشمگیر سریالهای او میتوان به بازی مجذوبکنندۀ جسیکا لنگ و سارا پلسون در سریال «داستان ترسناک آمریکایی» اشاره کرد. آنها بهواسطۀ داستان جذاب مورفی و تلاش خود، چندینبار نامزد دریافت جایزۀ امی شدند. بیانصافی است که اگر به فصل اول (با عنوان «مردم علیه او. جی. سیمپسون») و فصل دوم (با عنوان «ترور جنایی ورساچه») از مجموعۀ «داستان جنایی آمریکایی» (با عنوان اصلی American Crime Story) در کارنامۀ کاری او اشاره نکنیم. آخرین فعالیت او در دنیای سینما به فصل اول مجموعۀ «هالیوود» (با عنوان اصلی Hollywood) ختم میشود. او با گذری بر صنعت فیلمسازی در دهۀ ۵۰ میلادی و روایت داستانهای گوناگون در «هالیوود»، رضایت عموم و نظر مثبت منتقدان را به دست آورد. حالا آخرین اثر تلویزیونی این نویسندۀ موفق در ژانر ترسناک، به همت کمپانی نتفلیکس ساخته شده و در دسترس مخاطبان قرار گرفته است.
بررسی فیلم اولین اصلاح شده ؛ فریبِ کشیش شریدر
در واقع، سریال «رچد» پیشدرآمدی بر داستان شخصیت پرستار رچد، با بازی حیرتانگیز لوئیز فلچر در فیلم «دیوانه از قفس پرید» است. فیلم «پرواز بر فراز آشیانۀ فاخته» یا همان «دیوانه از قفس پرید» با اقتباس از کتاب کن کیسی در سال ۱۹۷۵ ساخته شد. لوئیز فلچر در این فیلم نقش پرستاری روانپریش را بازی میکند که در یک بیمارستان روانی قدرت را به دست گرفته است و در پایان، شمایلی از هیولایی ترسناک از خود برای بیماران (و حتی تماشاگران فیلم) به جا میگذارد. سریال «رچد» مجموعهای خشن و ترسناک است که با روایت داستان زندگی پرستاری روانپریش و جانی، مخاطب را روی صندلیاش میخکوب میکند.
در سریال «رچد»، سارا پلسون در نقش میلدرد رچد (شخصیت اصلی) بازی میکند. این پرستارِ معروف، استاد فریبکاری و حیله است. سرانجام نیز از همین طریق راهش را به بیمارستان روانی لوسیا باز میکند که دکتر هانور (با بازی جون بریونز) مدیریت آن را بر عهده دارد؛ شخصیتی که نه شیطانصفت است و نه سختگیر. او در تمام سالهای خدمتش یکی از صبورترین و دلسوزترین پزشکان بیمارستانهای روانی بوده است؛ با وجود این، او هم مثل هر انسان دیگری نقاط سیاهی در زندگی دارد. حالا پرستار رچد با سوءاستفاده از هانور و با آگاهی از نقاط ضعف او سعی میکند با تهدیدکردن و درخواست رشوه، موقعیتش را ارتقا دهد.
بازی سارا پلسون در این نقش بینقص است. شخصیت روانپریش پرستار رچد که گاه با حیلههای اغواگرایانه ادغام میشود در ترکیب با آرایش و نوع پوشش جذاب او، موجودی را خلق کرده است که نمیتوان از آن چشم برداشت.
با گذشت زمان شخصیت جدیدی وارد داستان میشود. ادموند تولسون (با بازی فین ویتراک) به قتل سه کشیش و آزار شدید جسمی و روحی یک کشیش دیگر اعتراف میکند و سپس به تشخیص قاضی، مجبور به گذراندن دورۀ درمانی در بیمارستان روانی میشود. کشیشی که از زیر دست او جان سالم به در برده است در دادگاه شهادت میدهد که ادموند رفتارهایی وحشیانه و نامعقول همچون اقدام به خفگی، ضربهزدن به جمجمه و ایجاد جراحت با چاقو داشته است. بعد از حکم قاضی، ادموند به دخمۀ لوسیا منتقل میشود. حتی دقیقاً خود ما هم نمیدانیم که هدف رچد از انجامدادن این حجم شیطانصفتی و بدجنسی چیست، اما میتوان حدس زد که اهداف و مسیر رسیدن به موفقیت برای پرستار رچد بیشک با ادموند تولسون ارتباط دارد.
سارا پلسون اجرایی فوقالعاده در نقش پرستار رچد داشته است؛ او تاریکی بیانتهای درون این شخصیت را چنان به نمایش می گذارد که درمییابیم او نیازی به انجام دادن عمل شیطانی ندارد و به ذات خود پلید است. در لحظات دیگر هم که صحبت از وجه بدطینت و حیلهگر او به میان میآید، پلسون بهخوبی استرس و نگرانی را به مخاطب تحمیل میکند.
به عقیدۀ من، با توجه به اجرای قدرتمند پلسون، زیر سایۀ داستانپردازی رایان مورفی، باید برای او جایزهای کنار بگذارند. البته جودی دیویس نیز نباید از غنائم این سریال بیبهره بماند. او در سریال «رچد» نقش پرستار باکت، دست راست دکتر هانور، را بازی میکند. پرستار باکت شخصیتی است که سالیان طولانی در شغل پرستاری فعالیت کرده است؛ اما حالا پس از مدتها، وقتیکه به زندگیاش نگاه میکند، میبیند نهتنها تاکنون دستاورد چشمگیری نداشته، بلکه اگر دیر بجنبد این فرد تازه ازراهرسیده، همان اندک داشته را هم از دستش میگیرد. باکت به رچد شک دارد و این گمان نه فقط به دلیل رفتار حریصانۀ رچد به غصب مرتبۀ شغلی باکت است که به دلیل نوع رفتارهای او با بیماران است.
در نهایت، در نقطهای از زندگی، آدمهایی مثل رچد هم از خود میپرسند: «اصلاً سروکلۀ شیطانصفتی از کجا پیدا میشود؟» حتی شاید از خود بپرسند: «آیا هیولاها زاده میشوند یا به دست خودِ ما ساخته میشوند؟»
به هر حال، به نظر من فعلاً روی صندلیتان لم بدهید و از تماشای مینیسریال «رچد» لذت ببرید.
نگاهی به فیلم «سکوت بره ها»؛ شیرجه در اعماق ذهن دیگران
منبع: The Guardian
واقعا سریال تمیز و شیکی هست. از دستش ندید