سریال ترسناک فراطبیعی مجموعهای جذاب در ژانر وحشت است که با طنز آمیخته شده. این سریال ماجرای مردی را به تصویر میکشد که ارواح را میبیند.
سریال ترسناک فراطبیعی (Paranormal)، یک سریال ترسناک مصری درباره پروفسوری اخراج شده و غمگین است که در دام ارواح و شیاطین گیر افتاده. برای نقد و بررسی سریال فراطبیعی با فیلیمو شات همراه باشید.
در بسیاری از فیلمهایی که درباره ارواح و شیاطین و سایر عناصر دنیای ماوراء طبیعی ساخته میشود اغلب میتوان ردپایی هرچند بسیار کمرنگ از شوخطبعی احساس کرد. برای جذاب کردن داستانهای ترسناکی که درباره ارواحاند و در عین حال، موضوعاتی جدی و سنگین دارند، باید از شخصیتهایی قوی و مؤثر و داستانی پر از خباثت و بدجنسی کمک گرفت. بدین ترتیب، بیننده تا انتها در تعلیق باقی میماند. البته در بهکارگیری این تکنیکها باید بهقدری مهارت به خرج داد که سریال به تکرار نیفتد و کسالتبار نشود. با چنین تعریفی از مجموعههای ترسناک خوب، باید اذعان داشت که سریال فراطبیعی کاملاً در ساختار فوق قرار میگیرد و مجموعهای خوشساخت به شمار میرود. این سریال تولید کشور مصر است و از شبکه نتفلیکس پخش شده.
در صحنه آغازین سریال، در یک خانه، پسر کوچکی با دوستانش قایمموشک بازی میکند. او از دوستانش میپرسد: «پنهان شدید؟» و سپس در ساختمان به دنبال آنها میگردد. پسرک درحالیکه در زیرزمین خانه سرگردان است، پشت یخچالی قدیمی با چیزی ترسناک روبهرو میشود. ماجرای سریال ترسناک فراطبیعی در سال ۱۹۶۹ در شهر کایرو در مصر اتفاق میافتد. استاد دانشگاهی با موهای کمپشت و سری بهزیرافکنده زندگی خود را مرور میکند؛ رفعت اسماعیل با بازی احمد امین، واقعاً معتقد است که حتی اگر در طالعش بخت و اقبالی هم وجود میداشت، حتماً سیاهبختی بود! همیشه دوروبر او اتفاقات غیرعادی در جریان است: او مشغول کار روی پروژهای است که به شکلی عجیب، قهوه روی آن میریزد و همه چیز از بین میرود؛ اشیای سبکی که در اتاق ناهارخوری روی دیوار آویزان هستند، خودبهخود فرو میافتند؛ رفعت از طعم هل متنفر است، اما هر بار که چیزی میخورد، اگر در آن هل وجود داشته باشد، حتماً دانههای هل را در دهانش پیدا میکند! علاوه بر اینها، او چندین شبح را میبیند و یکی از آنها بیش از بقیه در برابرش ظاهر میشود.
پروفسور اسماعیل بهزودی چهلساله میشود و تولدش نزدیک است. خواهرش رعیفا با بازی سما ابراهیم، از او و بقیه خانواده دعوت میکند به همراه دخترخالهشان هویدا عبدالمنعم که بهتازگی با رفعت نامزد کرده برای شام به خانه او بروند. اسماعیل از جشن تولد و کیک و مهمانیهای غافلگیرکننده متنفر است؛ اما احساس میکند مجبور است به خانه خواهرش برود. پیش از رفتن، ملاقاتی خوشایند و کاملاً اتفاقی در انتظار اوست: مگی مک کیلوپ با بازی رزان جمال به دیدن او میآید. مگی دوستی قدیمی است و سابقه رابطه آنها به زمانی بازمیگردد که هر دو در دانشگاهی در انگلستان درس میخواندند. رفعت هنوز هم عاشق مگی است؛ اگرچه او میداند که نباید مگی را برای شام به منزل خواهرش دعوت کند، سرانجام از او میخواهد که به آنها ملحق شود.
۴۱ مورد از ترسناک ترین فیلم های برتر ژانر وحشت
در خانه رعیفا، جذابیت مگی باعث میشود رفعت چندان راحت نباشد. سپس گفتوگو به موضوع دختری به نام شیراز با بازی ریم عبدالقادر کشیده میشود. در دوران کودکی، رفعت و دوستانش در نزدیکی عمارت مرموزی بازی میکردند که دختر کوچک عجیبی به نام شیراز در آن زندگی میکرد. حال فیلم به سی سال قبل بازمیگردد؛ رفعت عاشق شیراز است. این دختر عجیب که شبیه ارواح است، او را به عمارتی مخروبه میبرد و او را وادار میکند از لبه بام به پایین بپرد. برادر بزرگتر رفعت که ردا نام دارد و نقش او را احمد دش ایفا میکند، رفعت را بعد از سقوط میگیرد، اما پای خودش میشکند و به همین دلیل، هنوز پس از سالها بهوضوح میلنگد.
ناگهان سروصدایی شنیده میشود و رفعت، مگی و ردا برای یافتن پسر رفعت با بازی آدم وهدان بیرون میروند. پسر رفعت هم مانند پدرش تواناییهای خاصی مثل دیدن ارواح دارد. رفعت پسرش را روی سقف پیدا میکند؛ او دقیقاً در همان موقعیتی ایستاده است که سی سال پیش پدرش قرار داشت: پسرک روی لبه بام و آماده پریدن است و روی دیوار با خون یک مرغ واژه مرگ نوشته شده است. آن شب رفعت به پسرش میگوید که برای مقابله با ارواحی که در مغز او جولان میدهند باید با آنها شوخطبعانه برخورد کند، اگرچه به نظر نمیرسد که خود او در این کار چندان موفق بوده باشد.
میتوان چنین عنوان کرد که سریال ترسناک فراطبیعی نسخهای از فیلم سوپرنچرال (Supernatural) است که از نظر زمانی، در ۵۰ سال قبل اتفاق میافتد؛ با این تفاوت که اینجا مردی افسرده و طاس با کتوشلوار خاکستری و کراوات، جایگزین دو بازیگر جذاب سریال سوپرنچرال شده است! کارگردان مجموعه، عمرو سلامه، سریال فراطبیعی را بر اساس سری داستانهایی نوشته احمد خالد توفیق ساخته است. غیرمنتظرهترین ویژگی این سریال احساس طنزآلود، اما تلخی است که در آن موج میزند. این ویژگی نیز برگرفته از مجموعه سوپرنچرال یا سایر تولیدات آمریکایی از این دست، مانند پروندههای ایکس (The X- Files) است. قسمت اعظم شوخیهای فیلم از شخصیت رفعت (با بازی امین) سرچشمه میگیرد. امین بهراحتی در مخاطب این احساس را ایجاد میکند که گرچه رفعت مردی ستمدیده، غمگین و اخراجی است، این بیکاری و اخراج شدن به شکلی عجیبوغریب برایش راحتی به همراه داشته و حتی مایه سرگرمی او شده است!
در برخی قسمتهای فیلم، صدای رفعت به عنوان راوی داستان روی صحنه شنیده میشود. در یکی از این قسمتها او میگوید:
او با لحن سخیف مردی صحبت میکند که کمترین میزان ارزش و احترام را برای خود قائل است؛ اما واقعیت این است که رفعت خودش را فردی بسیار محترم میداند. علاوه بر آن، از صحبتهای مگی مشخص میشود که دلیل به سرانجام نرسیدن رابطه آنها و جدا شدنشان از یکدیگر خود رفعت بوده است که حرفهایی کاملاً متضاد با احساس واقعیاش بر زبان آورده است. حتی حالا که سالها از دوستی آنها و جدا شدنشان میگذرد، از گفتوگوهای درونی رفعت نیز میتوان به این موضوع پی برد.
در مجموع، این شیوه طنز تلخ که بسیار هم خشک اجرا میشود، بهندرت به بار مینشیند. حتی علیرغم اینکه بیشتر مکالمات به زبان عربی صورت میگیرد، گاه شوخیها بهدرستی به مخاطب منتقل نمیشوند و نمیتوان آنها را درک کرد.
نقد سریال ترسناک کینه: ریشهها | همزیستی ناگزیر با ارواح خبیثه
ساختار کلی سریال ترسناک فراطبیعی شیوهای ثابت دارد. به این ترتیب که بهصورت هفتگی به روایت داستانهایی درباره ارواح میپردازد و در کنار آن بهطور مداوم یادآوری میکند که رفعت توانایی خاصی برای دیدن ارواح دارد! بهعلاوه، خانواده رفعت و دوست او مگی نیز جزئی از داستاناند و به نظر میرسد که مگی درگیر مسائل گوناگون و مرموزی در رابطه با رفعت است. این شیوه برای چنین سریالی که وزن اصلی محتوای آن را افسانهها و ارواح شکل دادهاند، بسیار مناسب به نظر میرسد؛ در غیر این صورت نتیجه، سریالی سنگین، ترسناک و بسیار تیرهوتار از کار درمیآمد.
از همان ابتدای مجموعه، امین و جمال سعی دارند بر این ایده تأکید کنند که مگی، این زن زیبا، قبلاً عاشق رفعت بوده؛ این عشق شاید هنوز هم ادامه داشته باشد، حتی شاید او عاشق تصویری از رفعت باشد که از زمان دانشگاه در ذهن خود حفظ کرده است. این موضوع کمی قصه را پیچیده میکند؛ زیرا رفعت نامزد دخترخالهاش هویداست، ولی به او علاقه دارد؛ البته نه آنطور که دیدن مگی قلبش را به تپش بیندازد.
یکی از صحنههای جذاب و برجسته فیلم جایی است که رفعت در اتاقی تاریک در آپارتمانش نشسته است و عکسی قدیمی از مگی و خودش را تماشا میکند. در همان حال، صدای او روی تصویر پخش میشود که میگوید:
در این میان، از بازی آیا سماحه نمیتوان چشمپوشی کرد. او در نقش هویدا زنی دلربا و دوستداشتنی اما بسیار ساده ظاهر شده است و ناامیدانه تلاش میکند رفعت او را به چشم همسر خود ببیند. اما رفعت به دور خود چنان دیوار بلندی کشیده است که نزدیک شدن به او عملاً غیرممکن است.
المانهای بصری فیلم در فضایی کاملاً عربی شکل میگیرد. بنابراین فهمیدن این موضوع که روایت زمان حال دقیقاً در چه سال تقویمیای میگذرد، برای مخاطب بسیار دشوار است. در واقع، چنین اطلاعاتی را غالباً از طریق اشارات موجود در سریال میتوان حدس زد. البته این موضوع را نمیتوان ایرادی بر مجموعه دانست؛ اما در کل باعث میشود که مخاطب نتواند بهراحتی اطلاعات خود را درباره واقعیت کنونی مصر گسترش دهد.
در مجموع، سریال فراطبیعی به دلیل طنز گزنده و تلخش و داستان جدیدی که هر هفته برای گفتن دارد، سطح بخش نمایشی خود را به طرزی چشمگیر بالا میبرد و بخش ترسناک آن نیز بسیار دلپذیر تر میشود. از سوی دیگر، شخصیت اصلی آن را میتوان در فیلمهای ترسناک فرا طبیعی و دنیای اشباح و ارواح شخصیتی یگانه دانست؛ زیرا در هیچیک از آثار، تاکنون کاراکتری با این مشخصات و شرایط خلق نشده است.
آیا شما از تماشای سریال های ترسناک با موضوع ارواح لذت میبرید؟ به نظر شما، فراطبیعی با زمینه شرقی و عربی توان رقابت با نسخههای هالیوودی این ژانر را خواهد داشت؟
نقد و بررسی سریال فولکلور | داستانهای شرقی ترسناک
منبع: Decider