در فیلم عاشقانه «بی پایان»، اسکات اسپیر داستان پسر نوجوانی را روایت میکند که مرده است، اما نمیتواند از دوستدخترش دل بکند. برای نگاهی کوتاه به فیلم «بیپایان» با فیلیمو شات همراه باشید.
درباره بهترین فیلمهای عاشقانه و رمانتیک در فیلیمو شات بخوانید
فیلم «بی پایان» (با عنوان اصلی The Endless) ثابت میکند که عشق جوانی از مرگ قویتر است. داستان اسکات اسپیر داستان مرد جوانی (با بازی نیکولاس همیلتون) است که جان خود را در تصادف از دست میدهد. اما روح او برای تسکین غم عشقش (با بازی الکساندرا شیپ) این دنیا را ترک نمیکند. عنوان این فیلم حاکی از علاقۀ بیپایان کارگردان به این نوع از داستانهاست و خوشبختانه سن مخاطبان او آنقدر کم است که فیلمهایی با مضمون مشابه را ندیدهاند! فیلمهایی مثل فیلم «حقیقتاً، دیوانهوار، عمیقاً» (با عنوان اصلی Truly, madly, deeply) به کارگردانی آنتونی مینگلا. فیلمی که هوشمندانه ساخته شده بود و با بهتصویرکشیدن پیشپاافتادگیهای عشق و غم و رنج حاصل از تنهایی، راهحل مطمئنتری پیش پای مخاطب قرار میداد؛ تا اینکه به نشاندادن یک عشق فراایدهآل به همراه با موسیقی پاپ و اشکآور در یک فیلم بیکیفیت بپردازد.
رایلی که شیپ نقش او را بازی میکند، فرزند خانوادهای ثروتمند است و میخواهد راه والدینش (یعنی تحصیل در رشتۀ حقوق) را ادامه دهد؛ ولی او عاشق کریس است، همان همشاگردی دوران مدرسه که بهسختی فارغالتحصیل شده است. همیلتون خوشتیپ شخصی است که اصلاً به درس خواندن اهمیت نمیدهد و فقط و فقط آخرین اخبار مربوط به ماشینها را مشتاقانه دنبال میکند. کریس و رایلی از خلوتهای دوتاییشان لذت میبرند، مثل زمانهایی که کریس مشغول نقاشی کشیدن است و رایلی او را تماشا میکند. اینگونه میشود که آنها آشکارا عاشق هم میشوند.
چندی بعد و دریک مهمانی بزرگ و دوستانه، دیجی همهچیز و همهکس را ساکت میکند تا اعلام کند رایلی در دانشگاه جرجتاون پذیرفته شده است. کریس از شنیدن خبر، بدین طریق و در این محیط شوکه میشود و احساساتش جریحهدار میشوند: درسخواندن رایلی در رشتۀ حقوق بهجای دنبالکردن علاقهاش به رشتۀ هنر؟ « این نظر تو نیست رایلی؛ این نظر خونوادته.» از سوی دیگر، این خبر بدین معناست که رابطۀ آنها با وجود فاصلۀ زیاد باید حفظ شود، البته اگر به این رابطه ادامه دهند!
آنها در سکوت ماشین در راه برگشت به خانه هستند که تصادف میکنند. در این سانحه، کریس کشته میشود.
مادر کریس (با بازی فامکه یانسن) مجبور میشود وظیفه شناسایی جسد پسرش در سردخانه را بر عهده بگیرد؛ جایی که کارکنانش برای آرامش مراجعان چراغها را خاموش نگه میدارند. موضوع رابطه یک دختر و پسر از دوران دبیرستان، تفاوتهایشان، احتمال جداشدنشان و اعلام قبولی کالج در مهمانی بهتنهایی موضوعاتی کماهمیت به نظر میرسند، ولی زمانی که در کنار هم قرار میگیرند به موضوعی مهم تبدیل میشوند. مثل اتفاق بزرگتری که در ادامه رخ میدهد: رایلی در اثر تصادف بهشدت شوکه میشود و تا مدتها حال روحی خوبی ندارد. از سوی دیگر، سؤالات آزاردهندۀ پلیس او را به این فکر وا داشته که مسئول مرگ کریس است.
بررسی فیلم روز های بهشت؛ اثری از شاعر حقیقت لحظهها
در همین حین، کریس در هیبت روح ظاهر میشود؛ اما پسربچهای (با بازی درون هورتونز جردن) که در سال ۱۹۸۷ مرده، به او میفهماند که دیگر زنده نیست. برای پسربچه اهمیتی ندارد که در برزخ است؛ یعنی، جایی که هیچکس احساس خوابآلودگی، گرسنگی یا تشنگی نمیکند. کریس در این عالم متوجه چیزی میشود که برخلاف تمام آموختههای پسربچه در این سه دهه حضور در برزخ است. کریس میتواند با رایلی ارتباط برقرار کند! وقتیکه هوا غبارآلود است تصاویر محوی از کریس مشخص میشود و آنها میتوانند با کمک تلهپاتی با یکدیگر صحبت کنند.
طبیعتاً وقتیکه رایلی میفهمد عشقش هنوز خیلی از او دور نشده است دنیای زندهها برایش جذاب میشود. موضوع اصلی فیلم این است: رایلی مثل هر شخص دیگری که عشق زندگیاش را از دست میدهد باید اجازه دهد که روح به پرواز درآید و او را رها کند؛ اما اسپیر و نویسندۀ فیلمنامه، طور دیگری فکر میکنند و بهجای این مورد به مسائل کماهمیت و در عوض، ملودارم توجه بیشتری نشان میدهند. چندین تن، متهم به دخیلبودن در قتل یک تن میشوند و این بار گناه برای نوجوانانی که در سن بلوغ هستند منصفانه نیست. هر سه شخصیت اصلی فیلم مشکلات خانوادگی دارند که باید روی آن کار کنند. در مجموع، در این فیلم فرارمانتیک همهچیز باورنکردنی است. اگر به دنبال گذراندن یک عصر پاییزی جلوی تلویزیون هستید، تماشای فیلم «بی پایان» را از دست ندهید.
منبع: Hollywood Reporter