رتبه‌بندی تمام فیلم های نابودگر به بهانه اکران ترمیناتور: سرنوشت تاریک

اکران «نابودگر: سرنوشت تاریک»، بهانه‌ای شد تا در فیلیمو شات به‌مرور آثار این مجموعه بپردازیم؛‌ با ما همراه باشید.

آنچه در ادامه خواهید خواند، مقاله‌ای از وب‌سایت ورایتی درباره رتبه‌بندی فیلم های «نابودگر» به قلم جو لیدون است. اکران «نابودگر: سرنوشت تاریک»، بهانه‌ای شد تا در فیلیمو شات به‌مرور آثار این مجموعه بپردازیم؛‌ با ما همراه باشید.


نقد و بررسی فیلم خارج از حصار


وقتی مقاله همکارم را درباره فیلم «نابودگر: سرنوشت تاریک» خواندم که در آن از «نابودگر» سال ۱۹۸۴ (فیلمی که آغازگر این مجموعه بود)، به‌عنوان یک فیلم درجه ب پساآخرالزمانی بی‌رحمانه و تاثیرگذار یاد می‌کرد، واکنشم فقط لبخند و موافقت بی‌چون‌وچرا بود. حقیقتا در آن زمان، این فیلم از کمپانی اوریون پیکچرز همه را حسابی غافلگیر کرد چراکه از ملودرام روباتی جیمز کامرون انتظار زیادی وجود نداشت؛‌ او در آن زمان، پس از جلب‌توجه تماشاگران و منتقدان با ساخت «پیرانا ۲: تخم‌ریزی»، اولین قدم‌ها را به سمت شهرت برمی‌داشت.

این فیلم در آن زمان، تنها به این خاطر موردتوجه من قرار گرفت که به‌صورت اتفاقی در زمان درست، در مکان درست بودم. زمانی که برای پوشش مراسم اسکار به لس‌آنجلس رفته بودم، یکی از مسئولان روابط عمومی فیلم با من تماس گرفت و پرسید که آیا مایل هستم به صحنه فیلم‌برداری فیلم جدید ستاره فیلم «کونان بربر» یا همان آرنولد شوارتزنگر بروم؟ و من هم جواب مثبت دادم.

وقتی به محل فیلم‌برداری رسیدیم، وارد یک ساختمان غیرقابل‌توصیف شدیم؛ صحبت فوق‌العاده‌ای با آرنولد شوارتزنگر داشتم که بابت پیوستن به جوآن کالینز در مراسم اسکار چند روز بعد برای اعلام برنده جایزه دستاورد فنی، حسابی هیجان‌زده بود و موفق شدم با جیمز کامرون مشتاق اما تحت‌فشار (و البته با توجه به فشاری که داشت تحمل می‌کرد، «خیلی مهربان»)، ملاقات کنم.

اما مهم‌تر از همه، هنگام تماشای فیلم‌برداری صحنه‌های خشونت‌بار تک‌نوآر حسابی حیرت‌زده شدم. انتظار داشتم درنهایت و بعد از انتظار فراوان، شاهد یک سری حقه سطح پایین از یک فیلم با بودجه کم باشم. هرچند وقتی صبح روز بعد، از کابوس آرنولد نابودگری که من را گلوله‌باران می‌کرد بیدار شدم، به این نتیجه رسیدم که شاید شاهد ساخت پروژه‌ای بوده‌ام که ممکن است به اتفاق سینمایی بزرگی تبدیل شود.

در نتیجه، به مدت بیش از سه دهه علاقه‌ ویژه‌ای به مجموعه‌ فیلم‌های «ترمیناتور» پیدا کردم. بنابراین وقتی از من خواسته شد که شش فیلم برتر مجموعه فیلم های «نابودگر» را رتبه‌بندی کنم، با اشتیاق و علاقه‌ فراوان مشغول این کار شدم. در ادامه، می‌توانید رتبه‌بندی فیلم‌ های «نابودگر» را از دیدگاه من مطالعه کنید:

۶- «نابودگر: جنسیس»

دو تلاش ناموفق برای ساخت ریبوت مجموعه فیلم های «نابودگر» انجام شد که «پیدایش» یا «جنسیس» تلاش ناموفق دوم بود. آرنولد شوارتزنگر در این فیلم به‌عنوان یک نابودگر قدیمی و رام شده به نام پاپز و همچنین یک نسخه جوان‌تر و بدجنس‌تر از تی-۸۰۰ ظاهر می‌شود. متاسفانه این حضور دوگانه درخشان هم نتوانست باعث شود که شاهد روایتی جذاب از خطوط زمانی متفاوت باشیم. این فیلم به کارگردانی آلن تیلور سرشار از صحنه‌های اکشن بود اما به طرز عجیبی، هیچ نشانی از افسانه ترمیناتور در آن وجود نداشت. در ابتدا قرار بود دو دنباله برای این فیلم ساخته شود اما با شکست خوردن پروژه، دو فیلم بعدی هم هرگز ساخته نشدند.

فیلم های نابودگر

۵- «نابودگر: رستگاری»

فیلم «نابودگر: رستگاری» اولین شکست در زمینه ریبوت مجموعه بود که در آن کریستین بیل، نقش جان کانر بالغ را بازی کرد. در این فیلم، جان کانر سربازی در جبهه مقاومت بشر است که در برابر نیروهای روباتی اسکای‌نت در سال ۲۰۱۸ و جهان پسا آخرالزمانی می‌جنگند. جالب است بدانید که تصاویری از ناراحتی و بدخلقی کریستین بیل سر صحنه فیلم‌برداری این فیلم منتشر شد که از خیلی جنبه‌ها، از خود فیلم «نابودگر: رستگاری» جالب‌تر بود. کارگردان این فیلم، جوزف مک‌گینتی بود که در ریبوت سال ۲۰۰۰ مجموعه «فرشتگان چارلی» خیلی بهتر عمل کرد. این فیلم شلوغ اما پوچ و درهم‌وبرهم باعث شد راجر ایبرت فقید هم حرف جالبی درباره آن بزند: «این فیلم به شما لذت یک بازی ویدئویی را می‌دهد؛ بدون این که لازم باشد آن را بازی کنید.»

۴- «نابودگر ۳: خیزش ماشین‌ها»

جیمز کامرون بالاخره در قسمت سوم این مجموعه، کار را به جاناتان موستو (کارگردان آثاری مانند «درهم شکستن» و «یو-۵۷۱») سپرد. این فیلم، درنهایت بهتر از چیزی که انتظار می‌رفت، از آب درآمد؛ یک اکشن ماجراجویانه که ماجرای آن مربوط به ۱۰ سال بعد از اتفاق‌های «نابودگر ۲» است و بر دوران بزرگ‌سالی جان کانر (با بازی نیک استال) تمرکز دارد که احتمالا خود را به‌عنوان ناجی بشریت در آینده در نظر می‌گیرد. او در حال فرار از حملات مکرر یک مدل نابودگر جدید به نام تی-‌ایکس (با بازی کریستینا لوکن) است؛ در این بین، کانر شانس می‌آورد و یک سایبورگ تی-۸۰۰ دوباره برنامه‌ریزی‌شده دیگر (باز هم با بازی آرنولد شوارتزنگر، مدتی قبل از انتخاب شدنش به‌عنوان فرماندار کالیفرنیا) وارد ماجرا می‌شود تا از قهرمان ما محافظت کند. حضور این تی-۸۰۰، اتفاق خیلی خوبی بود چراکه کانر نمی‌توانست روی کمک مادرش حساب کند؛ سارا کانر در این مقطع مرده بود و مرگ این کاراکتر، اشتباه محاسباتی بزرگی از جانب فیلم‌سازان محسوب می‌شد. درنهایت، «نابودگر: سرنوشت تاریک» آن را اصلاح کرد.

۳- «نابودگر: سرنوشت تاریک»

شعار تبلیغاتی این فیلم، «به فردای روز داوری خوش آمدید» است که فقط جنبه شعاری ندارد. این جمله، به بینندگان می‌گوید که باید وانمود کنند تمام دنباله‌هایی که بعد از «نابودگر ۲» ساخته شده‌اند اصلا وجود نداشته‌اند و این ریبوت را به‌عنوان «نابودگر ۳» واقعی بپذیرند؛ که البته کار خیلی راحتی هم است، چراکه «سرنوشت تاریک» به کارگردانی تیم میلر (کارگردان «ددپول») و تهیه‌کنندگی جیمز کامرون، بعد از دو دهه هیجان‌انگیزترین و راضی‌کننده‌ترین نسخه از فیلم های «نابودگر» است. طرفداران قدیمی این مجموعه، قطعا از دیدن بازسازی سایبورگ تی-۸۰۰ شوارتزنگر به‌عنوان یک مرد خانواده میانسال که انباری از اسلحه های سنگین و مرگبار را در خانه‌اش در تگزاس دارد، خوشحال می‌شوند و قطعا به بازگشت سارا کانر با بازی لیندا همیلتون به‌عنوان یک شهروند مسن خشمگین که نابودگران را نابود می‌کند و تمام نقل‌قول‌های به‌یادماندنی فیلم از زبان اوست، خوشامد خواهند گفت.

۲- «ترمیناتور ۲: روز داوری»

شوارتزنگر به وعده خود در فیلم اول «نابودگر» که گفته بود «من برمی‌گردم!» عمل کرد و در این دنباله بزرگ‌تر، پر سر و صداتر و استادانه‌تر به کارگردانی و نویسندگی جیمز کامرون، به‌عنوان یک نابودگر دیگر از سری تی-۸۰۰، حضوری درخشان داشت. پیچش بزرگ ماجرا از جایی شروع شد که این نابودگر، توسط انسان‌های شورشی که در برابر ماشین‌های ظالم در سال ۲۰۲۹ می‌جنگند، دوباره برنامه‌ریزی و به لس‌آنجلس سال ۱۹۹۱ فرستاده شد تا از جان کانر جوان ( با بازی ادوارد فرلانگ) محافظت کند؛‌ کسی که قرار است در آینده، به رهبر جنبش مقاومت انسان‌ها تبدیل شود. متاسفانه یک نابودگر دیگر که یک مدل جدید به نام تی-۱۰۰۰ است (با بازی رابرت پاتریک) هم به گذشته فرستاده شده است تا هم جان کانر و هم مادر قهرمانش (با بازی لیندا همیلتون) را بکشد. «نابودگر ۲» شاید برای خیلی از افرادی که به‌تازگی و برای بار اول آن را می‌بینند اثری تکراری باشد اما این فیلم در زمان عرضه خود حسابی سروصدا کرد و از لحاظ جلوه‌های ویژه و صحنه‌های اکشن به‌قدری عالی بود که همه را حیرت‌زده می‌کرد.

۱- «نابودگر»

به این فیلم، به چشم مثالی بارز از یک اثر بزرگ نگاه کنید که چنان اثر عمیقی از خود به‌جا گذاشت که هیچ‌کدام از دنباله‌های آن (هرچقدر هم که عالی ساخته شدند)، توان رقابت با آن را نداشتند. بله، این اثر کلاسیک از جیمز کامرون، در زمان اکران به‌عنوان چیزی بیش‌تر از یک فیلم اکشن درجه ب هیجان‌انگیز دیده نشد؛ اما درحالی‌که فیلم با این دید تحلیل می‌شد، بینندگانی هم بودند که شیفته سادگی و رک بودن داستان شدند: سایبورگ قاتلی که به گذشته می‌رود تا زنی از نسل خودش را از بین ببرد که در آینده رهبر جنبش مقاومت در برابر ظلم ماشین‌ها خواهد بود. از طرف دیگر، یک سرباز انسان کاربلد هم به گذشته سفر می‌کند تا از این زن محافظت کند و جلوی سایبورگ را بگیرد. البته در فیلم های بعدی «نابودگر»، ماجرا پیچیده‌تر می‌شود. شوارتزنگر به خوبی نقش خود را ایفا کرد و به‌گونه‌ای در آن خوش درخشید که تبدیل به نقش نمادینش شد. درعین‌حال، لیندا همیلتون و مایکل بین هم ترکیبی عالی از ناامیدی هراسناک و اراده فولادین را درحالی‌که شخصیت‌هایشان مدام در حال انجام اقدام‌های فی‌البداهه برای فرار بودند، نشان دادند.


منبع: Variety

نظر شما چیست؟

ایمیل شما منتشر نخواهد شد

از اینکه نظرتان را با ما در میان می‌گذارید، خوشحالیم

fosil