فهرست ترسناک ترین فیلم های جهان

آیا در بین بهترین فیلم های ترسناک یا وحشتناک ترین فیلم های تاریخ سینما (به ترتیب تاریخ انتشار) چیزی جا مانده است؟

ترسناک ترین فیلم های ایرانی

سری فیلم های احضار | ۲۰۱۳ تا ۲۰۲۱ | The Conjuring

• امتیاز کاربران فیلیمو: ۹۴ از ۱۰۰
  

فیلم ترسناک احضار که ۳ قسمت دارد، در گروه ترسناک ترین فیلم های تاریخ سینما به شمار می‌رود. داستان فیلم، خانواده‌ای دارای ۵ دختر را به تصویر می‌کشد که به یک خانه‌ روستایی نقل‌مکان می‌کنند و پس از مدت کوتاهی و ضمن روبرو شدن با حوادث ناگوار، متوجه می‌شوند خانه توسط قدرتی ناشناخته تحت کنترل است.

۳ قسمت این فیلم محصول در سال‌های ۲۰۱۳، ۲۰۱۶ و ۲۰۲۱ هستند و همگی از یک خط داستانی پیروی می‌کنند. عوامل این سینمایی ترسناک ادعا می‌کنند «احضار» بر اساس یک اتفاق واقعی ساخته شده است و این فیلم‌ها توسط منتقدان به دلیل آنکه توانسته‌اند بدون نشان دادن صحنه‌های خشونت‌آمیز، موجب ترس بیننده شوند، موردستایش قرار گرفته‌اند.

فیلم یک مکان ساکت ۲ | ۲۰۲۰ | A Quiet Place II

• امتیاز کاربران فیلیمو: ۹۳ از ۱۰۰
  

به جرات می‌توان گفت مورد انتظارترین و بهترین فیلم ترسناک سال ۲۰۲۰ و یکی از مهم‌ترین فیلم‌های این ژانر است؛ فیلمی که قسمت اول آن با استقبال گسترده مردم و منتقدین مواجه شد و توانست عنوان یکی از محبوب­‌ترین و پرفروش­ترین فیلم های وحشتناک چند سال اخیر سینمای جهان را از آن خود کند؛ فیلم یک مکان ساکت فیلمنامه‌ای قابل‌قبول با کارگردانی برجسته داشت که به همراه بازی درخشان بازیگرانی مانند امیلی بلانت، از نقاط‌قوت این فیلم بودند.

داستان قسمت دوم این فیلم درواقع دنباله قسمت قبلی آن است اما مخوف‌­تر و وحشت­‌زاتر. پس از وقایع فیلم قبل و مواجه شدن با دنیای ترسناک بیرون، خانواده آبوت متوجه می‌­شوند موجوداتی که تاکنون منبع ترس و وحشتشان بوده‌اند، تنها بخش کوچکی از جهان مخوف و موجودات عجیب و غریب‌­تر آن هستند و حال باید برای حفظ جان و زندگی خود، به مبارزه با این موجودات ادامه دهند. نکته جالب در مورد «یک مکان ساکت ۲» حضور کیلین مورفی (بازیگر مشهور استرالیایی) است که با درخشش بی‌نظیرش در نقش تامی شلبی در سریال «پیکی بلایندرز»، تبدیل به یکی از محبوب ترین بازیگران حال حاضر جهان شده است.

فیلم مرد نامر‍‍‍‌‌ئی | ۲۰۲۰ | The Invisible Man

• امتیاز کاربران فیلیمو: ۹۰ از ۱۰۰
  

نمی‌توانید طرفدار سینمای وحشت باشید و نام لی وانل را به‌عنوان یکی از مشهورترین کارگردانان این ژانر نشنیده باشید. کارگردان فیلم‌های موفقی چون «ارّه» و «موذی»، این بار سراغ ایده‌ای روانکاوانه رفته است. سیسیلا که هنوز زخم جدایی از نامزد آزارگر خود را التیام نبخشیده، حال سایه سنگین روح او را بر فراز خانه‌اش حس می‌کند و مدام خود را تحت تعقیب وی می‌بیند؛ تحت تعقیب مردی که زنده نیست و هیچکسی هم او را نمی‌بیند!

نکته جالب در مورد این فیلم، عنوان آن است. با اینکه روایت داستان در مورد سیسیلا و اتفاقات ترسناک زندگی او پس از مرگ نامزدش است،‌ اما کارگردان گویی قصد دارد با تاکید ضمنی و موذیانه بر مرد نادیدنی داستان، از حقایقی نادیدنی نیز رونمایی کند! از بازیگران مرد نامرئی می‌توان به الیزابت ماس، هریت دایر و الیور جکسون کوهن اشاره کرد.

سری فیلم های آنابل | ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۹ | Annabelle

• امتیاز کاربران فیلیمو:  ۸۵ از ۱۰۰
  

داستان عروسک شیطانی آنابل، یکی از مشهورترین داستان‌های در ژانر ترس و وحشت است. سری فیلم‌های آنابل در سال‌های ۲۰۱۴، ۲۰۱۷ و ۲۰۱۹ به اکران عمومی درآمدند. داستان «آنابل» درباره عروسکی واقعی به همین نام است که تماشای این فیلم برای افرادی که عروسک‌های زیادی در منزل خود دارند به هیچ‌وجه توصیه نمی‌شود. در این فیلم، یک زوج جوان که منتظر تولد فرزندشان هستند، یک عروسک را به منزل می‌آورند، اما آنها نمی دانند که این عروسک شیطانی چه اتفاقات ناگواری را به همراه خود خواهد آورد.

این سری فیلم های ترسناک آنابل شاید امتیاز بالایی نداشته باشند ولی به عنوان ترسناک‌هایی کلاسیک شناخته می‌شوند که به دوستداران فیلم‌های ژانر وحشت توصیه می‌شود!

فیلم شیون | ۲۰۱۹ | The Wailing

• امتیاز کاربران فیلیمو: ۷۸ از ۱۰۰
  

این فیلم ترسناک و هوشمندانه کره‌ای به نام شیون یا مویه، که فضای فوق العاده‌ای دارد، اثری از نا هانگ-جین و یک سفر اضطراب‌آور به عمق دل تاریکی است. زمانی که اهالی روستای گوکسونگ، زنجیره‌ای از قتل‌های شنیع را به از راه رسیدن یک ژاپنی مرموز ربط می‌دهند، فضای غیرمطمئن و شک‌آور این فیلم دچار تشنج می‌شود.

مسئول تحقیقات، افسر جونگ-گو (با بازی کواک دو-وان) خیلی زود خود را در مرکز ماجرایی وحشیانه و ترسناک می‌بیند که شامل شمن‌ها، کشتارهای فجیع، تسخیرهای شیطانی و اتفاقات ترسناک دیگری از این دست است. بهتر است بیش‌تر از این توضیح ندهیم تا لذت تماشای یکی از بهترین، قدرتمندترین، غافلگیرکننده‌ترین و شوم‌ترین فیلم های ترسناک قرن ۲۱ را از شما نگیریم. داستان این فیلم بدون عجله پیش می‌رود اما تمام نشانه‌های یک قطار وحشت راهی ایستگاهی متروکه در آخر شب را دارد. تماشای «شیون» را از دست ندهید.

فیلم دکتر اسلیپ | ۲۰۱۹ | Doctor Sleep

• امتیاز کاربران فیلیمو: ۸۶ از ۱۰۰
  

ساخت دنباله‌ای برای فیلم «درخشش» استنلی کوبریک و در همان حین تلاش برای پایبند بودن به رؤیای استیون کینگ، کار ساده‌ای برای کارگردان و نویسنده فیلم دکتر اسلیپ یعنی مایک فلنگن نبود است، با این حال او از عهده این چالش برآمده است و در اکثر بخش‌ها، نتیجه عالی است. دکتر اسلیپ براساس رمان سال ۲۰۱۳ استیون کینگ به همین نام است و به بازیگری یوان مک‌گرگور ساخته شده است، او نقش دنی تورنس شخصیت کودک فیلم اول را بازی می‌کند که حالا بزرگ شده است و مانند پدرش مردی با مشکلات روانی است که با اعتیاد به الکل دست و پنجه نرم می‌کند و هیچ خصوصیتی که زندگی آرامی را نشان دهد، ندارد.

او در تلاش برای آغازی جدید تصمیم می‌گیرد به شهری جدید نقل مکان کند و کاری در آسایشگاه سالخوردگان پیدا می‌کند. او در این محل به افراد پیر در حال مرگ کمک می‌کند و لقب «دکتر اسلیپ» را برای او انتخاب می‌کنند. متاسفانه، زندگی آرام او عمر کوتاهی دارد چون دنی با آبرا آشنا می‌شود، دختر جوانی با قدرت درخشش که باید از او در برابر گروهی مرموز به اسم The True Knot محافظت کند و مجدداً با ترس‌های دوران کودکی‌اش روبرو شود.

کشور سازنده	کره جنوبی
سال ساخت	۲۰۱۴
کارگردان	نا هانگ-جین
مدت زمان	۱۵۶ دقیقه
کمپانی تولید کننده	ساید میرر
IMDB	۷.۴ از ۱۰

فیلم موروثی | ۲۰۱۸ | Hereditary

• امتیاز کاربران فیلیمو:  ۶۸ از ۱۰۰
  

فیلم موروثی صرفا یک فیلم توام با یک وحشت بزرگ نبود، بلکه یکی از بهترین، پیچیده‌ترین و احساسی‌ترین فیلم های ترسناک بود که ما در سال‌های اخیر شانس دیدن آن را داشته‌ایم. این فیلم به حدی چشمگیر است که ممکن است باعث گریاندن شما شود. آشفتگی خانواده و بروز ترومای خانوادگی است که فیلم موروثی -اولین فیلم آری استر نویسنده و کارگردان- را تسخیر کرده است.

تونی کولت در نقش اَنی، هنرمندی است که ماکت‌های واقع‌گرای غیرطبیعی و وهم‌آلودی می‌سازد: اتاق‌هایی مینیاتوری که تجسم این مضمون فیلم هستند که وجودی بزرگ‌تر و اهریمنی با عروسک‌های انسانی در حال بازی است. خانواده انی در آستانه فروپاشی قرار گرفته است، با پسر نوجوانی که درگیر مصرف مواد است به نام پیتر، و دختر ناخوشایندی به اسم چارلی که با پیشرفت داستان، وضعیت‌شان آشفته‌تر هم می‌شود. فیلم پس از تصادفی فاجعه‌بار و تهوع‌آور، چرخش داستانی دیگری دارد و تماشاگرش را مجبور می‌کند که موقعیت داستانی پیش‌آمده را بپذیرد و ایمان بیاورد؛ و این در حالی است که سوگواری مادر با رویدادهای فراطبیعی یکی می‌شود. خوشبختانه استر با استعداد بدیع خود در تعیین جای دوربین و شکیبایی بسیار به‌خوبی از پس این ادغام برآمده است؛ او نه‌فقط سرما و هراس کوبریکی را به یاد ما می‌آورد بلکه همدلی ما را هم برمی‌انگیزد.

کشور سازنده	ایالات متحده
سال ساخت	۲۰۱۸
کارگردان	آری استر
مدت زمان	۱۲۷ دقیقه
کمپانی تولید کننده	پالم استر
IMDB	۷.۳ از ۱۰

فیلم راهبه | ۲۰۱۸ | The Nun

• امتیاز کاربران فیلیمو:  ۸۹ از ۱۰۰
  

فیلم ترسناک راهبه ۲۰۱۸ در واقع پیش‌درآمدی بر داستان احضار است. داستان فیلم «راهبه» درباره زمانی است که یک راهبه جوان به دلیلی نامعلوم و طرز مشکوکی به قتل می‌رسد. در راستای رسیدگی به قتل، یک کشیش و یک راهبه تازه‌کار از سوی واتیکان مسئول تحقیق درباره این رویداد می‌شوند و در طول رسیدگی به این پرونده، با حوادث وحشتناک و رعب‌آوری روبرو می‌شوند که رازهای شومی را برایشان فاش می‌کند.

اگر بخواهید می‌توانید فیلم ترسناک راهبه با دوبله فارسی را در فیلیمو ببینید و این راز شوم و ترسناک کلیسا را همراه با کشیش و راهبه جوان کشف کنید. این فیلم به کارگردانی کوین هاردی ساخته شده است.

کشور سازنده	آمریکا
سال ساخت	۲۰۱۸
کارگردان	کورین هاردی
مدت زمان	۹۶ دقیقه
کمپانی تولید کننده	نیولاین سینما
IMDB	۵.۳ از ۱۰

فیلم جادوگر | ۲۰۱۵ | The Witch

• امتیاز کاربران فیلیمو: ۶۴ از ۱۰۰
  

فیلم جادوگر اثر رابرت اگرز، داستان خانواده‌ای از پیوریتن‌های نیوانگلند را در دهه ۱۶۳۰ روایت می‌کند. کسانی که توسط نیروهای اهریمنی که در جنگل اطراف مزرعه‌شان زندگی می‌کند، مورد اذیت و آزار قرار می‌گیرند. کم‌کم حیوانات این خانواده رفتارهای عجیبی از خودشان نشان می‌دهند، محصولات مزرعه‌شان از بین می‌رود و یکی از فرزندانشان توسط این نیروی اهریمنی تسخیر می‌شود. اعضای خانواده به دختر خانواده، توماسین مشکوک می‌شوند و او را جادوگر خطاب می‌کنند.

موقعیت تاریخی، موضوعات پیچیده مذهبی، تعصب و سرکوب زنان، موضوعات ناراحت‌کننده، فضای رویایی و به‌دوراز کلیشه‌های مرسوم فیلم‌های ترسناک مرسوم، فیلم جادوگر را از همه فیلم‌های ترسناک دیگری که تا به حال دیده‌اید، متمایز ساخته است. علیرغم اینکه مطلقا صحنه‌های خون و خونریزی در این فیلم وجود ندارد، با این حال این فیلم هنوز یکی از جذاب‌ترین و دلهره‌آورترین فیلم‌های ترسناک این دهه است.

کشور سازنده	آمریکا
سال ساخت	۲۰۱۸
کارگردان	کورین هاردی
مدت زمان	۹۶ دقیقه
کمپانی تولید کننده	نیولاین سینما
IMDB	۷ از ۱۰

فیلم تاماهاوک استخوانی | ۲۰۱۵ | Bone Tomahawk

فیلم تاماهاوک استخوانی، یک وسترن پریشان‌کننده است که با هسته‌ دلهره‌آور خود، دیدگاهی جدید را در این ژانر ایجاد می‌کند. داستان این فیلم که در اواخر قرن ۲۰ اتفاق می‌افتد، در ابتدا حس و حال آشنای فیلم‌های جان فورد، مانند «جویندگان» محصول را دارد اما سپس تغییر مسیری شدید می‌دهد و به سراغ شرایط شوکه کننده و طنز سیاه می‌رود و پایانی به‌یادماندنی که پس از تماشای آن، تا چند روز به خود خواهید لرزید.

کرت راسل در نقش کلانتر هفت‌تیرکشی به نام فرانکلین هانت، به خوبی ظاهر می‌شود؛ او عده‌ای از مردم مصیبت‌زده را رهبری می‌کند تا از دار و دسته‌ای وحشی و آدم‌خوار انتقام بگیرند. این وحشیان، تعدادی از اعضای اقامتگاه آن‌ها را (که به طرز کنایه‌آمیزی «امید روشن» نام دارد) دزدیده‌اند. ریتم کند فیلم، بیننده را گول می‌زند؛ اما درست زمانی که فکر می‌کنید همه‌چیز آرام است، ناگهان چرخش پیدا می‌کند و به دل کابوسی می‌رود که یکی از ترسناک ترین فیلم های قرن ۲۱ را به نمایش می‌گذارد. اگر کمی صبور باشید، پاداش انتظارتان را خواهید گرفت.

کشور سازنده	ایالات متحده آمریکا
سال ساخت	۲۰۱۵
کارگردان	اس کریگ زالر
مدت زمان	۱۳۲ دقیقه
کمپانی تولید کننده	–
IMDB	۷.۱ از ۱۰

فیلم بابادوک | ۲۰۱۴ | The Babadook

• امتیاز کاربران فیلیمو: ۷۴ از ۱۰۰
  

فیلم بابادوک به کارگردانی جنیفر کنت و با نقش‌آفرینی اسی دیویس در نقش زنی ساخته شده که شوهرش در یک تصادف دلخراش رانندگی کشته می‌شود و او مجبور است پسر ۶ ساله خود، سام را به‌تنهایی بزرگ کند. سام که در همان روزی که پدرش مرد به دنیا آمد، کودک پر مشکلی است که بزرگ کردنش سخت است و مادرش او را به‌شدت دوست دارد. وقتی سام شروع به داشتن رفتارهای غیرعادی می‌کند و برای خودش رویاهای عجیب‌وغریب از هیولایی ترسناک به نام Babadook می‌سازد، اوضاع از کنترل خارج می‌شود و به‌زودی رفتار عجیب‌وغریب او بر روان مادرش هم تاثیر می‌گذارد.

بابادوک به‌عنوان یکی از ترسناک ترین فیلم ها عالی عمل می‌کند، کارش را به‌درستی انجام می‌دهد و به هر ترتیب، شما را می‌ترساند. با این حال، این فیلم، خیلی بیشتر از یک فیلم ترسناک است و اگر عمیق‌تر به ژرفای آن نگاه کنید متوجه خواهید شد که این فیلم استعاره‌ای از اندوه و مشکلات بزرگ کردن یک کودک مشکل‌دار به‌تنهایی است. خود بابادوک نمادی از ترس‌های زندگی واقعی دوران کودکی است؛ زمانی که پدر و مادرها، خودشان می‌توانند به گرگی در لباس گوسفند تبدیل شوند.

فیلم آکیولوس | ۲۰۱۳ | Oculus

مایک فلنگن به‌عنوان یکی از بهترین فیلمسازان ژانر وحشت دهه گذشته شناخته شده‌ است. فیلم آکیولوس حول محور تراژدی خانوادگی مربوط به گذشته می‌چرخد و به اثرات عمیقی می‌پردازد که حوادث ناگوار کودکی بر بزرگسالان کنونی گذاشته‌اند. کایلی و تیم راسل، خواهر و برادری هستند که هر دو در اوایل ۲۰ سالگی‌اند و در گذشته آسیب جدی خورده‌اند؛ پدرشان ۱۱ سال پیش ، مادر آن‌ها را کشته و تیم، پدرش را به ضرب گلوله به قتل رسانده است. از آن زمان به بعد، او در یکی از بیمارستان‌های روانی بستری بوده و سعی دارد بفهمد زمانی که او ده‌ساله بوده، چه اتفاقی برای خانواده‌اش رخ داده‌ است. زمانی که تیم برای اولین بار بعد از مدت زمانی طولانی، خواهرش را ملاقات می‌کند، مجبور می‌شود خاطرات وحشت‌های دوران کودکی‌اش را به یاد بیاورد؛ چراکه خواهرش اصرار دارد که این جنایات توسط یک موجود ماورای طبیعی رخ داده است که آینه‌ عتیقه‌ای که در خانه خود داشتند را تسخیر کرده است…

ترس از دست دادن حافظه، یکی از بدترین ترس‌های انسان است و فلنگن در کل این فیلم، این احساس ترس را به نحو اکمل بازآفرینی کرده است. موضوع پیچیده و مبتکرانه فیلم آکیولوس، توانسته بهترین نتیجه را از تصویر موجودات تسخیرشده در یک آینه ارائه دهد و درنهایت بتواند آکیولوس را در میان پیچیده‌ترین و هوشمندانه‌ترین و ترسناک ترین فیلم های قرن بیست‌ویکم قرار دهد.

فیلم ستون فقرات شیطان | ۲۰۱۱ | The Devil’s Backbone

• امتیاز کاربران فیلیمو: ۸۰ از ۱۰۰
  

شاهکار سبک داستان گوتیک «گیرمو دل تورو»، فیلم ستون فقرات شیطان، ۱۸ سال پیش منتشر شد و هنوز هیچ فیلمی نظیر آن ساخته نشده نیست. محوریت فیلم ستون فقرات شیطان بر روی «کارلوس» است؛ پسری ۱۲ ساله که پس از مرگ پدرش در جنگ، وارد مدرسه سنت لوسیا می‌شود. طولی نمی‌کشد که کارلوس در مورد سارتی چیزهایی می‌فهمد؛ یتیمی که اخیرا به شکل نامعلومی فوت کرده است. او صاحب قبلی تخت کارلوس بوده است و کارلوس پس از یک ملاقات مرموز با چیز ناشناسی که او فکر می‌کند روح سارتی است، شروع می‌کند به کشف رازهای تاریک و مبهم در مورد پرورشگاه و افرادی که آنجا را اداره می‌کنند.

داستان اصلی فیلم ستون فقرات شیطان، به‌ظاهر ساده است و با بسیاری از موضوعات اصلی و حاشیه‌ای پرشده است. موضوعاتی که معانی عمیق‌تری از فیلم ارائه می‌دهند. شرایط جنگی فیلم، شخصیت‌های پیچیده و داستان الهام‌بخش و غم‌انگیز تیره آن (جایی که قرار است روح جایگزین پری شود) و البته تصویر و فضای تاریک این فیلم، «ستون فقرات شیطان» را به یکی از به‌یادماندنی و بهترین فیلم های ترسناک این قرن تبدیل کرده‌ است.

فیلم من شیطان را دیدم | ۲۰۱۰ |  I Saw the Devil

• امتیاز کاربران فیلیمو: ۹۲ از ۱۰۰
  

جسد جانگ جو یون، به‌صورت تکه‌تکه شده و در نزدیکی یک رودخانه محلی پیدا می‌شود. نامزد او، کیم سو-هیون که یک مامور مخفی آموزش‌دیده در سرویس اطلاعاتی کشور است، تصمیم می‌گیرد که شخصا به دنبال قاتل بگردد. او خیلی زود موفق می‌شود اما ماجرا به همین‌جا ختم نمی‌شود و جهنم را جلوی چشمان او می‌آورد. کیم که در نظر دارد قاتل را به شکلی ویژه مجازات کند، پس از این که او را حسابی کتک می‌زند، رهایش می‌کند تا برود؛ از اینجا به بعد، بازی موش و گربه بین این دو نفر آغاز می‌شود.

شاید فکر کنید که تمایل من شیطان را دیدم به نمایش شکنجه، خشونت بیش‌ازحد، آزارهای جنسی و خونریزی فراوان، این فیلم را غیرقابل تماشا می‌کند؛ ولی تمام این صحنه‌ها، به طرز غافلگیرکننده‌ای موثر و هنری طراحی و حتی به زیبایی به تصویر کشیده شده‌اند و بازی بازیگران که در انتقال احساسات کاملا متقاعدکننده است، هم آن‌ها را تکمیل می‌کند. با وجود تمام صحنه‌های وحشتناک و کابوس‌وار فیلم «من شیطان را دیدم»، با اثری کاملا راضی مواجه هستیم که صرف‌نظر کردن از آن تقریبا غیرممکن است.

فیلم آدم درست را راه بده | ۲۰۰۸ | Let the Right One In

• امتیاز کاربران فیلیمو: ۹۹ از ۱۰۰
  

آیا فیلم آدم درست را راه بده به‌سرعت اثری کلاسیک به حساب آمد؟ اگر حضورش در فهرست‌های مختلف از برترین آثار سینمایی -به‌ویژه در میان بهترین فیلم های ترسناک- را مدنظر قرار دهیم، جواب مثبت است. اثر ترسناک و پریشان‌کننده توماس آلفردسون که جغرافیای برفی‌اش با غم و اندوه درام فیلم همخوانی دارد، یک داستان بلوغ است درباره تجربه اولین عشق در کودکی. اسکار ۱۲ ساله عاشق دختر همسایه با نام الی می‌شود. او می‌گوید دختر بوی عجیب و مضحکی می‌دهد و مکعب روبیک خود را به او قرض می‌دهد (سال ۱۹۸۱ است)؛ اما شیرینی که او به دختر می‌دهد به‌شدت حال او را بد می‌کند؛ و البته که اگر دختر بدون دعوت پسر پا به آپارتمان او بگذارد، از چشمانش خون سرازیر می‌شود.

الی یک خون‌آشام است: «من خیلی وقته که این سنی‌ام.» آلفردسون کارگردان بازی‌های تروتمیز و صیقل‌خورده نمی‌خواست، برای همین از بازیگران غیرحرفه‌ای استفاده کرد. الی به شکلی عجیب و هراس‌انگیزی بی‌سن‌وسال به نظر می‌رسد که در این خصوص فراموش‌نشدنی‌ترین موقعیت، صحنه‌ای است که او به صورت حامی خود یا همان جسددزد میانسالی – که زندگی‌اش را وقف او کرده – ضربه می‌زند و انگار دارد پسر خودسرش را تنبیه می‌کند.

فیلم شهدا | ۲۰۰۸ | Martyrs

وحشت شدیدی که پاسکال لوژیه در فیلم خود آفرید، باعث خلق یکی از قوی‌ترین و تکان‌دهنده‌ترین فیلم‌ها در تمام زمان‌ها شد. با وجود این‌که فیلم «شهدا» سرشار از خونریزی و بسیاری لحظات خشن است، اما یک دلیل خوب و منطقی برای همه صحنه‌های آزاردهنده آن وجود دارد؛ فیلم شهدا به‌طور کامل افراطی‌گرایی را توجیه می‌کند و پس از دیدن پایان غیرمنتظره این فیلم، باید قبول کنید که هیچ راه دیگری برای گفتن این داستان وجود نداشت که دقیقا همین تاثیر را هم دارد.

این فیلم درباره لوسی جورین، زن جوانی است که در کودکی ربوده شده و به مدت یک سال مورد سوءاستفاده و آزار و اذیت قرار گرفته است؛ او به همین دلیل دچار آسیب شده تا این‌که بالاخره موفق به فرار از دست ربایندگان خود می‌شود. ۱۵ سال بعد، وقتی لوسی محل زندگی ربایندگان را پیدا می‌کند، درصدد انتقام گرفتن از کسانی که او را در کودکی شکنجه داده‌اند، برمی‌آید. با این حال، در سراسر سفر خونین انتقام، لوسی به یک توطئه آزاردهنده برمی‌خورد که چشم‌انداز بسیار بدتر و دیدگاه شیطانی‌تری را نسبت به موضوعاتی که برایش اتفاق افتاده بود فراهم می‌کند و شرایطش از قبل هم بدتر می‌شود.

درباره فیلم «شهدا» حرف زدن، بدون آن‌که قصه‌اش لو برود کار بسیار دشواری است. ما باز هم تکرار می‌کنیم که این فیلم یکی از بی‌نظیرترین، مفصل‌ترین، زیباترین و ترسناک ترین فیلم هایی است که تابه‌حال ساخته شده‌ است؛ این فیلم، تجربه‌ای ناخوشایند اما فراموش‌نشدنی است.

فیلم اره | ۲۰۰۴ | Saw

• امتیاز کاربران فیلیمو: ۸۹ از ۱۰۰
  

اولین قسمت مجموعه اره با داستان پرپیچ‌وخم، مریض احوال و بی‌نهایت سرگرم‌کننده، به‌عنوان شروعی برای زندگی کاری «جیمز وان» منتشر شد تا او را به یکی از موفق‌ترین کارگردان‌های ژانر وحشت این قرن تبدیل کند. فیلم حول موضوع دو غریبه می‌چرخد که در یک اتاق از خواب بیدار می‌شوند و درباره این‌که چرا آنجا هستند هیچ‌چیز نمی‌دانند. دیری نمی‌گذرد که آن‌ها با یک سری معماهای مهلک که توسط یک شخصیت مرموز به نام Jigsaw طراحی شده‌ است، مواجه می‌شوند.

بهترین فیلم های اسلشر تاریخ سینما

اگرچه این فیلم، از نقطه‌نظر فنی یا بازیگری بهترین فیلم نیست، اما فیلم «اره» با توجه به موضوع پیچیده و بغرنج آن و استفاده استادانه از فلاش‌بک برای داستان‌سرایی و ابتکارات و خلاقیت کلی آن، خیلی شاخص و برجسته شد. و با این توصیف، جای تعجب نیست که هنوز هم به‌عنوان یکی از تأثیرگذارترین ترسناک ترین فیلم های قرن حاضر در نظر گرفته می‌شود.

فیلم داستان دو خواهر | ۲۰۰۳ | A Tale of Two Sisters

• امتیاز کاربران فیلیمو: ۷۵ از ۱۰۰
  

وحشتی که کیم جی – وون، کارگردان کره‌ای، به روشی روانشناسانه در فیلم داستان دوخواهر ایجاد کرده، سبب شده این فیلم درمیان فیلم‌های ترسناک کره‌ای که تابه‌حال ساخته شده‌اند، بیشترین فروش را داشته باشد. فیلم، از آن دست آثاری است که در هالیوود هم ساخته نخواهد شد؛ البته اگر فیلم کم‌فروغ سال ۲۰۰۹ یعنی «ناخواسته» را درنظر نگیریم که بازسازی داستان دو خواهر است. فیلم داستان دو خواهر از یک افسانه قدیمی کره‌ای به نام Jangha and Hongryeon الهام‌ گرفته شده است: داستان دختر جوانی که از یک کلینیک روانپزشکی به خانه بازمی‌گردد. او نتوانسته بعد از فوت مادرش، با این موضوع کنار بیاید و در شوک ناشی از مرگ مادر باقی مانده و مشکلات روانی پیدا کرده است. در خانه، دو دختر علاوه بر این‌که باید رفتار ظالمانه نامادری خود را تحمل کنند، با رویدادهای بسیار عجیبی که در داخل خانه رخ می‌دهد هم مواجه می‌شوند؛ اتفاقاتی که خیلی زود، اسرار تاریکی را برملا می‌کنند.

بهترین فیلم های خواهر برادری سینما

فیلم داستان دو خواهر از نظر بصری و المان‌های دیداری، بسیار خیره‌کننده و چشمگیر است و توانسته در این زمینه بسیار فوق‌العاده عمل کند. موضوع این فیلم، یکی از پیچیده‌ترین و چالش‌برانگیزترین داستان‌هایی است که در یک فیلم ترسناک پیدا خواهید کرد. در هنگام دیدن این فیلم، ممکن است احساس کنید داستان آن تا حدی گیج‌کننده است، اما اگر به فیلم توجه کامل داشته باشید و همه نقطه‌های آن را به هم گره بزنید و متصل کنید، با داستانی بسیار راضی‌کننده مواجه می‌شوید که کاملا به دیدنش می‌ارزد.

فیلم ۲۸ روز بعد | ۲۰۰۲ | ۲۸ Days Later

• امتیاز کاربران فیلیمو: ۸۳ از ۱۰۰
  

اگر هر نسلی شایسته زامبی‌های خاص خودش باشد، زامبی‌های نسل ما باید چگونه باشند؟ «سرشار از خشم» جوابی است که دنی بویل با فیلم دیدنی ۲۸ روز بعد… به ما می‌دهد؛ فیلمی که در آن گروهی از فعالان آزادی حیوانات، شامپانزه‌های آزمایشگاهی آلوده به ویروسی مرگبار را رها می‌کنند. بیماری کشنده به‌سرعت انگلیس را در بر می‌گیرد و آدم‌ها را به زامبی‌هایی دیوانه بدل می‌کند. یک ماه بعد در بیمارستانی در لندن، جیم (کیلیئن مورفی) که پیک دوچرخه‌ای است از کما به هوش می‌آید و می‌بیند که لندن در سکوتی عجیب‌وغریب فرو رفته است. فیلم صحنه‌هایی دارد که ستون فقرات شما را هم به لرزه درمی‌آورد از جمله جایی که انبوهی از موش‌ها از ترس جان‌شان از دست گروهی از زامبی‌ها می‌گریزند! اما ترس واقعی زمانی آغاز می‌شود که جیم و چند بازمانده همراهش به «مکان امن» گروهی از سربازان می‌رسند که در عمارتی باشکوه سنگر گرفته‌اند.

فیلم آزمون بازیگری  | ۱۹۹۹ | Audition

• امتیاز کاربران فیلیمو: ۶۲ از ۱۰۰
  

آدم‌بد واقعی در تریلر سرد و یخ‌زده تاکاشی میکه کیست: مرد زن‌مرده میانسالی که یک آزمون بازیگری جعلی ترتیب می‌دهد تا زنان مجرد را فریب بدهد و در نهایت از آن‌ها به شیوه خودش بهره ببرد؟ یا زن جوانی که در مقام سوژه با آن ظاهر مهربان و نجیب، رازی شوم را پنهان کرده است؟ بدون هیچ شک و تردیدی، زن که آسامی نام دارد، یک آدم‌بد واقعی است؛ و در واقع او یکی از فراموش‌نشدنی‌ترین و بیمارترین روانی‌های سینما است؛ اما شاهکار میکه هرگز اجازه نمی‌دهد که قهرمان هم از قلاب در امان بماند و به این طریق، فیلم آزمون بازیگری از یک داستان هشداردهنده ساده به کالبدشکافی تمام‌عیار مرد بودن در فرهنگ ژاپن بدل می‌شود.

فیلم سکوت بره‌ها  | ۱۹۹۱ | The Silence of the Lambs

• امتیاز کاربران فیلیمو: ۹۵ از ۱۰۰
  

کلِریس استارلینگ (جودی فاستر) که کارآموز اف‌بی‌آی است، پیش از دیدار با قاتل زنجیره‌ای دکتر هانیبال لکتر (آنتونی هاپکینز) در یک مجموعه فوق‌امنیتی، چنین نصیحت می‌شود: «از خودت چیزی به‌ش نگو. نمی‌خوای که هانیبال لکتر بره توی سرت.» با وجود این، کلریس نمی‌تواند جلوی هانیبال آدم‌خوار مقاومت کند، همان‌طور که ما نمی‌توانیم. هیچ‌کس نمی‌خواهد او روان‌پزشکش باشد اما دکتر لکتر، مثل سایه اهریمنی شرلوک هولمز، کاری می‌کند که هر کسی یک احمق تمام‌وکمال به نظر برسد. سکوت بره‌ها که بر اساس رمان سال ۱۹۸۸ تامس هریس شکل گرفته، بخشی یک تریلر است و بخشی یک فیلم ترسناک که معده تماشاگرانش را آشوب می‌کند و رگه‌ای بی‌رحمانه از طنز سیاه هم دارد. به‌سختی می‌شود بازیگر دیگری را به جای هاپکینز تصور کرد اما جالب است بدانید که جاناتان دمی کارگردان، برای این نقش به دنیل دی-لوییس هم فکر کرده بود.

بهترین فیلم های پلیسی سینما

فیلم بیگانه | ۱۹۷۹ | Alien

• امتیاز کاربران فیلیمو: ۸۷ از ۱۰۰
  

اینجا باید درباره آن بالاها و ماورای دست بشر صحبت کنیم. ریدلی اسکات از سوی کمپانی «فاکس قرن بیستم» استخدام شد تا «آرواره‌های فضایی» را بسازد که نتیجه‌اش شد یکی از به‌روزترین، براندازنده‌ترین و حقیقتا زیباترین فیلم‌های هر یک از دو ژانر وحشت یا علمی‌تخیلی. البته هنر اصلی زمانی اتفاق افتاد که کمپانی، مرد دیوانه سوییسی یعنی اچ. آر. گیگِر را به عنوان طراح ارشد فیلم به کار گرفت که کارش کیفیت گروتسک بنیادینی را برای فیلمی به ارمغان آورد که می‌توانست فقط یک شکار حشره سرراست باشد، درست مثل دنباله جیمز کامرون با عنوان بیگانه‌ها. در این میان، نباید از فیلمنامه دن اوبانن غافل شد که شخصیتی را سر و شکل داده است بدون تاکید بر سن‌وسال، نژاد یا حتی جنسیت. به این ویژگی‌ها، یکی از بهترین ترکیب‌های بازیگران تاریخ سینما را هم اضافه کنید.

فیلم مگس  | ۱۹۸۶ | The Fly

• امتیاز کاربران فیلیمو: ۶۸ از ۱۰۰
  

روایت سینمایی هذیانی کراننبرگ از همان داستان قدیمی – دانشمندی که آزمایش‌هایش روی دورنوردی (تله‌پورتیشن: جابه‌جایی ماده بین دو نقطه بدون پیمودن فضای میانی) به ترکیب ژنتیکی زننده و دور از انتظاری می‌انجامد – باعث خلق فیلمی شده که نه‌فقط یکی از بهترین فیلم‌های ترسناک تاریخ سینما است بلکه یکی از تراژیک‌ترین عاشقانه‌های سینما هم به شمار می‌رود. رابطه اصلی میان شخصیت‌های جف گولدبلوم و جینا دیویس که جذاب و زیبا و محتاطانه نوشته شده است، یادآور رمانس‌های اسکروبال کلاسیک است که همین موضوع باعث می‌شود ازهم‌پاشیدگی جسمی و ذهنی گولدبلوم در ادامه داستان، هراس‌انگیزتر و تاب‌نیاوردنی‌تر شود. این دگرگونی ناخوشایند ژنتیکی، در دستان کراننبرگ به استعاره‌ای موثر برای هر چیز بدی بدل می‌شود که شما ممکن است تصور کنید، از سرطان و ایدز و سالخوردگی تا عشق ازدست‌رفته و غم و اندوه غیرقابل توضیح. مگس که فیلمی زیبا، تهوع‌آور، سرخوشانه، افسارگسیخته و الهام‌بخش است، سینمای انسانی و بشردوستانه است در غیرانسانی‌ترین حالت ممکن! و حاصلِ بهترین دوران کاری یک استاد فیلمسازی.

فیلم کری  | ۱۹۸۲ | Carrie

سیسی اسپِیسِک بازیگر محبوب و اولین گزینه برای ایفای نقش «کری ناخوشایند» نبود اما غیرممکن است بازیگری جز او را در این نقش تصور کنیم (این طور به نظر می‌رسد که او از یک دوره و زمان دیگر پا به دهه ۱۹۷۰ گذاشته است). استیون کینگ ایده نوشتن اولین رمانش را وقتی به دست آورد که به عنوان سرایدار در دانشکده‌ای کار می‌کرد. دختران نوجوان می‌توانند اهریمنانی تمام‌عیار باشند و در «کری» در رختکن است که ما با شخصیت اصلی دیدار می‌کنیم و می‌بینیم که چطور توسط سایر هم‌دانشکده‌ای‌ها مسخره و تحقیر می‌شود. راز کری این است که صاحب قدرت تله‌کنیسیس است و می‌تواند اشیا را با تمرکزش جابه‌جا کند، موضوعی که به وقوع نوعی آخرالزمان در مراسم پرام مدرسه می‌انجامد. اصلا مهم نیست که شما چند بار صحنه ریختن خون خوک را در این فیلم تماشا کنید، چون هر بار آرزو می‌کنید که سطل خالی نشود. اسپیسک جسورانه پیشنهاد کرد که از خون واقعی خوک استفاده شود اما در نهایت، ترکیبی از شربت و رنگ خوراکی، او را سر تا پا غرق در رنگ قرمز کرد و…

فیلم درخشش یا تلالو | ۱۹۸۰ | The Shining

• امتیاز کاربران فیلیمو: ۸۸ از ۱۰۰
  

لحظه‌های ترسناک فیلم به‌قدری نمادین هستند که انگار به شوخی‌های کالت (In-jokes) هم بدل شده‌اند: نگاه کجکی روان‌پریشانه جک نیکلسن بر پوسترهای درخشش روی دیوار اتاق‌های دانشجویان در همه جا به چشم می‌خورد: «جانی آمده». با وجود این، شاهکار کوبریک از منظر کارگردانی و خلق کلاستروفوبیا (تنگناهراسی) همچنان قدرت ترساندن تمام‌عیار تماشاگرانش را دارد. نیکلاس در نقش جک تورنس، نویسنده‌ای است که به عنوان سرایدار در هتلی دورافتاده – در کوهستان کلرادو که موقتا در فصل زمستان تعطیل شده – با خانواده‌اش ساکن شده است.

استیون کینگ – که فیلم بر اساس رمانی از او شکل گرفته – «درخشش» را دوست ندارد و همه این موضوع را می‌دانند. او می‌گوید مشکل اینجاست که کوبریکِ شکاک به وجود روح، «مردی است که بیش از حد فکر می‌کند و بیش از اندازه کم احساس می‌کند.» او از کوبریک به این دلیل متنفر است که عناصر فراطبیعی داستانش را دور ریخته است. تورنس را ارواح آزار نمی‌دهند بلکه او از بی‌کفایتی و می‌خوارگی آسیب می‌بیند؛ و برای خیلی از تماشاگران، «درخشش» همان‌قدر که فیلمی در باب مطالعه جنون و شکست خوردن است، ترسناک و فراموش‌نشدنی هم هست.

فیلم هالووین | ۱۹۷۸ | Halloween

• امتیاز کاربران فیلیمو: ۸۶ از ۱۰۰
  

فضل‌فروشان سینمایی همیشه باید به این موضوع اشاره کنند که فیلم «کریسمس سیاه» (باب کلارک، ۱۹۷۴) بود که تولد زیرژانر اسلشر را رقم زد اما باید بدانند که موفقیت حیرت‌انگیز فیلم مستقل جان کارپنتر بود (با بودجه‌ای سیصد هزار دلاری به فروش جهانی هفتاد میلیون دست یافت) که واقعا ساخت فیلم‌های این زیرژانر را رونق بخشید؛ با وجود این، همه جوانان نقاب‌دار و دیوانه‌های چاقو به دست حومه شهر را فراموش کنید که پس از این فیلم آمدند؛ و در عوض از سادگی و دلپسندی فیلم کارپنتر شگفت‌زده شوید با دوربینی که دزدکی و آرام و بی‌صدا و روان حرکت می‌کند، سایه‌هایی که انگار در گوشه و کنار هر جایی پنهان شده‌اند، و حضور مصمم آدم‌بد نقاب‌داری به نام مایکل مایرز که درست مثل کوسه‌ی «آرواره‌ها» قاتلی تمام‌عیار است. تقریبا پس از چهار دهه، هالووین هنوز فیلمی تقریبا تمام و کمال است.

فیلم طالع نحس | ۱۹۷۶ | The Omen

• امتیاز کاربران فیلیمو: ۸۹ از ۱۰۰
  

بچه‌ها می‌توانند شیاطین کوچک باشند اما دیمین تورن واقعا ضدمسیح است؛ و کل جهنم رخ می‌نماید زمانی که این فرزند شیطان پنج ساله می‌شود. در فیلم ترسناک کلاسیک مملو از تعلیق ریچارد دانر، ذره‌ای استفراغ سبزرنگ یا یک چرخش سر ساده وجود ندارد اما کلاغ‌های سیاه و سگ‌های روت‌وایلر به شکل توضیح‌ناپذیری جلب دیمین با آن چهره فرشته‌سان می‌شوند؛ و هر کسی که سوالی برایش مطرح می‌شود – دایه بی‌گناه، کشیش مبارز یا ژورنالیست شک‌گرا – به سبکی دیدنی اما هولناک از دور خارج می‌شود. تولید فیلم درست مثل «جن‌گیر» که پیش از این فیلم ساخته شد، با مشکل‌ها و مساله‌هایی همراه شد، از جمله آتش‌سوزی، تصادف و بیماری، تا افسانه نفرین طالع شکل بگیرد. «طالع» در بستر جنون‌آمیز سینمای شیطانی اواخر دهه ۱۹۶۰ و دهه ۱۹۷۰، به پای آثار درخشانی چون «جن‌گیر» یا «بچه رزمری» نمی‌رسد اما همچنان استخوان‌های شما را می‌لرزاند.

فیلم آرواره‌ها | ۱۹۷۵ | Jaws

• امتیاز کاربران فیلیمو: ۸۸ از ۱۰۰
  

فیلم آرواره‌ها درست مثل هر فیلم نوجوانانه دیگری با هدف «بیا بریم جایی»، از یک مهمانی شبانه در ساحل شروع می‌شود. پسری با دختری آشنا می‌شود. آن‌ها لب آب می‌روند و ابتدا دختر شیرجه می‌زند… تا این‌که صدای جیغ‌اش به آسمان بلند می‌شود و به زیر آب کشیده می‌شود. به جزیره گردشگری امیتی خوش آمدید. «آرواره‌ها» رکوردهای مختلفی را در گیشه شکست اما تولیدش به‌قدری فاجعه‌آمیز بود که عوامل فیلم آن را «آک‌ها» (Flaws) نامیدند.

کوسه، مصنوعی به نظر می‌رسید و جلوه‌های ویژه‌اش افتضاح بود؛ اما اسپیلبرگ در اتاق تدوین این تهدید را به فرصت بدل کرد و تمرکز را روی واکنش‌های بازیگران گذاشت، به‌خصوص پس از حمله کوسه به ساحل شلوغ. والدین، بچه‌های خود را جمع‌وجور می‌کنند اما ترس بر چهره مادری عیان می‌شود. برای برخی عاشقان سینما، بزرگ‌ترین داستان ترسناک تاریخ این است که اسپیلبرگ با این فیلم بسیار موفق و سرنوشت‌سازش، به شکل سهوی، بلاک‌باستر پاپ‌کورنی را ابداع کرد.

فیلم کشتار با اره‌برقی در تگزاس | ۱۹۷۴ | The Texas Chainsaw Massacre

• امتیاز کاربران فیلیمو: ۸۴ از ۱۰۰
  

«چه کسی زنده می‌ماند… و از او چه باقی می‌ماند؟» این سوالی است که همان‌قدر که در مورد شخصیت‌های بیچاره و محکوم به فنای داستان کشتار با اره‌برقی در تگزاس صادق است، برای تماشاگران این فیلم تکان‌دهنده و بی‌رحمانه از توبی هوپر هم کاربرد دارد. وحشت پیش از این فیلم، هرگز چنین خام و سرد نبود؛ و حتی می‌شود استدلال کرد که پس از آن نیز هرگز چنین سرو نشده است. زشتی و سیاهی محض فیلم، باعث می‌شود برخی تا پایان آن را تماشا نکنند و گروهی نیز بی‌رحمانه فریاد بزنند؛ اما خیلی‌های دیگر هم هستند که آن را یک شاهکار مدرن قلمداد می‌کنند و می‌گویند: «کشتار با اره‌برقی در تگزاس» یعنی ترس در ناب‌ترین و نابخشودنی‌ترین شکل ممکن خود. دنباله‌ها و بازسازی‌های مختلفی در پی آمدند اما هرگز نتوانستند تجربه اولین برخورد با این فیلم و قدرت وحشت ناشی از جانورخویی آن را تکرار کنند.

فیلم جن‌گیر  | ۱۹۷۳ | The Exorcist

• امتیاز کاربران فیلیمو: ۹۴ از ۱۰۰
  

فیلم‌های ژانر وحشت تا دهه ۱۹۷۰ به دو گروه تقسیم شده بود: در یک سمت، ترس‌هایی از «زندگی واقعی» در آثاری چون «روانی» و «شب مردگان زنده» دیده می‌شد و ترس به قلمروی زندگی روزمره راه پیدا کرده بود که نتیجه را به‌مراتب تکان‌دهنده‌تر می‌کرد؛ اما در سوی دیگر، ترس‌های کابوس‌وار در اروپا محبوب بودند و در فیلم‌های کمپانی «همر استودیوز» در انگلیس، و ماریو باوا و داریو آرجنتو در ایتالیا دیده می‌شدند؛ فیلم‌هایی که هنرمندی، غرابت و خون و خون‌ریزی بی‌پرده را بر منطق روایی در اولویت قرار می‌دادند. اولین فیلمی که کوشید این دو گروه را به هم نزدیک کند، «بچه رزمری» بود اما قلب پولانسکی آشکارا به قلمروی سوررئال تعلق داشت. پس نخستین فیلمی که با موفقیت کامل به این ترکیب دست یافت، «جن‌گیر» شد که شاید دلیل اصلی حضورش در صدر بعضی از نظرسنجی‌های اخیر از بهترین فیلم‌های ترسناک تاریخ سینما نیز همین موضوع باشد.

فریدکین فیلم ترسناکی ساخته است که شبیه هیچ فیلم دیگری از این ژانر نیست. هم بی‌رحمانه و زیباست و هم هنرمندانه و استثمارگرانه؛ و به این شیوه، در باب مفاهیم مذهبی عجیب‌وغریب با دقتِ یک دانشمندِ لااَدری کاوش می‌کند؛ و گرچه فیلم مملو از تحلیل موقعیتی و تفکری و لحظه‌های درخشان از شخصیت‌پردازی است اما دغدغه اصلی‌اش، شوک دادن و ترساندن تماشاگر است. آیا سینمای جریان اصلی صحنه‌ای پریشان‌کننده‌تر از صحنه صلیب در این فیلم دارد؟

فیلم بچه رزمری | ۱۹۶۸ | Rosemary’s Baby

• امتیاز کاربران فیلیمو: ۷۸ از ۱۰۰
  

نقل مکان به یک آپارتمان و تلاش برای بچه‌دار شدن و تشکیل یک خانواده، به اندازه کافی سخت است و دیگر نیازی به این نیست که مجبور شوید با این بدگمانی روزافزون سر و کله بزنید که همسایه‌های جدید شما ممکن است شیطان‌پرستانی باشند که می‌خواهند به‌واسطه شما فرزند شیطان را بزرگ کنند. این هوشمندانه است و چهره‌ی زیرکانه‌ای از وحشت را ارایه می‌دهد چون پولانسکی جزییات را محدود می‌کند و این سوال را در ذهن ما ایجاد می‌کند که چقدر از این ماجراها فقط در ذهن شخصیت میا فارو روی می‌دهند؛ شخصیتی که باور می‌کند در مراسمی کابوس‌وار در محضر گروهی ناخوشایند از منهتنی‌های ثروتمند و در ارتباط با شیطان باردار شده است.

فیلم بچه رزمری صحنه‌های کلیدی قابل‌توجهی دارد از جمله مراسم شبانه کابوس‌وار و نقطه اوج فیلم که مو بر تن تماشاگر سیخ می‌کند؛ و با این صحنه‌هاست که ترس، زیر پوست ما نفوذ می‌کند. بازی‌های فارو و جان کاساوتیز در نقش زوج اصلی داستان، به‌خوبی در خدمت تلاش پولانسکی قرار می‌گیرند تا او دلزدگی بالقوه از زندگی خانوادگی روزمره را مخوف و هراسناک نمایش دهد؛ و البته که موسیقی متن به‌ظاهر ساده فیلم که یادآور لالایی‌هاست، باعث می‌شود کل این کاروبار، دوچندان غیرعادی و ترسناک احساس شود.

فیلم شب مردگان زنده | ۱۹۶۸ | Night of the Living Dead

فیلمی که همه چیز را تغییر داد و ترس را از قلمروی قلعه‌های غژغژی و علم دیوانه‌وار خارج کرد و به روشنایی زننده زمان معاصر آورد. جرج رومروی کارگردان اصرار دارد که بخش اعظمی از آنچه اولین فیلمش را چنین موفق و تاثیرگذار کرد، صرفا نتیجه فیلمسازی بدون بودجه است؛ با آن دوربین مستندگونه‌ای که انگار توی صورت بازیگران می‌رود و خشن و متجاوز است، و فضاهای داخلی ساده و عاری از جزییات و بازی‌های پرداخت‌نشده؛ اما این موضوع درباره سیاست‌های نژادی و جنسیتی مترقی فیلم صادق نبود یا در خصوص تدوین بی‌محابا یا در مورد خشونت میخکوب‌کننده‌اش. در حالی که دختر مرده پا می‌شود تا گوشت مادر درمانده‌اش را بکند و بخورد، انگار می‌شود احساس کرد که محور چرخش دنیا کمی تغییر می‌کند.

بهترین فیلم های زامبی سینما

فیلم روانی | ۱۹۶۰ | Psycho

• امتیاز کاربران فیلیمو: ۹۰ از ۱۰۰
  

چند سال پیش کتاب دیوید تامپسن با عنوان اثر روانی یا آنِ روانی (The Moment of Psycho) این‌طور استدلال کرد که فیلم روانی شاهکار آلفرد هیچکاک درباره یک قاتل زنجیره‌ای – با شمایل یک کتاب مصور سیاه‌وسفید – فقط سینما را تغییر نداد و خود جامعه را هم دستخوش دگرگونی کرد؛ و این کار را با رویارویی تماشاگران با ترس‌های روزمره انجام داد؛ با پیش بردن آن‌ها به سمتی که با یک قاتل همدردی کنند؛ با ارایه یک قهرمان زن بی‌اخلاق که ناگهان بی‌رحمانه سلاخی می‌شود؛ با دست انداختن روان‌شناسی فرویدی و محافظه‌کاران خودبینی که آن را مشق می‌کنند؛ با ترویج تصویری از آمریکا به عنوان یک هزارتوی مملو از دام که با پلیس‌های غیرعادی و ناخوشایند و بیماران روانی پر شده است؛ و با اشاره به این‌که زنان (حالا خودتان را آماده کنید) واقعا گاهی وقت‌ها از توالت استفاده می‌کنند.

هیچکاک به هموارسازی راه برای تمام زلزله‌های فرهنگی و اعمال توازن‌بخش اخلاقی‌ای کمک کرد که دهه پیش رو عرضه کرد؛ و او همه این کارها را با یک چشمک و لبخند انجام داد. حالا به آن می‌گویند صنعت نمایش.

فیلم چشمان بی‌چهره | ۱۹۶۰ | Eyes Without a Face

• امتیاز کاربران فیلیمو: ۸۰ از ۱۰۰
  

بخشی از فیلم «پوستی که در آن زندگی می‌کنم» (The Skin I Live In) به کارگردانی پدرو آلمودووار با الهام از فیلم چشمان بی چهره مونوکروم و بالینی فرانژو ساخته شد که داستان یک پرفسور وسواسی در زمینه جراحی پلاستیک را بازگو می‌کند. پرفسور ژِنیسیه با کمک معشوق/ دستیارش لوییز، زنان جوان را می‌دزدند و پوست‌های صورت‌شان را می‌کنند. سپس پرفسور پوست‌ قربانیان را برای صورت دخترش کریستیان به کار می‌برد که بدجوری چهره‌اش آسیب دیده است و در این میان، خودش را مخفی کرده و با نقاب پلاستیکی بدون سیمایی محافظت می‌شود. دختر به شکل موثری توسط پدرش محبوس شده است؛ پدری که خودش را مسئول سانحه رانندگی‌ای می‌داند که دخترش در آن از ریخت و قیافه افتاد. کریستیان که همچو یک کودک بزرگ شده است مثل بچه‌پرنده‌ای است در قفس که منتظر بال گشودن است. اخباری هست که می‌گوید برخی تماشاگران فیلم در جریان صحنه‌های جراحی صورت غش کردند ولی برای فرانژو، این فیلم حکایتی از اندوه و نگرانی بود تا صرفا یک فیلم ترسناک.

فیلم آدم‌های گربه‌نما | ۱۹۴۲ | Cat People

ایده استفاده از عنصر وحشت به عنوان نماینده یک سیاست یا فرهنگ مخرب، شاید در دهه ۱۹۷۰ با اقبال مواجه شد، اما پیش از آن و در طول تاریخ سینما، چنین استفاده‌ای از آن شده بود؛ وگرنه «فرانکنستاین» – یا «فرانکنشتاین» – اگر هجویه‌ای بر اختلاف طبقاتی نیست، پس چیست؟ پیام فیلمِ زیبا اما هراس‌انگیز و غیرطبیعی ژاک تورنر، احتمالا ظریف‌تر بیان شده است اما به همان اندازه مجاب‌کننده است؛ این فیلم مطالعه‌ای است بر قدرت درونی جنسیت زنانه و این‌که سرکوبی این قدرت چطور می‌تواند به مرحله انفجار برسد و به شکل‌هایی خطرناک و غیرمنتظره بروز کند. سیمان سیمو در نقش ایرنا، یک مهاجر صرب، بازی کرده است که در کودکی سرکوب شده و آزار دیده (آن‌طور که فیلم دلالت می‌کند مورد سوءاستفاده جنسی قرار گرفته) که باعث می‌شود در لحظه‌های برانگیختگی به یک پلنگ مرگبار بدل شود. قدرت فیلم در شیوه‌ای است که تورنر با ظرافت در این مضامین کاوش می‌کند بدون این‌که چیزی از تراژدی احساسی کانون داستان هدر شود.

فیلم نوسفراتو: سمفونی وحشت | ۱۹۲۲ | Nosferatu: A Symphony of Horror

• امتیاز کاربران فیلیمو: ۷۶ از ۱۰۰
  

فیلمی که همه اتفاق‌ها را رقم زد، همین اقتباس آزاد و غیررسمی مورنائو از «دراکولا»ی برام استوکر بود که گرچه اولین فیلم ترسناک تاریخ سینما نیست (این عنوان احتمالا به «خانه شیطان»/ Le Manoir du Diable اثر ژرژ مِلی‌یس می‌رسد) اما بدون شک تاثیرگذارترین فیلم بر این ژانر بوده است. بسیاری از ایده‌های محوری ژانر وحشت به‌طور کامل در این فیلم پدیدار شدند، از جمله استفاده از نور و سایه، تهدید و تنش، زیبایی و زشتی، مردی که با چهره‌پردازی گروتسک، دختری بی‌گناه را تهدید می‌کند؛ و موضوع جالب توجه این است که نوسفراتو همچنان فیلمی عمیقا مرعوب‌کننده است. بازی ماکس شرِک، فارغ از آن چهره‌پردازی خفاش‌مانند مخوف، احتمالا نمادین‌ترین تصویر فیلم را در یادها باقی گذاشته است؛ اما صحنه هجوم موش‌ها هنوز هم به‌شدت ترسناک است؛ ما فقط می‌توانیم تصور کنیم که این صحنه برای تماشاگرانی که تازه جنگ جهانی اول را پشت سر گذاشته‌اند، چه حس‌وحالی می‌داشت.