حامد بهداد؛ به وقت پختگی
۲۶ آبان سالگرد تولد این بازیگر شاخص سینمای ماست
حامد بهداد متولد ۲۶ آبان ۱۳۵۲ در مشهد است. رامبد جوان او را به سینمای ایران معرفی کرد. بهداد طی دو دهه در جمع بهترین بازیگران بود. او در حالی که در آخرین نقشآفرینیاش بر پرده نقرهای – فیلم قصر شیرین ساخته رضا میرکریمی – با تحسین روبرو شد و جوایز بیشماری بهدست آورد، با سریال میخواهم زنده بمانم نامش بار دیگر بر سر زبانها افتاد. به مناسبت تولد او به سراغ آمار و ارقام کارنامه ۲۰ سالهاش رفتیم.
ستاره متولد میشود
آخر بازی در اول راه
اواخر دهه هفتاد در حالی که رامبد جوان برای بازی در فیلم آخر بازی همایون اسعدیان انتخاب شده بود، او حامد بهداد را که در دفتر تبلیغاتیاش مشغول به کار بود به جای خود به تیم سازنده آخر بازی، معرفی کرد و بهداد با بازی درخشانش در اولین تجربه بازیگریاش در سینما، نامزد دریافت سیمرغ بلورین از نوزدهمین جشنواره فیلم فجر هم شد.
پس از فیلم آخر بازی، حامد بهداد بیشتر در نقش جوانهای عصبی و پرخاشگر تحسین برانگیز ظاهر شد. در حالی که نیمه اول دهه ۸۰ مملو از نقش آفرینیهای اوست که لحظات ماندگاری در تاریخ سینمای ایران به ثبت رسیده است.
نکته جالب و شاید تلخ کارنامه حامد بهداد، حضور او در فیلمی از ناصر تقوایی در همان ابتدای راه بود. بهداد پس از آخر بازی و پس از آنکه محمدرضا فروتن از حضور در پروژه چای تلخ تقوایی انصراف داد به جای او به این پروژه دعوت شد. اما بخت با او یار نبود و چای تلخ پس از سپری شدن نیمی از فیلمبرداریاش بنا به دلایلی نامشخص تعطیل شد و با وجود آنکه در مقاطعی اخباری مبنی بر از سرگیری فیلمبرداری این فیلم به گوش میرسید، هجده سال است که همچنان راشهای فیلمی از ناصر تقوایی خاک میخورد. حسین یاری، مرتضی احمدی، مرضیه وفامهر و گلاب آدینه از بازیگران اصلی آخرین کار ناصر تقوایی بودند.
جوایز و افتخارات حامد بهداد
یک سیمرغ بلورین و انبوهی از کاندیداتوری
بهداد در اولین نقش آفرینی سینماییاش در فیلم آخر بازی نامزد دریافت سیمرغ بلورین از نوزدهمین جشنواره فیلم فجر شد. پس از آن بهداد در فیلمهای بوتیک، این زن حرف نمیزند، حس پنهان، روز سوم، آدم، دایره زنگی، تسویه حساب، مجنون لیلی، شبانه روز، هفت دقیقه تا پاییز، عالی و درجه یک بود و نقش آفرینیاش به اندازه یک سیمرغ بلورین ارزش داشت اما داوریهای یک دهه جشنواره فیلم فجر فقط بازی او را در فیلمهای آخر بازی، روز سوم و هفت دقیقه تا پاییز، نامزد دریافت جایزه کرد و از سیمرغ بلورین خبری نبود.
تا اینکه یکی از خاطره انگیزترین جوایز بهداد، دریافت سیمرغ بلورین برای بازی در فیلمی از مسعود کیمیایی بود: جرم. او البته چندان برای دریافت این جایزه خوشحال نبود. او توقع داشت جایزه را باید به موقع برای نقشآفرینیهایی که شایستهاش بود، بگیرد.
او در گفت و گویی با باشگاه خبرنگاران جوان در آبان ماه سال ۱۳۹۵ درباره جشنواره فیلم فجر گفته بود: «جشنواره همیشه با من نامهربان بوده است. منظورم افراد خاصی نیستند. علت این نامهربانی را نمیدانم، شاید از فکر خودم نشات میگیرد، ولی به هر دلیلی، هم خانه سینما و هم فجر با من نامهربان بودند. حتی زمانی که برای نقشم در جرم سیمرغ میگیرم، آن را هم نامهربانی می دانم؛ یعنی فیلمهای بهتری بودند که فکر میکنم خیلی زودتر و بهتر باید برایشان سیمرغ میگرفتم و خیلی بهتر و زودتر بازیشان کرده بودم. برای مثال فیلم روز سوم یا سعادت آباد و یا خیلی فیلمهای دیگر. به هر حال ابتدای فصل جوانی رفت و زمانی که دلم میخواست توجه لازم را بگیرم، نگرفتم.»
بهداد در دهه نود که حجم آثارش نسبت به دهه هشتاد کمتر شده بود، به حق باید برای فیلم سد معبر و قصر شیرین دومین سیمرغش را میگرفت که باز هم شانس و داورها در اهدای جایزه با او همراه نبودند و همان یک سیمرغ در تالار افتخارات بهداد همچنان خودنمایی میکند. این در حالی است که خیلیها اذعان داشتند آن سیمرغ هم میتوانست حق شهاب حسینی برای بازی در جدایی نادر از سیمین، باشد. بهداد اما هم برای سد معبر و هم قصر شیرین جایزه بهترین بازیگر را از جشن انجمن منتقدان گرفت و جشن خانه سینما هم برای سد معبر تندیساش را به بهداد اهدا کرد.
حامد بهداد همچنین چند جوایز جهانی دارد که از مهمترینشان میتوان به جشنواره فیلم شانگهای، فستیوال فیلم آنتالیا، جشنواره گلدن گلوبال مالزی و جشنواره فیلم ابوظبی اشاره کرد.
بهترین نقش آفرینی های حامد بهداد
جیم شین نو… سین شین اوکی؟!*
شاید یکی از ماندگارترین حضورهای حامد بهداد در آثار سینمایی، بازی در نقشهای کوتاهی باشد که در حافظه علاقهمندان به یادگار ثبت شده است. از حضور درخشانش در فیلم بوتیک ساخته حمید نعمتالله در نقش جوان معتاد عصبی و ناامید تا نقش آفرینی معرکهاش در فیلم روز سوم، در نقش افسر عراقی و یا نقش جوان جنوب شهری عاشق بیپول در مجنون لیلی، که حاضر میشود شرطبندی ۳ گره را برای به دست آوردن کادوی ولنتاین اجرا کند. فصل اجرای شرط بندی و فصول قبل و بعدش به لحاظ بازی حامد بهداد در اوج است.
همچنین میتوان به بازی تحسین برانگیز بهداد باوجود حضور در نقشهای کوتاه در فیلمهای حس پنهان، هفت دقیقه تا پاییز، شبانه روز (با آن گریم سنگین و چهره متفاوتش) اشاره کرد. بهداد در دهه ۸۰ اغلب در نقشهای مکمل و در دهه ۹۰ بیشتر در نقشهای اصلی ظاهر شد: آرایش غلیظ، سد معبر، قصر شیرین، هفت ماهگی، مارموز، خانه دختر، فیلمهایی هستند که در دهه ۹۰ تولید شدهاند و بهداد نقش اصلی آنهاست.
حامد بهداد با ۲ دهه فعالیت در سینما با آنکه نیمه دوم دهه ۸۰ کمی از مرکز توجه به دلیل حضور در نقشهای تکراری دور شد، اما نشان داد پس از بیست سال همچنان در اوج است. بهخصوص که آخرین نقش آفرینی او در سریال میخواهم زنده بمانم، نام او را بار دیگر بر سر زبانها انداخت. این اتفاق زمانی افتاد که قبل از آن بهداد در دیگر سریال شبکه نمایش خانگی با نام دل، حضور داشت.
*اشاره به دیالوگ حامد بهداد در یکی از بهترین سکانسهای فیلم بوتیک جایی که مهرداد درباره ارتباط همسرش با شاپوری برای جهانگیر میگوید و در نهایت عصبانی شده و میز را با ضربه پایش میشکند.
تحلیل فروش آثار حامد بهداد
نه پولساز و نه شکست خورده؛ اما همیشه محبوب
هیج یک از آثاری که بهداد در آنها چه به عنوان نقش مکمل و چه به عنوان نقش اصلی طی ۲۰ سال فعالیت سینمایی پرفروشترین فیلم سال اکران خود نشدند. در واقع بهداد هیچگاه پولساز نبوده اما با توجه به نقشآفرینیهایش از همان ابتدا محبوب مخاطبان بود.
فیلم دایره زنگی ساخته پریسا بختآور پرمخاطبترین فیلم حامد بهداد است. او در این فیلم پرستاره و پربازیگر نقش کوتاهی بر عهده داشت و تنها در دو سکانس حضور داشت: با امین حیایی و باران کوثری. جایی که امین حیایی سوار بر ماشین از او میخواهد که کراواتش را گره بزند و جایی که باران کوثری سوار بر ماشین او میشود.
دومین فیلم پرمخاطب حامد بهداد باز هم فیلمی پربازیگر است: مجنون لیلی. و حامد بهداد در ۳ سکانس از فیلم نقشآفرینی کرده که از دیدنیترین بخشهای فیلم است. جایی که او برای به دست آوردن جعبه خالی جواهرات حاضر میشود در شرط بندی معروف به سه گره بازی کند. فصل بستن دست و پای او به ریل راه آهن و پس از آن التماس کردن به برادر دختری که دوستش دارد از به یادماندنیترین فصلهای فیلم است.
مارموز ساخته کمال تبریزی با نام قبلی خودسر که قرار بود به نوعی با توجه به نام فیلم تداعی کننده موفقیت فیلم مارمولک باشد در گیشه آنچنان که باید موفق نبود. جذب تنها ۷۲۰ هزار مخاطب در سراسر ایران برای یک فیلم کمدی که داستانش در بستر انتخابات و دوقطبیها جریان دارد، عملا شکست به حساب میآمد. حامد بهداد در این فیلم در نقش قدرت ظاهر میشود که در عملیاتی خودسرانه قصد خود را به عنوان نامزد انتخابات مجلس شورای اسلامی مطرح کند. در این بین اتفاقاتی رخ میدهد.
در ۱۰ فیلم پرفروش حامد بهداد ۳ فیلم با حضور باران کوثری در کنار حامد بهداد نشان گر این است که این زوج طی ۸ فیلمی که با هم بازی کردند حداقل در سه فیلم پولساز بودهاند.
پرمخاطب ترین فیلم های حامد بهداد
- دایره زنگی / ۱۲۰۶۰۰۰ بیننده / سال اکران: ۱۳۸۷
- مجنون لیلی / ۹۹۷۰۰۰ بیننده / سال اکران: ۱۳۸۷
- مارموز / ۷۱۹۰۰۰ بیننده / سال اکران: ۱۳۹۷
- کافه ستاره / ۶۷۳۰۰۰ بیننده / سال اکران: ۱۳۸۵
- سعادت آباد / ۴۸۰۰۰۰ بیننده / سال اکران: ۱۳۹۰
- روز سوم / ۴۲۹۰۰۰ بیننده / سال اکران: ۱۳۸۶
- محاکمه در خیابان / ۴۱۹۰۰۰ بیننده / سال اکران: ۱۳۸۸
- بوتیک / ۴۰۱۰۰۰ بیننده / سال اکران: ۱۳۸۳
- هفت ماهگی / ۳۷۴۰۰۰ بیننده / سال اکران: ۱۳۹۵
- تسویه حساب / ۳۶۷۰۰۰ بیننده / سال اکران: ۱۳۸۹
موفق ترین همکاری بهداد
حامد بهداد / باران کوثری
حامد بهداد بیشترین همکاری را در میان بازیگران با باران کوثری داشته است. این دو در ۷ فیلم نقش مقابل یکدیگری را بازی کردهاند. منهای فیلم لطفا مزاحم نشوید، که هر یک در دو اپیزود جداگانه ایفای نقش کردند در ۷ فیلم دیگر از جمله روز سوم، دایره زنگی، خانه دختر، هفت ماهگی، سد معبر، جان دار و گیجگاه رودرروی یکدیگر قرار گرفتند که از این میان میتوان به سکانس دونفره افسر عراقی و سمیره در خانه اشاره کرد که بهداد به بهترین شکل ممکن توانست عشق و وظیفه را در نقش آفرینیاش لحاظ کند. یا فصل ماشین سواری در دایره زنگی که منجر به فرار کردن شیرین (باران کوثری) میشود.
همینطور فصل جدال لفظی قاسم (بهداد) و نرگس (کوثری) در فیلم سد معبر هنگامی که قاسم متوجه میشود همسرش سقط جنین کرده هم دیدنی از آب درآمده است.
بیشترین همکاری مشترک با کارگردان ها
۴۵ کارگردان
حامد بهداد تا به حال با بیش از ۴۵ کارگردان در فیلمها و سریالها به عنوان بازیگر همکاری کرده است. از این میان علیرضا امینی و محمدرضا آهنج بیشترین همکاری با بهداد را داشتهاند. سریال سقوط آزاد و فیلمهای هفت دقیقه تا پاییز و انتهای خیابان هشتم حاصل همکاری بهداد با علیرضا امینی و همچنین سریالهای سایه آفتاب و آسمان من و تله فیلم صبح روزی که متولد شدم حاصل همکاری بهداد با محمدرضا آهنج است.
بهداد همچنین سابقه حضور در آثار کارگردانان مطرحی چون مسعود کیمیایی (محاکمه در خیابان و جرم)، داریوش مهرجویی (نارنجی پوش و چه خوبه که برگشتی)، حمید نعمت الله (بوتیک و آرایش غلیظ)، رسول صدرعاملی (هر شب تنهایی و زندگی با چشمان بسته)، رضا میرکریمی (قصر شیرین)، کمال تبریزی (مارموز)، عبدالرضا کاهانی (آدم و فیلم نیمه کاره رقص با ماه)، سیروس الوند (پرتقال خونی)، مازیار میری، سامان مقدم، فرزاد موتمن، محسن قرایی و ناصر تقوایی را دارد.
بیشترین همکاری حامد بهداد با کارگردانان به لحاظ آمار
- ۳ همکاری با علیرضا امینی (سریال سقوط آزاد، هفت دقیقه تا پاییز، انتهای خیابان هشتم)
- ۳ همکاری با محمدرضا آهنج (سریال سایه آفتاب، سریال آسمان من، تله فیلم صبح روزی که متولد شدم)
- ۲ همکاری با قاسم جعفری (سریال همسفر، مجنون لیلی)
- ۲ همکاری با منوچهر هادی (سریال دل، زندگی جای دیگری است)
- ۲ همکاری با شهرام شاه حسینی (سریال می خواهم زنده بمانم، خانه دختر)
- ۲ همکاری با حمید نعمت الله (بوتیک، آرایش غلیظ)
- ۲ همکاری با عبدالرضا کاهانی (آدم، رقص با ماه)
- ۲ همکاری با رسول صدرعاملی (زندگی با چشمان بسته، هر شب تنهایی)
- ۲ همکاری با مسعود کیمیایی (محاکمه در خیابان، جرم)
- ۲ همکاری با داریوش مهرجویی (نارنجی پوش، چه خوبه که برگشتی)
این روزهای یک ستاره
کم کار در سینما، محبوب در شبکه نمایش خانگی
بهداد در آخرین فعالیت بازیگریاش تازگی بازی در میخواهم زنده بمانم را به پایان رساند که در مجموع همه قسمتها مورد استقبال واقع شد. او نقش امیر شایگان که در میانسالی عشق را تجربه میکند به تصویر میکشد. بهداد در این سریال به شدت کنترل شده بازی میکند و برخلاف دیگر آثارش اینجا اثری از بازی بیرونی دیده نمیشود. سکوت و سکون توام با بیانی آرام و شمرده با کمترین میزان حرکت اغراق آمیز.
بهداد در آستانه ورود به دهه سوم فعالیت بازیگریاش و با وجود واکنشهای منفی به سریال دل، موفق شد خودش را در دل مخاطبان جا کند. او حالا با سخت گیریهایی که در گذر زمان بیشتر و بیشتر میشود قدم به دهه سوم میگذارد. آخرین نقش آفرینی او در کمدی گیجگاه، که ادای دینی است به سینمای ایران در دهه ۷۰ شمسی به زودی راهی پرده میشود.
شاید نمی دانستید…
+حاشیههای حامد بهدادی
- حامد بهداد پس از بازی در اولین فیلمش در سال ۱۳۸۱ از طرف ناصر تقوایی به پروژه چای تلخ، دعوت شد. پروژهای که اگر به سرانجام میرسید، میتوانست بهداد را زودتر به جایزه برساند.
- درگیری حامد بهداد و فریبرز عربنیا در حالی که به اتفاق مشغول بازی در فیلم پرتقال خونی، ساخته سیروس الوند بودند، از سر صحنه فیلم جرم، شدت گرفت. سیروس الوند کارگردان فیلم پرتقال خونی، در گفتوگو با روزنامه شرق از شروع اختلافات حامد بهداد و فریبرز عربنیا اینچنین گفته بود: «وقتی ۲ نفر در روزنامه و تلویزیون با هم این طور حرف میزنند خیلی اتفاق خوبی نیست. بهداد خیلی از عربنیا و حضورش آن اوایل خوشحال بود. میگفت که چقدر والای این فیلم خوب است. حتی میگفت چرا ما صحنه مشترک نداریم. خیلی دلم سوخت که چنین حس مثبتی به چنین اتفاقی تبدیل شد. وسط کار بدون هماهنگی با من یا تهیهکننده، بهداد به فیلم جرم، رفت. خیلی کار غیرحرفهای بود، باید با کسی از عوامل هماهنگ میشد. برنامه فیلمبرداری ما بههم خورد. اگر میگفتند، حتما شرایطی فراهم میکردم که حامد بهداد فیلم آقای کیمیایی را از دست ندهد. همه میدانند چه سمپاتی به آقای کیمیایی دارم. یک روز ما هر دو در یک خیابان فیلمبرداری داشتیم. آقای عربنیا رفتند که به آقای کیمیایی ادای احترام کنند. ظاهرا یک شوخی میکنند که از همان جا این ماجرا اتفاق میافتد. دلخوری پیش میآید و ادامه پیدا میکند و بیشتر و بیشتر ماجرا کش پیدا میکند. یک بار هم میخواستم که ماجرا را حل کنم، نشد.»
فریبرز عربنیا در برنامه هفت به تاریخ خردادماه سال ۱۳۹۰ غیرمستقیم بهداد را مجنون خواند و بهداد هم در جواب او نامهای نوشت که در بخشهایی از آن آمده بود: «… سر صحنه فیلم جرم احترام آقای کیمیایی را نگاه نداشتید و در حضور جمع به من که بازیگر آن فیلم و آماده برداشت پلان بودم، متلک گفتید، طوری که تمرکزم بهم ریخت و دیالوگهایم را فراموش کردم. شما اخلاق حرفهای دارید؟ حیف آنهمه زحمت که آقای کیمیایی برای شما کشید. وگرنه شما قبل از ایشان هنرور فیلم مسافران بودید …»
عرب نیا که در برنامه بعدی هفت، هم مهمان بود پیرامون نامه حامد بهداد گفت: «یکی از همکاران من در یکی از رسانههایی که بارها تاکید کردهایم غیر شرافتمندانه عمل میکنند حرفهایی را خطاب به من زده بود که بیشتر هتاکی بود. من به این شخص گلهای ندارم و با وجود اینکه در حداقل پنج مورد، صحبتهای ایشان قابل پیگیری قانونی است اما من به صراحت اعلام می کنم دعوا به هیچ وجه بین ما بازیگران نیست و من نه تنها اسم نبردم بلکه بارها اعلام کردم من از جریاناتی صحبت میکنم که جلوی ماندگاری بازیگران را میگیرند.» - حامد بهداد در دهه ۸۰ اغلب در نقشهای مکمل بازی کرد و دهه ۹۰ را در نقشهای اصلی. او برای اینکه به نقش اصلی برسد حداقل ۸ سال صبر کرد تا در فیلم دلخون (محمدرضا رحمانی، ۱۳۸۷) و زندگی با چشمان بسته (رسول صدرعاملی) بازی کند.
- حامد بهداد علاوه بر بازیگری، به خوانندگی هم علاقه دارد که در مقاطعی به صورت کاملا حرفهای به عنوان خواننده مهمان با گروه موسیقی دارکوب به سرپرستی همایون نصیری همکاری کرد. بهداد در فیلم مجنون لیلی، هم در فصلی که هدایت، از برادر دختری که دوستش دارد جواب منفی میشنود، ترانهای را با نام «خدا چرا؟!» خواند که با استقبال مواجه شد. او همچنین در فیلمهای نیمه شب اتفاق افتاد، و کسی از گربههای ایرانی خبر نداره و سریال دندون طلا، هم خوانندگی کرده است.
- حامد بهداد ۲ سال پیش در گفتوگوی ویدیویی با ماهنامه «فیلم» در بخشهایی از صحبتهایش گفت: «لذت میبرم از زیستن حتی به غلط پشیمونی یعنی چی؟ زندگی کردم اون لحظه رو، وجود داشتم؛ به غلط؛ اصلا کی تعیین میکنه درست و غلط چیه؟» و اصطلاح «حتی به غلط» به تدریج تبدیل به یک تکیه کلام شد که بین مردم ایران به شدت رواج یافت و همچنان استفاده میشود.